۵۲ – از شیخ جزاه الله خیرا سوال شد: آیا اسماء الله تعالی محصور هستند؟
جواب دادند: اسمهای الله تعالی محصور در عدد معینی نیستند. دلیل آن، فرمودهی رسول الله صلی الله علیه وسلم در حدیث صحیح است که فرمود: «پروردگارا، من بندهی تو، و پسر بندهی تو، و پسر کنیز تو هستم»، تا آنجا که فرمود: «از تو به وسیلهی هر اسمی که متعلق به توست، خود را به آن نامیدهای، یا در کتابت نازل کردهای، یا کسی از مخلوقاتت را به آن آگاه نمودهای، یا در علم غیبی که نزد خودت است، آن را برای خود برگزیدهای، میخواهم…» و آنچه که الله در علم غیب برای خود برگزیده است، امکان آگاهی یافتن به آن وجود ندارد، و هر چیزی که معلوم نباشد، محصور نیست.
اما این فرمودهی پیامبر صلی الله علیه وسلم: «الله را ۹۹ اسم است که هر کس آنها را برشمارد، وارد بهشت میشود»، معنایش این نیست که الله جز این اسمها، اسمهای دیگری ندارد. بلکه معنایش این است که هر کس این ۹۹ اسم از اسمهای الله را برشمارد، وارد بهشت میشود. اینکه فرمود: «هر کس آن را برشمارد»، برای تکمیل جملهی اولی است و استئنافی و منفصل از آن نیست. مثل این سخن، سخنی است که عرب میگوید: نزد من صد اسب هست که آنها را برای جهاد در راه الله آماده ساختهام. معنای سخن، این نیست که جز این صد اسب، اسب دیگری ندارد؛ بلکه این صد اسب را برای این منظور آماده ساخته است.
همچنین شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله اتفاق اهل علم نسبت به حدیث را نقل میکند که شمردن و منحصر کردن اسماء الله، از رسول الله صلی الله علیه وسلم به اثبات و صحت نرسیده است. او رحمه الله در این مورد درست گفته است؛ به دلیل اختلاف بزرگی که در این مورد وجود دارد. پس کسی که میخواهد این حدیث را صحیح بداند، میگوید: این مسالهی بزرگی است که باعث وارد شدن به بهشت میشود و صحابه در مورد تعیین آن از رسول الله صلی الله علیه وسلم سوال کردهاند. این موضوع دال بر این است که این اسمها از جانب رسول الله صلی الله علیه وسلم تعیین شده است. اما در جواب اینها گفته میشود که لازم نیست رسول الله صلی الله علیه وسلم آن را تعیین کرده باشد و اگر آن را تعیین کرده بود، در این صورت این ۹۹ اسم از خورشید نیز آشکارتر بوده و در صحیحین و دیگر کتب حدیث، نقل میشد؛ زیرا این چیزی است که حاجت و نیاز به سوی آن فرا میخواند و برای حفظ آن اصرار وجود داشت. پس چطور چنین چیز مهمی فقط از یک طریق نامطمئن و به صورتهای مختلفی نقل شده است؟ بنا بر این، رسول الله صلی الله علیه وسلم به خاطر حکمت بالای خود آنها را بیان نکرده است تا مردم آن را در کتاب الله و سنت پیامبر صلی الله علیه وسلم جستجو کنند تا شخص حریص بر این مساله از شخص غیر حریص تشخیص داده شود.
همچنین معنای «برشمردن» این اسمها چنین نیست که در کاغذهایی نوشته شد و سپس آن قدر تکرار شود تا حفظ شود. بلکه معنی آن، این است که:
اول: از لحاظ لفظی به آن احاطه پیدا شود.
دوم: معنای آنها فهمیده شود.
سوم: تعبّد برای الله به وسیلهی مقتضای آنها، که این آخری، از دو جنبه است:
جنبهی اول: اینکه به وسیلهی این اسماء، الله را بخواند، به دلیل این فرمودهی الله تعالی: {فَادْعُوهُ بِهَا}[۱]، یعنی: {پس به وسیلهی آنها، او را بخوان}، به این وسیله که آنها را وسیلهای برای رسیدن به خواستهات قرار دهی، و اسم مناسب برای خواستهات را اختیار کنی. وقتی از الله طلب آمرزشی میکنی میگویی: یا غفور، اغفر لی. در اینجا مناسب نیست که بگویی: یا شدید العقاب، اغفر لی. بلکه گفتن چنین چیزی شبیه استهزاست، و بلکه باید بگویی: مرا از عقابت در امان نگهدار.
جنبهی دوم: در عبادتت کارهایی را انجام دهی که مقتضای این اسمهاست. مثلا مقتضی رحیم، رحمت است. پس عمل نیکی انجام ده که رحمت الله را برایت جلب کند. این معنای برشمردن آن است. وقتی چنین باشد، پس شایسته است که قیمتی برای داخل شدن به بهشت قرار گیرد.
[۱] – سوره اعراف، آیه «۱۸۰».