دوشنبه 21 ربیع‌الثانی 1447
۲۱ مهر ۱۴۰۴
13 اکتبر 2025

(۶۲۴۴) راهکارهای کسب رضای الهی پس از توبه و بررسی شروط توبه نصوح

(۶۲۴۴) سوال: در دوران جوانی کارهایی انجام می‌دادم که مورد رضایت الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ نبود و اکنون توبه کرده‌ام؛ چه کنم تا رضایت الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ را به دست آورم؟ و شروط توبه‌ی خالصانه چیست؟ مرا راهنمایی کنید، بارک الله فیکم.

جواب:

مادامی که گفتی از آن کارهایی که در دوران کوچکی خود انجام می‌دادی و مورد رضایت الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ و رسول الله صَلَّى‌اللهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ‌وَسَلَّم نبودند، توبه کرده‌ای، پس مژده‌ات باد! زیرا توبه گناهان پیشین را پاک می‌کند، الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ فرموده است: {قُلۡ یَـٰعِبَادِیَ ٱلَّذِینَ أَسۡرَفُوا۟ عَلَىٰۤ أَنفُسِهِمۡ لَا تَقۡنَطُوا۟ مِن رَّحۡمَةِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ یَغۡفِرُ ٱلذُّنُوبَ جَمِیعًاۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِیمُ} [سوره الزمر: ۵۳]: ([ای پیامبر،] به بندگانم که [در ارتکاب به شرک و گناه] زیاده‌روی کرده‌اند، بگو: «از رحمت الهی مأیوس نباشید؛ چرا که [اگر توبه کنید،] الله همه‌ی گناهانتان را می‌بخشد، به راستی که او تعالی بسیار آمرزنده و مهربان است).

توبه‌ی نصوح (خالصانه)، توبه‌ای است که دارای پنج شرط باشد:

شرط اول: خالص بودن برای الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ؛ یعنی توبه از روی ریا، یا برای خوشایند مردم، یا از ترس سرزنش یا کسب (جایگاه و مال) نباشد، بلکه تنها برای الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ و از صمیم قلب باشد و اگر این شرط وجود نداشته باشد، توبه پذیرفته نمی‌شود؛ زیرا همه‌ی اعمال صالح شرط اساسی‌شان این است که برای الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ باشند.

شرط دوم: پشیمانی از آنچه گذشته است؛ به‌گونه‌ای که شخص از انجام آن کار ناراحت شود و تأسف بخورد، این نشانه‌ی صحت توبه و شکسته‌دلی در برابر الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ است و نشان می‌دهد واقعاً به سوی او بازگشته است.

شرط سوم: ترک گناه (در همان لحظه)، اگر شخص همچنان مشغول انجام آن گناه باشد و اگر گناه مربوط به حقوق بندگان باشد، باید آن حق را به صاحبش بازگرداند؛ مانند دزدی یا فریب در معامله و مانند آن، تا وقتی این حق را ادا نکند، توبه‌اش صحیح نیست.

همچنین اگر کسی را با غیبت مورد ظلم قرار داده باشد، باید از او حلالیت بطلبد؛ مگر اینکه آن فرد نداند که از او غیبت شده، در این صورت، برخی از علما گفته‌اند که لازم نیست حلالیت بطلبد، بلکه باید در همان مکان‌هایی که غیبت کرده، با صفات خوبی که دارد، از او به خوبی یاد کند و برایش استغفار نماید، و این او را از حلالیت گرفتن از او کفایت می‌کند.

اگر توبه مربوط به حقوق الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ باشد، مثلاً پرداخت زکات یا کفاره باشد، توبه از آن، این است که آن واجب را فوراً انجام دهد.

شرط چهارم: تصمیم جدی داشته باشد که در آینده به آن گناه بازنگردد ولی اگر کسی توبه کند، اما در دل خود قصد داشته باشد که اگر فرصت پیدا کرد، دوباره به آن گناه بازگردد، توبه‌اش صحیح نیست؛ زیرا این بازگشت واقعی به سوی الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ به شمار نمی‌آید.

شرط پنجم: توبه باید در زمان قبول آن انجام شود و اگر توبه در زمانی انجام شود که دیگر پذیرفته نمی‌شود، فایده‌ای ندارد و زمان‌هایی که توبه در آن پذیرفته نمی‌شود، دو نوع است:

زمان عام: طلوع خورشید از مغرب، وقتی خورشید از مغرب طلوع کند، دیگر توبه‌ی هیچ کس پذیرفته نمی‌شود زیرا الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ فرموده است: { هَلۡ یَنظُرُونَ إِلَّاۤ أَن تَأۡتِیَهُمُ ٱلۡمَلَـٰۤىِٕكَةُ أَوۡ یَأۡتِیَ رَبُّكَ أَوۡ یَأۡتِیَ بَعۡضُ ءَایَـٰتِ رَبِّكَۗ یَوۡمَ یَأۡتِی بَعۡضُ ءَایَـٰتِ رَبِّكَ لَا یَنفَعُ نَفۡسًا إِیمَـٰنُهَا لَمۡ تَكُنۡ ءَامَنَتۡ مِن قَبۡلُ أَوۡ كَسَبَتۡ فِیۤ إِیمَـٰنِهَا خَیۡرا} [سوره اﻷنعام: ۱۵۸]: (آیا [کافران] انتظاری جز این دارند که فرشتگان [مرگ] نزد‌شان بیایند یا پروردگارت [خود برای داوری] بیاید یا برخی از نشانه‌های پروردگارت [در مورد قیامت] فرارسد؟ روزی ‌که برخی از نشانه‌های پروردگارت آشکار گردد، ایمان آوردن کسی که پیشتر ایمان نیاورده یا با ایمانش خیری حاصل نکرده است، سودی به حالش ندارد) و مراد از «برخی نشانه‌ها» در این آیه، طلوع خورشید از مغرب است که بعد از آن توبه‌ای نیست.

زمان خاص: هنگامی که مرگ فرا رسد، پس اگر کسی در لحظه‌ی مرگش توبه کند، توبه‌اش پذیرفته نمی‌شود زیرا الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ فرموده است: {وَلَیۡسَتِ ٱلتَّوۡبَةُ لِلَّذِینَ یَعۡمَلُونَ ٱلسَّیِّـَٔاتِ حَتَّىٰۤ إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ ٱلۡمَوۡتُ قَالَ إِنِّی تُبۡتُ ٱلۡـَٔـٰنَ وَلَا ٱلَّذِینَ یَمُوتُونَ وَهُمۡ كُفَّارٌۚ أُو۟لَـٰۤىِٕكَ أَعۡتَدۡنَا لَهُمۡ عَذَابًا أَلِیما} [سوره النساء: ۱۸]: (و برای کسانی که [تا پایان عمر همواره] مرتکب کارهای ناشایست می‌شوند و هنگامی که مرگ یکی از آنان فرامی‌رسد می‌گوید: «اکنون توبه کردم» [هیچ] توبه [و بخششی در کار] نیست و نه برای کسانی‌ که در حال کفر می‌میرند، اینان هستند که برایشان عذاب دردناکی مهیّا ساخته‌ایم) پس اگر کسی توبه را تا دیدن مرگ و رسیدن جان به گلوگاه به تأخیر بیندازد، توبه‌اش دیگر پذیرفته نمی‌شود.

بنابراین، اگر این پنج شرط تحقق یابد، توبه نصوح خواهد بود و الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ اگر آن را بپذیرد، تمام گناهانی که از آن توبه  کرده را خواهد بخشید.

در میان علما اختلافی وجود دارد که آیا توبه از یک گناه با وجود اصرار بر گناه دیگر صحیح است یا نه؟

برخی گفته‌اند: توبه از یک گناه وقتی که شخص بر گناهی دیگر اصرار دارد، پذیرفته نیست؛ مثلاً کسی از  مصرف دخانیات توبه کند، اما همچنان بر تراشیدن ریش خود اصرار داشته باشد، در این صورت توبه‌اش از مصرف دخانیات پذیرفته نمی‌شود چون همچنان به معصیتی دیگر مصرّ است.

اما برخی دیگر از علما گفته‌اند: توبه از یک گناه، حتی اگر شخص بر گناهی دیگر اصرار داشته باشد، صحیح است و این دیدگاه راجح‌ است با این حال، چنین شخصی مستحق وصف مطلق  توبه‌کننده نیست، و شامل توبه‌کنندگانی که مطلقا توبه کردند نمی‌شود و همچنین مستحق مدح و تحسینی که توبه‌کننگان مورد آن قرار می‌گیرند نیست بلکه تنها در حد توبه‌اش از همان گناه خاص، مورد تحسین قرار می‌گیرد.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: لقد كنت في شبابي أعمل أعمالا لا يرضاها الله، والآن أنا تُبتُ، فماذا أفعل لأكسب رضا الله؟ وما هي شروط التوبة الخالصة؟ أفيدوني بارك الله فيكم.

فأجاب – رحمه الله تعالى-: ما دمت ذكرت أنك تُبتَ من هذه الأعمال التي كنت تعملها في حال صِغَرِك، وهي لا تُرضي الله ورسوله فأبشر، فإن التوبة تجب ما قبلها، قال الله تعالى ﴿ قُلۡ یَـٰعِبَادِیَ ٱلَّذِینَ أَسۡرَفُوا۟ عَلَىٰۤ أَنفُسِهِمۡ لَا تَقۡنَطُوا۟ مِن رَّحۡمَةِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ یَغۡفِرُ ٱلذُّنُوبَ جَمِیعًاۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِیمُ [الزمر: ٥٣].

والتوبة النصوح هي التي جمعت شروطا خمسة.

الشرط الأول: أن تكون خالصة لله، بألا يحمل الإنسان عليها رياء، ولا سمعة، ولا مداراة لأحد، ولا مُداهنة في دين الله ، وإنما يتوب إلى الله -تعالى- وحده خالصا مِن قَلْبِه، فإن فُقد هذا الشرط لم تُقبل التوبة، لأن جميع الأعمال الصالحة من شروطها الأساسية أن تكون خالصة لله -سبحانه وتعالى-.

الشرط الثاني: أن يندم على ما مضى من فعله، بحيث يتأسف، ويحزن لما حصل منه، لأن هذا دليل على صحة توبته، وانكسار قلبه أمام الله -عز وجل- وأنه حقيقة- راجع إلى الله.

الشرط الثالث: أن يُقلع عن ذنبه إن كان مُتَلَبِّسًا به، فإذا كانت توبته من حَقِّ آدمي، فلا بد أن يؤدي هذا الحق إلى صاحبه، كما لو كان قد ظلم أحدًا من الناس بأخذ ماله بسرقة، أو غش، أو غير ذلك، فإنه لا تَصِحُ التوبة حتى يؤدي ذلك الحق إلى صاحبه. وكذلك لو كان قد ظلمه بغيبة، وتكلم في عرضه أمام الناس، فإنها لا تصح توبته حتى يستحله من تلك الغيبة، إلا أنه إذا كان لم يعلم أنه قد اغتابه، فإن من أهل العلم من يقول في هذه الحال لا يحتاج إلى أن يَسْتَحِلَّه، بل يُثني عليه في الأماكن التي كان يغتابه فيها بما هو موصوف به من صفات المدح، ويستغفر الله له، ويغني ذلك عن استحلاله. وإذا كانت التوبة من حقٌّ مِن حُقوق الله، مثل: أن يكون عليه واجب الله -تعالى- كزكاة، أو كفارة، فإن التوبة من ذلك أن يبادر بفعل هذا الشيء الذي وجب عليه الله.

الشرط الرابع: أن يَعْزِم على ألا يعود في المستقبل، فإن تاب، ولكن من نيَّته أنه إذا حصلت له الفرصة عاد إلى الذنب، فإن التوبة هنا ليست بصحيحة، لأنها ليست رُجوعًا حقًا إلى الله -سبحانه وتعالى-.

الشرط الخامس: أن تكون التوبة في أوانها، أي في الوقت الذي تُقبل فيه، فإن لم تكن في أوانها، فإنها لا تُقبل، والوقت الذي تنقطع فيه التوبة، ولا تُقبل، نوعان: وقت عام، ووقت خاص، فالوقت العام هو طلوع الشمس من مغربها، فإن الشمس إذا طلعت من مغربها لم تُقبل توبة تائب، لقول الله – تعالى – ﴿ هَلۡ یَنظُرُونَ إِلَّاۤ أَن تَأۡتِیَهُمُ ٱلۡمَلَـٰۤىِٕكَةُ أَوۡ یَأۡتِیَ رَبُّكَ أَوۡ یَأۡتِیَ بَعۡضُ ءَایَـٰتِ رَبِّكَۗ یَوۡمَ یَأۡتِی بَعۡضُ ءَایَـٰتِ رَبِّكَ لَا یَنفَعُ نَفۡسًا إِیمَـٰنُهَا لَمۡ تَكُنۡ ءَامَنَتۡ مِن قَبۡلُ أَوۡ كَسَبَتۡ فِیۤ إِیمَـٰنِهَا خَیۡرࣰا ﴾ [الأنعام: ١٥٨]. والمراد ببعض الآيات هنا طلوع الشمس من مغربها، فإنه لا توبة بعده. وأما الخاص، فهو حضور الأجل، فمن حَضَر أجله، فإن توبته لا تُقبل، لقول الله -تعالى- ﴿ وَلَیۡسَتِ ٱلتَّوۡبَةُ لِلَّذِینَ یَعۡمَلُونَ ٱلسَّیِّـَٔاتِ حَتَّىٰۤ إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ ٱلۡمَوۡتُ قَالَ إِنِّی تُبۡتُ ٱلۡـَٔـٰنَ وَلَا ٱلَّذِینَ یَمُوتُونَ وَهُمۡ كُفَّارٌۚ أُو۟لَـٰۤىِٕكَ أَعۡتَدۡنَا لَهُمۡ عَذَابًا أَلِیمࣰا ﴾ [النساء: ۱۸]، فمن لم يتب إلا بعد معاينة الموت، وغرغرته بروحه، فإنها لا تقبل توبته.

فإذا تحققت هذه الشروط الخمسة صارت التوبة نَصُوحًا مقبولة، وإذا قبلها الله -عز وجل- فإنها تَعُمُّ كل ذَنْب تاب منه.

واختلف أهل العلم -رحمهم الله – هل تصح التوبة من ذنب مع الإصرار على غيره؟ فقال بعضهم: إن التوبة لا تصح من ذنب مع الإصرار على غيره، مثل أن يتوب الإنسان مِن شُرب الدخان – مثلا – لكنه مُصِرٌ على حلق لحيته، فقال بعض أهل العلم: إن توبته من شُرب الدخان لا تُقبل، لأنه مصر على معصية الله في حلق لحيته.

وقال بعض أهل العلم: إنها تصح التوبة من ذنب مع الإصرار على غيره. وهذا القول هو الراجح ، ولكن من تاب من ذنب مع الإصرار على غيره، لا يستحق الوصف المطلق للتائب، فلا يدخل في التوابين توبة مطلقة، ولا يستحق المدح الذي يُمْدَح به التوابون، وإنما يُمدَح مَدحًا خاصا مُقيدًا بتوبته من هذا الذنب المعيَّن.

مطالب مرتبط:

(۶۲۷۳) حکم شرعی در قبال غیبت و عذرخواهی بی‌پذیرش

واجب است که انسان وقتی از ظلمی که به برادر خود کرده است توبه می‌کند، باید در این دنیا حق آن را ادا کند، پیش از اینکه در روز قیامت از اعمال صالحه‌اش گرفته شود...

ادامه مطلب …

(۶۲۸۹) حکم اموال مسروقه در دوران جاهلیت و تکلیف مالی توبه‌کنندگان نسبت به صاحبان آن

بر شما واجب است، مادامی‌که صاحبان این گاوها و گوسفندها را می‌شناسید، که حقوق آن‌ها را برگردانید و اگر چنین نکنید، این ستم‌ها را روز قیامت از اعمال شما خواهند گرفت و در نتیجه شما مفلس خواهید شد...

ادامه مطلب …

(۶۲۶۲) حکم تکرار گناه پس از توبه و ادای کفاره

اگر انسان مرتکب گناهی شود و سپس توبه‌ای نصوح کند که دارای پنج شرط باشد، الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ توبه‌اش را می‌پذیرد. این پنج شرط عبارت‌اند از:...

ادامه مطلب …

(۶۲۷۷) توبه از خیانت در امانت مالی و راه جبران آن

توبه در حق مردم تنها با بازگرداندن حق یا حلالیت گرفتن کامل می‌شود، صحیح است..

ادامه مطلب …

(۶۲۶۹) آیا صحیح است که هر کس بگوید: «أستغفر الله»، گناهانش آمرزیده می‌شود؟

اگر انسان با نیت خالص، و صدق در طلب آمرزش، و با تحقق شروط توبه، بگوید: «أستغفر الله»، الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ توبه‌اش را می‌پذیرد...

ادامه مطلب …

(۶۲۴۳) چگونه گذشته را با اعمال صالح جبران کنیم؟

هنگامی که انسان با توبه‌ای خالصانه به سوی الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ بازگردد، الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ توبه‌اش را می‌پذیرد و از گناهانش، هرچند بزرگ باشند، در می‌گذرد...

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه