دوشنبه 22 جمادی‌الثانی 1446
۳ دی ۱۴۰۳
23 دسامبر 2024

(۲۰۲) عذاب قبر و راه‌های نجات از آن

(۲۰۲) سوال: لطفا درباره‌ی عذاب قبر و راه‌های نجات از آن توضیح دهید. آیا وقتی مرده را دفن می‌کنند و می‌گویند: هرگاه دو فرشته از تو پرسیدند: پروردگارت کیست؟ بگو: پروردگارم الله است. پیامبرت کیست؟ دینت چیست؟ آیا صحیح است که مرده صدای این افراد را می‌شنود؟

جواب:

هرگاه مرده دفن شود و همراهانش به وی پشت کنند وی صدای دمپایی آنان را می‌شنود؛ یعنی خاکسپاری‌اش به پایان رسیده است. آن گاه دو فرشته نزدش می‌آیند و از وی درباره‌ی پروردگار، دین و پیامبرش می‌پرسند؛ اگر جواب درست بدهد، قبرش فراخ می‌شود، دری به سوی بهشت برایش می‌گشایند و ندا دهنده‌ای از آسمان ندا می‌زند: بنده‌ام راست گفت. اما اگر درنگ کند و بگوید: نمی‌دانم: قبرش چنان تنگ می‌شود که استخوان‌های دنده‌اش در هم فرو می‌رود، ندا دهنده‌ای از آسمان ندا می‌دهد: بنده‌ام دروغ گفت. همچنین دری به سوی آتش جهنم برایش می‌گشایند که گرما و عذاب‌های آن به سویش می‌آید.

راه‌های نجات از عذاب قبر، بسیار است که همان انجام طاعت الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ است؛ یعنی هر آنچه را که الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ بدان امر نموده انجام می‌دهد و آنچه را که الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ از آن نهی نموده رها ‌می‌نماید. از دیگر اسباب نجات از عذاب قبر: پناه بردن به الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ از عذاب قبر است؛ رسول الله ﷺ توصیه‌ی کلی نموده که از عذاب قبر پناه بخواهیم: «تَعَوَّذُوا باللَّهِ مِن عَذَابِ القَبْرِ»۱ «از عذاب قبر به الله پناه ببرید» به صورت خاص نیز امر نموده که بعد از تشهد آخر، از عذاب قبر به الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ پناه ببریم: «إذا تشهّد أحدكم فليستعذ بالله من أربع، فيقول: أعوذ بالله من عذاب جهنم، و من عذاب القبر، و من فتنة المحيا و الممات، و من فتنة المسيح الدجال» : «هرگاه یکی از شما تشهد خواند از چهار چیز به الله پناه ببرد، بگوید: از عذاب جهنم، عذاب قبر، فتنه‌ی زندگانی و مرگ و فتنه‌ی مسیح دجال به الله پناه می‌برم».

از جمله اسباب عذاب قبر: عدم پرهیز از آلوده شدن بدن و لباس به ادرار و سخن‌چینی بین مردم است چنان چه در حدیث ابن عباس Ç آمده که گفت: رسول الله ﷺ از کنار دو قبر می‌گذشت که فرمود: «أَمَا إِنَّهُمَا لَيُعَذَّبَانِ، وَمَا يُعَذَّبَانِ فِي كَبِيرٍ، أَمَّا أَحَدُهُمَا: فَكَانَ لاَ يَسْتَتِرُ مِنْ البَوْل، وَأَمَّا الآخَرُ: فَكَانَ يَمْشِي بِالنَّمِيمَةِ» : «آن دو عذاب می‌شوند به خاطر گناهی كه آن را بزرگ نمی‌دانستند؛ یکی از آن‌ها به دلیل عدم پرهیز از ادرار و دیگری به سبب سخن چینی عذاب می‌شود» سپس شاخه‌ی تازه‌ی نخل را به دو نیم کرد و هر کدام را در یک قبر کاشت. گفتند: ‌ای رسول الله! چرا این کار را انجام دادی؟ فرمود: «لَعَلَّهُ يُخَفِّفُ عَنهُمَا مَا لَمْ يَيَبَسَا»: «امید است تا زمانی که خشک نشده‌اند از عذابشان کاسته شود» بنابراین رسول الله ﷺ تبیین نمود که سبب عذاب آن ‌دو، یکی عدم پاکی از ادرار و دیگری سخن ‌چینی بود. سخن‌چینی همان نقل سخن مردم در بین آنان، برای ایجاد فساد است؛ بدین صورت که سخن‌ چین نزد شخصی می‌آید و می‌گوید: فلانی درباره‌ات چنین و چنان گفته است! تا بین این دو نفر کینه و دشمنی بیافکند.

به همین مناسبت دوست دارم تذکر دهم که این کار برخی افراد که هرگاه دفن مرده تمام شود روی قبرش شاخه‌‌ای سبز از درخت نخل یا … قرار می‌دهند تا به رسول الله ﷺ اقتدا کنند زیرا ایشان هر نیمه از آن شاخه‌ را در یک قبر گذاشت. این کاری که بعضی از مردم انجام می‌دهند، بدعت است؛ چون رسول الله ﷺ این کار را بر قبر همه‌ی مردگان انجام نداد. همچنین این کار را بنا به دلیلی انجام داد که که عذاب آن دو بود اما این شخص از کجا می‌داند که این مرده در حال عذاب است که شاخه‌ای را بر قبرش می‌گذارند؟ همچنین انجام این کار شهادت عملی است بر این که صاحب این قبر در حال عذاب است! این کار بد گمانی به صاحب قبر است اما بعضی افراد فکر نمی‌کنند که کارهایشان چه نتایجی دارد لذا می‌بینیم که ظاهر حال را گرفته و آن‌گونه که باید، تأمل و فکر نمی‌کنند. از الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ برای خود و آن‌ها درخواست هدایت می‌کنیم.

***


  1. [تخریج مسلم: كتاب الجنة و صفة نعيمها، باب عرض مقعد الميت من الجنة أو النار عليه، و إثبات عذاب القبر و التعوذ منه، رقم ٢٨٦٧] ↩︎

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

تقول السائلة: أرجو أن تبينوا لنا عذاب القبر وأسباب النجاة منه، وهل عندما يدفنون الميت ثم يقولون له بعد الفراغ من دفنه إذا سألك الملكان من ربك؟ فقل: ربي الله. ومن نبيك؟ وما دينك؟ هل صحيح أن الميت يسمعهم؟

فأجاب – رحمه الله تعالى-: إذا دفن الميت وتولى عنه أصحابه إنه ليسمع قرع نعالهم فقد تم توديعه، وحينئذ يأتيه الملكان فيسألانه عن ربه ودينه ونبيه، فإن أجاب بالصواب فُسح له في قبره، وفتح له باب إلى الجنة، ونادى مناد من السماء: أن صدق عبدي. وإن توقف وقال: لا أدري، فإنه يضيق عليه قبره حتى تختلف أضلاعه، وينادي منادٍ من السماء: أن كذب عبدي. ويفتح له باب إلى النار، فيأتيه من حَرِّها وسَمُومِها.

والأسباب المنجية من عذاب القبر كثيرة، وهي القيام بطاعة الله، فيفعل ما أمر الله به ويترك ما نهى الله عنه.

و منها: التعوذ بالله من عذاب القبر، ولهذا أمرنا النبي -صلى الله عليه وعلى آله وسلم- أن نتعوذ من عذاب القبر أمرًا عامًا فقال: «تعوذوا بالله من عذاب القبر»، وأمرنا أن نتعوذ بالله من عذاب القبر أمرًا خاصًا بعد التشهد الأخير، حيث قال -صلى الله عليه وعلى آله وسلم-: «إذا تشهد أحدكم فليستعذ بالله من أربع، فيقول: أعوذ بالله من عذاب جهنم، ومن عذاب القبر، ومن فتنة المحيا والممات، ومن فتنة المسيح الدجال».

