۴۶۵ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم گفتن: «ربّ البیت»، یا «ربّ المنزل» چیست؟
جواب دادند: گفتن «ربّ البیت» و امثال آن، به چهار نوع تقسیم میشود:
اول: اضافه به ضمیر مخاطب، در مورد معنایی باشد که لایق الله عز و جل نیست. مثلا بگوید: «أطعم ربّک: پروردگارت را اطعام کن». به دو جهت، از این نوع، نهی شده است:
جهت اول: از جهت صیغه. زیرا معنای فاسدی را به نسبت کلمهی رب، به انسان القا میکند. زیرا «ربّ» یکی از اسمهای الله تعالی است، و او سبحانه و تعالی کسی است که بندگانش را اطعام میکند، و بندگانش او را نمی توانند اطعام کنند. اگر چه شکی نیست که «ربّ» در اینجا، غیر از آن «ربّ» است که اطعام میکند، و اطعام نمیشود. (یعنی: الله).
جهت دوم: از این جهت که تو به برده یا کنیز، احساس ذلت را در مقابل صاحبشان القا میکنی. زیرا وقتی که صاحب آنها، «ربّ» باشد، برده و کنیز، مربوب هستند.
اما اگر در معنایی باشد که آن معنا فقط شایستهی الله است، مثل گفتن «از ربّ خود اطاعت کن»، باز هم نهی است و نهی به خاطر جهت دوم است.
دوم: نسبتش به ضمیر غایب باشد. مثل «ربّه»، و «ربّها». اگر در معنایی است که فقط لایق الله تعالی است، ادب حکم میکند که از آن اجتناب شود. مثل اینکه بگوید: «بنده، پروردگارش را اطعام نمود»، یا «کنیز، پروردگارش را اطعام نمود»؛ که از آن معنایی به ذهن متبادر نشود که لایق الله نیست. (منظور از پروردگار، ربّ است که مقصود، صاحب برده و کنیز است).
اگر در معنایی باشد که لایق الله عز و جل است، مثل: «بنده از پروردگارش اطاعت نمود»، و «کنیز از پروردگارش اطاعت کرد»، اشکالی ندارد. زیرا محذور، منتفی شده است.
دلیل آن، فرمودهی رسول الله صلی الله علیه وسلم در حدیث «لُقَطَة: گمشده»، در مورد شتری است که گم شده، و این حدیث، متفق علیه است. در آن آمده: «حتی یجدها ربها»، یعنی: «تا اینکه صاحبش او را پیدا کند». برخی اهل علم گفتهاند که این حدیث، در مورد چهارپایان است که مثل انسان، عبادت و تذلل ندارند. اما صحیح این است که در عبادت، فرقی بین انسان و حیوان نیست. زیرا چهارپایان الله را به طور خاصی عبادت میکنند. الله تعالی میفرماید: {أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَالْجِبَالُ وَالشَّجَرُ وَالدَّوَابُّ}[۱]، یعنی: {آیا نمیدانی همهی کسانی که در آسمانها و زمین هستند و نیز خورشید و ماه و ستارگان و کوهها و درختان و چارپایان برای الله سجده میکنند}، و در مورد بندگان، فرمود: {وَكَثِيرٌ مِنَ النَّاسِ}[۲]، یعنی: {و بسیاری از انسانها – برای الله سجده میکنند –}، و نه همهی مردم، زیرا در ادامه فرمود: {وَكَثِيرٌ حَقَّ عَلَيْهِ الْعَذَابُ}، یعنی: {و بسیاری هم سزاوار عذاب هستند}.
سوم: به ضمیر متکلم اضافه شده باشد. ممکن است کسی قائل به جواز این نوع باشد، و دلیلش نیز قول الله تعالی است که از یوسف علیه السلام حکایت میکند: {إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوَايَ}[۳]، یعنی: {عزیز مصر، سرورِ من است و مرا گرامی داشته است}، و رب در این آیه، یعنی سید و آقا. پس آنچه مقتضایش اذلال باشد، حرام است، و این منتفی است. زیرا از طرف بنده به آقایش است.
چهارم: به اسم ظاهر اضافه شود. یعنی گفته شود: «هذا ربّ الغلام». ظاهر این سخن، جواز است، و تا زمانی که محذوری وجود نداشته باشد، بر همین جواز باقی میماند. اما اگر محذوری وجود داشت، در این صورت ممنوع است. مثل وقتی که شنونده گمان کند که آقا، ربّ و پروردگار حقیقی است که خالق مملوک خود است.
[۱] – سوره حج، آیه «۱۸».
[۲] – سوره حج، آیه «۱۸».
[۳] – سوره یوسف، آیه «۲۳».