(۴۳۸۰) سوال: چه مدتی باید بین دو عمره فاصله باشد؟
جواب:
بعضی از علما نظرشان بر این است که عمره در سال تکرار نمیشود و در هر سالی فقط یک بار انجام میشود و بعضی دیگر نظرشان بر این است که تکرار آن در سال اشکالی ندارد ولی به قدری باشد که موی سر رشد کند که بتوان آن را تراشید اگر که سرش را تراشیده است و از امام احمدË روایت شده است هنگامی که سرش سیاهی میانداخت عمره کرده است چون از واجبات عمره، تراشیدن سر یا کوتاه کردن آن است و بدون مو نمیشود و شیخ الإسلامË در یکی از فتواهایش، زیاد و پشت سر هم عمره کردن را به اتفاق سلف مکروه میداند[۱] اما اگر بین دو عمره یک ماه و مانند آن فاصله باشد اشکالی ندارد و از مشروعیتش إن شاء الله خارج نمیگردد.
اما این که بعضی از مردم در رمضان هر روز عمره را تکرار میکنند بدعت منکری است که اصلی در عمل سلف ندارد و معلوم است که رسول اللهﷺ هنگامی که مکه را فتح کرد و ۱۹ روز دیگر باقی بود، هیچ روز از حرم بیرون نرفت که عمره به جا آورد و همچنین در عمرهی قضاء که سه روز در مکه بودند و هر روز را عمره نکردند و از سلف معروف نیست که چنین کاری کرده باشند و بهترین روش، روش رسول اللهﷺ است.
و چیزی که بر بعضی از ایشان انکار میشود این است که هنگامی که عمرهی اولی به جا میآوردند قسمتی از سرشان را میتراشند سپس از احرام بیرون میآیند و هنگامی که عمرهی دوم را به جا آوردند قسمت دوم سرشان را میتراشند و از احرام بیرون میآیند سپس این را سرش را براساس عمرههایی که انجام میدهد تقسیم میکند و من مردی را در سعی بین صفا و مروه دیدم که سرش را از نصف تراشیده بود و نصف دیگر سرش کاملا مو داشت پس از او سوال کردم چرا اینگونه است؟ گفت: این قسمت را برای عمرهی دیروز تراشیدهام و این قسمت باقی برای عمرهی امروز است و این بدون شک دلالت بر جهل میدهد زیرا تراشیدن قسمتی از سر و باقی گذاشتن قسمتی دیگر قزعی است که از آن نهی شده است و همچنین این از نسک نمیباشد یعنی تراشیدن قسمتی از سر و ترک قسمتی دیگر نسکی نیست که با آن عبادت اللهÀ را بکند بلکه مکروه نیز هست ولی این جهل بر بسیاری از مردم تطبیق پیدا میکند نسأل الله العافیة، و این دو سبب دارد:
سبب اول: کم بودن آگاهی سازی اهل علم در این امور برای عوام مردم و اهل علم در این مسؤل هستند و معلوم است که یک شخص عامی از غیر علما بلدش کاملا قبول نمیکند لذا بر علمای بلاد مسلمین واجب است در ایامی که مردم به مکه میآیند آنها را آگاه سازند که چه چیزی بر آنها واجب است؟ چه چیزی بر آنها مشروع است؟ چه چیزی از آن نهی شدهاند؟ تا این که اللهÀ را با بصیرت عبادت کنند.
اما سبب دوم: کم بودن اطلاع عوام است و این که به این علم اهتمام نمیدهند و از علما سوال نمیکنند و یکی از ایشان میآید که مثل بقیهی عوام جهال انجام داده است و مانند این است که میگوید: دیدم که مردم این کار را انجام میدهند و من هم انجام دادم و این خطای بسیار بزرگی است لذا بر انسان واجب است هنگامی که میخواهد حج یا عمره کند توسط یک عالم موثق احکام آن را بیاموزد تا این که اللهÀ را با بصیرت عبادت کند و بسیار تعجب میکنی هنگامی میخواهد به مکه سفر کند از چگونگی رسیدن به مکه و بهترین مسیر آن میپرسد اما وقتی میخواهد حج یا عمره کند از کیف آن سوال نمیکند؟ در صورتی که سوال در مورد چگونگی انجام حج یا عمره مهمتر میباشد زیرا سوال از دین و عبادت است بنابراین به کسانی که میخواهند حج کنند میگوییم که از احکام حج قبل از این حج کنند آگاه شوند لذا با طالب علمی بشینید تا شما را راهنمایی کند و کتاب که در مورد حج و عمره میباشد از عالمی که به علم و امانت و دیانت آن اعتماد دارید پیدا کنید اما این که به مکه بروید و از احکام حج ندانید این سهلانگاری و تساهل است، نسأل الله أن یرزقنا علما نافعا و عملا صالحا.
[۱] مجموع الفتاوی (۲۶/۲۶۹).