و من أسباب عذاب القبر: عدم التنزه من البول، والمشي بين الناس بالنميمة، كما في حديث ابن عباس :قال مر النبي -صلى الله عليه وعلى آله وسلم – بقبرين فقال: «إنهما ليعذبان، وما يعذبان في كبير : أما أحدهما فكان لا يستتر من البول أو قال: لا يستنزه من البول-، وأما الثاني فكان يمشي بالنميمة» ثم أخذ جريدة رطبة فشقها نصفين، وغرز في كل قبر واحدة، قالوا: لم صنعت هذا يا رسول الله؟ قال: العله يخفف عنهما ما لم يَيْبَسا » فبين النبي صلى الله عليه وعلى آله وسلم سبب عذابهما بأن أحدهما لا يستنزه من البول، وأن الثاني كان يمشي بالنميمة، والنميمة هي نقل كلام الناس فيما بينهم على سبيل الإفساد، فيأتي للشخص ويقول: قال فلان فيك كذا قال فلان فيك كذا، ليلقي العداوة بينهما.

و بهذه المناسبة أود أن أنبه على شيء يفعله بعض الناس وهو إذا فرغ من دفن الميت وُضِعَ عليه غصن أخضر من جريد النخل أو غيره، اقتداء برسول الله -صلى الله عليه وعلى آله وسلم- حيث وضع الجريدة التي شقها نصفين على كل قبر واحدة، فإن هذا الذي يفعله بعض الناس بدعة، لأن رسول الله صلى الله عليه وسلم ما كان يفعله على قبر كل ميت وأيضًا فإن الرسول صلى الله عليه وسلم فعله لسبب، وهو أن أصحاب القبرين يعذبان فما يدري هذا الرجل أن صاحبه يعذب حتى يضع عليه هذا الغصن الأخضر؟ وأيضًا فإن وضع هذا الغصن الأخضر شهادة بالفعل على أن صاحب القبر يعذب، فيكون في ذلك إساءة ظن بصاحب القبر، لكن بعض الناس لا يتأملون ماذا يتفرع على أفعالهم من المفاسد، فتجدهم يأخذون بظاهر الحال ولا يتأملون حق التأمل، نسأل الله لنا ولهم الهداية.

مطالب مرتبط:

(۲۰۱) حقیقت جهان برزخ

چیزی که از آن به ما رسیده، این است که انسان هرگاه دفن شود، همراهانش به وی پشت کنند تا این که صدای دمپایی آنان را بشنود؛ دو فرشته نزدش می‌آیند و از وی در مورد پروردگار، دین و پیامبرش می‌پرسند....

ادامه مطلب …

(۱۹۱) آیا میّت، سلام و کلام را می‌شنود؟

هر چند بگوییم که مرده می‌شنود، نمی‌تواند صدای خود را به دیگری برساند؛ یعنی اگر الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ را نزد قبرش دعا کنید، امکان ندارد مرده به شما سودی برساند همان ‌گونه که اگر خودش را دعا کنید سودی ندارد.....

ادامه مطلب …

(۲۱۰) سوالی در مورد حساب در روز قیامت

وظیفه‌ی انسان در قبال امور غیبی، تسلیم و فراگرفتن این امور بر معنای ظاهری آن است بدون این که زیاده ‌روی نماید یا تلاش کند بین آن امور و امور دنیوی، مقایسه نماید زیرا امور آخرت مانند امور دنیا نیست هر چند که در اصل معنا شبیه است و با آن مشارکت دارد؛ اما بین دنیا و آخرت، تفاوت بزرگی وجود دارد.....

ادامه مطلب …

(۲۰۵) حقیقت چگونگی سوال در قبر

جایز نیست که در امور غیبی، به چیزی اعتماد کنیم که از الله و پیامبرش ﷺ ثابت نیست زیرا کسی غیر از الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ یا کسی که الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ وی را برگزیده -مانند پیامبران- از امور غیبی اطلاع ندارد....

ادامه مطلب …

(۲۵۰) حکم ایمان به قضا و قدر

ایمان به قضا و قدر یکی از ارکان شش‌‌گانه‌ی ایمان است همان طور که پیامبر ﷺ به جبرئیل عَلَيْهِ‌السَّلَام پاسخ دادند...

ادامه مطلب …

(۲۱۸) آیا پل صراط از روی جهنم کشیده شده است؟

پل صراط - همان طور که سؤال کننده بدان اشاره کرد - حق است، اعتقاد به وجود آن نیز واجب است و از جمله چیزهایی است که اهل سنت و جماعت بدان اعتقاد دارند. پلی است که بر روی جهنم نصب شده، از مو باریک‌تر و از شمشیر برنده‌تر است...

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه