سه‌شنبه 22 ربیع‌الثانی 1447
۲۲ مهر ۱۴۰۴
14 اکتبر 2025

۳۶ – چرا بعضی دعاها استجابت نمی‌شود، در حالی که الله فرموده است: «ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ»؟

۳۶ – از شیخ رحمه الله سوال شد: چرا انسان دعا می‌کند، ولی استجابت نمی‌شود، در حالی که الله عز و جل می‌فرماید: (ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ[۱])، یعنی: (مرا بخوانید شما را اجابت می‌کنم)؟

جواب دادند: الحمدلله رب العالمین. و درود و سلام می‌فرستم بر پیامبرمان محمد صلی الله علیه وسلم و بر آل واصحاب ایشان، و از الله تعالی برای خود و برادران مسلمانم توفیق عقیده‌ی صحیح و قول و عمل درست را خواهانم.

الله عز و جل می‌فرماید: (وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ[۲])، یعنی: (و پروردگارتان گفت: مرا بخوانید، شما را اجابت می‌کنم. همان کسانی از خواندن من رویگردانی می‌کنند، به زودی با خواری وارد جهنم می‌شوند). سوال کننده می‌گوید که دعا می‌کند و از الله عز و جل می‌خواهد، اما الله دعایش را اجابت نمی‌کند و این حالت همراه با وجود این آیه که الله تعالی در آن وعده داده هر کسی که او را بخواند، اجابت کند، برای او ایجاد اشکال کرده است، در حالی که الله سبحانه و تعالی خلاف وعده نمی‌کند. جواب این است که برای اجابت دعا، شروطی وجود دارد که باید حتما محقق شوند:

شرط اول: اخلاص برای عز و جل. یعنی انسان در دعایش اخلاص داشته باشد. با قلبی حاضر به سوی الله سبحانه و تعالی متوجه شود، و در روی آوردنش به سوی الله صادق بوده و بداند که الله عز و جل قادر به اجابت دعاست و امید اجابت از طرف الله سبحانه و تعالی داشته باشد.

شرط دوم: انسان در هنگام دعا این احساس را داشته باشد که در ضروری‌ترین حالت بوده و کاملا به الله سبحانه و تعالی نیازمند است، و فقط الله سبحانه و تعالی است که دعای شخص مضطر را هنگامی که او را بخواند، اجابت کرده و سختی را از او رفع می‌کند. اما اگر در حالی الله را بخواند که نسبت به الله احساس بی نیازی می‌کند، و احساس می‌کند که ضرورتی به الله ندارد و فقط از روی عادت، دعا می‌کند، چنین دعایی شایسته‌ی اجابت نیست.

شرط سوم: از خوردن حرام دوری کند. زیرا خوردن حرام بین انسان و استجابت دعایش مانع می‌شود؛ چنان که در حدیث صحیح از رسول الله صلی الله علیه وسلم ثابت است که فرمود: «الله، طیب است و جز طیب را قبول نمی‌کند، و الله مومنان را به آن چیزی دستور داده که پیامبران را به آن دستور داده است. او تعالی فرموده است: (يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَاشْكُرُوا لِلَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ[۳])، یعنی: (ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از پاکیزگی‌هایی که روزی شما کرده‌ایم بخورید، و او را شاکر باشید اگر که فقط او را می‌پرستید)، و می‌فرماید: (يَاأَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا[۴])، یعنی: (ای پیامبران، از پاکی‌ها بخورید و عمل نیکو انجام دهید). سپس پیامبر صلی الله علیه وسلم مردی را یاد کردند که سفرش را طولانی نموده، ژولیده و غبار آلوده است، و در این حال، دستانش را به آسمان بلند می‌کند و می‌گوید: یا ربّ، یا ربّ، در حالی که طعامش حرام، و لباسش حرام، و با حرام تغذیه شده است. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: چطور دعایش مستجاب شود؟». یعنی رسول الله صلی الله علیه وسلم خیلی بعید دانستند که دعای این مرد که اسباب ظاهری اجابت دعا را به جای آورده بود، اجابت شود. این اسباب ظاهری عبارتند از:

اول: بالا بردن دستان رو به آسمان و به سوی الله عز و جل. زیرا او تعالی در آسمان و بر بالای عرش است، و بالا بردن دستان به سوی الله عز و جل از اسباب اجابت است. چنان که در حدیثی که امام احمد رحمه الله در مسند ذکر کرده‌اند، آمده است: «به درستی که الله زنده و کریم است، از بنده‌اش هنگامی که دستانش را رو به سوی او بلند کرد، شرم می‌کند که آن را خالی بازگرداند».

دوم: این مرد، الله تعالی را با اسم ربّ، فرا خواند و گفت: «یا ربّ، یا ربّ»، و توسل کردن به الله تعالی به وسیله‌ی این اسم، از اسباب اجابت دعاست؛ زیرا ربّ، خالق مالک مدبر همه چیز است که کلیدهای آسمان‌ها و زمین به دست اوست، و به همین خاطر می‌بینیم اکثر دعاهایی که در قرآن آمده است، با این اسم است: (رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلْإِيمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ (۱۹۳) رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدْتَنَا عَلَى رُسُلِكَ وَلَا تُخْزِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّكَ لَا تُخْلِفُ الْمِيعَادَ (۱۹۴) فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لَا أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ[۵])، یعنی: (پروردگارا ما منادیی را شنیدیم که ندای ایمان سر می‌دهد که به پروردگارتان ایمان بیاورید، پس ما نیز ایمان آوردیم. پروردگارا، پس گناهان ما را بیامرز، و خطاهای ما را پاک کن، و ما را با نیکوکاران بمیران. پروردگارا، آنچه را که بر زبان پیامبرانت به ما وعده دادی، به ما عطا فرما، و روز قیامت ما را خوار مگردان، بدون شک تو خلاف وعده نمی‌کنی. پس پروردگارشان دعای آنها را اجابت کرد – و فرمود – من عمل هیچ عمل کننده‌ای از شما را، زن باشد یا مرد، تباه نمی‌گردانم). بنا بر این توسل جستن به الله تعالی با این اسم، از اسباب اجابت دعاست.

سوم: این مرد، مسافر بود و غالبا سفر از اسباب اجابت است. زیرا انسان در سفر بیشتر از هنگامی که در شهر خود و در میان اهل و خانواده‌اش است، احساس نیاز به الله عز و جل و ضرورت به فرا خواندن او می‌کند. اما لفظ ژولیده و غبار آلوده، اشاره‌ای به معنایی غیر از آنچه تصور می‌شود دارد. ظاهرا مهم‌ترین مسئله این است که در هر حالتی که هست، به الله پناه برده و او را بخواند؛ چه ژولیده و غبار آلوده باشد، و چه مرفه و پاکیزه. اما ژولیدگی و غبار آلودگی نیز در استجابت دعا موثر است؛ چنان که در حدیثی که از رسول الله صلی الله علیه وسلم روایت شده، آمده است که الله سبحانه و تعالی ظهر روز عرفه به آسمان دنیا نزول فرموده و نزد ملائکه به کسانی که در عرفه ایستاده‌اند مباهات کرده و می‌فرماید: «ژولیده و غبار آلوده از هر سوی و جهتی نزد من آمده‌اند».

اما با این حال، این اسباب برای اجابت دعای آن شخص هیچ نفعی به او نمی‌رسانند؛ زیرا طعام و لباسش حرام بوده و از حرام تغذیه شده است. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: «پس چگونه دعایش مستجاب شود؟». پس وقتی که این شروط برای اجابت دعا وجود نداشته باشند، خیلی بعید است که دعا مورد استجابت قرار گیرد. اما اگر این شروط موجود بودند، ولی باز هم دعا مورد اجابت قرار نگرفت، به خاطر حکمتی است که الله تعالی آن را می‌داند و دعا کننده از آن اطلاعی ندارد. چه بسا چیزی را دوست داشته باشید در حالی که آن چیز برایتان شر است. وقتی با وجود فراهم بودن این شروط، باز هم الله عز و جل دعا را اجابت نکرد، یا به خاطر این است که شر بزرگ‌تری را از او دفع می‌کند، یا اینکه آن را برای روز قیامت ذخیره می‌کند و در آن روز، بیشتر و بیشتر به او پاداش می‌دهد. زیرا این دعا کننده که بعد از احراز شروط، دعا کرده و دعایش مورد استجابت قرار نگرفته است، و شری که بزرگ‌تر است نیز از او دفع نشده است، به این خاطر است که اسباب را به جای آورده، و به خاطر حکمتی، مورد اجابت قرار نگرفته است، الله به او دو پاداش می‌دهد: یک پاداش برای دعایش و پاداشی به خاطر مصیبتی که به خاطر عدم مستجاب شدن دعایش به او رسیده است، و این دو پاداش را برای روز قیامت ذخیره می‌کند و در آنجا به او پاداشی بزرگ‌تر و کامل‌تر خواهد داد.

همچنین مهم است که انسان در دعا، از مستجاب شدن دعایش نا امید نشود. زیرا این یکی از اسباب عدم استجابت دعاست؛ چنان که در حدیث صحیح از رسول الله صلی الله علیه وسلم آمده است که فرمود: «دعای هر کدام از شما اجابت می‌شود تا زمانی که عجله نکند. صحابه عرض کردند: یا رسول الله، چگونه عجله می‌کند؟ فرمودند: «می‌گوید: دعا کردم، و دعا کردم، و دعا کردم، اما دعایم مستجاب نشد». بنا بر این شایسته نیست که انسان در دعا از خود سستی نشان دهد و از آن نا امید شده و دست از دعا کردن بکشد. بلکه باید در دعا کردن، اصرار کند. زیرا هر دعایی که از الله عز و جل می‌طلبی، عبادتی است که تو را به الله سبحانه و تعالی نزدیک کرده و پاداشت را زیاد می‌کند. پس ای برادرم، بر تو است که همیشه از الله عز و جل در همه‌ی امور عام و خاصت و در شدت و آسانی از الله طلب کنی. اگر برای دعا، بیشتر از همین خاصیت که عبادت الله سبحانه و تعالی است، نباشد، همین نیز کافیست و شایسته است که شخص بر آن حریص باشد. والله الموفق.


[۱] – سوره غافر، آیه «۶۰».

[۲] – سوره غافر، آیه «۶۰».

[۳] – سوره بقره، آیه «۱۷۲».

[۴] – سوره مومنون، آیه «۵۱».

[۵] – سوره آل عمران، آیات (۱۹۳تا۱۹۵).

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

( 36 ) وسئل فضيلة الشيخ : لماذا يدعو الإنسان ولا يستجاب له ؟ والله عَزَّوَجَلَّ يقول : :( ادعوني أستجب لكم‌) (سورة غافر، الآية ” 60 “)؟

فأجاب فضيلته بقوله : الحمد لله رب العالمين، وأصلي وأسلم على نبينا محمد، وعلى آله وأصحابه أجمعين، وأسأل الله تعالى لي ولإخواني المسلمين التوفيق للصواب عقيدة، وقولاً، وعملاً، يقول : الله عَزَّوَجَلَّ: ( وقال ربكم ادعوني أستجب لكم إن الذين يستكبرون عن عبادتي سيدخلون جهنم داخرين‌) (سورة غافر، الآية ” 60 “). ويقول : السائل : إنه دعا الله عَزَّوَجَلَّ ولم يستجب الله له فيستشكل هذا الواقع مع هذه الآية الكريمة التي وعد الله تعالى فيها من دعاه بأن يستجيب له والله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ لا يخلف الميعاد. والجواب على ذلك أن للإجابة شروطاً لابد أن تتحقق وهي:

الشرط الأول: الإخلاص لله عَزَّوَجَلَّ بأن يخلص الإنسان في دعائه فيتجه إلى الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ بقلب حاضر صادق في اللجوء إليه عالم بأنه عَزَّوَجَلَّ قادر على إجابة الدعوة، مؤمل الإجابة من الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ.

الشرط الثاني: أن يشعر الإنسان حال دعائه بأنه في أمسِّ الحاجة بل في أمس الضرورة إلى الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ وأن الله تعالى وحده هو الذي يجيب دعوة المضطر إذا دعاه ويكشف السوء، أما أن يدعو الله عَزَّوَجَلَّ وهو يشعر بأنه مستغن عن الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ وليس في ضرورة إليه وإنما يسأل هكذا عادة فقط فإن هذا ليس بحري بالإجابة.

الشرط الثالث: أن يكون متجنباً لأكل الحرام فإن أكل الحرام حائل بين الإنسان والإجابة كما ثبت في الصحيح عن النبي ﷺ أنه قال: ” إن الله طيب لا يقبل إلا طيباً وإن الله أمر المؤمنين بما أمر به المرسلين ” فقال تعالى : ( يا أيها الذين آمنوا كلوا من طيبات ما رزقناكم واشكروا لله إن كنتم إياه تعبدون) (سورة البقرة، الآية ” 172 “). وقال تعالى: ( يا أيها الرسل كلوا من الطيبات واعملوا صالحاً‌) (سورة المؤمنون، الآية “51”). ثم ذكر النبي ﷺ الرجل يطيل السفر أشعت أغبر يمد يديه إلى السماء يا رب، يا رب ومطعمه حرام، وملبسه حرام، وغذي بالحرام. قال النبي ﷺ: ” فأنى يستجاب له”. فاسبتعد النبي ﷺ أن يستجاب لهذا الرجل الذي قام بالأسباب الظاهرة التي بها تستجلب الإجابة وهي:

أولاً : رفع اليدين إلى السماء أي إلى الله عَزَّوَجَلَّ لأنه تعالى في السماء فوق العرش، ومد اليد إلى الله عَزَّوَجَلَّ من أسباب الإجابة كما جاء في الحديث الذي رواه الإمام أحمد في المسند : ” إن الله حيي كريم، يستحي من عبده إذا رفع إليه يديه أن يردهما صفراً”.

ثانياً : هذا الرجل دعا الله تعالى باسم الرب ” يا رب يا رب ” والتوسل إلى الله تعالى بهذا الاسم من أسباب الإجابة ، لأن الرب هو الخالق المالك المدبر لجميع الأمور فبيده مقاليد السماوات والأرض ولهذا تجد أكثر الدعاء الوارد في القرآن الكريم بهذا الاسم:(ربنا إننا سمعنا منادياً ينادي للإيمان أن آمنوا بربكم فآمنا ربنا فاغفرلنا ذنوبنا وكفرعنا سيئاتنا وتوفنا مع الأبرار . ربنا وآتنا ما وعدتنا على رسلك ولا تخزنا يوم القيامة إنك لا تخلف الميعاد . فاستجاب لهم ربهم أني لا أضيع عمل عامل منكم من ذكر أو أنثى بعضكم من بعض) (سورة آل عمران، الآيات ” 193-195″). الآيات. فالتوسل إلى الله تعالى بهذا الاسم من أسباب الإجابة.

ثالثاً: هذا الرجل كان مسافراً والسفر غالباً من أسباب الإجابة لأن الإنسان في السفر يشعر بالحاجة إلى الله عَزَّوَجَلَّ والضرورة إليه أكثر مما إذا كان مقيماً في أهله، وأشعث أغبر كأنه غير معني بنفسه كأن أهم شيء عنده أن يلتجىء إلى الله ويدعوه على أي حال كان هو سواء كان أشعث أغبر أم مترفاً، والشعث والغبر له أثر في الإجابة كما في الحديث الذي روي عن النبي ﷺ أن الله تعالى ينزل إلى السماء الدنيا عشية عرفة يباهي الملائكة بالواقفين فيها يقول : : ” أتوني شعثاً غبراً ضاحين من كل فج عميق” .

هذه الأسباب لإجابة الدعاء لم تجد شيئاً، لكون مطعمه حراماً ، وملبسه حراماً ، وغذي بالحرام، قال النبي ﷺ : ” فأنى يستجاب له ” فهذه الشروط لإجابة الدعاء إذا لم تتوافر فإن الإجابة تبدو بعيدة، فإذا توافرت ولم يستجب الله للداعي، فإنما ذلك لحكمة يعلمها الله عَزَّوَجَلَّ ولا يعلمها هذا الداعي، فعسى أن تحبوا شيئاً وهو شر لكم وإذا تمت هذه الشروط ولم يستجب الله عَزَّوَجَلَّ فإنه إما أن يدفع عنه من السوء ما هو أعظم، وإما أن يدخرها له يوم القيامة فيوفيه الأجر أكثر وأكثر، لأن هذا الداعي الذي دعا بتوفر الشروط ولم يستجب له ولم يصرف عنه من السوء ما هو أعظم، يكون قد فعل الأسباب ومنع الجواب لحكمة فيعطى الأجر مرتين مرة على دعائه ومرة على مصيبته بعدم الإجابة فيدخر له عند الله عَزَّوَجَلَّ ما هو أعظم وأكمل.

ثم إن المهم أيضاً أن لا يستبطىء الإنسان الإجابة، فإن هذا من أسباب منع الإجابة أيضاً كما جاء في الحديث عن النبي ﷺ : “يستجاب لأحدكم ما لم يعجل”. قالوا كيف يعجل يا رسول الله؟ قال: ” يقول : : دعوت ودعوت ودعوت فلم يستجب لي” . فلا ينبغي للإنسان أن يستبطىء الإجابة فيستحسر عن الدعاء ويدع الدعاء بل يلح في الدعاء فإن كل دعوة تدعو بها الله عَزَّوَجَلَّ فإنها عبادة تقربك إلى الله عَزَّوَجَلَّ وتزيدك أجراً فعليك يا أخي بدعاء الله عَزَّوَجَلَّ في كل أمورك العامة والخاصة الشديدة واليسيرة، ولو لم يكن من الدعاء إلا أنه عبادة لله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ لكان جديراً بالمرء أن يحرص عليه. والله الموفق.

مطالب مرتبط:

۳۳ – گفتن «إن شاء الله» در دعا

شایسته نیست زمانی که انسان دعا می‌کند و از الله سبحانه و تعالی چیزی می‌خواهد، بگوید: «إن شاء الله». بلکه باید با عزم آن را بخواهد و رغبتش را زیاد کند. زیرا کسی نمی‌تواند الله سبحانه و تعالی را مجبور به کاری کند، و او ﷻ می‌فرماید: «ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ»، (یعنی: مرا بخوانید، شما را اجاب می‌کنم).

ادامه مطلب …

۴۷ – آیا عدم جواز برای تبرک به آب دهان کسی با روایت «بسم الله تربة أرضنا، بریقة بعضنا، یشفی سقیمنا بإذن الله» تناقض دارد؟

نظر جمهور بر این است که این حدیث در مورد هر شخصی که رقیه می‌کند و در هر جایی که باشد، درست است. اما این از باب تبرک جستن به مجرد آب دهان نیست. بلکه منظورش آب دهانی است که همراه با رقیه، و خاکی است که برای شفاست و نه فقط مجرد تبرک است.

ادامه مطلب …

۴۳ – حکم رقیه کردن و حکم نوشتن آیات و آویزان کردن آن در گردن مریض

رقیه خواندن بر مریضی که دچار سحر یا بیماری دیگری شده است، در صورتی که از قرآن کریم یا از ادعیه‌ی مباح باشد، اشکالی ندارد. زیرا ثابت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم اصحابشان را رقیه می‌کردند. اما در مورد نوشتن آیات و اذکار و آویزان کردن آن، اهل علم اختلاف دارند.

ادامه مطلب …

۴۵ – حکم آویزان کردن تمیمه و حجب

آویختن حجب و تمائم دو نوع دارد. نوع اول: چیزی که آویزان می‌شود، از قرآن است، که در حکم آن اختلاف نظر هست. نوع دوم:‌ آویختن چیزی غیر از قرآن کریم و چیزهایی که مردم معنای آن را نمی‌فهمند، که این نوع در هیچ صورتی جایز نیست.

ادامه مطلب …

۴۲ – تعلق خاطر داشتن به اسباب

آنچه که در اصل خود با توحید منافات دارد این است که انسان به چیزی تعلق خاطر داشته باشد که امکان ندارد تاثیری داشته و بشود کاملا بر آن اعتماد کرد و از الله تعالی هم روی گردان باشد؛ مثل تعلق قبر پرستان در هنگام بروز مصائب و مشکلات به کسی که در قبر خوابیده است...

ادامه مطلب …

۳۸ – اخلاص در دعا به چه معناست؟

معنای اخلاص برای الله تعالی این است که شخص با عبادت الله، قصد تقرب به او سبحانه و تعالی و رسیدن به دار کرامت او را داشته باشد». اما هنگامی که بنده منظور دیگری از عبادت کردن داشته باشد، بر حسب اقسامی که ذکر می‌شود، دارای تفصیل است...

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه