سه‌شنبه 15 ربیع‌الثانی 1447
۱۵ مهر ۱۴۰۴
7 اکتبر 2025

۴۹۵ – حکم به کار بردن کلمه‌ی «اگر» چیست؟

۴۹۵ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم به کار بردن کلمه‌ی «اگر»، چیست؟

جواب دادند: برای استعمال کلمه‌ی «اگر»، تفصیل وجود دارد. به این صورت:

اول: منظور از آن، فقط خبر باشد. در این صورت اشکالی ندارد. مثلا شخصی به شخص دیگری بگوید: «اگر به ملاقاتم بیایی، تو را اکرام خواهم کرد»، یا «اگر می‌دانستم که هستی، به نزدت می‌آمدم».

دوم: منظور از آن، تمنّا باشد. در این صورت، حکم آن بر حسب تمنایی است که دارد. اگر تمنای خیر داشته باشد، به خاطر نیتش ثواب دارد. اما اگر چیزی بر خلاف آن باشد، بر حسب نیتش با او برخورد می‌شود.به همین خاطر رسول الله صلی الله علیه وسلم در مورد مردی که مال دارد و آن را در راه الله و در امور خیر، صرف می‌کند، و مرد دیگری که مالی ندارد، و می‌گوید: اگر من مثل فلانی مال داشتم، مثل کار فلانی را انجام می‌دادم، فرمودند: «این دو نفر به یک اندازه ثواب دارند»، و دوم، مردی که ثروتمند است. اما آن را در اموری که خیر نیستند، صرف می‌کند. مرد دیگری می‌گوید: اگر من نیز مثل فلانی مال داشتم، مثل عمل فلانی انجام می‌دادم. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «این دو نفر، به یک اندازه گناه دارند». پس این کلمه وقتی برای تمنا می‌آید، حکمش بر حسب چیزی است که شخص تمنا می‌کند. اگر تمنای خیر کند، خیر است، و اگر تمنای چیز دیگری کند، همان چیزی به او می‌رسد که تمنای آن را دارد.

سوم: منظور از آن، حسرت بر گذشته باشد. این چیزی است که از آن نهی شده است. زیرا هیچ فایده‌ای ندارد. بلکه درهای حزن و پشیمانی را به روی انسان باز می‌کند. در این مورد است که رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌فرماید: «مومنِ قوی، نزد الله بهتر و دوست داشتنی‌تر از مومنِ ضعیف است. اما در هر دو، خیر وجود دارد. بر آنچه برایت سودمند است، حریص باشد، و از الله استعانت بجوی و از خود عجز نشان نده. اگر چیزی شد، نگو اگر چنین می‌کردم، چنان می‌شد. زیرا گفتنِ «اگر»، در شیطان را باز می‌کند. اما بگو: الله مقدّر فرمود، و هر چه اراده کند، انجام می‌دهد». حقیقتا گفتن این کلمه در این هنگام، هیچ فایده‌ای ندارد. زیرا انسان هر آنچه به آن دستور دارد و برایش سودمند است، را انجام می‌دهد. اما قضا و قدر بر خلاف چیزی است که او می‌خواهد. بنا بر این، در اینجا، کلمه‌ی «اگر»، در پشیمانی و اندوه را باز می‌کند، و به همین خاطر رسول الله صلی الله علیه وسلم از آن نهی فرمودند. چون اسلام از شخص نمی‌خواهد که محزون و مهموم باشد. بلکه می‌خواهد که انسان سینه‌اش گشاده بوده و خوش چهره و مسرور باشد. الله به این نکته اشاره کرده و فرموده: {إِنَّمَا النَّجْوَى مِنَ الشَّيْطَانِ لِيَحْزُنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَيْسَ بِضَارِّهِمْ شَيْئًا إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ}[۱]، یعنی: {درِ گوشی سخن‌گفتن و گفتگوی محرمانه (و بدون دلیل و بر پایه‌ی گناه و تجاوز)، تنها از سوی شیطان است تا مؤمنان را اندوهگین کند؛ و جز به خواستِ الله، نمی‌تواند هیچ زیانی به آنان برساند}. همچنین در مورد خواب‌های بدی که انسان می‌بیند، رسول الله صلی الله علیه سلم دستور داده سه بار به سمت چپ خود تف کند و از شر آن خواب و شر شیطان، به الله پناه ببرد و به پهلوی دیگر بخوابد، و در مورد آن با هیچ کس حرفی نزند تا زودتر از یادش برود و دوباره به ذهنش خطور نکند. فرمود: «در این صورت، هیچ ضرری به او نخواهد رساند».

مهم این است که شرع می‌خواهد انسان همیشه مسرور و خوشحال باشد تا بتواند دستورات شرع را انجام دهد. زیرا شکی نیست که وقتی شخص در پشیمانی و همّ و غمّ و حزن و اندوه است، از امور شرعی و دیگر اموری که باید انجام دهد، احساس تنگی سینه می‌کند. به همین دلیل است که الله تعالی دائما به پیامبرش می‌فرماید: {وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَلَا تَكُ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ}[۲]، یعنی: {و بر آنان غم مخور و از مکر و نیرنگشان دلتنگ مباش}، و: {لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ}[۳]، یعنی: {چه بسا بدان سبب که آنان ايمان نمى‏آورند، خودت را در آستانه‌ی نابودی قرار می دهی}. این نکته دقیقا همان چیزی است که در مورد برخی از کسانی که بر دین غیرت دارند، صادق است. وقتی از مردم چیزی می‌بینند که نادرست است، بر آنها و حتی بر عبادت‌هایشان نیز تاثیر می‌گذارد. اما شایسته این است که با حزم و قوت و نشاط، واجباتی مثل دعوت با بصیرت به سوی الله را به جای آورند. در این صورت کسانی که مخالف او هستند، نمی‌توانند هیچ زیانی به او برسانند.


[۱] – سوره مجادله، آیه «۱۰».

[۲] – سوره نحل، آیه «۱۲۷».

[۳] – سوره طه، آیه «۳».

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

(495) وسئل فضيلة الشيخ: عن حكم استعمال “لو”؟

فأجاب بقوله: استعمال “لو” فيه تفصيل على الوجوه التالية:

الوجه الأول: أن يكون المراد بها مجرد الخبر فهذه لا بأس بها مثل أن يقول الإنسان لشخص: لو زرتني لأكرمتك، أو لو علمت بك لجئت إليك.

الوجه الثاني: أن يقصد بها التمني فهذه على حسب ما تمناه إن تمنى بها خيراً فهو مأجور بنيته، وإن تمنى بها سوى ذلك فهو بحسبه، ولهذا قال النبي، ﷺ، في الرجل الذي له مال ينفقه في سبيل الله وفي وجوه الخير ورجل آخر ليس عنده مال، قال : لو أن لي مثل مال فلان لعملت فيه مثل عمل فلان فقال رسول الله، ﷺ،: “هما في الأجر سواء” والثاني رجل ذو مال لكنه ينفقه في غير وجوه الخير فقال رجل آخر: لو أن لي مثل مال فلان لعملت فيه مثل عمل فلان فقال رسول الله، ﷺ: “هما في الوزر سواء” فهي إذا جاءت للتمني تكون بحسب ما تمناه العبد إن تمنى خيراً فهي خير، وإن تمنى سوى ذلك فله ما تمنى.

الوجه الثالث: أن يراد بها التحسر على ما مضى فهذه منهي عنها، لأنها لا تفيد شيئاً وإنما تفتح الأحزان والندم وفي هذه يقول الرسول، ﷺ: “المؤمن القوي خير وأحب إلى الله من المؤمن الضعيف وفي كل خير احرص على ما ينفعك، واستعن بالله، ولا تعجز، وإن أصابك شيء فلا تقل : لو أني فعلت لكان كذا، فإن لو تفتح عمل الشيطان”. وحقيقة أنه لا فائدة منها في هذا المقام لأن الإنسان عمل ما هو مأمور به من السعي لما ينفعه ولكن القضاء والقدر كان بخلاف ما يريد فكلمة “لو” في هذا المقام إنما تفتح باب الندم والحزن، ولهذا نهى عنها رسول الله، ﷺ، لأن الإسلام لا يريد من الإنسان أن يكون محزوناً ومهموماً بل يريد منه أن يكون منشرح الصدر وأن يكون مسروراً طليق الوجه، ونبه الله المؤمنين لهذه النقطة بقوله: (إنما النجوى من الشيطان ليحزن الذين آمنوا وليس بضارهم شيئاً إلا بإذاً الله) (سورة المجادلة، الآية “10”). وكذلك في الأحلام المكروهة التي يراها النائم في منامه فإن الرسول عَلَيْهِ‌الصَّلَاةُوَالسَّلَام أرشد المرء إلى أن يتفل عن يساره ثلاث مرات، وأن يستعيذ بالله من شرها ومن شر الشيطان، وأن ينقلب إلى الجنب الآخر، وألا يحدث بها أحداً لأجل أن ينساها ولا تطرأ على باله قال : “فإن ذلك لا يضره”.

والمهم أن الشرع يحب من المرء أن يكون دائماً في سرور، ودائماً في فرح ليكون متقبلاً لما يأتيه من أوامر الشرع، لأن الرجل إذا كان في ندم وهم وفي غم وحزن لا شك أنه يضيق ذرعاً بما يلقى عليه من أمور الشرع وغيرها، ولهذا يقول الله تعالى لرسوله دائماً: (ولا تحزن عليهم ولا تك في ضيق مما يمكرون) (سورة النحل، الآية “127”) (لعلك باخع نفسك ألا يكونوا مؤمنين) (سورة الشعراء، الآية “3”) وهذه النقطة بالذات تجد بعض الغيورين على دينهم إذا رأوا من الناس ما يكرهون تجدهم يؤثر ذلك عليهم، حتى على عبادتهم الخاصة ولكن الذي ينبغي أن يتلقوا ذلك بحزم وقوة ونشاط فيقوموا بما أوجب الله عليهم من الدعوة إلى الله على بصيرة، ثم إنه لا يضرهم من خالفهم.

مطالب مرتبط:

۵۱۱ – حکم گفتن: «لا حول الله» چیست؟

۵۱۱ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم گفتن: «لا حول الله» چیست؟ جواب دادند: تا به حال نشنیده‌ام کسی بگوید: «لا حول الله». مثل اینکه منظورشان این است که بگویند: «لا حول و لا قوة إلا بالله»، که در این صورت، اشتباهشان در این مورد، در تعبیر آن است. واجب است که با […]

ادامه مطلب …

۴۷۱ – حکم گفتن: «سیده عایشه رضی الله عنها» چیست؟

۴۷۱ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم گفتن این عبارت چیست: «سیده عایشه رضی الله عنها»؟ جواب دادند: شکی نیست که عایشه رضی الله عنها یکی از سیدات زنان امت است. اما تصور می‌کنم اطلاق لفظ «سیده» بر زن، یا «سیدات» بر زنان، از غربی‌ها گرفته شده است. چون آنها هر زنی را […]

ادامه مطلب …

۴۳۰ – حکم این عبارت چیست: «الله از حالت بپرسد»؟

۴۳۰ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم این عبارت چیست: «الله از حالت بپرسد»؟ جواب دادند: گفتن این عبارت: «الله از حالت بپرسد»، جایز نیست. زیرا چنین به ذهن می‌رسد که الله خبر ندارد و به همین خاطر نیاز به پرسیدن دارد. واضح است که این عبارت، منکر بزرگی است. در واقع، منظور […]

ادامه مطلب …

۴۸۱ – حکم این عبارت چیست: «عصمت فقط برای الله است»، در حالی که در عصمت، حتما باید عاصم نیز وجود داشته باشد؟

۴۸۱ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم این عبارت چیست: «عصمت فقط برای الله است»، در حالی که در عصمت، حتما باید عاصم نیز وجود داشته باشد؟ جواب دادند: هر کس این عبارت را می‌گوید، منظورش این است که کلام الله عز و جل و حکم او، کاملا صواب است و خطایی در […]

ادامه مطلب …

۵۱۶ – حکم این سخن که عده‌ای می‌گویند: «الله می‌داند که چنین و چنان است» چیست؟

۵۱۶ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم این سخن که عده‌ای از مردم می‌گویند: «الله می‌داند که چنین و چنان است»، چیست؟ جواب دادند: گفتن این سخن، بسیار خطرناک است. تا جایی که حتی در کتاب‌های احناف دیده‌ام که اگر کسی در مورد چیزی بگوید: الله می‌داند، و قضیه بر خلاف آن باشد، […]

ادامه مطلب …

۴۷۴ – حکم گفتن این سخن چیست: «قدرت الهی چنین خواست» و «تقدیر چنین خواست»؟

۴۷۴ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم گفتن این سخن چیست: «قدرت الهی چنین خواست»، و «قَدَر چنین خواست»؟ جواب دادند: درست نیست بگوییم: «قدرت الهی چنین خواست». زیرا مشیئت، اراده است، و قدرت، معنا است، و معنا، دارای اراده نیست. بلکه اراده متعلق به اراده کننده، و مشیئت برای کسی است مشیئت […]

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه