چهارشنبه 23 ربیع‌الثانی 1447
۲۲ مهر ۱۴۰۴
15 اکتبر 2025

(۸۳) حکم آویزان کردن بعضی نوشته‌ها برای محافظت از چشم زخم

(۸۳) سوال: در میان ما، پدیده‌‌‌ای منتشر گردیده که پسران و دختران جوان بر سینه‌هایشان چیزهایی را آویزان می‌کنند که مشایخ بر روی آن‌ها چیزهایی نوشته‌اند‌ و می‌گویند این‌ها انسان‌ را از چشم زخم حفاظت می‌کند. حکم شرع پیرامون این چیزها چیست؟

جواب:

باید بدانیم اسبابی که خیر را به ارمغان می‌آورد و شر را دور می‌نماید، باید از شرع گرفته شود؛ زیرا چیزهایی مانند جلب خیر و دفع شر فقط با تقدیر الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ صورت می‌پذیرد. بنابراین ناچار به پیمودن راهی هستیم که الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ برای رسیدن به آن قرار داده است اما خیال ‌پردازی‌هایی که بر اصل شرعی استوار نباشد، فقط خیال‌پردازی است و حقیقت ندارد. گاهی انسان براساس اعتقادی که به این خیال‌ پردازی‌ها دارد از نظر روانی متأثر می‌شود؛ هر چند که حقیقت بر خلاف آن باشد. آویز نمودن این نوشته‌ها بر سینه از دو حالت خارج نیست:

حالت اول: طلسم‌‌ها یا حروف مقطعه‌ای است که معنایش قابل درک نیست؛ این موارد بدون شک حرام است. چه بسا بر آن، اسم شیاطین و جن‌های شرور نوشته شده باشد و شخصی که آن را با خود دارد، از این موضوع بی‌خبر باشد. بنابراین آویزان کردنش نوعی از شرک است. اگر کسی که آن را به خود می‌آویزد، معتقد باشد که بدون تقدیر الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ نفع و ضرر می‌رساند، مشرک گشته و مرتکب شرک اکبر شده است. اگر معتقد باشد کسی که نفع و ضرر می‌رساند همان الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ است، اما این فقط وسیله است، مرتکب شرک اصغر شده است؛ زیرا الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ این ‌را سببی برای دفع شر و جلب خیر قرار نداده است.

حالت دوم: این نوشته‌ها حروفی آشکار از قرآن یا سنت صحیح باشد؛ این حالت بین علما محل اختلاف است که برخی با استدلال به عموم این فرموده‌ی الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ، آن را جایز می‌دانند: (وَنُنَزِّلُ مِنَ ٱلقُرءَانِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحمَة لِّلمُؤمِنِینَ) [إسراء: ۸۲] : (قرآن که برای مؤمنان شفا و رحمت است را نازل می‌کنیم) اما برخی دیگر با استدلال به عموم احادیثی که دلالت بر شرک‌ بودن تمیمه‌ها دارد، نظر به منع آن داده و آن را از جمله شرک اصغر دانسته‌اند. بنابراین شايسته است انسان مؤمن از آن خودداری نماید؛ زیرا کم‌ترین اشکالش این است که دلیلی از رسول اللهﷺ مبنی بر جواز آن وجود ندارد. همچنین اصل در مورد این قبیل از مسائل، ممنوع بودن است تا این که دلیلی بر جواز آن یافت شود. علاوه بر این، هرگاه انسان بدان وابسته شود، از انجام کارهای شایسته روی‌گردانی می‌کند؛ مثلاً از: دعاهایی که شریعت بیان نموده است؛ مانند آنچه رسول اللهﷺ درباره‌ی آيت الكرسي می‌فرماید: «إن من قرأها في ليلة لم يزل عليه من الله حافظ، و لا يقربه شيطان حتى يصبح»۱: (همانا کسی که آن را در شب بخواند همواره از جانب الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ بر وی نگهبانی گماشته شده و تا صبح هیچ شیطانی به وی نزدیک نمی‌شود) همچنین فرموده‌ی ایشان پیرامون دو آیه‌ی پایانی سوره‌‌ی بقره: «من قرأهما في ليلة كفتاه»۲ : (هر کس این دو آیه را بخواند وی را کفایت می‌کنند). همچنین فرموده‌ی ایشان پیرامون معوذتین.

نکته‌ی مهم این ‌جا است که این نوشته‌ها سبب غفلت انسان از کارهایی می‌شود که شایسته است انجام دهد؛ از جمله اوراد و اذکار شرعی. بنابراین توصیه و نصیحت می‌کنم این چیزها را رها نموده و به آنچه از اوراد قولی که در سنت وارد شده پایبند باشند که فرقی ندارد از قرآن یا سنت باشد.

***


  1. [تخريج بخاری: كتاب الوكالة، باب إذا وكل رجلا فترك الوكيل شيئا، رقم ٢٣١١، و هو حديث الشيطان سارق الصدقة] ↩︎
  2. [تخريج بخارى: كتاب المغازي، بابٌ، رقم ٤٠٠٨] ↩︎

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

تقول السائلة من سوريا: فضيلة الشيخ انتشرت عندنا ظاهرة الأحراز التي يعلقها الشباب والشابات على صدورهم، وهذه الأحراز مكتوبة من مشايخ يقولون بأنها تحفظ من العين. فما حكم الشرع في مثل هذه الأحراز؟

فأجاب رحمه الله تعالى-: الجواب على هذا السؤال: يجب أن نعلم أن الأسباب التي تجلب الخير أو تدفع الشر لا بد أن تكون متلقاة من الشرع، لأن مثل جلب الخير أو دفع الشر لا يكون إلا بتقدير الله -عز وجل-، فلا بد أن نسلك الطريق الذي جعله الله سبحانه وتعالى- طريقا يوصل إلى ذلك، أما مجرد الأوهام التي لا تبنى على أصل شرعي فإنها أوهام لا حقيقة لها، قد يتأثر الإنسان منها نفسيًا لاعتقاده فيها ما يعتقد، وإن كان في الحقيقة خلاف ذلك.

إن تعليق الأحراز على الصدور لا يخلو من حالين:

الحال الأولى: أن تكون طلاسم أو حروفًا مقطعة لا يُعْلَمُ لها معنى، فهذه محرمة بلا شك، وربما يكتب عليها أسماء الشياطين من الجن ولا يعلم حاملها ذلك، وعلى هذا فيكون تعليقها نوعا من الشرك، وإذا اعتقد معلقها أنها تنفع أو تضر بدون قدر الله عز وجل – كان مشركًا شركًا أكبر، وأما إذا كان يعتقد أن النافع والضار هو الله ولكن هي وسيلة، فهي شرك أصغر، لأن الله – تعالى – لم يجعل هذا سببًا يندفع به الشر أو يحصل به الخير.

أما الحال الثاني: أن تكون هذه الأحراز مكتوبة بحروف معلومة من القرآن أو من صحيح السنة، فهذه موضع خلاف بين العلماء، فمنهم من يرى أنها لا بأس بها، مستدلا بعموم قوله تعالى: ﴿وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْءَانِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّلِمِينَ إِلَّا خَسَارًا﴾ [الإسراء: ٨٢]، ومنهم من يرى منعها وأنها من الشرك الأصغر، مستدلا بعموم الأحاديث الدالة على أن التمائم شرك.

فينبغي للمؤمن أن يتجنبه، وذلك لأن أقل ما فيها أنه لم يرد فيها عن النبي -صلى الله عليه وآله وسلم – ما يدل على الجواز، والأصل في مثل هذه الأمور المنع حتى يقوم دليل على الجواز. ثم إن الإنسان إذا تعلق بها أعرض عما ينبغي أن يقوم به من الأوراد القولية التي جاءت بها الشريعة، مثل قوله – صلى الله عليه وآله وسلم- في آية الكرسي: «إن من قرأها في ليلة لم يزل عليه الله حافظ، ولا يقربه شيطان حتى يصبح» وقوله في الآيتين الأخيرتين من سورة البقرة: «من قرأهما في ليلة كفتاه» وكذلك قوله في المعوذتين.

المهم أن هذه الأحراز توجب غفلة الإنسان عما ينبغي أن يقوم به من الأوراد الشرعية القولية، وعلى هذا فإن نصيحتي لهؤلاء وأمثالهم أن يَدَعُوا هذه الأحراز، وأن يقوموا بما جاءت به السنة من الأوراد القولية، إما من الكتاب أو السنة.

مطالب مرتبط:

(۵۲) طلب یاری از الله

دعا فقط برای الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ است و استعاذه و پناه بردن فقط به الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ می‌باشد، مالکیت نیز فقط برای الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ است زیرا او مستحق است که دعا شود و به وی پناه برده شود و او دارای فضل و احسان است.

ادامه مطلب …

(۹۲) درمان برخی از بیماری‌ها توسط چاهی در مدینه منوره

اگر خاصیت درمانی آن آب‌ها با تجربه ثابت شد، اشکالی ندارد به آنجا بروند و خود را مداوا نمایند...

ادامه مطلب …

(۵۰) چگونگی توکل انسان بر الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ

انسان با صادق بودن در اعتماد به پروردگارش، بر الله متعال متوکل می‌شود به گونه‌ای که می‌داند الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ همان کسی است که خوبی‌ها به دست او بوده و او است که امور را تدبیر می‌کند....

ادامه مطلب …

(۵۵) رقیه‌ی شرعی و غیرشرعی

رقیه‌ی شرعی همان است که در سنّت وارد شده‌. اما رقیه‌ی غیر شرعی همان رقیه‌‌ای است که عبارت از بدعت یا شرک یا شامل بدعت یا شرک باشد.

ادامه مطلب …

(۹۱) دیدگاه اسلام در مورد علت بارش باران

آنچه مشهور است که باران به سبب تبخیر آب دریاها و ... ایجاد می‌شود، اگر ثابت باشد با فرمایش الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ در قرآن منافات ندارد؛ چون درست و جایز است که بگویند باد این بخار را به حرکت در آورد و به آسمان برد. سپس الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ هرطور که می‌خواهد آن را در آسمان می‌گستراند....

ادامه مطلب …

(۱۰۲) حکم شوم دانستن ماشین

این کار از مصادیق فال بد زدن به ‌شمار نمی‌رود؛ بلکه به معنای رهایی از آسیب‌های آن چیز و خسارت‌هایی‌ است که به بار می‌آورد.

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه