چهارشنبه 23 ربیع‌الثانی 1447
۲۲ مهر ۱۴۰۴
15 اکتبر 2025

(۴۴۱۰) حکم خارج شدن از احرام عمره به دلیل فوت نزدیکان قبل از اتمام مناسک

(۴۴۱۰) سوال: در آخر رمضان گذشته به عمره رفتیم و از مقیات احرام بستیم سپس به شهر جده رفتیم تا این بعضی از افراد خانواده را آنجا بگذاریم اما قبل از این که عمره را به جا آوریم خبر فوت یکی از نزدیکمان که در آن منطقه‌ای که بودیم به ما رسید سپس دست خودمان نبود و احرام را بیرون آوردیم و فورا به کفن و دفن و عزای او رفتیم لذا می‌خواستیم بدانیم که حکم این چه می‌باشد و چه چیزی بر ما لازم است؟

جواب:

در واقع این سوال کننده خطای بسیار بزرگی را مرتکب شده است و بدون این که از اهل علم سوال کند، احرام خود را بیرون آورده‌اند و اللهÀ می‌‌فرماید: {وَأَتِمُّوا۟ ٱلۡحَجَّ وَٱلۡعُمۡرَةَ لِلَّهِ} [سوره البقرة: ۱۹۶] : (و حج و عمره را برای الله به اتمام برسانید): و این مرد احرامش را بدون ضرورت بیرون آورده است و اگر کسی از روستای ایشان فوت کرده باشد آیا با رفتن او آن میت زنده می‌شود؟ به هیچ وجه او زنده نخواهد شد پس در این صورت فایده‌ی آن چیست؟ و مسئله فقط سر چند ساعت می‌باشد بلکه کمتر از ساعت سپس ایشان به مکانشان باز می‌گشتند بلکه ایشان از مکه گذشته‌اند چون که از منطقه‌ی جنوبی آمده‌اند در صورتی که عمره دو ساعت بیشتر طول نمی‌کشید پس چرا ایشان بر احرامشان باقی نماندند و از مکه گذشتند و مکه در راه‌شان بود می‌توانستند که طواف، سعی و مویشان را کوتاه کنند لذا بر ایشان هنگامی که خبر فوت یکی از نزدیکانشان یا دوستانشان یا کسی که می‌خواهند در تشیع جنازه‌اش شرکت کنند، واجب است که نسکشان را تمام کنند سپس به آنجا بروند مگر عمره غیر از طواف، سعی و کوتاه کردن موی سر می‌باشد.

اما این که ایشان از احرام بیرون آمده‌اند و عمره‌ی خود را فسخ کرده‌اند، گناه‌کار می‌باشند و باید لباس احرام را بپوشند و از تمام محظورات احرام دوری کنند و به مکه روند و عمره را به جا آورند یعنی طواف و سعی و کوتاه کردن موی‌سرشان زیرا که آنها همچنان در احرام می‌باشند.

و همچنین این که این سوال را به برنامه‌ی نور علی الدرب فرستاده نیز اشتباه است چون که این برنامه همه‌ی سوالات را در برنمی‌گیرد و این که چه وقتی نوبت سوال او شود و چه بسا که اصلا جواب داده نشود و گم شود لذا بهتر و به تقوا نزدیکتر این است که این را از یکی از علمای شهرش یا غیره پرسیده بود تا این که سریع به جواب برسد و ما الان نمی‌دانیم که این سوال در چه تاریخی بوده است و چه بسا که آن را بلافاصله بعد از عید فطر فرستاده باشد و الان نوبت سوال او شده باشد و من امیدوارم که این مرد از این مشکل خلاص شده باشد و از علما سوال کرده باشد و به آن فتوا داده باشند و اللهÀ از او قبول کند.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: ذهبنا لِلْعُمْرَةِ في نهاية شهر رمضان الماضي، وأحرمنا من المِيقَاتِ، ثم توجهنا إلى مدينة جُدَّة لترك بعض أفراد العائلة هناك، وقبل أن نتوجه لقضاء الْعُمْرَةِ وصلنا خبر بوفاة أحد الأقارب لنا بالمنطقة التي قدمنا منها، وعند ذلك لم نتمالك أنفسنا، وقمنا بخلع الْإِحْرَامِ والاتجاه فورًا حيث ذهبنا لحضور الدفن والعزاء، لذا نود من فضيلتكم الحكم في ذلك، وماذا يجب علينا؟

فأجاب – رحمه الله تعالى-: الواقع أن هذا السائل أخطأ خطاً عظيما، حيث فسخ الْإِحْرَامِ بدون أن يسأل أهل العلم، وقد قال الله تعالى: ﴿ وَأَتِمُوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لله ﴾ [البقرة: ١٩٦]، وهذا الرجل فسخ الْإِحْرَامَ بدون ضرورة، إذ أنه إذا مات أحد لهم في قريتهم، فهل إذا توجهوا إليه يرجع حَيَّا، أبدًا لن يرجع حَيَّا، إذن ما الفائدة؟ والمسألة ساعات بل دون الساعة هم سوف يتجهون من جُدَّةَ إلى مكانهم، بل إلى بلادهم مارين بمكة، لأنه أتى من المنطقة الجنوبية، والْعُمْرَةُ نُقَدِّرُ أنها استوعبت ساعتين للزحام، فلماذا لا يبقون على إحرامهم، ويمرون بمكة، ويطوفون، ويَسْعَوْنَ، ويُقَصِّرُونَ، وهم في طريقهم، فالواجب على هؤلاء أنهم لما بلغهم وفاة قريبهم، أو صديقهم، أو من يريدون أن يحضروا جنازته الواجب عليهم أن يستمروا في نُسُكِهِمْ ، وأن يكملوه، ثم يغادروا، وهل الْعُمْرَةُ إِلا طَوَافٌ وسَعْي وتَقْصِيرٌ.

وأما فسخ الْعُمْرَةِ فهم آئمون فيه، وعليهم الآن أن يلبسوا ثياب الإِحْرَامِ وأن يتجنبوا جميع تَحْظُورَات الْإِحْرَامِ، وأن يذهبوا إلى مَكَّةَ، ويقضوا الْعُمْرَةَ طوافا وسعيا وتَقْصِيرًا، لأنهم مازالوا الآن في إِحْرَامِ.

وكون هذا السائل يرسل السؤال إلى برنامج نور على الدرب غلط أيضًا، لأن برنامج نور على الدرب عنده من الأسئلة ما لا يحصيه إلا الله، فمتى يأتي دور سؤاله، وربما يضيع، فكان من الأوفق والأحسن والأبرأ للذمة أن يسأل أحد العلماء الذين في بلده أو غيرهم، حتى يُنهي الأمر بسرعة، نحن لا ندري الآن هذا السؤال ليس فيه تاريخ، ربما كان أرسله بعد عيد الفطر مباشرة، لا ندري، ولم يأتِ الدور إلا الآن، وإني لأرجو أن يكون هذا الرجل الآن قد تخلص من هذه المشكلة، وسأل العلماء وأفتوه بما نرجو الله تعالى أن يقبله.

مطالب مرتبط:

(۴۴۱۴) حکم ناتمام ماندن سعی عمره به‌ دلیل ازدحام در شب ۲۷ رمضان

بر ایشان واجب است که در حالت احرام به مکه بازگردند و سعی را تمام کنند ولی سعی را از اول شروع کنند لذا هفت دور سعی را انجام دهند و سر خود را بتراشند یا این که کوتاه کنند  و قبل از این اگر محظورات احرام را انجام داده‌اند چیزی بر آن ها لازم نیست چون که جاهل بوده‌اند

ادامه مطلب …

(۴۴۲۰) حکم بازگشت از سفر حج پس از پیمودن مسافت طولانی بدون انجام مناسک

در این حالت چیزی بر تو لازم نیست مادامی که احرام نبستی زیرا انسان هنگامی که احرام نبسته است اگر می‌خواهد به راهش ادامه می‌دهد و اگر خواست به پیش اهلش برمی‌گردد مگر این که حج فرض باشد که باید نسبت به آن شتاب ورزد...

ادامه مطلب …

(۴۴۲۷) حکم ترک تقصیر در عمره و خروج از احرام به‌صورت سهوی

در مکانی که می‌باشد موی سر خود را کوتاه کند مگر این زمان از آن گذشته باشد که فدیه‌ای را مکه ذبح می‌کند و آنجا بین فقرا تقسیم می‌کند.....

ادامه مطلب …

(۴۴۰۹) حکم عمره ناقص و ناتمام در اثر ازدحام شدید

واجب است که الان لباس احرام را بپوشند و بروند سعی را به جا آورند و موی سرش را کوتاه کنند تا این که عمره‌ی گذشته‌یشان کامل کنند و از الان از تمام محظورات احرام دوری کنند و همچنین توبه و استغفار از این گناهی که مرتکب شده‌اند انجام دهند.....

ادامه مطلب …

(۴۴۱۷) حکم قطع حج به‌ سبب اختلاف مالی و ترک ادامه مناسک پس از احرام

اگر شما از احرام عمره بیرون آمدید یعنی طواف، سعی و کوتاه کردن موی سر را انجام دادید سپس از احرام بیرون آمدید با این نیت که در زمان حج حج را به جا آورید در این صورت چیزی بر شما نیست چون قبل از این احرام ببندید از آن منصرف شدید اما اگر آن بعد از احرام بودن است بر تو واجب است که از احرام عمره به خاطر فوت شدن حج بیرون بیایی و حجی که بدون عذر از آن خارج شدی به جا آوری....

ادامه مطلب …

(۴۴۰۲) حکم ترک طواف وداع و نحوه جبران آن برای پدر مسن

مادامی که پدرت فقط طواف وداع را ترک کرده است، اهل علم می‌گویند کسی که واجبی را از واجبات حج ترک کند بر او واجب است که فدیه‌ای را در مکه ذبح کند و بین فقرا توزیع کند ...

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه