شنبه 19 ربیع‌الثانی 1447
۱۸ مهر ۱۴۰۴
11 اکتبر 2025

(۶۳۲۷) حکم بلند کردن دست در دعای بین اذان و اقامه

(۶۳۲۷) سوال: دعای بین اذان و اقامه مستجاب است؛ آیا می‌توانم هنگام دعا دست‌هایم را بلند کنم یا نه؟

جواب:

این تعبیر که گفته: “آیا می‌توانم دست‌هایم را بلند کنم یا نه؟” تعبیر صحیحی نیست؛ زیرا او می‌تواند دست‌هایش را بلند کند. اما اگر می‌گفت: “آیا مستحب است که دست‌هایم را بلند کنم؟” جواب این بود که: بله، مستحب است که انسان هنگام دعا بین اذان و اقامه دست‌هایش را بلند کند؛ زیرا اصل بر این است که بلند کردن دست در دعا مشروع است، از آداب دعا و از اسباب اجابت است، اما در مواردی که سنت بر بلند کردن دست وارد نشده، در آنجا دست بلند کرده نمی‌شود.
و نصوص در این مسئله سه بخش است:
بخش اول: مواردی که می‌دانیم در آن‌ها دست بلند کرده نمی‌شود؛ مانند دعا در اثنای خطبه‌ی جمعه، در این حالت نه امام خطیب و نه شنوندگان دست‌هایشان را بلند نمی‌کنند مگر در یک حالت: وقتی که برای باران دعا شود (دعای استسقاء)؛ یعنی وقتی امام از الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ درخواست باران می‌کند تا مردم را سیراب گرداند، در اینجا امام و شنوندگان دستشان را می‌کنند؛ همچنین اگر برای توقف باران دعا کند (دعای استصحاء) باشد، باز هم دست‌ها را بلند می‌کنند، دلیل آن حدیث انس بن مالک رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُ است که گفت: «أَنَّ رَجُلًا دَخَلَ يَوْمَ الْجُمُعَةِ مِنْ بَابٍ كَانَ نحوَ دارِ القضاءِ، وَرَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَائِمٌ يَخْطُبُ، فَاسْتَقْبَلَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَائِمًا، فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، هَلَكَتِ الْمَوَاشِي، وَانْقَطَعَتِ السُّبُلُ، فَادْعُ اللَّهَ يُغِيثُنَا، قَالَ: فَرَفَعَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَدَيْهِ فَقَالَ: اللَّهُمَّ اسْقِنَا، اللَّهُمَّ اسْقِنَا، اللَّهُمَّ اسْقِنَا. قَالَ أَنَسٌ: وَلَا وَاللَّهِ مَا نَرَى فِي السَّمَاءِ مِنْ سَحَابٍ، وَلَا قَزَعَةً، وَلَا شَيْئًا وَمَا بَيْنَنَا وَبَيْنَ سَلْعٍ مِنْ بَيْتٍ وَلَا دَارٍ، قَالَ: فَطَلَعَتْ مِنْ وَرَائِهِ سَحَابَةٌ مِثْلُ التُّرْسِ، فَلَمَّا تَوَسَّطَتِ السَّمَاءَ انْتَشَرَتْ، ثُمَّ أَمْطَرَتْ، قَالَ: وَاللَّهِ مَا رَأَيْنَا الشَّمْسَ سِتًّا، ثُمَّ دَخَلَ رَجُلٌ مِنْ ذَلِكَ الْبَابِ فِي الْجُمُعَةِ الْمُقْبِلَةِ وَرَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَائِمٌ يَخْطُبُ، فَاسْتَقْبَلَهُ قَائِمًا، فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، هَلَكَتِ الْأَمْوَالُ، وَانْقَطَعَتِ السُّبُلُ، فَادْعُ اللَّهَ يُمْسِكْهَا. قَالَ: فَرَفَعَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَدَيْهِ، ثُمَّ قَالَ: اللَّهُمَّ حَوَالَيْنَا وَلَا عَلَيْنَا، اللَّهُمَّ عَلَى الْآكَامِ، وَالْجِبَالِ، وَالْآجَامِ، وَالظِّرَاب، وَالْأَوْدِيَةِ، وَمَنَابِتِ الشَّجَرِ. قَالَ: فَانْقَطَعَتْ وَخَرَجْنَا نَمْشِي فِي الشَّمْسِ» : (مردی در روز جمعه از دروازه‌ای که در جهت خانه‌ی قضا بود، وارد شد که رسول الله صَلَّى‌اللهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ‌وَسَلَّم ايستاده در حال ايراد خطبه بود، پس رو به رسول الله صَلَّى‌اللهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ‌وَسَلَّم ايستاد و سپس گفت: ای رسول الله [در اثر خشکسالی] اموال و دارايی ها از بين رفت و راه ها قطع شد، از الله بخواه تا بر ما باران نازل کند، انس بن مالک رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُ می‌گوید: آنگاه رسول الله دستان خود را به سوی آسمان بلند کرده و فرمود: «اللَّهُمَّ أَغِثْنَا، اللَّهُمَّ أَغِثْنَا، اللَّهُمَّ أَغِثْنَا»: «بار الها، بر ما باران نازل فرما؛ بار الها، بر ما باران نازل فرما؛ بار الها، بر ما باران نازل فرما»، انس می‌گوید: به الله قسم هيچ ابر يا تکه ابر کوچکی در آسمان نمی ديديم و بين ما و کوه سلع (کوه کوچکی در مدینه که تا الان معروف است) هيچ خانه و منزلی وجود نداشت، آنگاه از پشت کوه سلع تکه ابری مانند سپر جنگی ظاهر شد؛ هنگامی که به وسط آسمان رسيد گسترده شد و سپس شروع به ريزش باران کرد، به الله قسم يک هفته‌ی کامل خورشيد را نديديم، وضعیت به همین منوال بود که در جمعه ی آينده، از همان در مردی درحالی وارد مسجد شد که رسول الله صَلَّى‌اللهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ‌وَسَلَّم ايستاده در حال ايراد خطبه بود، پس رو به رسول الله صَلَّى‌اللهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ‌وَسَلَّم کرد و گفت: يا رسول الله، [در اثر ريزش زياد باران] اموال و دارايی ها از بين رفت و راه ها ويران شد؛ از الله بخواه تا ريزش باران را قطع کند، انس می‌گويد: رسول الله صَلَّى‌اللهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ‌وَسَلَّم دستان خود را به سوی آسمان بلند کرده و دست به دعا برداشت و فرمود: «اللَّهُمَّ حَوَالَيْنَا وَلا عَلَيْنَا, اللَّهُمَّ على الآكَامِ وَالظِّرَابِ وَبُطُونِ الأَوْدِيَةِ وَمَنَابِتِ الشَّجَر»: «بارالها اين باران را بر اطراف مدينه نازل فرما نه بر خود مدينه؛ بار الها، آن را بر کوه ها و تپه ها و در دل دره‌ها و محل رويش درختان نازل فرما»، انس می‌گوید: آنگاه آسمان از بارش باران باز ايستاد و درحالی از مسجد خارج شديم که خورشيد بر ما می‌تابيد) غیر از این حالت، خطیب در خطبه دست‌هایش را بلند نمی‌کند، این مطلب را از آنجا می‌دانیم که صحابه بر بِشر بن مروان زمانی که هنگام خطبه دست‌هایش بلند کرد، انکار کردند همچنین می‌دانیم که رسول الله صَلَّى‌اللهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ‌وَسَلَّم در تشهد و بین دو سجده دست‌هایش را بلند نمی‌کرد، بلکه آن‌ها را بر ران‌هایش می‌گذاشت.
بخش دوم: مواردی که نمی‌دانیم رسول الله صَلَّى‌اللهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ‌وَسَلَّم دست‌هایش را بلند کرده باشد و ظاهر حدیث نیز بر این دلالت نکند، در این حالت هم دست‌ها را بلند نمی‌کنیم، مانند دعا کنار قبر؛ زیرا رسول الله صَلَّى‌اللهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ‌وَسَلَّم وقتی از دفن میت فارغ می‌شد، بر بالای قبر می‌ایستاد و می‌فرمود: «اسْتَغْفِرُوا لِأَخِيكُمْ، وَسَلُوا لَهُ بِالتَّثْبِيتِ؛ فَإِنَّهُ الْآنَ يُسْأَلُ» : (برای برادرتان طلب مغفرت کنید و برایش ثابت ماندن را بخواهید که او الان مورد سوال واقع می‌شود) و در اینجا بلند کردن دست وارد نشده، پس ظاهر عدم بلند کردن دست است.
بخش سوم: غیر از این، اصل در دعا این است که دست‌ها بلند شوند؛ زیرا بلند کردن دست از آداب دعا و از اسباب اجابت است.
این خلاصه‌ی حکم بلند کردن دست در دعاست و بر این اساس می‌گوییم: دعای بین اذان و اقامه از همین نوع است (یعنی از نوع سوم)، پس انسان می‌تواند دست‌هایش را بلند کند و از الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ هرآنچه از خیر دنیا و آخرت که دوست دارد بخواهد.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: الدعاء بين الأذان والإقامة مستجاب هل أستطيع أن أرفع يدي بالدعاء، أم لا أستطيع؟

فأجاب رحمه الله تعالى: التعبير بهذا هل أستطيع، أم لا غير سليم لأنه يستطيع أن يرفع يديه، لكن لو قال هل يستحب أن أرفع يدي؟ فجوابه: نعم، يستحب أن الإنسان إذا دعا بين الأذان والإقامة أن يرفع اليدين، لأن الأصل أنَّ رفع اليدين في الدعاء مشروع، ومن آداب الدعاء، ومن أسباب الإجابة، لكن ما لم ترد السُّنة برفع الأيدي فيه، فلا تُرفع فيه الأيدي.

وهذه المسألة النصوص فيها على ثلاثة أقسام:

القسم الأول: ما علمنا أنه لا رفع فيه، وذلك مثل الدعاء أثناء خطبة الجمعة، فإنه لا تُرفع فيه الأيدي لا من الإمام الخطيب، ولا من المستمعين، إلا في حال واحدة، إذا دعا في الاستسقاء، يعني دعا الله -تعالى- أن يُغيث الخلق فهنا يرفع يديه، ويرفع الناس أيديهم أيضًا، وكذلك إذا دعا بالاستصحاء، فإنه يرفع يديه، ودليل ذلك حديث أنس بن مالك رضي الله عنه  أَنَّ رَجُلًا، دَخَلَ المَسْجِدَ يَوْمَ مُجُمعَةٍ مِنْ بَابِ كَانَ نَحْوَ دَارِ القَضَاءِ، وَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم قَائِمٌ يَخْطُبُ، فَاسْتَقْبَلَ رَسُولَ اللهِ صلى الله عليه وسلم قَاتِها، ثُمَّ قَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، هَلَكَتِ الْأَمْوَالُ وَانْقَطَعْتِ السُّبُلُ، فَادْعُ اللَّهَ يُغِيثُنَا، فَرَفَعَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم يَدَيْهِ، ثُمَّ قَالَ: «اللَّهُمَّ أَعْتُنَا اللَّهُمَّ أَغِثْنَا اللَّهُمَّ أَغِتُنَا». قَالَ أَنَسٌ : وَلَا وَاللَّهِ، مَا نَرَى فِي السَّمَاءِ مِنْ سَحَابِ، وَلَا قَزَعَةٌ وَمَا بَيْنَنَا وَبَيْنَ سَلْعِ مِنْ بَيْتٍ وَلَا دَارٍ، قَالَ: فَطَلَعَتْ مِنْ وَرَائِهِ سَحَابَةٌ مِثْلُ التَّرْسِ فَلَمَّا تَوَسَطَتِ السَّمَاءَ انْتَشَرَتْ، ثُمَّ أَمْطَرَتْ، فَلَا وَاللَّهِ، مَا رَأَيْنَا الشَّمْسَ سِتَّا، ثُمَّ دَخَلَ رَجُلٌ مِنْ ذَلِكَ البَابِ فِي الْجُمُعَةِ، وَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم قَائِمٌ يَخْطُبُ، فَاسْتَقْبَلَهُ قَاتِه، فَقَالَ : يَا رَسُولَ اللَّهِ هَلَكَتِ الْأَمْوَالُ وَانْقَطَعَتِ السُّبُلُ، فَادْعُ اللَّهَ يُمْسِكْهَا عَنَّا، قَالَ: فَرَفَعَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم يَدَيْهِ، ثُمَّ قَالَ: «اللَّهُمَّ حَوَالَيْنَا وَلَا عَلَيْنَا اللَّهُمَّ عَلَى الأَكَامِ وَالظُّرَابِ، وَبُطُونِ الْأَوْدِيَةِ، وَمَنَابِتِ الشَّجَرِ». قَالَ: فَأَقْلَعَتْ، وَخَرَجْنَا نَمْشِي فِي الشَّمْسِ». وما عدا ذلك، فإن الخطيب لا يرفع يديه أثناء الدعاء في الخطبة وعلمنا ذلك من أن الصحابة رضي الله عنهم حيث أنكروا على بشر بن مَرْوانَ حينما رفع يديه في الدعاء حال الخطبة.

كذلك نعلم أن الرسول صلى الله عليه وسلم كان لا يرفع يديه في الدعاء في التشهد، ولا في الجلوس بين السجدتين، بل يداه موضوعتان على فخذيه -عليه الصلاة والسلام-.

القسم الثاني: ألا نعلم أن النبي و رفع يديه، ولا يكون هو ظاهر الحديث، فحينئذ لا نرفع الأيدي، وذلك مثل الدعاء عند القبر، فإن النبي صلى الله عليه وسلم كان إذا فرغ من دفن الميت، وقف عليه، وقال: «اسْتَغْفِرُوا لِأَخِيكُمْ، وَسَلُوا لَهُ بِالتَّثْبِيتِ، فَإِنَّهُ الْآنَ يُسْأَلُ» . ولم يرد في ذلك رفع يدين، فالظاهر عدم الرفع. القسم الثالث: ما عدا ذلك، فالأصل في الدعاء الرفع، لأن رفع اليدين من آداب الدعاء، وأسباب الإجابة.

هذه هي خلاصة رفع اليدين في الدعاء، وعلى هذا نقول: إن الدعاء بين الأذان والإقامة من هذا النوع، فللإنسان أن يرفع يديه، ويدعو الله -تعالى- بما أحب من خير الدنيا والآخرة.

مطالب مرتبط:

(۶۳۱۷) حکم استثنا کردن در دعا با گفتن «إن شاء الله» چیست؟

استثنا در دعا دو نوع است: یکی جایز و دیگری ممنوع....

ادامه مطلب …

(۶۳۱۵) حکم تکرار در دعا و مشروعیت دعا یک‌باره در خطبه جمعه

برای انسان جایز است که فقط یک بار دعا کند و جمله‌ای را که با آن دعا کرده تکرار نکند، پس تکرار، جزو آداب است، نه شروط....

ادامه مطلب …

(۶۳۰۸) آیا دعا و قرائت، نماز محسوب می‌شود؟

اگر فردی در انتظار غروب آفتاب نشسته باشد و در حال انتظار نماز مغرب دعا کند، امید به اجابت دعایش وجود دارد...

ادامه مطلب …

(۶۳۳۶) آیا دعا کردن برای شخص فاسق جایز است؟

دعا کردن برای شخص فاسق به این‌که الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ او را هدایت کند و حالش را اصلاح نماید، امری مشروع و مطلوب است...

ادامه مطلب …

(۶۳۱۳) مواضع و زمان‌های اجابت دعا کدام‌اند؟

از مهم‌ترین وسایل اجابت دعا، اخلاص برای الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَى است...

ادامه مطلب …

(۶۳۴۶) آیا دعای جمعی پس از نماز جایز است؟ مثلاً امام دعا کند و دیگران بگویند «آمین»؟

استجابت دعا به الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ برمی‌گردد اما این کار بدعت است، زیرا رسول الله صَلَّى‌اللهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ‌وَسَلَّم هرگز پس از نماز با اصحابش به صورت جمعی دعا نمی‌کرد...

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه