سه‌شنبه 22 ربیع‌الثانی 1447
۲۲ مهر ۱۴۰۴
14 اکتبر 2025

(۹۹) جمع بین احادیث تطیر

(۹۹) سوال: در حدیث ثابت است: «لا عدوی و لا طیرة و لا هامة و لا صفر» : (واگیردار بودن بیماری، شوم پنداشتن با به پرواز در آوردن پرنده، شوم پنداشتن جُغد و شوم پنداشتن ماه صفر حقیقت ندارد) و «فرَّ من المجذوم فرارك من الأسد» : (از شخصی که دچار جذام گشته همان طور فرار کن که از شیر فرار می‌کنی) چطور بین این ‌دو حدیث جمع ‌بندی کنیم؟

جواب:

حدیث اول، در مورد نفی اعتقاد جاهلیت است که اعتقاد داشتند بیماری‌ها خود به خود سرایت می‌کند. از این جهت که بیماری حتماً از بیمار به شخص سالم سرایت می‌کند لذا رسول اللهﷺ آن را نفی نمود و بیان فرمود که سرایت فقط با اذن و اجازه‌ی الله است؛ یعنی: این نفی به این معنا است که سرایت فقط به اذن و اجازه‌ی الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ رخ می‌دهد. وقتی پیامبرﷺ این حدیث را بیان نمود، به ایشان گفته شد که وقتی شترِ سالم نزد شتری که بیماری خارش دارد می‌رود؛ آن بیماری به شتر سالم نیز سرایت می‌کند. پیامبرﷺ در پاسخ فرمود: «فمن أعدی الأول؟»۱: (چه کسی بیماری را به شتر اولی سرایت داده است؟) آیا بیماری وجود داشته که به او سرایت دهد؟ جواب: خیر. پس کسی که بیماری را در او قرار داده، الله است. بنابراین کسی که در ابتدا بیماری را در اولی قرار داد، همان کسی است که بیماری را با سرایت، در دومی قرار می‌دهد. بنابراین حدیث (واگیردار بودن بیماری حقیقت ندارد) یعنی: این که خود به خود سرایت کند؛ بلکه این سرایت با تقدیر الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ است که برای هر چیزی سبب قرار داده است و از جمله اسباب بیماری، آمیخته شدن شخص بیمار با شخص سالم است؛ چون اختلاط با او گاهی سبب سرایت است و زمانی که با فرد جذامی ارتباط داشتید، به شما نیز منتقل می‌شود. به همین دلیل فرمود: «فر من المجذوم فرارک من الأسد» :  (از شخصی که دچار جذام گشته همان طور فرار کن که از شیر فرار می‌کنی) پس حدیث دومی دستور به پرهیز از اسباب بیماری، یعنی ارتباط با بیمار است. در حدیث آمده است: «لا یورد ممرض علی مصح»۲: (شخص بیمار نزد شخص سالم نرود).

***


  1. [تخریج بخاری: کتاب الطب، باب لا صفر، شماره ۵۷۱۷؛ مسلم: کتاب السلام، باب لا عدوی ولاطیرة، شماره ۲۲۲۰] ↩︎
  2. [تخریج بخاری: کتاب الطب، باب لا هامة، شماره۵۷۷۰؛ مسلم: کتاب السلام، باب لا عدوی و لا طیرة، شماره ۲۲۲۱] ↩︎

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: كيف نوفق بين قوله: «لا عدوى، ولا طيرة، ولا هامة، ولا صفر». وبين قوله: «فر من المجذوم فرارك من الأسد»؟

فأجاب -رحمه الله تعالى -: التوفيق بينهما أن قوله : «لا عدوى، ولا طيرة» نفي لما كان يعتقده أهل الجاهلية بأن الأمراض تعدي بنفسها، بحيث ينتقل المرض من المريض إلى السليم بنفسه حتمًا، فنفى رسول الله صلى الله عليه وسلم ذلك، وبَيَّنَ أن العدوى لا تكون إلا باذن الله سبحانه وتعالى-، أي: إن هذا النفي يتضمن أن العدوى لا تكون إلا من الله عز وجل، ولهذا أورد على النبي صلى الله عليه وسلم لما حدث بهذا الحديث أن الرجل يأتي إبله السليمة بعير أجرب، فتجرب الإبل، فقال النبي صلى الله عليه وسلم ردا على هذا الإيراد: «فمن أعدى الأول»؟ أي: من جعل في الأول المرض؟ هل هناك مريض أعداه؟ والجواب: لا، ولكن الذي جعل فيه المرض هو الله، فالذي جعل المرض ابتداءً في المريض الأول هو الذي يجعل المرض ثانية في المريض الثاني بواسطة العدوى.

و على هذا فيكون معنى الحديث «لا عدوى» أي: بنفسها، ولكن ذلك بتقدير الله -عز وجل- الذي جعل لكل شيء سببًا، ومن أسباب المرض اختلاط المريض بالسليم، لأن اختلاطك به قد يكون سببًا للعدوى، فينتقل المرض من المجذوم إليك إذا اختلطت به ولهذا قال: «فر من المجذوم فرارك من الأسد» فيكون الحديث الثاني فيه الأمر بتجنب أسباب المرض و هي مخالطة

المريض، ولهذا جاء في الحديث: «لا يورد ممرض على مصح».

مطالب مرتبط:

(۵۹) حکم رقیه بر زنان نامحرم

تلاوت قرآن بر دختر جوان، اشکالی ندارد اما در این حالت واجب است آنچه پوشاندنش واجب است مانند صورت و غیره پوشیده شود. اما مسح و دست کشیدن بر سر و صورتش بعد از قرائت، وجهی ندارد و شایسته‌ نیست بلکه حرام است.

ادامه مطلب …

(۴۷) مؤمن بین رجاء (امید) و خوف (ترس)

واجب است مؤمن در حرکتش به سوی الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ مانند دو بال پرنده بین خوف و رجاء باشد. امام احمدرَحِمَهُ‌الله می‌فرماید: (شایسته است خوف و رجاء انسان ‌هم‌اندازه باشد اما اگر یکی بر دیگری غالب شود صاحبش هلاک می‌شود)....

ادامه مطلب …

(۹۱) دیدگاه اسلام در مورد علت بارش باران

آنچه مشهور است که باران به سبب تبخیر آب دریاها و ... ایجاد می‌شود، اگر ثابت باشد با فرمایش الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ در قرآن منافات ندارد؛ چون درست و جایز است که بگویند باد این بخار را به حرکت در آورد و به آسمان برد. سپس الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ هرطور که می‌خواهد آن را در آسمان می‌گستراند....

ادامه مطلب …

(۷۸) حکم آویختن تعویذ به اعضای بدن

مسأله‌ی آویختن تعویذ یا تمیمه دو قسمت دارد: اول: اگر آنچه آویزان می‌شود از قرآن باشد. دوم: اگر نوشته‌هایش از غیر قرآن و معنایش نامفهوم باشد.....

ادامه مطلب …

(۷۶) حکم کسی که تمیمه‌ از قرآن می‌پوشد

اگر تمیمه از قرآن، اذکار نبوی یا دعاهای مباح باشد، علما درباره‌ی حکم آویختن آن، اختلاف ‌نظر دارند....

ادامه مطلب …

(۸۱) حکم استفاده از تعویذ‌های رمال

اگر تعویذی که شخص بیمار به خود آویزان می‌کند از قرآن و دعاهای مباح باشد، علما رَحِمَهُمُ‌الله در جایز بودن آن اختلاف‌نظر دارند؛ برخی آن را ممنوع و برخی دیگر جایز می‌دانند....

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه