شنبه 25 ذیحجه 1446
۳۰ خرداد ۱۴۰۴
21 ژوئن 2025

۴۵۴ – حکم نام‌گذاری با اسم‌های الله، مانند «رحیم» و «حکیم» چیست؟

۴۵۴ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم نامیدن خود به اسم‌های الله، مانند «رحیم» و «حکیم» چیست؟

جواب دادند: جایز است انسان این اسم‌ها را برای خود بگیرد. اما به شرطی که معنایی که آن اسم‌ها از آن مشتق شده‌اند را لحاظ نکند. فقط مجرد علم باشد. در میان صحابه کسانی با نام حَکَم، و حکیم بن حزام بوده‌اند. همچنین اسم عادل بین مردم مشهور بوده و منکر نیست. اما اگر معنایی که این اسم‌ها از آن مشتق شده‌اند، در آن لحاظ شود، ظاهر این است که درست نیست. زیرا رسول الله صلی الله علیه وسلم اسم ابوالحکم را که به عنوان کُنیه از آن استفاده می‌کرد، تغییر داد؛ چون قومش برای حَکَمیت نزدش می‌رفتند، و رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: «حَکَم، الله است و حکم از آنِ اوست». سپس او را با نام بزرگ‌ترین پسرش، شُریح، کنیه داده و به او فرمود: «تو ابو شُرَیح هستی». زیرا در کنیه‌ای که این شخص برای خود برداشته بود، معنای اسم نیز لحاظ شده بود و از این رو، همانند اسم‌های الله سبحانه و تعالی بود. زیرا اسم‌های الله تعالی فقط برای إعلام نیست. بلکه از لحاظ دلالتشان بر ذات الله سبحانه و تعالی، إعلام بوده، و از حیث دلالتشان بر معنایی که متضمن آن هستند، اوصافند. اما اسم‌های هر کس دیگری جز الله سبحانه  تعالی، فقط مجرّدِ اعلام است. البته به جز اسم‌های پیامبر صلی الله علیه وسلم  که هم أعلام و هم اوصافند. همچنین اسم کتاب‌های الله عز و جل نیز أعلام و اوصاف هستند.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

(454) وسئل: عن حكم التسمي بأسماء الله تعالى مثل الرحيم والحكيم؟

فأجاب بقوله: يجوز أن يسمي الإنسان بهذه الأسماء بشرط ألا يلاحظ فيها المعنى الذي اشتقت منه بأن تكون مجرد علم فقط، ومن أسماء الصحابة الحكم، وحكيم بن حزام وكذلك اشتهر بين الناس اسم عادل وليس بمنكر، أما إذا لوحظ فيه المعنى الذي اشتقت منه هذه الأسماء فإن الظاهر أنه لا يجوز لأن النبي، ﷺ، غير اسم أبي الحكم الذي تكنى به، لكون قومه يتحاكمون إليه وقال النبي، ﷺ: “إن الله هو الحكم وإليه الحكم” ثم كناه بأكبر أولاده شريح وقال له: “أنت أبو شريح” وذلك أن هذه الكنية التي تكنى بها هذا الرجل لوحظ فيها معنى الاسم فكان هذا مماثلاً لأسماء الله ـ سُبْحَانَهُ‌وَتعالى ٰ ـ لأن أسماء الله – عَزَّوَجَلَّ – ليست مجرد أعلام بل هي أعلام من حيث دلالتها على ذات الله ـ سُبْحَانَهُ‌وَتعالى ٰ ـ وأوصاف من حيث دلالتها على المعنى الذي تتضمنه، وأما أسماء غيره ـ سُبْحَانَهُ‌وَتعالى ٰ ـ فإنها مجرد أعلام إلا أسماء النبي، ﷺ، فإنها أعلام وأوصاف، وكذلك أسماء كتب الله – عَزَّوَجَلَّ – فهي أعلام وأوصاف أيضاً.

مطالب مرتبط:

۴۳۳ – آیا جایز است شخص به همسرش بگویند: ام المومنین؟

۴۳۳ – از شیخ رحمه الله سوال شد: بعضی مردم به همسرانشان می‌گویند: ام المومنین. آیا این درست است؟ جواب دادند: این حرام است. جایز نیست کسی به زنش بگوید: ام المومنین. زیرا مقتضایش این است که او پیامبر است. زیرا به زنانی ام المومنین گفته می‌شود که زنان پیامبر علیه الصلاة و السلام هستند. […]

ادامه مطلب …

۴۹۸ – حکم گفتن «قدرتِ الله اراده کرد» چیست؟

۴۹۸ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم گفتن: «قدرتِ الله اراده کرد»، چیست؟ اگر جواب، این است که درست نیست، چرا؟ با توجه به اینکه صفت، تابع موصوف است، و صفت، از ذات الله جدا نیست؟ جواب دادند: درست نیست بگویی: «قدرتِ الله خواست» ؛ زیرا، مشیئت، اراده است، و قدرت، معناست، و […]

ادامه مطلب …

۴۹۲ – حکم سخنانی در عصبانیت مانند: «اگر چنین کرده بودم، چنان می‌شد» یا «لعنت الله بر این مریضی که مرا زمین‌گیر کرده»

۴۹۲ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم اینکه انسان با عصبانیت بگوید: «اگر چنین کرده بودم، چنان می‌شد»، یا بگوید: «لعنت الله بر مریضی که مرا زمین گیر کرده»، چیست؟ جواب دادند: اگر با پشیمانی و عصبانیت از قَدَر بگوید: «اگر چنین کرده بودم، چنان می‌شد»، حرام است، و جایز نیست انسان آن […]

ادامه مطلب …

۴۱۶ – آیا جایز است برخی صفات را برای انسان به کار ببریم مثل: پدر عزیزم، یا برادر بزرگوارم؟

۴۱۶ – آیا اگر وقتی کسی نامه‌ای می‌نویسد، و در آن بگوید: «به پدر عزیزم»، یا «به برادر بزرگوارم»[۱]، اشکالی دارد؟ جواب دادند: اشکالی ندارد. بلکه جایز نیز هست. الله تعالی می‌فرماید: {لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَاعَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ}[۲]، یعنی: {معنی آیه}، و می‌فرماید: {لَهَا عَرْشٌ عَظِيمٌ}[۳]، یعنی: {معنی […]

ادامه مطلب …

۴۸۵ – توضیح بیشتر در مورد اصطلاح «متفکر اسلامی»

در فتوای شماره‌‌ی «484» فرمودید که کلمه‌ی فکر اسلامی جایز نیست. زیرا به این معناست که اسلام عبارت از افکاری است که ممکن است درست یا نادرست باشند. اما در مورد اطلاق کلمه‌ی «متفکر اسلامی» فرمودید که اشکالی ندارد. چون فکر شخص تغییر می‌کند و ممکن است صحیح باشد یا بر عکس. اما کسانی که اصطلاح «متفکر اسلامی» را به کار می‌برند، می‌گویند: منظور ما، فکر اشخاص است و در مورد اسلام به عنوان یک کلّ، یا در مورد شریعت اسلامی، حرف نمی‌زنیم. آیا با این تفسیری که ذکر شد، باز هم اصطلاح «متفکر اسلامی» جایز است یا خیر؟ و اگر خیر، چه اصطلاحی جایگزین آن شود؟

ادامه مطلب …

۵۱۳ – حکم گفتن «لا قدّر الله» یا «الله مقدّر نکند» چیست؟

۵۱۳ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم گفتن این سخن چیست: «الله مقدّر نکند»؟ جواب دادند: معنای «الله مقدّر نکند»، این دعا و در خواست است که الله تعالی آن چیز را مقدر نفرماید، و چنین دعایی، جایز است. همچنین معنای «الله مقدّر نکند»، نفی مقدر شدن آن چیز توسط الله نیست. چه […]

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه