(۶۳۴۳) سوال: حکم دعا کردن بر اقوام یا دیگران اگر آنها دشمن من باشند چیست؟ آیا جایز است برعلیه آنها دعا کنم؟
جواب:
دعای انسان برعلیه دیگری اگر آن دیگری به او ظلم کرده باشد اشکالی ندارد، زیرا الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ میفرماید: {لَّا یُحِبُّ ٱللَّهُ ٱلۡجَهۡرَ بِٱلسُّوۤءِ مِنَ ٱلۡقَوۡلِ إِلَّا مَن ظُلِمَ} [سوره النساء: ۱۴۸]: (الله بانگ برداشتن به سخنان ناروا را دوست ندارد، مگر (از جانب) آن کس که مورد ستم واقع شده باشد) و به دلیل گفتار رسول الله صَلَّىاللهُعَلَيْهِوَآلِهِوَسَلَّم به معاذ بن جبل هنگام اعزامش به یمن: «فَإِيَّاكَ وَكَرَائِمَ أَمْوَالِهِمْ، وَاتَّقِ دَعْوَةَ الْمَظْلُومِ؛ فَإِنَّهُ لَيْسَ بَيْنَهَا وَبَيْنَ اللَّهِ حِجَابٌ»[۱]: (از اموال نفیس آنان برحذر باش و از دعای مظلوم بترس که بین او و الله حجابی نیست) اما دشمنی به خودی خود مجوز دعا برعلیه او نیست، بلکه انسان موظف است تا حد امکان آن دشمنی را برطرف کند، به ویژه اگر از اقوام باشد؛ و باید از الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ بخواهد که دل خودش و دل دشمنش را به هم نزدیک کند، زیرا الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ فرموده است: {وَٱلۡمُؤۡمِنُونَ وَٱلۡمُؤۡمِنَـٰتُ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِیَاۤءُ بَعۡضࣲۚ یَأۡمُرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَیَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ وَیُقِیمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَیُؤۡتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ وَیُطِیعُونَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥۤ} [سوره التوبة: ۷۱]: (و مردان و زنان مؤمن، دوستان یکدیگرند؛ [مردم را] به نیکی فرمان میدهند و از کارهای ناپسند بازمیدارند و نماز برپا میدارند و زکات میپردازند و از الله و پیامبرش اطاعت مینمایند).
برای انسان جایز نیست که اجازه دهد شیطان او را در باقی ماندن دشمنی با برادر مسلمانش، به ویژه اگر از اقوام باشد، همراهی کند؛ زیرا باقی ماندن دشمنی میان اقوام موجب قطع صله رحم میشود که از گناهان بزرگ است، رسول الله صَلَّىاللهُعَلَيْهِوَآلِهِوَسَلَّم در اینباره فرمود: «لَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ قَاطِعٌ»[۲]: (کسی که قطع صلهی رحم کند، وارد بهشت نمی شود).
خلاصه پاسخ به سؤال زن این است که اگر دشمنی بین آنها باشد، واجب است برای رفع آن تلاش کند، و اگر دشمنی به سبب ظلم باشد، مظلوم حق دارد به اندازه ظلمی که به او شده برعلیه آنها دعا کند.
[۱] تخریج آن گذشت.
[۲] صحیح بخاری: كتاب الأدب، باب إثم القاطع، شماره (٥٦٣٨)، و صحیح مسلم: كتاب البر والصلة والآداب، باب صلة الرحم وتحريم قطيعتها، شماره (٢٥٥٦).