سه‌شنبه 22 ربیع‌الثانی 1447
۲۱ مهر ۱۴۰۴
14 اکتبر 2025

(۶۵۰۸) راهکارهای شرعی مقابله با قطع رحم و غیبت

(۶۵۰۸) سوال: در مجتمع روستایی ما  دو صفت مذموم عدم صله‌ی رحم و غیبت کردن شایع است؛ لذا چگونه می‌توانیم با آن مقابله کنیم؟ نصیحت شما در‌این‌باره چیست، اللهÀ به شما جزای خیر بدهد؟

جواب:

در مورد اولی یعنی عدم صله‌ی رحم در بین شما، مقابله کردن آن این‌گونه است که انسان بداند صله‌ی ارحام از مهم‌ترین واجباتی است که انسان بر گردن یک‌دیگر دارد و در آن خیر و فضلی می‌باشد که در نصوص برای آن ثواب زیادی ذکر شده است تا جایی که اللهÀ کفیل رحم شده است که هرآن‌که آن را وصل کرد (فضل و رحمت) خود را شامل حالش کند و هرآنکه آن را قطع کرد (فضل و رحمت) خود را از او قطع گرداند.
و در قطع کردن رابطه، عقوبت و گناهی قرار دارد که انسان خردمند از آن بی‌زار می‌گردد و آن، این است که: «لَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ قَاطِعٌ» : (کسی که قطع صله‌ی رحم کند، وارد بهشت نمی‌شود) و اللهÀ می‌‌فرماید: {فَهَلۡ عَسَیۡتُمۡ إِن تَوَلَّیۡتُمۡ أَن تُفۡسِدُوا۟ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَتُقَطِّعُوۤا۟ أَرۡحَامَكُمۡ* أُو۟لَـٰۤىِٕكَ ٱلَّذِینَ لَعَنَهُمُ ٱللَّهُ فَأَصَمَّهُمۡ وَأَعۡمَىٰۤ أَبۡصَـٰرَهُمۡ} [سوره محمد: ۲۲-۲۳]: (پس آیا اگر به حکومت رسیدید، جز این (امید) است که در زمین فساد کنید، و پیوند خویشاوندان‌تان را ببرید؟ !* اینان کسانی هستند که الله لعنت‌شان کرده است، پس (گوش‌های) آنان را کر نموده و چشم‌هایشان را نابینا کرده است).
لذا انسان وقتی نصوصی را دید که به کسانی که رحم را وصل کردند و رابطه خویشاوندی را نگه داشتند، وعده‌ی خیر داده شده، نسبت به آن رغبت پیدا می‌کند و آن را انجام می‌دهد و زمانی که نصوص وعید را برای کسانی که آن را قطع می‌کنند و رابطه‌ی خویشاوندی را نگه نمی‌دارند را دید، از آن دور می‌گردد و آن را ترک می‌کند و همچنین در صله‌ی رحم، مصالح دنیوی مانند کمک و یاری بین خانواده‌ها و احساس این که هر کدام از آن‌ها جزئی از دیگری است، وجود دارد اگر چه این به نسبت تمام مؤمنان می‌باشد؛ لذا: «الْمُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِ كَالْبُنْيَانِ، يَشُدُّ بَعْضُهُ بَعْضًا» : (مؤمنان با یکدیگر مانند یک ساختمان بهم وصل هستند) و: «مَثَلُ الْمُؤْمِنِينَ فِي تَوَادِّهِمْ وَتَرَاحُمِهِمْ وَتَعَاطُفِهِمْ؛ كَمَثَلِ الْجَسَدِ، إِذَا اشْتَكَى مِنْهُ عُضْوٌ؛ تَدَاعَى لَهُ سَائِرُ الْجَسَدِ بِالْحُمَّى وَالسَّهَرِ» : (مَثَل مؤمنان در دوستی، مهربانی و همکاری با يکديگر، مانند پيکری هستند که اگر يک عضو آن به درد آيد، ساير اعضا با بی خوابی (بی قراری) و تب با آن هم نوا می‌شوند) ولی در بین نزدیکان این به صورت خاص‌تر می‌باشد.

بسیاری از مردم می‌پرسند: صله (رابطه‌‌ی خویشاوندی)‌ چگونه است؟ می‌گوییم: صله در قرآن و سنت به صورت مطلق آمده است و آنچه در قرآن و سنت به صورت مطلق (و بدون قید و تعیین حد آن) آمده است، مدلول شرعی که به آن برگردد، وجود ندارد پس به عرف رجوع می‌شود همانطور که گفته شده است:
“و كُلُّ ما أتى و لَمْ يُحَدَّدِ بالشَّرْعِ كَالحِرْزِ فَبِالعُرْفِ احْدُدِ” : (و هر آنچه حد آن در شرع تعیین نشده مانند حرز المثل، حد آن با عرف تعیین می‌شود) لذا حد برای آن در شرع تعیین نشده پس در صله‌ی ارحام حد آن در عرف تعیین می‌شود؛ پس هر آنچه در عرف صله است، صله می‌باشد و هرآنچه در عرف قطع کردن صله‌ی رحم محسوب می‌گردد پس آن قطع کردن صله‌ی رحم است.
و بر همین مبنا صله براساس زمان و احوال و مقدار نزدیکی (خویشاوندی) تفاوت می‌کند لذا ممکن است در زمانی با زمانی دیگر، قطع کردن صله‌ی رحم باهم فرق کند و در حالتی قطع کردن محسوب گردد و در حالتی قطع کردن محسوب نگردد و همچنین امکان دارد در حق شخصی قطع کردن صله‌ی رحم محسوب گردد و در حق کسی دیگر محسوب نگردد؛ لذا مثلا اگر مردم در تنگ‌دستی و وضعیت سختی به سر می‌بردند، صله رحم با سخنی نیک و کمک کردن با بخشیدن مال، غذا و لباس به اندازه‌ی توان، می‌باشد.
و اگر مردم در بی‌نیازی به سر می‌برند و به دیگری نیازی ندارند، صله‌ی رحم کردن با سخنی نیک و هدایا در هنگام مناسبات می‌باشد و صله‌ی رحم با انفاق کردن زیاد به خویشاوند و مانند آن نیست.
مهم این است که صله در قرآن و سنت به صورت مطلق آمده است و در شرع حدی برای آن تعیین نگشته استی‌باشد؛ پس حد آن به عرف برمی‌گردد لذا چیزی که مردم آن را صله نامیدند، صله است و چیزی که قطع کردن صله دانستند، قطع کردن صله می‌باشد.
و الحمدلله، صله‌‌ی رحم در عصر حاضر آسان است و ممکن است که تلفن را بردارد و با خویشاوند خود صحبت کند در صورتی که تفاوتی در دوری ونزدیکی او نیز ندارد و می‌تواند از حال او و فرزندانش بپرسد و آیا چیزی نیاز دارند یا نه و مانند آن.
بر اساس آنچه اشاره نمودم صله بر اساس اختلاف احوال متفاوت است یعنی اگر خویشاوند شما مریض باشد یا نزد او مریضی باشد، ممکن است که نیاز باشد هر روز یا هر صبح و شام به او سر بزنی و اگر امر به صورت عادی باشد، امکان دارد که هر هفته یا هر ماه براساس نزدیکی و دوری خویشاوندی، کفایت کند زیرا خویشاوندی که نزدیک‌تر است تأکید بیشتری به نسبت خویشاوند دور دارد.
اما به نسبت قسمت دوم سوال یعنی غیبت کردن متأسفانه در مجتمع اسلامی زیاد وجود دارد و غیبت یعنی انسان برادرش با آنچه برایش خوشایند نیست، یاد کند؛ لذا انسان، برادرش را با آنچه برایش خوشایند نیست، یاد کند، غیبت محسوب می‌گردد و این‌ را عالم‌ترین و ناصح‌ترین مردم یعنی محمد رسول اللهﷺ این‌گونه تعیین کرده و فرموده است: «أَتَدْرُونَ مَا الْغِيبَةُ؟ قَالُوا: اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَعْلَمُ. قَالَ: ذِكْرُكَ أَخَاكَ بِمَا يَكْرَهُ» : (آيا مى دانيد غيبت چيست؟ گفتند: الله و رسولش آگاه ترند، فرمودند: ياد كردن برادرت از آنچه كه برايش ناخوشايند است) تفاوتی نمی‌کند آن چیزی که برای او ناخوشایند است صفت اخلاقی مانند عصبانی شدن سریع، کودن بودن، کبر و غرور داشتن و مانند آن باشد یا صفت جسمی مانند دراز یا کوتاه یا سیاه و سفید بودن و مانند آن باشد چنانچه رسول اللهﷺ در مورد غیبت فرمودند: «ذِكْرُكَ أَخَاكَ بِمَا يَكْرَهُ. قِيلَ: أَفَرَأَيْتَ إِنْ كَانَ فِي أَخِي مَا أَقُولُ؟ قَالَ: إِنْ كَانَ فِيهِ مَا تَقُولُ فَقَدِ اغْتَبْتَهُ، وَإِنْ لَمْ يَكُنْ فِيهِ فَقَدْ بَهَتَّهُ» : (ياد كردن برادرت از آنچه كه برايش ناخوشايند است، گفته شد: اگر ديدي كه آنچه مى گويم در برادرم وجود داشته باشد؟ فرمودند: اگر اين صفتى كه مى گويى در برادرت وجود دارد او را غيبت كرده‌اى، و اگر وجود نداشته باشد به او بهتان بسته‌اى) یعنی بر او دروغ بسته‌ای پس بین بهتان و غیبت جمع نمودی و باید دانسته شود که غیبت از گناهان کبیره است و از گناهان صغیره نیست همانطور که نص کلام امام احمدË همین است و اللهÀ برای غیبت زشت‌ترین صورت را مثال زده است و فرموده است: {وَلَا یَغۡتَب بَّعۡضُكُم بَعۡضًاۚ أَیُحِبُّ أَحَدُكُمۡ أَن یَأۡكُلَ لَحۡمَ أَخِیهِ مَیۡتࣰا فَكَرِهۡتُمُوهُ} [سوره الحجرات: ۱۲]: ( و بعضی از شما بعضی دیگر را غیبت نکند، آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادرش را در حالی‌که مرده است، بخورد؟! پس (البته) آن را ناپسند دارید) لذا اگر برای تو گوشت مردار غیر انسان را بیاورند امکان ندارد که آن را به خاطر پلیدی، بو و ضرری که دارد بخوری؛ پس چگونه است اگر لاشه‌ی انسانی را بیاورند؟ و چگونه است اگر لاشه‌ی برادرت را برایت بیاورند؟ : {أَیُحِبُّ أَحَدُكُمۡ أَن یَأۡكُلَ لَحۡمَ أَخِیهِ} [سوره الحجرات: ۱۲]: (آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادرش بخورد؟ )
این حالتی است که هر نفس سالمی برای او متنفرترین صورت می‌باشد و در اینجا به گوشت مردار تشبیه کرده است زیرا انسانی که او را غیبت کردی حاضر نیست که از خودش دفاع کند مانند مرداری که خورده می‌شود و نمی‌تواند از خود دفاع کند و در این قول اللهÀ تأمل کن که می‌فرماید: {لَحۡمَ أَخِیهِ} [سوره الحجرات: ۱۲]: (گوشت برادرش).
حقیقتا برادری اقتضا می‌کند که انسان از برادرش دفاع کند نه این که بر لاشه‌ی او بشیند همانطور که بر خوشمزه‌ترین و بهترین گوشت می‌نشینند.
حالتی که امروز متأسفانه مردم بر آن قرار دارند، این است که با خوردن گوشت دیگران لذت می‌برند تا جایی که انگار یکی از آن‌ها دارد لذیذترین گوشت را می‌خورد؛ لذا بر هر مسلمانی واجب است که زرهی محکم در برابر عرض و آبروی برادر مسلمانش باشد و از او دفاع کند و ناخالصی‌ها را از او جدا کند (یعنی غیبت‌های که از او کرده می‌شود را از او بزداید) زیرا رسول اللهﷺ فرموده است: «لَا يُؤْمِنُ أَحَدُكُمْ حَتَّى يُحِبَّ لِأَخِيهِ مَا يُحِبُّ لِنَفْسِهِ» : (از شما کسی ایمان (کامل) ندارد مگر این که آنچه برای خود دوست می‌دارد را برای برادرش نیز دوست بدارد).
لذا وقتی شما دوست نداری که دیگری غیبت شما را بکند، پس چگونه راضی می‌شوی که غیبت برادر مسلمان خود را بکنی؟ و باید دانسته شود هر کسی که بر آبرو، مال و خون برادرش جنایت کند، در روز قیامت از حساب نیکی‌های او کم می‌شود چون با گرفتن نیکی‌های ظالم و دادن آن به مظلوم از آن‌ها قصاص گرفته می‌شود و اگر نیکی‌هایی برای ظالمین باقی نماند، بدی‌هایی مظلومین به آن‌ها داده می‌شود سپس به آتش انداخته می‌شوند.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

تقول السائلة: يَتَفَشَّى في المجتمع القروي لدينا صفتان ذميمتان، هما: عدم صلة الرحم والغيبة، فكيف نستطيع أن نقاوم ذلك؟ وما هي نصيحتكم جزاكم الله خيرا؟

فأجاب رحمه الله تعالى: أما الأول، وهو عدم صلة الرحم فيكم، فمقاومته بأن يعلم الإنسان أن صلة الرَّحم مِن أوجب الواجبات التي تجب للإنسان على الإنسان وفيها من الخير والفضل ما جاءت به النصوص من الثواب العظيم، حتى إن الله -سبحانه وتعالى- تَكَفَّل للرحم أن يَصِلَ مَن وصلها، ويقطع من قطعها.

وفي قطيعة الرحم من العقوبة والآثام ما ينزجر به ذوو الألباب، فإنه: «لا يَدْخُلُ الجَنَّةَ قَاطِع» أي : قاطع رحم ، قال الله -تعالى- ﴿ فَهَلۡ عَسَیۡتُمۡ إِن تَوَلَّیۡتُمۡ أَن تُفۡسِدُوا۟ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَتُقَطِّعُوۤا۟ أَرۡحَامَكُمۡ* أُو۟لَـٰۤىِٕكَ ٱلَّذِینَ لَعَنَهُمُ ٱللَّهُ فَأَصَمَّهُمۡ وَأَعۡمَىٰۤ أَبۡصَـٰرَهُمۡ ﴾ [محمد: ٢٢-٢٣].

فإذا رأى الإنسان النصوص التي فيها وعد مَن وَصَل رَحِمَهُ بالخير رَغِبَ في ذلك، وأقدم عليه، وإذا رأى النصوص التي فيها الوعيد على مَن قَطَع رَحِمَهُ هَجَر قَطع الرَّحِم، وَبَعُدَ عنه، وفي صلة الرحم من المصالح الدنيوية من التآزر، والتلاحم بين العائلات، وشعور كل واحد منهم أنه كالجزء من الآخر، وهذا وإن كان عاما لجميع المؤمنين، فإن: «المُؤْمِنَ لِلْمُؤْمِنِ كَالْبُنْيَانِ يَشُدُّ بَعْضُهُ بَعْضًا». و: «تَرَى الْمُؤْمِنِينَ فِي تَرَاحُمِهِمْ وَتَوَادِّهِمْ وَتَعَاطِفِهِمْ، كَمَثَلِ الْجَسَدِ، إِذَا اشْتَكَى عُضْرًا تَدَاعَى لَهُ سَائِرُ جَسَدِهِ بِالسَّهَرِ وَالحُمَّى». لكن في القرابات أخص.

ويسأل كثير من الناس: كيف تكون الصلة؟ فنقول: الصلة جاءت في القرآن الكريم مطلقة، وكذلك في السُّنَّة، وما جاء مطلقا في الكتاب والسنة ليس له مدلول شرعي يُرجع إليه، فالرجوع فيه إلى العرف، كما قيل:

وكل ما أتى ولم يُحدَّدِ                بالشرع كَالحِرْز فبالعُرْف احْدُدِ

فالذي ليس له حَدٌ شرعي يُرجَع فيه إلى العُرف، فَصِلة الأرحام ليس لها حد شرعي، فيُرجع في ذلك إلى العُرف، فما جرى العرف بأنه صلة، فهو صلة، وما جرى العرف بأنه قطيعة، فهو قطيعة.

وعلى هذا، فالصلة تختلف باختلاف الزمان، واختلاف الأحوال، واختلاف القُرب، فقد تكون القطيعة في زمن صلة في زمن آخر، وقد تكون القطيعة في حال، صلةٌ في حال أخرى، وقد تكون القطيعة من شخص صلة في حق شخص آخر، فإذا كان الناس مثلا في شدة وضيق، وقلة ذات يد، فالصلة تكون بالقول الكريم الحسن، وببذل ما يُستطاع من المال بمواساة الأقارب، من إطعام وكسوة، وغير ذلك.

وإذا كان الناس في غنى وكل إنسان لا يحتاج إلى الآخر، فالصلة تكون بالقول الكريم الحسن وبالهدايا عند المناسبات وليس بكثرة الإنفاق على القريب، وما أشبه ذلك.

فالمهم أن الصلة جاءت في الكتاب والسُّنَّة مطلقة، وليس لها حد شرعي يُعيِّنها ويبينها، فيُرجع في ذلك إلى العُرف فما سماه الناس صلة، فهو صلة، وما سماه الناس قطيعة، فهو قطيعة.

والصلة في عهدنا الحاضر -ولله الحمد- متيسرة، فإنه من الممكن أن ترفع سماعة الهاتف، وتكلّم قريبك، سواء كان قريبا منك في المكان أم بعيدا، وتسأله عن حاله، وحال أولاده، وهل يحتاج شيئا، وما أشبه ذلك.

وتحقيقا لما أشرت إليه من أن الصّلة تختلف باختلاف الأحوال، لو كان قريبك مريضا، أو عنده مريض، لكانت الحاجة تتطلب أن تتصل به كل يوم، وربما تتطلب أن تتصل به في الصباح والمساء، وإذا كان الأمر عاديا طبيعيا، فإنه قد يكفي أن تتصل به كل أسبوع مثلا، أو كل نصف شهر، على حسب الحال مِن قُربه منك، وبعده منك، لأن صلة القريب أيضا أوكد، وأكثر من صلة من هو أبعد منك.

وأما بالنسبة للشق الثاني من السؤال، وهو الغيبة، فإن الغيبة -مع الأسف- كثيرة في المجتمع الإسلامي، وهي أن يذكر الإنسان أخاه بما يكره، فذكر الإنسان أخاه بما يكره هو الغيبة، هكذا حددها أعلم الخلق، وأنصح

الخلق محمد رسول الله صلى الله عليه وسلم فقد فقال: «أَتَدْرُونَ مَا الْغِيبَةُ؟» قَالُوا: اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَعْلَمُ. قَالَ: «ذِكْرُكَ أَخَاكَ بِمَا يَكْرَهُ». سواء أكان الذي يكرهه وصفا خُلقيا، كسُرعة الغضب والحمق والكبرياء، وما أشبه ذلك، أو صفة خلقية، كالطول والقصر والسواد والبياض، وما أشبه ذلك، قال النبي -عليه الصلاة والسلام- في الغيبة: «ذِكْرُكَ أَخَاكَ بِمَا يَكْرَهُ». قَالُوا: يَا رَسُولَ اللَّهِ، أَرَأَيْتَ إِنْ كَانَ فِي أَخِي مَا أَقُولُ؟ قَالَ: «إِنْ كَانَ فِيهِ مَا تَقُولُ فَقَدِ اغْتَبْتَهُ، وَإِنْ لَمْ يَكُنْ فِيهِ فَقَدْ بَهَتَهُ». أي: كذبت عليه فكنت جامعا بين البهتان والغيبة، وليعلم أن الغيبة من كبائر الذنوب وليست من الصغائر، بل هي من الكبائر، كما نَصَّ على ذلك الإمام أحمد رحمه الله وقد ضرب الله مثلا للغيبة بأبشع صورة، فقال الله – تعالى – ﴿ وَلَا یَغۡتَب بَّعۡضُكُم بَعۡضًاۚ أَیُحِبُّ أَحَدُكُمۡ أَن یَأۡكُلَ لَحۡمَ أَخِیهِ مَیۡتࣰا فَكَرِهۡتُمُوهُ ﴾ [الحجرات: ۱۲]. فأنت لو قدم لك لحم ميتة غير إنسان، فإنك لا يمكنك أن تأكلها لخبثها ونتنها وضررها، فكيف إذا قدمت لك جيفة إنسان؟ فكيف إذا قُدِّمت حيفَة أخ لك؟ ﴿ أَیُحِبُّ أَحَدُكُمۡ أَن یَأۡكُلَ لَحۡمَ أَخِیهِ ﴾ [الحجرات: ١٢].

إن هذه الصورة من أبشع الصور التي تنفر منها كل نفس سليمة، وهنا شبهها بأكل لحم الميت لأن الإنسان الذي اغتبته ليس حاضرا يدافع عن نفسه، فهو كالميت الذي يؤكل، ولا يستطيع أن يدافع عن نفسه، وتأمل قوله – تعالى – ﴿لَحْمَ أَخِيهِ﴾.

فإن الأُخُوَّة تقتضي أن يدافع الإنسان عن أخيه، لا أن يجلس على جيفته كما يجلس على ألد لحم وأطيبه.

والحال التي عليها الناس اليوم – مع الأسف- هي أنهم يتفكهون في أكل لحوم الناس، حتى كأن الواحد منهم يأكل أطيب ما يكون من اللحم، وإن الواجب على المسلم أن يكون درعًا حصينا لعرض أخيه المسلم، يدافع عنه، ويَدبُّ عنه، لقول النبي – عليه الصلاة والسلام-: «لاَ يُؤْمِنُ أَحَدُكُمْ حَتَّى يُحِبَّ لِأَخِيهِ مَا يُحِبُّ لِنَفْسِهِ».

فإذا كنت أنت لا تحب أن أحدا يغتابك، فكيف ترضى أن تغتاب أخاك المسلم؟ وليعلم كل مَن جَنَى على إخوانه في أعراضهم، أو أموالهم، أو دمائهم، ليعلم أن هذا سوف يكون يوم القيامة على حساب حسناته، لأنه يقتص لهؤلاء المظلومين من الظالم بالأخذ من حسناته، فإن لم يبق شيء من حسناته أُخِذَ من سيئاتهم فطرحت عليه، ثم طرح في النار.

مطالب مرتبط:

(۶۵۰۷) حکم قطع رحم به‌ سبب اختلافات خانوادگی و تبعیت از دیگران

قطع صله‌ی رحم حرام و از گناهان کبیره است و مراد از رحم، خویشاوند می‌باشد که هرچه خویشاوندی نزدیک‌تر باشد، وصل کردن آن تأکید بیشتری دارد ...

ادامه مطلب …

(۶۵۱۵) حکم محدودیت دیدار با خویشاوندان و مسئولیت شرعی صله‌رحم

اللهÀ بر بندگانش صله‌ی ارحام یعنی ارتباط خویشاوندی را واجب گردانیده است و وعده داده، هر آن‌که صله‌ی رحم را به جا آورد اللهÀ به او خیر و برکت برساند...

ادامه مطلب …

(۶۵۲۶) حکم قطع کردن رابطه با خانواده‌ام به سبب معصیت‌هایشان و ترک نماز و واجبات چیست؟

شکی نیست که خانواده و نزدیکان بر انسان حق دارند حتی اگر کافر باشند...

ادامه مطلب …

(۶۵۲۲) می‌خواهم که برای مردم حقوق أقارب (نزدیکان) شیری را واضح کنید و آیا حقوق آن‌ها مانند أقارب (نزدیکان) نسبی است؟

این که رضاعت نوعی صله می‌باشد شکی نیست ولی قرابت محسوب نمی‌گردد و حقوقی که در قرابت قرار دارد را ندارند و برای همین نفقه، دیه، صله و دیگر چیز‌ها در آن واجب نیست و فقط با آن، نکاح حرام می‌شود...

ادامه مطلب …

(۶۵۳۲) حکم زیارت خویشاوندان در صورت مواجهه با نامحرم

برای این سوال کننده واجب است که چهره‌اش را از برادرشوهرش بپوشاند حتی اگر سبب ناراحتی و هجر از جانب آن‌ها گردد ولی او باید صله‌ی رحم واجب خود را به جا آورد اگر آن‌ها کوتاهی کردند خودشان گناه‌کار هستند....

ادامه مطلب …

(۶۵۲۷) آیا صله‌ی رحم شامل پسر خاله‌ها نیز می‌شود یا فقط شامل دختران و زنان آن‌ها می‌شود؟

بر انسان واجب است که صله‌ی رحم  عمو‌ها و دایی‌ها را به جا آورد ولی اگر زن می‌باشد، برای او حلال نیست که برود با مصافحه‌ کردن به کسانی که محرم او نیستند...

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه