دوشنبه 5 محرم 1447
۹ تیر ۱۴۰۴
30 ژوئن 2025

(۳۴۵) حکم رفتن نزد ساحر برای حل مشکلات

(۳۴۵) سوال: می‌گوید: زنی است که با مردی ازدواج کرده و از وی صاحب چهار فرزند شده‌ است اما شوهرش با او و فرزندانش بد رفتاری کرده و نیازهایشان را فراهم نمی‌کند؛ با این وجود، همسرش را از گرفتن غذا و… از خانواده‌‌اش نیز منع می‌کند و اجازه نمی‌دهد وسایل مورد نیازشان را خریداری کند. خودش نفقه‌ و خرجی آنان را نمی‌پردازد و آن چه نیاز دارند را فراهم نمی‌کند و حتی برای نیازهای ضروری هم اجازه نمی‌دهد از خانواده‌اش کمک بگیرد یا خودش کار کند. چگونه با این مرد، رفتار کند؟ شایان ذکر است که این مرد از نظر دینی هم بسیار سهل انگار و ضعیف است زیرا شراب می‌نوشد و قرص‌های مخدر استفاده می‌کند. این مرد با زن دیگری هم ازدواج کرده است که آن زن به خاطر همین رفتارهای بد شوهرش در سلامت عقل و درک وی شک کرد و در نتیجه برای پیگیری علت این مشکلات نزد پیش‌گویان رفته و وضعیت شوهرش را برایشان بازگو کرده است که آنان به او گفته بودند که شوهرش سحر شده است. اکنون این زن از رفتن نزد پیش‌گویان پشیمان شده و به درگاه الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ توبه‌ی نصوح و راستین نموده است اما می‌پرسد: آیا برای این که مرتکب این گناه شده، کفاره‌ای بر او لازم است؟ در تعامل با رفتارهای شوهرش چه کند؟ آیا با این وضعیت، جایز است هم چنان با شوهرش بماند؟

جواب:

در این سؤال، چند مسئله مطرح شد:

مسئله‌ی اول: که مهم‌ترین مسئله است رفتن وی نزد پیش‌گویان است البته وی یاد کرد که به درگاه الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ توبه نموده است؛ هر کسی که مرتکب کار حرام شود باید بی‌درنگ به درگاه الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ توبه کند، از اعمال گذشته پیشمان شود و تصمیم جدی بگیرد که در آینده آن ‌را انجام ندهد.

مسئله‌ی دوم: رفتار شوهرش با او و فرزندانش که در پرداخت نفقه و فراهم کردن نیازهایشان کوتاهی می‌کند و اجازه‌ی تهیه‌های نیازها توسط او و خانواده‌اش را نیز نمی‌دهد؛ در این صورت می‌گوییم: اگر نمی‌تواند حتی مخفیانه و بدن باخبر شدن شوهرش از اموال وی برای رفع نیازهای خود و فرزندانش بردارد، ایرادی ندارد که از خانواده‌اش برای فراهم کردن نیازهای خود و فرزنداش کمک بگیرد و اگر شوهرش اجازه ندهد ظالم است؛ که البته ظالم است که نفقه‌ی خانواده‌اش که بر او واجب است را پرداخت نمی‌کند اگر سخنان همسرش واقعیت داشته باشد.

مسئله‌ی سوم: ماندن و ادامه‌ دادن زندگی با او یا درخواست طلاق؛ اگر امید دارد با نصیحت و راهنمایی، الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ او را اصلاح ‌نماید، پس به زندگی‌اش ادامه دهد تا خانواده از هم نپاشد، مشکلات بین او و شوهرش پیش نیاید و برای فرزندان نیز اضطراب و نگرانی پیش نیاید اما اگر امیدی به اصلاحش ندارد، از الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ استخاره نماید و با فردی خردمند و عاقل، مشورت کند که با او بماند یا طلاق بگیرد؟

از الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ می‌خواهیم خير و خوبی را برایش برگزیند؛ این در صورتی است که شوهرش تارک نماز نباشد که البته اگر چنین است و نماز نمی‌خواند، ادامه‌ دادن زندگی با وی جایز نیست زیرا ترک کردن نماز، كفر است و انسان را از اسلام خارج می‌کند و کفر باعث فسخ نکاح می‌گردد، والله أعلم.

***


این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

تقول السائلة من القصيم: هي امرأة متزوجة من رجل، وقد أنجبت منه أربعة أولاد، ولكنه يسيء معاملتها وأولادها، ولا يوفر لهم ما يحتاجون إليه، ومع ذلك يمنعها من أن تأخذ شيئًا من أهلها كطعام ونحوه، ويمنعها أن تشتري لهم ما يحتاجون فلا هو ينفق عليهم ويلبي طلباتهم، ولا هو يقبل أن تستعين بنفسها أو بأهلها حتى في الضروريات، فكيف تتصرف مع هذا؟ علما أنه مقصر في دينه كثيرًا؛ فهو يشرب الخمر، ويتناول الحبوب المخدرة، وقد تزوج بزوجة أخرى، ولسوء تصرفاته فقد شكت في كمال عقله ووعيه فذهبت تبحث عن سبب لذلك حتى أتت بعض الكهنة، وشرحت لهم حالته، فقالوا لها إنه مسحور. وقد ندمت على ذهابها إليهم، وتابت إلى الله توبة نصوحًا، وهي تسأل هل عليها شيء في ذلك؟ وماذا عليه في تصرفاته؟ وهل يجوز لها البقاء معه على تلك الحالة؟

فأجاب رحمه الله تعالى: هذا السؤال تضمن عدة مسائل:

المسألة الأولى: وهي من أهمها ذهابها إلى الكهان، ولكنها قد ذكرت أنها تابت إلى الله -عز وجل-، وهذا هو الواجب على من فعل محرمًا أن يبادر بالتوبة إلى الله – سبحانه وتعالى-، فيندم على ما مضى، ويعزم على ألا يعود في المستقبل.

المسألة الثانية: تصرفات زوجها معها ومع أولادها: فهو يقصر في نفقتهم، ويمنعها من أن تأتي بما يكملها من نفسها، أو من أهلها. والجواب على هذه المسألة أن نقول : إذا كان لا يمكنها أن تأخذ من ماله، ولو بغير علمه، للإنفاق على نفسها وأولادها، فإنه لا حرج عليها أن تأخذ من أهلها ما تنفق به على نفسها وأولادها، ولو منعها من ذلك فإنه ظالم، وهو ظالم؛ حيث يمنعها من النفقة الواجبة عليه إن صح ما تقول في هذا الرجل.

المسألة الثالثة: البقاء معه أو طلب الفراق: فإذا كانت ترجو في البقاء معه أن يصلح الله حاله بالنصح والإرشاد فلتبق معه؛ لئلا ينفرط سلك العائلة، وتحصل مشكلات بينها وبينه، ويحصل القلق لأولادها، وإذا كانت لا ترجو ذلك فإنها تستخير الله عز وجل، وتشاور من تراه ذا عقل راجح في هذه هل تبقى أم تفارق؟ ونسأل الله أن يختار لها ما فيه الخير والصلاح، ومحل ذلك ما لم يكن هذا الزوج تاركًا للصلاة، فإن كان تاركا للصلاة فإنه لا يجوز لها البقاء معه؛ لأن ترك الصلاة كفر مخرج عن الملة، والكفر المخرج عن الملة يقتضي انفساخ النكاح. والله أعلم.

مطالب مرتبط:

(۳۳۰) درمان سحر

درمان شرعی با آيات قرآن مانند سوره‌های مانند فاتحه و معوذتین، دعاهایی که در سنت وارد شده و دعاهای جایز که انسان با آن از پرودگارش، دعا و طلب می‌کند، امکان پذیر است...

ادامه مطلب …

(۳۲۲) آیا شخص ساحر، كافر است؟

سحر دو نوع است: نوع اول: کفر و برگرفته از شیاطین است؛ نوع دوم: سحری که ظلم و تجاوز است...

ادامه مطلب …

(۳۴۱) حقیقت احضار ارواح

احضار ارواح، صحت ندارد و ممکن نیست که اثبات شود و اگر کسی‌ ادعا کند روح فلانی را حاضر می‌کند و با وی سخن می‌گوید و وی نیز با او سخن می‌گوید، این در واقع همان شیطان است که با صدای آن مرده با او صحبت می‌کند...

ادامه مطلب …

(۳۲۶) باطل کردن سحر با روش‌های مباح

راه حل چنین است که می‌گوییم: باز کردن و باطل کردن سحر، دو نوع است: نوع اول: بدین صورت که با استفاده از وسیله‌های حرام باشد م: چنان که گشودن و باطل کردن سحر با روش‌های مباح...

ادامه مطلب …

(۳۳۸) حکم شریعت اسلامی در مورد کسانی که نزد پیش‌گویان و جادوگران می‌روند

عرّاف به تمام کسانی گفته می‌شود که ادعای شناخت امور از طریق غیب را دارند؛ لذا اگر نزد پیش‌گو برود و سخنانش را تأیید ‌کند، به آن‌ چه بر محمد ﷺ نازل شده، کفر ورزیده است...

ادامه مطلب …

(۳۳۴) باطل کردن جادو

باطل کردن سحر به دو صورت، امکان پذیر است: اول: پناه بردن به الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ با خواندن آیات قرآن و اذکار شرع دوم: باطل کردن سحر با سحری دیگر که علما در این مورد اختلاف ‌نظر دارند...

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه