۲۲۷ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم کسی که به غیر آنچه الله نازل کرده، حکم کند، چیست؟
جواب دادند: میگویم، و به حول و قوهی الهی میگویم و از او خواهان هدایت و صواب هستم: حکم به آنچه الله نازل فرموده، جزئی از توحید ربوبیت است؛ زیرا این کار، تنفیذ حکم الله تعالی است که مقتضای ربوبیت و کمال ملک و تصرف او تعالی میباشد، و به همین خاطر الله تعالی کسانی را که در غیر ما انزل الله، از آنها پیروی میشود، اربابِ پیروی کنندگانشان نامیده،و فرموده: {اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلَهًا وَاحِدًا لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ}[۱]، یعنی: {آنان، دانشمندان و راهبانشان و مسیح پسر مریم را به جای الله، به خدایی گرفتند؛ حال آنکه تنها دستور داشتند یگانه معبود برحق را عبادت نمایند که هیچ معبود برحقی جز او وجود ندارد. از آنچه به او شرک می ورزند، پاک و منزه است}. در اینجا، الله تعالی متبوعین را ارباب نامید. چه اینکه آنها را همراه با الله، تشریع کننده قرار داده بودند، و پیروان آنها را، بندگان نامید، زیرا خود را برای متبوعینشان ذلیل نموده و از آنها در مخالفت با حکم الله تعالی، اطاعت کردهاند.
عدی بن حاتم رضی الله عنه به رسول الله صلی الله علیه وسلم گفت: آنها عبادتشان نمیکنند. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: «بلکه دانشمندان و راهبان، حلال را بر آنها حرام و حرام را بر آنها حلال میکردند، و آنها نیز از دانشمندان و راهبانشان پیروی میکردند».
حال که این را دانستی، این را نیز بدان: آیاتی در مورد هر کس که به غیر آنچه الله نازل کرده، حکم کند و بخواهد به غیر الله و رسولش تحاکم کند، نازل شده که ایمان را از این اشخاص نفی کرده، و آیاتی نیز مبنی بر کفر، ظلم و فسق چنین کسی نازل شده.
اما قسمت اول:
مثل این فرمودهی الله تعالی: {أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا (۶۰) وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَى مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنَافِقِينَ يَصُدُّونَ عَنْكَ صُدُودًا (۶۱) فَكَيْفَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ ثُمَّ جَاءُوكَ يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا إِحْسَانًا وَتَوْفِيقًا (۶۲) أُولَئِكَ الَّذِينَ يَعْلَمُ اللَّهُ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَعِظْهُمْ وَقُلْ لَهُمْ فِي أَنْفُسِهِمْ قَوْلًا بَلِيغًا (۶۳) وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا (۶۴) فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا}[۲]، یعنی: {مگر نمیبینی کسانی را که گمان میبرند به آنچه بر تو و پیش از تو نازل شده، ایمان آوردهاند و میخواهند طاغوت را داور قرار دهند؟ حال آنکه دستور یافتهاند به طاغوت کافر شوند؟ شیطان میخواهد آنان را به گمراهی دور و درازی دچار کند. و هنگامی که به آنان گفته شود: به آنچه الله نازل کرده و به سوی پیامبر روی آورید، منافقان را خواهی دید که از تو روی میگردانند. پس چگونه است که چون به سبب کردارشان مصیبتی به آنان میرسد، نزدت میآیند و به الله سوگند یاد میکنند که: قصدی جز نیکی و ایجاد سازش نداشتهایم. الله از آنچه در دلهایشان میگذرد، آگاه است؛ پس از آنان روی بگردان و آنان را پند بده و به آنان سخن رسایی بگو که در آنها اثر نماید. و هیچ پیامبری نفرستادیم مگر برای اینکه به خواست الله از او اطاعت کنند. و اگر آنان در آن هنگام که به خود ستم کردند، نزدت میآمدند و از الله درخواست آمرزش مینمودند و پیامبر نیز برایشان آمرزش میخواست، الله را توبهپذیر و رحیم مییافتند. خیر؛ سوگند به پروردگارت که آنها ایمان ندارند تا آنکه تو را در اختلافاتشان به داوری بخوانند و از داوری تو دلگیر نشوند و کاملا تسلیم باشند}.
در این آیات، الله تعالی کسانی را که مدعی ایمان هستند، اما در واقع منافقند، با صفاتی وصف میکند:
اول: میخواهند داوری به نزد طاغوت برند، و طاغوت هر آن چیزی است که با حکم الله تعالی و رسولش صلی الله علیه وسلم مخالف باشد. زیرا هر چه مخالف حکم الله و رسولش باشد، طغیان و اعتدا بر کسی است که حکم برای اوست و همهی امور به او باز میگردد، و او الله است. میفرماید: {أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ}[۳]، یعنی: {آگاه باشید که آفرینش و فرمان، از آنِ اوست. الله، پروردگار جهانیان، بزرگ و برتر و والامقام است}.
دوم: آنها وقتی به سوی آنچه الله نازل کرده و به سوی پیامبر، خوانده میشوند، روی برگردانده و اعراض میکنند.
سوم: وقتی به خاطر کارهایی که انجام دادهاند، دچار مصیبت میشدند، و یکی از مثالهای آن، این است که وقتی کردارشان آشکار میشد، نزد پیامبر میآمدند و قسم میخوردند که منظوری جز نیکی و ایجاد سازش نداشتهاند؛ مانند حال کسانی که امروزه احکام اسلام را کنار گذاشته و قوانین مخالف با آن را اعمال میکند، با این گمان که این کار، نیکی بوده و موافق با احوال عصر است.
سپس الله تعالی این مدعیان ایمان را که به صفات فوق، متصف هستند، این گونه بر حذر میدارد که او آنچه در دلهایشان و آن چیزهایی را که مخالف با گفتارشان است و آن را پنهان میکنند، میداند، و پیامبرش صلی الله علیه وسلم را امر میکند که آنها را نصیحت کرده و به آنها سخنی بگوید که در آنها تاثیر نماید. سپس حکمت از فرستادن پیامبر را چنین بیان کرده که برای این است که فقط از او اطاعت شده و فقط از او پیروی شود، نه از کسان دیگر؛ هر چند که دارای افکار قوی و درک وسیع باشند. سپس الله تعالی برای پیامبرش به ربوبیت خود که خاصترین نوع ربوبیت، و متضمن صحت رسالت او صلی الله علیه وسلم است، قسم میخورد که ایمان فقط با وجود سه چیز، درست است:
اول: در هر نزاعی، داوری نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم برده شود.
دوم: سینهها برای هر حکمی که او بدهد، گشاده باشند، و هیچ سختی و تنگی از حکم او صلی الله علیه وسلم در خود حس نکنند.
سوم: تسلیم کامل در مقابل حکم او و تنفیذ آن بدون کوتاهی و انحراف حاصل شود.
اما قسمت دوم:
مثل این فرمودهی الله تعالی: {وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ}[۴]، یعنی: {کسانی که مطابق احکامی که الله نازل نموده است، حکم نکنند، کافرند}، و این فرموده: {وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ}[۵]، یعنی: {کسانی که مطابق احکامی که الله نازل نموده است، حکم نکنند، ستمکارند}، و این فرمودهی او تعالی: {وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ}[۶]، یعنی: {و کسانی که مطابق احکامی که الله نازل نموده، حکم نمی کنند، فاسق و بدکارند}. آیا این اوصاف سه گانه همه بر یک موصوف نازل میشوند؟ به این معنی که هر کس به آنچه الله نازل فرموده، حکم نکرد، کافر و ظالم و فاسق است؟ زیرا الله تعالی، کافران را ظالم و فاسق توصیف کرده، و فرموده: {وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ}[۷]، یعنی: {و کافران ستمکارانند}، و فرموده: {إِنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَمَاتُوا وَهُمْ فَاسِقُونَ}[۸]، یعنی: {آنان به الله و پیامبرش کفر ورزیدند و در حالی مردند که فاسق و گمراه بودند}. آیا هر کافری، ظالم و فاسق است، یا اینکه این اوصاف بر حسب عاملی که باعث شده به غیر آنچه الله نازل کرده، حکم کنند، بر آنها منطبق میشود؟ این نزد من به صحت نزدیکتر است. والله أعلم.
میگوییم: کسی که به غیر از آنچه الله نازل کرده، حکم کند؛ به این خاطر که آن را سبک یا حقیر میشمارد، و یا اعتقاد دارد حکمی که غیر از حکم الله است، برای مردم بهتر و سودمندتر است، چنین شخصی کافر است و کفرش او را از اسلام خارج میکند. از جملهی اینها، کسانی هستند که قوانینی مخالف با قوانین اسلام برای مردم وضع میکنند که مردم بر اساس آن عمل کنند. زیرا آنها به این خاطر چنین قوانین را وضع کردهاند که معتقدند این قوانین برای مردم بهتر و سودمندتر است. چه اینکه با ضرورت عقلی و طبیعت فطری معلوم است که انسان از روشی به روش دیگر تغییر منهج میدهد، چون معتقد است آن مسیری که انتخاب کرده، کاملتر از مسیری است که بر آن بوده و مسیری که بر آن بوده، ناقص است.
اما کسی که به غیر آنچه الله نازل کرده، حکم میکند، اما حکم الله را سبک نمیشمرد و تحقیر نمیکند و اعتقاد ندارد که حکم غیر از آن، بهتر از حکم الله برای مردم و سودمندتر است، و فقط به این خاطر به غیر حکم الله حکم میکند که میخواهد بر دیگری تسلط یابد، یا از او انتقام بگیرد یا امثال چنین چیزهایی، چنین شخصی ظالم بوده و کافر نیست و مراتب ظلمش بر حسب مراتب عملی که انجام داده و به نسبت وسایل حکم، متفاوت است.
کسی که به غیر آنچه الله نازل کرده، حکم نمود، اما نه به این خاطر که حکم الله را سبک میشمارد یا آن را تحقیر میکند، یا اینکه اعتقاد دارد حکم غیر الله، برای مردم بهتر و سودمندتر است، بلکه به این خاطر که خود را به کسی نزدیک کند، یا رشوه گرفته یا به خاطر دیگر مسائل دنیوی این کار را کرده، چنین شخصی فاسق است نه کافر، و مراتب فسق او بر حسب عملی که انجام داده و وسایل آن، متفاوت است. شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله در مورد کسانی که احبار و راهبان خود را به اربابی گرفتهاند، میگوید که آنها دو نمونه هستند:
اول: میدانند که متبوعینشان دین الله را تغییر دادهاند. اما باز هم در تبدیل دین از آنها پیروی میکنند در تبعیت از سرانشان، به حرامی که توسط آنها حلال و حلالی که حرام شده، معتقد میشوند، و در حالی که میدانند این کارشان مخالفت با دین پیامبران است، اما بازهم از سرانشان تبعیت میکنند. این کفر است، و الله و رسولش آن را شرک دانستهاند.
دوم: اعتقاد و ایمانشان به تحلیل حرام و تحریم حلال – عبارتی که از شیخ الاسلام نقل شده همین گونه است[۹] – ثابت است، اما در معصیت الله از آنها اطاعت میکنند؛ مثل مسلمانی که مرتکب معاصی میشود که معتقد به معصیت بودن آنهاست. حکم چنین کسانی مثل حکم اهل معاصی است.
[۱] – سوره توبه، آیه «۳۱».
[۲] – سوره نساء، آیه «۶۰-۶۵».
[۳] – سوره أعراف، آیه «۵۴».
[۴] – سوره مائده، آیه «۴۴».
[۵] – سوره مائده، آیه «۴۵».
[۶] – سوره مائده، آیه «۴۷».
[۷] – سوره بقره، آیه «۲۵۴».
[۸] – سوره توبه، آیه «۸۴».
[۹] – ظاهرا در اصل باید چنین باشد: «اعتقاد و ایمانشان به تحلیل حلال و تحریم حرام، ثابت است». (مترجم)