چهارشنبه 23 ربیع‌الثانی 1447
۲۳ مهر ۱۴۰۴
15 اکتبر 2025

۵۰۴ – حکم گفتن لفظ مسیحیت به جای نصرانیت چیست؟ حکم گفتن مسیحی به کسی که نصرانی است چیست؟

۵۰۴ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم گفتن لفظ مسیحیت، به نصرانیت چیست؟ حکم گفتن مسیحی، به کسی که نصرانی است، چیست؟

جواب دادند: شکی نیست که انتساب نصاری بعد از بعثت رسول الله صلی الله علیه وسلم به مسیح، صحیح نیست. زیرا اگر صحیح بود، به محمد صلی الله علیه وسلم ایمان می‌آوردند. زیرا ایمان آوردنشان به محمد صلی الله علیه وسلم، ایمان به مسیح بن مریم علیه الصلاة و السلام است. چرا که الله تعالی می‌فرماید: {وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَابَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُبِينٌ}[۱]، یعنی: {و زمانی (را به یاد آورید) که عیسی پسر مریم گفت: ای بنی‌اسرائیل! به‌راستی من، فرستاده‌ی الله به سوی شما هستم، در حالی که آنچه را که از تورات فراروی من است، تصدیق می‌کنم و به پیامبری که پس از من می‌آید و نامش احمد است، مژده می‌دهم. پس هنگامی که (احمد) با معجزه‌‌ها و نشانه‌های آشکار نزدشان آمد، گفتند: این، جادوی آشکاری است}. عیسی به این خاطر آمدنِ محمد صلی الله علیه وسلم را به آنها بشارت داد که به او ایمان آورند. زیرا بشارتی که سودی نداشته باشد، سخنی بی معنی است که امکان صدور آن حتی از کم عقل‌ترین انسان نیز حاصل نمی‌شود، چه برسد به اینکه یکی از پیامبران اولو العزم، عیسی بن مریم علیه الصلاة و السلام چنین بگوید. کسی که عیسی بن مریم، بنی اسرائیل را به آمدن او بشارت داد، محمد صلی الله علیه وسلم است. آنجا که فرمود: {فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُبِينٌ}، یعنی: {پس هنگامی که (احمد) با معجزه‌‌ها و نشانه‌های آشکار نزدشان آمد، گفتند: این، جادوی آشکاری است}، دلالت دارد پیامبری که به آمدنش بشارت داده شده‌اند، آمده، اما آنها به او کفر ورزیده و گفتند: این جادویی آشکار است. وقتی به محمد صلی الله علیه وسلم کفر ورزیدند، به عیسی بن مریم نیز که آنان را به آمدن محمد صلی الله علیه وسلم بشارت داده، کفر ورزیدند. در این صورت، مسیحی نامیدن آنان صحیح نیست. زیرا اگر مسیحیِ حقیقی بودند، به آنچه که عیسی علیه السلام به آن بشارت داده، ایمان می‌آوردند. چرا که الله، از عیسی بن مریم و دیگر پیامبران عهد و پیمان گرفته که به محمد صلی الله علیه وسلم ایمان بیاورند. چنان که الله تعالی می‌فرماید: {وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّينَ لَمَا آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتَابٍ وَحِكْمَةٍ ثُمَّ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنْصُرُنَّهُ قَالَ أَأَقْرَرْتُمْ وَأَخَذْتُمْ عَلَى ذَلِكُمْ إِصْرِي قَالُوا أَقْرَرْنَا قَالَ فَاشْهَدُوا وَأَنَا مَعَكُمْ مِنَ الشَّاهِدِينَ}[۲]، یعنی: {و آن‌گاه که الله از پیامبران پیمان گرفت: وقتی به شما کتاب و حکمت دادم و سپس فرستاده‌ای آمد که آنچه را با شماست، تصدیق می‌کرد، حتما به او ایمان بیاورید و او را یاری کنید؛ (و) فرمود: آیا اقرار کردید و پیمان مرا بر این کار پذیرفتید؟ گفتند: پذیرفتیم. فرمود: پس گواه باشید؛ و من هم با شما از گواهانم}، و پیامبری که آمده و آنچه را آنان آورده‌اند، تصدیق نموده، محمد صلی الله علیه وسلم است. زیرا الله تعالی می‌فرماید: {وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ}[۳]، یعنی: {و قرآن را که تصدیق‌کننده‌ی کتاب‌های پیشین و گواه و حافظِ آنهاست، به درستی بر تو نازل کردیم؛ پس در میانشان مطابق احکامی که الله نازل کرده است، حکم نما و از خواسته‌های نفسانی آنان پیروی نکن}.

خلاصه‌ی کلام اینکه واقعِ حال، نسبت دادن نصاری به مسیح عیسی بن مریم علیه السلام را تکذیب می‌نماید. زیرا آنها به بشارت مسیح عیسی بن مریم علیه السلام، یعنی محمد صلی الله علیه وسلم، کفر ورزیدند، و کفر به او، کفر عیسی بن مریم علیه السلام است.


[۱] – سوره صف، آیه «۶».

[۲] – سوره آل عمران، آیه «۸۱».

[۳] – سوره مائده، آیه «۴۸».

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

(504) سئل فضيلة الشيخ: عن إطلاق المسيحية على النصرانية؟ والمسيحي على النصراني؟

فأجاب بقوله: لا شك أن انتساب النصارى إلى المسيح بعد بعثة النبي، ﷺ، انتساب غير صحيح لأنه لو كان صحيحاً لآمنوا بمحمد، ﷺ، فإن إيمانهم بمحمد، ﷺ، إيمان بالمسيح عيسى ابن مريم عَلَيْهِ‌الصَّلَاةُوَالسَّلَام، لأن الله تعالى قال: (وإذ قال عيسى ابن مريم يابني إسرائيل إني رسول الله إليكم مصدقاً لما بين يدي من التوراة ومبشراً برسول يأتي من بعدي اسمه أحمد فلما جاءهم بالبينات قالوا هذا سحر مبين) (سورة الصف، الآية “6”) ولم يبشرهم المسيح عيسى ابن مريم بمحمد، ﷺ، إلا من أجل أن يقبلوا ما جاء به لأن البشارة بما لا ينفع لغو من القول لا يمكن أن تأتي من أدنى الناس عقلاً، فضلاً عن أن تكون صدرت من عند أحد الرسل الكرام أولي العزم عيسى ابن مريم، عَلَيْهِ‌الصَّلَاةُوَالسَّلَام، وهذا الذي بشر به عيسى ابن مريم بني إسرائيل هو محمد، ﷺ، وقوله: (فلما جاءهم بالبينات قالوا هذا سحر مبين). وهذا يدل على أن الرسول الذي بشر به قد جاء ولكنهم كفروا به وقالوا :هذا سحر مبين، فإذا كفروا بمحمد، ﷺ، فإن هذا كفر بعيسى ابن مريم الذي بشرهم بمحمد، ﷺ، وحينئذ لا يصح أن ينتسبوا إليه فيقولوا : إنهم مسيحيون، إذ لو كانوا مسيحيين حقيقة لآمنوا بما بشر به المسيح ابن مريم لأن عيسى ابن مريم وغيره من الرسل قد أخذ الله عليهم العهد والميثاق أن يؤمنوا بمحمد، ﷺ، كما قال الله ـ تعالى ـ: (وإذ أخذ الله ميثاق النبيين لما آتيتكم من كتاب وحكمة ثم جاءكم رسول مصدق لما معكم لتؤمنن به ولتنصرنه.قال:أأقررتم وأخذتم على ذلكم إصري قالوا أقررنا قال فاشهدوا وأنا معكم من الشاهدين) (سورة آل عمران، الآية “81”) والذي جاء مصدقا لما معهم هو محمد ، ﷺ ، لقوله ـ تعالى ـ : (وأنزلنا إليك الكتاب بالحق مصدقاً لما بين يديه من الكتاب ومهيمناً عليه فاحكم بينهم بما أنزل الله ولا تتبع أهواءهم) (سورة المائدة، الآية “48”).

وخلاصة القول أن نسبة النصارى إلى المسيح عيسى ابن مريم نسبة يكذبها الواقع، لأنهم كفروا ببشارة المسيح عيسى ابن مريم عَلَيْهِ‌الصَّلَاةُوَالسَّلَام وهو محمد،ﷺ، وكفرهم به كفر بعيسى ابن مريم، عَلَيْهِ‌الصَّلَاةُوَالسَّلَام.

مطالب مرتبط:

۴۵۳ – حكم گذاشتن اسم‌هایی مانند «کریم» و «عزیز» و امثال آن چیست؟

۴۵۳ – حكم نهادن اسم‌هایی مانند «کریم»، و «عزیز» و امثال آن، چیست؟ جواب دادند: نام گزاری به اسم‌های الله متعال، بر دو وجه است: وجه اول: دو نوع است: نوع اول: با «الف و لام» باشد. در این صورت کسی جز الله این گونه نامیده نمی‌شود. کما اینکه اگر کسی را «العزیز» و «السید» […]

ادامه مطلب …

۴۱۶ – آیا جایز است برخی صفات را برای انسان به کار ببریم مثل: پدر عزیزم، یا برادر بزرگوارم؟

۴۱۶ – آیا اگر وقتی کسی نامه‌ای می‌نویسد، و در آن بگوید: «به پدر عزیزم»، یا «به برادر بزرگوارم»[۱]، اشکالی دارد؟ جواب دادند: اشکالی ندارد. بلکه جایز نیز هست. الله تعالی می‌فرماید: {لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَاعَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ}[۲]، یعنی: {معنی آیه}، و می‌فرماید: {لَهَا عَرْشٌ عَظِيمٌ}[۳]، یعنی: {معنی […]

ادامه مطلب …

۴۵۷ – حکم گفتن: «بر تو حرام است که چنین و چنان کنی»

۴۵۷ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم این سخن که برخی مردم می‌گویند، چیست: «بر تو حرام است که چنین و چنان کنی»؟ جواب دادند: چیزی که آن را حرام توصیف می‌کنند، یا از چیزهایی است که الله آن را حرام فرموده؛ مثل اینکه اگر گفتند: حرام است شخصی به حقوق برادرش تجاوز […]

ادامه مطلب …

۵۱۱ – حکم گفتن: «لا حول الله» چیست؟

۵۱۱ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم گفتن: «لا حول الله» چیست؟ جواب دادند: تا به حال نشنیده‌ام کسی بگوید: «لا حول الله». مثل اینکه منظورشان این است که بگویند: «لا حول و لا قوة إلا بالله»، که در این صورت، اشتباهشان در این مورد، در تعبیر آن است. واجب است که با […]

ادامه مطلب …

۴۶۴ – برخی به منظور «مرا نگاه کن» میگوند: «راعنی». آیا این عبارت درست است؟

۴۶۴ – از شیخ رحمه الله سوال شد: برخی مردم از این عبارت استفاده می‌کنند: «راعنی»، و منظورشان این است که به من نگاه کن. صحت این کلمه در چه حد است؟ جواب دادند: آنچه می‌دانم این است که کلمه‌ی «راعنی» به معنی مراعات است. یعنی مثلا: مراعات کن و در قیمت، تخفیف بده، و […]

ادامه مطلب …

۵۱۲ – آیا گفتن عبارت «خدا نکند» درست است؟

۵۱۲ – از شیخ رحمه الله سوال شد: نظرتان در مورد این عبارت چیست: «خدا نکند»؟ جواب دادند: ناپسند می‌دانم که کسی بگوید: «خدا نکند». چون گفتن این حرف، چنین توهمی را به وجود می‌آورد که چه بسا کسی الله را مجبور به چیزی می‌کند. بنا بر این می‌گوید: «خدا نکند». در حالی که الله […]

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه