جمعه 18 ربیع‌الثانی 1447
۱۸ مهر ۱۴۰۴
10 اکتبر 2025

(۶۱۷۵) حکم شکایت از بدهکاران بابت تأخیر در پرداخت اقساط

(۶۱۷۵) سوال: من به صورت اقساطی خرید و فروش خودرو می‌‌کنم و بیش از هفتاد مشتری دارم که برای مدت سه سال به صورت اقساطی خرید می‌‌کنند؛ برخی از آنها اقساط ماهیانه را به تأخیر می‌‌اندازند، بنابراین من شکایت نموده و حق خود را از او می‌‌گیرم؛ آیا به خاطر شکایت از آنها در حقوق عقب افتاده‌‌ی خود کار اشتباهی می‌‌کنم؟ لطفا پاسخ دهید. بارک الله فیکم.

جواب:

اگر کسی که قسط بر او واجب شده توانایی پرداخت آن را دارد می‌‌توانی حق خود را مطالبه کنی و موضوع را به متولیان امر برای گرفتن حق خودت از آنها بسپاری. اما اگر تنگدست باشد؛ تو حق نداری آن را بخواهی یا مطالبه کنی  و موضوع را به متولیان امر بسپاری؛ به دلیل فرموده‌‌ی الله À: {وَإِن كَانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلَىٰ مَيْسَرَةٍ ۚ وَأَن تَصَدَّقُوا خَيْرٌ لَّكُمْ ۖ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ}[البقرة: ۲۸۰]: (و اگر (بدهکار) تنگدست بود پس تا ( هنگام) گشایش ( و توانایی) مهلت دهید و ( اگر توانایی پرداخت ندارد) بخشیدن آن برای شما بهتر است اگر بدانید) در این مناسبت دوست دارم برادران خود را که طلبکار افراد تنگ دست هستند و آنها را با مطالبه اذیت می‌‌کنند و آنها را به مقامات مسئول ارجاع می‌‌دهند، بر حذر می‌‌دارم که این طلبکار بدون شک اگر از شخص تنگدست درخواست پرداخت بدهکاری‌‌اش نماید گناهکار است، زیرا عصیان نموده است، به دلیل فرموده‌‌ی الله À: {وَإِن كَانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلَىٰ مَيْسَرَةٍ ۚ وَأَن تَصَدَّقُوا خَيْرٌ لَّكُمْ ۖ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ}[البقرة: ۲۸۰]: (و اگر (بدهکار) تنگدست بود پس تا ( هنگام) گشایش ( و توانایی) مهلت دهید و ( اگر توانایی پرداخت ندارد) بخشیدن آن برای شما بهتر است اگر بدانید).

بدهکاران را نصیحت نموده که تقوای الهی را در مورد خود پیشه کنند و چیزی را جز هنگام ضرورت شدید قرض نگیرند، زیرا بدهی خطر آن بزرگ است و شبانه روز آرامش را از انسان می‌‌گیرد. رسول الله ﷺ قبل از اینکه الله À بر او گشایش دهد (و مال نزد ایشان زیاد شود) هرگاه میتی آورده می‌‌شد، می‌‌پرسید: آیا بدهی دارد که پرداخت نکرده؟ اگر می‌‌گفتند: بله، بر او نماز نمی‌‌خواند[۱]. این دلالت بر بزرگی بدهکاری می‌‌دهد و از رسول الله ﷺ ثابت شده که در مورد شهادت در راه الله À سؤال شد که آیا باعث کفاره‌‌ی گناهان می‌‌شود؟ فرمود: بله، سپس آن مرد پشت کرد که برود آنگاه او را صدا زد و فرمود: مگر بدهکاری، این را پیش‌‌تر جبرئیل به من خبر داد[۲]. اگر شهادت در راه الله À بدهکاری را کفاره نمی‌‌کند و دیگر گناهان را کفاره می‌‌کند؛ این دلیلی بر بزرگ بودن بدهکاری بوده و اینکه بدهکاری امری است که مانع رسیدن انسان به درجات کمال می‌‌شود.

دوباره آنها را نصیحت نموده اگر ضروت موجب شد وام بگیرند و هنگامی که وام گرفتند در حق طلبکار امروز و فردا نکنند و آن را به تأخیر نیندازند، زیرا این کار ظلم است، به دلیل فرموده‌‌ی رسول الله ﷺ: «مطل الغني ظلم»[۳]: (به تأخیر انداختن پرداخت دین توسط شخص ثروتمند ظلم است) به تأخیر انداختن از هنگامی است که حق واجب شود و ثروتمند کسی بوده که بر پرداخت آن قادر است، لذا هرگاه زمان پرداخت فرا رسد و بدهکار توانایی پرداخت داشته باشد، بر او واجب بوده برای پرداخت آن بشتابد و اگر یک ساعت آن را به تأخیر بیندازد گناهکار است، اگر دو ساعت آن را به تأخیر بیندازد گناه او بیشتر و اگر سه سه ساعت به تأخیر بیندازد گناه او بیشتر است و به همین صورت هر چقدر بیشتر تأخیر کند گناه او بیشتر است سپس چه بسا عقوبت شود و این مال که با آن قادر به پرداخت بوده از آن محروم شود و هنگامی که پشیمانی سودی ندارد پشیمان شود.


[۱] بخاری: کتاب الکفالة: باب الدین، شماره­ی (۲۱۷۶)، ومسلم: کتاب الفرائض، باب من ترک مالا فلورثته، شماره­ی (۱۶۱۹).

[۲] مسلم: کتاب الإمارة، من قتل فی سبیل الله کفرت خطایاه إلا الدین، شماره­ی (۱۸۸۵).

[۳] بخاری: کتاب الإستقراض وأداء الدیون والحجر والتفلیس، باب مطل الغنی ظلم، شماره­ی (۲۲۷۰)، مسلم: کتاب المساقاة، باب تحریم مطل الغنی وصحة الحوالة واستحباب قبولها إذا أحیل علی ملیء، شماره­ی (۱۵۶۴).

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: إنني أبيع وأشتري في السيارات بالتقسيط، وعندي أكثر من سبعين عميلا يشترون بالتقسيط لمدة ثلاث سنوات، والبعض منهم يقوم بتأخير القسط شهريا، فأشتكيه وآخذ حقي منه، هل عليَّ خطأ في شكواي لهم عن حقي المتأخر؟ أفيدوني أفادكم الله.

فأجاب – رحمه الله تعالى : إذا كان الذي حل عليه القسط قادرًا على الوفاء فلك الحق في مطالبته ورفع أمره إلى ولاة الأمور ليخرجوا حقك منه، وأما إذا كان معيرًا فإنه ليس لك أن تطلبه ولا أن تطالبه، ولا أن ترفعه إلى ولاة الأمور؛ لقول الله تعالى: ﴿وَإِن كَانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلَى مَيْسَرَةٍ وَأَن تَصَدَّقُوا خَيْرٌ لَكُمْ﴾ [البقرة: ۲۸۰] ، وإنني بهذه المناسبة أحذر إخواننا الذين يكون لهم ديون على المعسرين فيؤذون هؤلاء المعسرين بالطلب والمطالبة ويرفعونهم إلى الجهات المسئولة، وهذا الدائن – لا شك- آثم إذا طالب المعسر بوفاء الدين لأنه عاص؛ لقول الله تعالى: ﴿وَإِن كَانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلَى مَيْسَرَةٍ وَأَن تَصَدَّقُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ﴾ [البقرة: ۲۸۰].

وأما بالنسبة للمدينين فإنني أوجه إليهم نصيحة بأن يتقوا الله في أنفسهم، وألا يستدينوا شيئًا إلا عند الضرورة القصوى التي لا بد لهم منها؛ وذلك لأن الدين خطره عظيم؛ فإنه هم في الليل وذل في النهار، وكان النبي – صلى الله عليه وعلى آله وسلم قبل أن يفتح الله عليه إذا قدم إليه الميت يسأل: أعليه دين لا وفاء له؟ فإن قالوا: نعم لم يصل عليه)، صلى الله عليه وعلى آله وسلم. وهذا يدل على عظم الدين، وثبت عنه – صلى الله عليه وعلى آله وسلم – أنه سُئل عن الشهادة في سبيل الله هل تكفر الخطايا فقال: نعم. ثم أدبر الرجل فناداه، فقال النبي عليه الصلاة والسلام: إلا الدين، أخبرني بذلك جبريل آنفا. فإذا كانت الشهادة في سبيل الله لا تكفر الدين وتكفر ما سواه من المعاصي كان ذلك دليلا على عظمه وأنه أمر يعيق الإنسان عن الوصول إلى درجات الكمال.

ثم إني أنصحهم مرة أخرى إذا دعت الضرورة إلى الاستدانة واستدانوا، أنصحهم ألا يماطلوا في حق الدائن ويؤخّروه؛ فإن ذلك ظلم؛ لقول النبي صلى الله عليه وسلم: «مَضْلُ الغَنيّ ظُلْمٌ». والمطل يكون إذا حل الحق، والغني هو القادر على الوفاء، فإذا حل حق الدائن وكان المدين قادرًا على الوفاء فإنه يجب عليه المبادرة بوفائه، وإذا تأخر ساعة فهو آثم، وساعتين فهو أشد إثما، وثلاث ساعات فهو أشد إنما، وهكذا، كلما زادت الساعات في تأخيره للوفاء ازداد بذلك إنما، ثم إنه ربما يُعاقَب فيُسْلَبُ هذا المال الذي كان به قادرًا على الوفاء ويندم حين لا ينفع الندم.

مطالب مرتبط:

(۶۱۷۷) حکم شریعت در مورد وکالت

وکالت، دفاع از صاحب حق بوده و در اصل اشکالی ندارد و این از بخش وکالات جایز است مگر اینکه برخی اوقات واجب و برخی اوقات حرام می‌‌باشد....

ادامه مطلب …

(۶۱۸۰) حکم پنهان کردن مجرم یا کمک به فرار او

برای هیچ کس جایز نیست شخص گناهکار یا متجاوز را بر گناه و سرکشی او یاری کند و تفاوتی ندارد که آن گناه چه باشد. همکاری با این ستمگر متجاوز مجرم برای فرار یا مخفی نمودن او جایز نیست. ...

ادامه مطلب …

(۶۱۷۸) نظر شما در مورد شغل وکالت چیست؟

وکالت به معنای توکیل انسان از جانب یک نفر برای دفاع از او در مقابل خصمش است. اصل وکالت در اسلام به دلالت قرآن و سنت جایز است.....

ادامه مطلب …

(۶۱۷۲) حکم پنهان کردن بعضی روابط در شهادت قضایی

پدر همسر خویشاوند شوهر نیست و داماد و پدر همسر او است...

ادامه مطلب …

(۶۱۷۶) حکم اشتغال به وکالت از دیدگاه شریعت

وکالت که به معنای توکیل از جانب یک نفر برای دفاع از او در برابر خصم او است به دو قسمت تقسیم می‌‌شود: قسمتی که شخص می‌‌خواهد به حق دفاع کند و از حقی حمایت نماید. ورود به این قسمت اشکالی ندارد....

ادامه مطلب …

(۶۱۷۳) حکم قسم خوردن خویشاوندان در دعاوی بدون آگاهی از حقیقت

این صفت در به شهادت گرفتن شاهدان، از دو جهت خلاف شریعت است. اول: از جهت تعداد، تعداد شاهدان در شریعت با آنچه سؤال کننده ذکر نمود تفاوت دارد و در شریعت چیزی وجود ندارد که پنج شاهد را بطلبد و بیشترین تعداد در شهادت چهار مرد بوده که این قضیه در شهادت زنا است....

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه