شنبه 19 ربیع‌الثانی 1447
۱۹ مهر ۱۴۰۴
11 اکتبر 2025

(۶۱۶۰) حکم تأخیر در وفای به نذر و ذبح به جای ولیمه عروسی

(۶۱۶۰) سوال: شخصی سخت بیمار شد؛ لذا نذر نمود اگر الله À او را شفا داد هر سال حیوانی ذبح کند سپس الله À او را شفا داد و چندین سال به نذر خود وفا کرد سپس پارسال ذبح را به خاطر خوشحالی یکی از فرزندانش به تأخیر انداخت و آن را در روز خوشحالی ذبح نمود. سؤال: حکم این نذر چیست؟ حکم تأخیر ذبح از وقت آن به مدت یک ماه برای ازدواج یکی از فرزندان چیست؟ آیا ذبح در روز شادی فایده دارد؟ آیا به جای ولیمه (غذای عروسی) حساب می‌‌شود؟ آیا ذبح برای نذر کفایت می‌‌کند؟ لطفا فتوا دهید.

جواب:

در ابتدا به این سؤال کننده و به کسانی که به صحبت ما گوش می‌‌دهند می‌‌گویم: نذر مکروه بوده؛ لذا برای انسان مکروه است چیزی را نذر کند و تفاوتی ندارد آن نذر معلق به چیز دیگری باشد یا نباشد و دلیل آن این بوده که رسول الله ﷺ از نذر نهی نموده و می‌‌فرماید: «إنه لا یأتي بخير»[۱]: (خیری را نمی‌‌آورد) بنابراین نذر خیری را نمی‌‌آورد و سبب شفای بیماری همچنین سبب وجود شخص غایب و … نمی‌‌شود بلکه همان‌‌طور که رسول الله ﷺ می‌‌فرماید: «إنه لا یأتي بخير، وإنما يستخرج به من البخيل»[۲]: (خیری را نمی‌‌آورد و از جانب شخص بخیل صورت می‌‌گیرد) نذر کننده خود را ملزم به چیزی می‌‌کند که نه به آن نیازی دارد و الله À او از آن در عافیت قرار داده است؛ لذا این شخص مسکین می‌‌آید و خود را به چیزی ملزم می‌‌کند که چه بسا امروز توانایی آن را داشته باشد اما فردا توانایی آن را نداشته باشد سپس در سختی باقی می‌‌ماند.

نذر کردن بر چیزی چه بسا باعث ‌‌شود در قلب باور نادرستی ایجاد کند و آن این است که نذر سبب حاصل شدن مقصود و دفع بدی می‌‌شود  در حالی که این‌‌گونه نیست. بنابراین این مرد سؤال کننده و دیگر شنوندگان را نصیحت می‌‌کنم که نذر نکنند و می‌‌گویم: هرگاه بیمار شدید از الله À طلب شفا نموده و آنچه شریعت به آن امر کرده از جمله دعاها و داروهای مباح را به کار گیرید و نذر را سببی برای این کار قرار ندهید همچنین هرگاه چیزی از شما گم شد از الله À بخواهید آن را برای شما برگرداند بدون اینکه نذر کنید.

جواب سؤال: سؤال کننده بیان نکرد آیا نذر نموده این حیوان را به عنوان قربانی ذبح کند یا اینکه فقط برای خوردن ذبح کند. در صورتی که اولی باشد یعنی به نیت قربانی در عید قربان، نذر او عبادت بوده و واجب است در وقت مشخص به آن وفا کند و قضای آن بر او لازم است. اما اگر نذر فقط برای خوردن آن بوده، نذرِ مباح است. می‌‌تواند در هر وقتی که بخواهد در صورتی که به وقت مشخصی مقید نکرده آن را انجام دهد و اگر خواست آن را انجام ندهد اما در این حالت کفاره‌‌ی قسم پرداخت کند و کفاره‌‌ی قسم عبارت است از غذا دادن یا لباس پوشاندن به ده مسکین یا آزاد کردن برده و در انتخاب هر یک از این‌‌ها اختیار دارد.

کیفیت غذا دادن به این صورت است که یا ده مسکین را برای نهار یا شام جمع می‌‌کند یا اینکه غذا را بین آنها تقسیم نموده که هر صاع به چهار نفر تعلق می‌‌گیرد و خوب است که همراه آن چیزی برای درست کردن خورشت قرار دهد و لباس عبارت است از پیراهن، دستمال و کلاه بر حسب آنچه در عرف لباس کامل نامیده می‌‌شود. آزاد کردن برده مشهور است و در صورتی که نیافت یعنی پولی نداشت که به وسیله‌‌ی آن غذا یا لباس را تهیه کند یا اینکه برده را آزاد کند یا اینکه پول داشت اما فقیر و برده‌‌ای وجود نداشت؛ سه روز روزه می‌‌گیرد و روزه درحالی که توانایی غذا دادن یا لباس پوشاندن دارد، کفایت نمی‌‌کند، زیرا الله À سه مورد اولی را ذکر نمود سپس فرمود:  {فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ ۚ}[المائدة: ۸۹]: (پس اگر کسی (هیچ یک از اینها) نیابد سه روز روزه بگیرد).

شیخ بزرگوار! مسئله‌‌ی دیگری در این سؤال وجود دارد که می‌‌گوید: اگر بخواهد از نذر خود رها شود، چه کاری انجام دهد تا اینکه گناهکار نشود؟

جواب: این قسمت در آنچه ذکر نمودیم وارد می‌‌شود. یعنی اگر نذر او برای قربانی بوده نمی‌‌تواند از آن رها شود، زیرا عبادت است و رسول الله ﷺ می‌‌فرماید: «من نذر أن یطیع الله فلیطعه»[۳]: (كسي که نذر نمود از الله اطاعت کند، از الله اطاعت کند) اما اگر فقط به خاطر خوردن بوده می‌‌تواند کفاره‌‌ی قسم دهد و نذر خود را منحل کند.


[۱] تخریج آن گذشت.

[۲] تخریج آن گذشت.

[۳] تخریج آن گذشت.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: مرض أحد الناس مرضًا شديدًا، فنذر نذرًا إن شفاه الله أن يذبح كل عام ذبيحة، وبالفعل شفاه الله ونفذ النذر عدة أعوام، ثم جاء في العام الماضي وأخر الذبيحة لفرح أحد أولاده، فذبحها يوم الفرح، والسؤال: ما حكم هذا النذر؟ وأيضًا أسأل وأقول كذلك: ما حكم تأخير الذبيحة عن موعدها شهرًا حتى زواج أحد الأولاد؟ وهل تنفع الذبيحة في الفرح؟ وهل تعتبر قائمة مقام الوليمة؟ وهل تُجزئ الذبيحة عن النذر؟ أفتونا مأجورين.

فأجاب رحمه الله تعالى: أولا أقول لهذا السائل ولغيره ممن يستمع إلى كلامنا: إن النذر مكروه، فيكره للإنسان أن يَنْذر شيئًا سواء كان معلقا بشيء آخر أم غير معلق، ودليل ذلك أن النبي – صلى الله عليه وعلى آله وسلم- نهى عن النذر وقال: «إنه لا يَأْتِي بِخَيْرِ»، فليس النذر هو الذي يأتي بالخير، وليس النذر هو السبب في شفاء المريض، وليس النذر هو السبب لوجود الغائب وما أشبه ذلك، بل هو كما قال النبي صلى الله عليه وعلى آله وسلم: «إِنَّهُ لا يَأْتِي بِخَيْرٍ، وإِنما يُسْتَخْرَجُ بِهِ مِنَ الْبَخِيلِ»، ثم إن الناذر يُلْزِمُ نفسه شيئًا هو في غنى عنه قد أحله الله منه، فيأتي المسكين ويُلزم نفسه بشيء ربما يكون اليوم يستطيعه وغدا لا يستطيعه، ويبقى في حرج.

ثم إن النذر على الشيء قد يوجد في القلب عقيدة غير صحيحة، وهي أن النذر يكون سببًا لحصول المقصود ودفع المكروه، وليس كذلك، فأنصح هذا الرجل السائل، وكذلك غيره ممن يستمع إلى كلامنا هذا، أنصحهم بعدم النذر وأقول: إذا كنتم مرضى فاسألوا الله الشفاء، واستعملوا ما أمر به الشرع من الأدعية والأدوية المباحة، ولا تتخذوا النذر سببًا لذلك، وإذا ضاع لكم شيء فاسألوا الله -سبحانه وتعالى- أن يرده لكم بدون النذر.

أما ثانيا، وهو ما يتعلق بجواب هذا السؤال: فإن السائل لم يُفصح هل أنه نذر أن يذبح هذه الذبيحة أضحِيَّة أو مجرد ذبيحة للأكل، فإن كان الأول أي نذر أن يذبح ذبيحةً أُضْحِيَّة في عيد الأضحى فإنه النذر يكون حينئذ عبادة يجب عليه أن يفي به في وقته، ولا يجوز له تأخيره عنه، فإن أخره فإن عليه كَفَّارة يمين لتأخيره النذر عن وقته، ويَلْزَمُه القضاء، وأما إذا كان النذر لمجرد التمتع بأكله فهو نذر مباح؛ إن شاء أنفذه في أي وقت كان، إذا لم يقيده بوقت معين، وإن شاء لم ينفذه، ولكن يكفر في هذه الحال كَفَّارة يمين، وكَفَّارة اليمين هي إطعام عشرة مساكين أو كسوتهم أو عتق رقبة، وهو في هذا مخير.

والإطعام إما أن يجمع المساكين على غداء أو عشاء، وإما أن يفرق عليهم طعاما يكون الصاع لأربعة أنفس، ويَحْسُنُ أن يَجْعَلَ معه شيئًا مما يحسنه من إدام، والكسوة ثوب وغُترة وطاقية حسب العزف مما يُسمى كسوة، وعتق الرقبة معروف، فإن لم يجد يعني لم يجد دراهم يحصل بها على الطعام والكسوة والعتق، أو وجد ولكن لم يجد فقراء ولا رقبة؛ فإنه يصوم ثلاثة أيام متتابعة، ولا يُجْزِئُ الصيام مع القدرة على الإطعام والكسوة؛ لأن الله تعالى ذكر الثلاثة جميعًا ثم قال: ﴿فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَثَةِ أَيَّامٍ﴾ [البقرة: ١٩٦].

فضيلة الشيخ: بارك الله فيكم له نقطة أخيرة في هذا السؤال يقول: لو أراد أن ينسَلخَ عن نذره هذا فماذا عليه أن يفعل حتى لا يأثم؟

فأجاب رحمه الله تعالى: هذه فقرة تدخل فيما ذكرنا آنفا، وهو أنه إذا كان نذر هذه الذبيحة أُضْحِيَّة فإنه لا يمكن أن ينسلخ عنها؛ لأنها عبادة، وقد قال النبي -صلى الله عليه وعلى آله وسلَّمَ-: «مَن نَذَرَ أَنْ يُطِيعَ اللَّهَ فَلْيُطِعْهُ» أما إذا كانت لمجرد التمتع بالأكل فله أن يكفر كفَّارة يمين وينحل بذلك نذره.

مطالب مرتبط:

(۶۱۵۳) نذر نمودم مدت بسیار طولانی را روزه بگیرم؛ چه کاری انجام دهم؟

باید کیفیت نذر را بدانیم؛ آیا نذر عبادت است یا نذر قسم که نزد علما نذری است که شخص در آن خود را به کاری واردار نموده یا از کاری نهی می‌‌کند. اما نذر عبادت مانند اینکه انسان بگوید: به خاطر الله À نذر می‌‌کنم که ده روز از روی عبادت الله À روزه بگیرم....

ادامه مطلب …

(۶۱۶۷) حکم وفای نذر با حیوان صدقه داده‌شده

کافی است نذر خود را از این گوسفندانی که آمده پرداخت کنی اما خوردن از آن بستگی به نیتت دارد. اگر نذر کننده نذر نموده در صورتی که الله À بیمار او را شفا دهد این گوسفند را به قصد نزدیکی جستن به الله À ذبح کند؛ در این صورت عبادت است، لذا باید همه‌‌ی آن را به فقرا صدقه دهد...

ادامه مطلب …

(۶۱۴۴) حکم نذر روزه‌ی دوشنبه و پنجشنبه و عدم توانایی بر ادامه‌ی آن

دوست دارم برادران مسلمانم را یادآوری کنم به اینکه نذر مکروه است بلکه برخی از اهل علم آن را حرام می‌‌دانند، زیرا رسول الله ﷺ از آن نهی نموده ....

ادامه مطلب …

(۶۱۶۹) حکم نذر وابسته به افزایش محصول مزرعه

اگر قصد او از ذبح حیوان ابراز خوشحالی به خاطر رشد بیشتر مزرعه بوده اشکالی ندارد اما اگر قصد او چالش بوده و اینکه امکان ندارد رشد  محصول بیشتر شود؛ این قصد وجهی ندارد و به آن وفا نکند......

ادامه مطلب …

(۶۱۴۰) حکم نذر روزه برای خود و فرزند و التزام به آن

خود به وفا نمودن به آن ملزم است ولی فرزنذش ملزم به وفای نذر نیست، زیرا انسان با نذر دیگری ملزم نمی‌‌شود و بر فرزند در صورتی که روزه نگیرد گناهی نیست....

ادامه مطلب …

(۶۱۳۶) حکم ساقط شدن نذر به علت بالا رفتن سن

اگر به خاطر بالا رفتن سن ناتوان شد همان‌‌طور که سؤال کرده آنچه آشکار بوده این است که بر او مانند شخصی که از روزه گرفتن در ماه رمضان ناتوان بوده واجب است به این معنا که در مقابل هر روز مسکینی را غذا می‌‌دهد....

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه