چهارشنبه 16 ربیع‌الثانی 1447
۱۵ مهر ۱۴۰۴
8 اکتبر 2025

(۶۰۷۳) حکم قسم به طلاق در هنگام خشم

(۶۰۷۳) سوال: من برای مردی در عراق کشاورزی می‌‌کنم و یک بار با او دعوا کردم و در آن لحظه بسیار خشمگین بودم و خشم خود را کنترل نکردم و به طلاق و محرمات قسم یاد کردم که نزد او کشاورزی نمی‌‌کنم اما بعد از اینکه آرام شدم به برگشت و نیاز خود به کسب و کار فکر کردم و دوباره برای کار نزد او برگشتم و بار دیگر مشکلی ایجاد شد که بعد از آن دعوا نموده و خشمم بسیار برانگیخته شد، لذا گفتم: همسرم بر من حرام باشد اگر بار دیگر نزد تو کشاورزی کنم اما طولی نکشید که دوباره برگشتم نزد او کشاورزی کنم تا زمانی که میوه برداشت شد و بعد از آن نزد او کشاورزی نکردم؛ حکم آنچه از من در این دوبار صادر شده چیست؟ زیرا قبلا سؤال کرده‌‌ام و به من گفته شد: چیزی بر من لازم نیست اما می‌‌خواهم از آنچه بر من واجب است مطمئن شوم.

جواب:

حکم آنچه انجام دادی یعنی هنگامی که بسیار خشمگین شدی به تحریم (همسرت) قسم یاد نمودی که نزد این مرد کار نکنی این است که به تو می‌‌گوییم: شایسته است خود را کنترل نموده، از خشم خود جلوگیری کنی و اعصاب خود را آرام کنی و اگر خواستی قسم یاد کنی، به الله À قسم یاد کن و به طلاق و محرمات قسم یاد نکن، زیرا مخالف امر رسول الله ﷺ است آنجا که می‌‌فرماید: «من کان حالفا فلیحلف بالله»[۱]: (هر کسی می‌‌خواهد قسم یاد کند به الله قسم یاد کند) اما آنچه واقع شده را نمی‌‌توان برگرداند. در این صورت هنگامی که به کار نزد این مرد که کار نزد او را بر خود حرام نمودی یا به تحریم قسم یاد کردی که نزد او کار نکنی برگشتی؛ بر تو واجب است کفاره‌‌ی قسم دهی و کفاره‌‌ی قسم را الله À در سوره‌‌ی مائده در فرموده‌‌اش: {فَكَفَّارَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَاكِينَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ ۖ فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ ۚ}[المائدة: ۸۹]: (پس کفاره‌‌ی آن اطعام ده مسکین است از غذاهای متوسطی که به خانواده‌‌ی خود می‌خورانید یا لباس پوشانئن آنها و یا آزاد کردن یک برده لذا اگر کسی (هیچ یک از اینها) را نیابد سه روز روزه بگیرد) ذکر نموده است. دلیل اینکه در تحریم، کفاره‌‌ی قسم لازم بوده، فرموده‌‌ی الله À: : {يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ ۖ تَبْتَغِي مَرْضَاتَ أَزْوَاجِكَ ۚ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ * قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَيْمَانِكُمْ ۚ}[التحریم: ۱-۲]: (ای پیامبر! چرا چیزی را که الله بر تو حلال کرده است به خاطر خشنودی همسرانت (بر خود) حرام می‌کنی؟! و الله آمرزنده‌‌ی مهربان است * به راستی الله (راه) گشودن سوگندهایتان را برای شما مقرر داشته است) است، لذا الله À تحریم را قسم قرار داده، بنابراین بر تو هنگامی که در این تحریم قسم گیر شدی، کفاره‌‌ی قسم لازم است. اما نصیحت خود را دوباره به تو و تمام کسانی که می‌‌شنوند می‌‌گویم که در این امور عجله نکنند و این امور را بر زبان خود قرار ندهند بلکه اگر ناچار به قسم شدی به الله À قسم یاد کن.


[۱] تخریج آن گذشت.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: أنا أعمل مزارعا عند رجل بالعراق، وحصل بيني وبينه ذات مرة خصام، وكنت وقتها في حالة غضب شديد، ولم أمتلك أعصابي فحلفت بالطلاق والمحرَّمات أنني لا أزرع عنده، ولكنني وبعد أن هدأت ثورتي فكَّرْتُ في مصيري وفي حاجتي للعمل والاكتساب فرجعت أعمل عنده، وحصلت مرة أخرى مشكلة معه فتشاجرنا على إثرها إلى أن بلغ الغضب مني أشده، فقلت: تكون زوجتي محرمة على إن زرعت عندك بعد هذه المرة، ولكنني أيضًا ما لبثت أن عدت أزرع عنده، إلى أن حصد تلك الثمرة ولم أزرع عنده بعدها، فما الحكم فيما صدر مني في المرتين؟ علما أنني سألت فقيل لي ليس عليَّ شيء، ولكنني أريد التأكد مما يجب علي نحوهما.

فأجاب -رحمه الله تعالى-: الحكم فيما فعلت وهو أنك حلفت بالتحريم على ألا تشتغل عند هذا الرجل حينما بلغ الغضب منك أشده؛ الحكم في هذا أنا نقول لك: ينبغي لك أن تضبط نفسك وأن تمنع غضبك وأن تهدئ أعصابك، وإذا أردت أن تحلف فلتحلف بالله ولا تحلف بطلاق ولا بمُحَرَّمات؛ فإن ذلك خلاف ما أمر به النبي – عليه الصلاة والسلام- في قوله: «من كان حالفًا فلْيَحْلِفُ بالله»، ولكن الذي وقع لا يمكن رَدُّه، والواجب عليك حينئذ حين رجعت إلى العمل عند هذا الرجل الذي حرمت العمل عنده أو حلفت بالتحريم على ألا تعمل عنده؛ الواجب عليك أن تكفر كَفَّارة يمين، وكفَّارة اليمين ذكرها الله تعالى في سورة المائدة في قوله: ﴿فَكَفَّرَتُهُ إطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَكِينَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ فَمَن لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّام﴾ [المائدة: ۸۹]، والدليل على أن التحريم تلزم فيه كفَّارة اليمن قوله تعالى: ﴿يَأَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضَاتَ أَزْوَاجِكَ وَاللهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَكُمْ تَحِلَةَ أَيْمَنِكُمْ﴾ [التحريم: ١-٢]، فجعل الله تعالى التحريم يمينًا، وعلى هذا فيَلْزَمُك كَفَّارة يمين حين حنثت في هذا التحريم، ولكن نصيحتي لك أعيدها مرة ثانية ولكل من يسمع ألا تتسرع في هذه الأمور، وألا تجعل هذه الأمور على لسانك، بل إذا كنت حالفًا ولا بد من الخلف فاحلف بالله عز وجل.

مطالب مرتبط:

(۶۰۸۶) حکم دعا در حالت عصبانیت

حکم آن، حکم قسم است. به این معنا که اگر برگشتی و از او درخواست نمودی بر تو کفاره‌‌ی قسم واجب است....

ادامه مطلب …

(۶۰۲۲) حکم و شرایط قبولی توبه پس از نقض عهد با الله

به سوی الله À توبه‌‌ی نصوح کن و آنچه با الله À بر ترک نمودنش عهد بستی را ترک کن و به خاطر این کار، کفاره‌‌ی قسم بر تو واجب است و من تو و دیگران را به عدم نذر نمودن حتی اگر نذر طاعت یا ترک معصیت باشد نصیحت می‌‌کنم؛ زیرا رسول الله ﷺ از نذر نمودن نهی نموده....

ادامه مطلب …

(۶۰۶۷) حکم بازگشت به زندگی مشترک پس از قسم به طلاق

اگر قصدش این بوده در صورتی که این کار را انجام دهد به طلاق است و از او و از ماندن با او بدش می‌‌آید؛ با انجام این کار به طلاق است. اما اگر قصدش هشدار و ترساندن بوده، طلاق واقع نمی‌‌شود....

ادامه مطلب …

(۶۰۶۴) حکم طلاق در اثر قسم به اجبار و کفاره آن

از چنین قسم‌‌هایی مانند قسم طلاق پرهیز کنی، زیرا قسم‌‌های نامشروع است همچنین در زمان سلف یعنی زمان صحابه مشهور نبوده است. بنابراین از جمله قسم‌‌هایی است که شایسته نیست مؤمن به آن قسم یاد کند....

ادامه مطلب …

(۶۰۷۹) حکم طلاق و کفاره در مورد قسم یاد شده به همسر برای جلوگیری از رفتن به خانواده

اگر منظور او از گفته‌‌اش به همسرش: اگر به خانه‌‌ی خانواده‌‌ات رفتی به طلاق هستی، این بوده که می‌‌خواسته او را تهدید و منع کند از اینکه به نزد خانواده‌‌اش برود؛ حکم قسم را دارد و می‌‌تواند از آن منصرف شود و کفاره‌‌ی قسم دهد....

ادامه مطلب …

(۶۰۴۸) حکم قسم‌های مکرر در وسواس و کفاره آن‌ها

برای انسان شایسته نیست بر ترک گناهی از گناهان یا انجام واجبی از واجبات سوگند یاد کند، زیرا این از جمله چیزهایی است که الله À از آن نهی نموده است.....

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه