جمعه 24 ذیحجه 1446
۲۹ خرداد ۱۴۰۴
20 ژوئن 2025

۴۸۸ – حکم لقب «قاضی القضات» چیست؟

۴۸۸ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم گفتن «قاضی القضاة» چیست؟

جواب دادند: قاضی القضاة، با این معنای برای الله عز و جل شایسته‌ است. کسی که خود را این گونه نام گذاری کند، خود را در چیزی شریک الله عز و جل قرار داده که فقط مختص الله تعالی است. او قاضی است که بالاتر از هر قاضیِ دیگری است. حکم از آن اوست و هر حکمی به او باز می‌گردد. اما اگر این کلمه را مقید به زمان یا مکان کند، جایز است. ولی باز هم بهتر است آن را به کار نبرد. چون منجر به خود بزرگ بینی و غرور می‌شود، تا جایی که اگر جایی قولش مخالف حق بود، حق را نمی‌پذیرد. جایز بودن آن فقط از این لحاظ است که قضای الله، مقید نمی‌شود، و در صورتی که این اسم را مقید به زمان یا مکان کند، ایهام شراکت با الله عز و جل در آن از بین می‌رود. مثل: قاضی قضات عراق، یا قاضی قضات شام، یا قاضی قضات عصر خود.

اما اگر به فنی از فنون مقیّد شد، به مقتضای تقیّد، جایز است. اما اگر با فقه، مقیّد شد. مثلا گفته شد: عالم العلماء در فقه: فرقی نمی‌کند که بگوییم فقه، شامل اصول و فروع دین می‌شود، که رسول الله صلی الله علیه وسلم در مورد آن فرمود: «هر کس که الله به او اراده‌ی خیر داشته باشد، او را در دین فقیه می‌گرداند»، یا چنان که نزد اصولیان معروف است، بگوییم: منظور از فقه، احکام شرعی عملی است؛ دارای چنان وسعتی می‌شود که مقتضایش این است که مرجع همه‌ی مردم در شرع، اوست. من در جواز چنین لقبی شک دارم و بهتر است چنین لقبی به کار برده نشود.همچنین، اگر مقید به قبیله شد، جایز است. اما همراه با جواز، بهتر است جانب موصوف را نیز رعایت کرد تا به خود مغرور نشود. به همین خاطر بود که رسول الله صلی الله علیه وسلم به کسی که شخصی را مدح کرد، فرمودند: «گردن دوستت را قطع کردی».

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

(488) سئل فضيلة الشيخ: عن حكم التسمي بقاضي القضاة؟

فأجاب قائلاً: قاضي القضاة بهذا المعنى الشامل العام لا يصلح إلا لله – عَزَّوَجَلَّ – فمن تسمى بذلك فقد جعل نفسه شريكاً لله – عَزَّوَجَلَّ – فيما لا يستحقه إلا الله ـ عَزَّوَجَلَّ ـ، وهو القاضي فوق كل قاضٍ. والحكم وإليه يرجع الحكم كله، وإن قيد بزمان أو مكان فهذا جائز، لكن الأفضل أن لا يفعل، لأنه قد يؤدي إلى الإعجاب بالنفس والغرور حتى لا يقبل الحق إذا خالف قوله، وإنما جاز هذا لأن قضاء الله لا يتقيد، فلا يكون فيه مشاركة لله – عَزَّوَجَلَّ – وذلك مثل قاضي قضاة العراق، أو قاضي قضاة الشام، أو قاضي قضاة عصره.

وأما إن قيد بفن من الفنون فبمقتضى التقييد يكون جائزاً، لكن إن قيد بالفقه بأن قيل: عالم العلماء في الفقه سواء قلنا بأن الفقه يشمل أصول الدين وفروعه على حد قوله، ﷺ: “من يرد الله به خيراً يفقهه في الدين” أو قلنا بأن الفقه معرفة الأحكام الشرعية العملية كما هو المعروف عند الأصوليين صار فيه عموم واسع مقتضاه أن مرجع الناس كلهم في الشرع إليه فأنا أشك في جوازه والأولى التنزه عنه. وكذلك إن قيد بقبيلة فهو جائز ولكن يجب مع الجواز مراعاة جانب الموصوف حتى لا يغتر ويعجب بنفسه ولهذا قال النبي، ﷺ، للمادح: “قطعت عنق صاحبك”.

مطالب مرتبط:

۴۶۹ – چه کسی شایسته است به سیادت توصیف شود؟

۴۶۹ – از شیخ رحمه الله سوال شد: چه کسی شایسته است به سیادت توصیف شود؟ جواب دادند: هیچ کسی جز الله تعالی، شایستگی این را ندارد که به سیادت مطلق وصف شود. الله تعالی سیدی است که سیادتش در منتهای درجه است. اما غیر او، با سیادت مقید وصف می‌شوند. مثل: سید فرزندان آدم، […]

ادامه مطلب …

۵۱۴ – آیا درست است وقتی کسی وفات یافت می‌گویند: ﴿يَاأَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ۞ ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً﴾؟

۵۱۴ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم این سخن که بعضی مردم وقتی کسی مُرد می‌گویند: {يَاأَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ. ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً}[۱]، یعنی: {ای جانِ آرام‌گرفته! در حالی به سوی پروردگارت بازگرد که از او راضی هستی و او نیز از تو خشنود است}، چیست؟ جواب دادند: جایز نیست در مورد […]

ادامه مطلب …

۴۸۱ – حکم این عبارت چیست: «عصمت فقط برای الله است»، در حالی که در عصمت، حتما باید عاصم نیز وجود داشته باشد؟

۴۸۱ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم این عبارت چیست: «عصمت فقط برای الله است»، در حالی که در عصمت، حتما باید عاصم نیز وجود داشته باشد؟ جواب دادند: هر کس این عبارت را می‌گوید، منظورش این است که کلام الله عز و جل و حکم او، کاملا صواب است و خطایی در […]

ادامه مطلب …

۵۰۶ – حکم گفتن این عبارت چیست: «آنچه در پیشانی نوشته شده، باید دیدگان آن را ببینند»؟

۵۰۶ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم گفتن این عبارت چیست: «آنچه در پیشانی نوشته شده، باید دیدگان آن را ببینند»؟ جواب دادند: در این مورد آثاری روایت شده که هر چه برای انسان اتفاق خواهد افتاد، در پیشانی نوشته شده است. اما این آثار دارای صحت چندانی نیستند که انسان به مدلول […]

ادامه مطلب …

۴۴۵ – حکم عباراتی مانند: به نام وطن، به نام ملت، به نام عربیّت

۴۴۵ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم این عبارات چیست: «به نام وطن، به نام ملت، به نام عربیّت»؟ جواب دادند: اگر قصد انسان از این عبارات، این باشد که تعبیری از عرب یا اهل بلد داشته باشد، اشکالی ندارد. اما اگر به قصد تبرک و استعانت باشد، نوعی از شرک به حساب […]

ادامه مطلب …

۴۶۴ – برخی به منظور «مرا نگاه کن» میگوند: «راعنی». آیا این عبارت درست است؟

۴۶۴ – از شیخ رحمه الله سوال شد: برخی مردم از این عبارت استفاده می‌کنند: «راعنی»، و منظورشان این است که به من نگاه کن. صحت این کلمه در چه حد است؟ جواب دادند: آنچه می‌دانم این است که کلمه‌ی «راعنی» به معنی مراعات است. یعنی مثلا: مراعات کن و در قیمت، تخفیف بده، و […]

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه