چهارشنبه 23 ذیقعده 1446
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴
21 می 2025

(۶۱۲۷) حکم کفاره در صورت نقض پیمان یا نذر

(۱۶۲۷) سوال: هرگاه انسان قسم یاد نمود و گفت: با الله À پیمان می‌‌بندم که فلان کار انجام دهم یا اینکه به خاطر الله À نذر می‌‌کنم که فلان کار انجام دهم. سپس قسم گیر شد و به این پیمان وفا نکرد؛ آیا کفاره دارد؟ کفاره‌‌ی آن چیست؟ لطفا پاسخ دهید جزاکم الله خیرا.

جواب:

قبل از جواب دادن به این سؤال دوست دارم به برادران شنونده‌‌ی خود تذکر دهم به اینکه نذری که انسان خود را به آن ملتزم می‌‌کند مکروه است، زیرا رسول الله ﷺ از آن نهی نموده و می‌‌فرماید: «إنه لا يأتي بخير، وإنما يستخرج به من البخيل»[۱]: (خیری نمی‌‌آورد و بخیل است که نذر می‌‌کند) حتی برخی از اهل علم می‌‌گویند: نذر حرام است زیرا انسان خود را به آنچه ملزم نیست ملزم می‌‌کند، لذا بر وی سخت می‌‌شود و چه بسا وفا نمودن به آن را به تأخیر بیندازد و خود را در عذاب  بزرگی که الله À آن را ذکر می‌‌کند می‌‌اندازد: {وَمِنْهُم مَّنْ عَاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتَانَا مِن فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ * فَلَمَّا آتَاهُم مِّن فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَتَوَلَّوا وَّهُم مُّعْرِضُونَ * فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِي قُلُوبِهِمْ إِلَىٰ يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُوا اللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ}[التوبة: ۷۵-۷۶]: (بعضی از آنها با الله (عهد و) پیمان بستند که: اگر (الله) از فضل خود (نصیبی) به ما دهد قطعاً صدقه (وزکات) خواهیم داد و از نیکوکاران خواهیم بود *  پس چون (الله) از فضل خود به آنها (نصیبی) بخشید، به آن بخل ورزیده واعراض کنان روی گرداندند (وسر پیچی کردند) *  پس (این عمل) نفاق را تا روزی که او (الله) را ملاقات کنند در دل‌‌هایشان بر قرار ساخت و این به (سبب) آنچه که با الله وعده کرده بودند؛ خلاف نمودند (وعهد شکنی کردند) وبه (سبب) آنکه دروغ می‌گفتند) همچنین الله À به مکروه بودن نذر و اینکه انسان خود را ملزم می‌‌کند اشاره می‌‌کند و می‌‌فرماید: {وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِنْ أَمَرْتَهُمْ لَيَخْرُجُنَّ ۖ قُل لَّا تُقْسِمُوا ۖ طَاعَةٌ مَّعْرُوفَةٌ ۚ}[النور: ۵۳]: ((منافقان) با (نهایت تاکید و) سخت‌‌ترین سوگندهایشان به الله سوگند یاد کردند که اگر به آنها فرمان دهی (برای جهاد) بیرون می‌‌روند؛ بگو: سوگند یاد نکنید طاعت پسندیده (و خالصانه مطلوب) است) سپس همیشه می‌‌شنویم مردمانی نذر معلق به شرط نموده‌‌اند؛ مانند اینکه می‌‌گویند: اگر الله بیمار مرا شفا داد به خاطر الله À نذر می‌‌کنم فلان مقدار روزه بگیرم یا صدقه دهم یا اگر الله À مرا شفا داد یا شبیه آن. سپس آنچه نذر را به آن معلق نموده حاصل شده اما به نذر خود وفا نمی‌‌کند و این همان‌‌طور که به آن اشاره نمودم چیزی نیست جز اینکه انسان خود را در معرض این عقوبت بزرگ یعنی الله À نفاق را در قلبش تا زمانی که او را ملاقات کند قرار می‌‌دهد. اگر انسان مبتلا شد و نذر نمود؛ اگر آن نذر طاعت باشد بر او واجب بوده به آن وفا نموده و جایز نیست آن را رها کند، به دلیل فرموده‌‌ی الله À: «من نذر أن یطیع الله فلیطعه»[۲]: (كسي که نذر نمود از الله اطاعت کند، از الله اطاعت کند) تفاوتی وجود ندارد بین اینکه نذر، عبادتی واجب باشد مانند اینکه بگوید: نذر می‌‌کنم زکات خود را ادا کنم یا اینکه نذر، عبادتی مستحب باشد مانند اینکه بگوید: به خاطر الله نذر می‌‌کنم دو رکعت نماز بخوانم. همچنین تفاوتی وجود ندارد بین اینکه نذر مطلق بدون معلق شدن به چیزی بوده یا اینکه معلق به چیزی باشد. اولی مانند اینکه بگوید: به خاطر الله نذر می‌‌کنم دوشنبه و پنجشنبه روزه بگیرم و دومی اینکه بگوید: اگر الله بیمار مرا شفا داد یا اینکه اگر الله مرا شفا داد به خاطر او نذر می‌‌کنم دوشنبه و پنجشنبه روزه بگیرم. در هر حالت، وفا نمودن به هر نذر طاعتی واجب است و جایز نیست آن را رها کند و کفاره دهد و اگر این کار را انجام داد گناهکار است. اما اگر نذر معصیت باشد وفا نمودن به آن جایز نیست به دلیل فرموده‌‌ی رسول الله ﷺ: «ومن نذر أن یعصي الله فلا يعصه»[۳]: (و کسی که نذر نمود نافرمانی الله بکند، نافرمانی او را نکند) اما بر او کفاره‌‌ی قسم واجب است، به دلیل فرموده‌‌ی رسول الله ﷺ: «کفارة النذر کفارة الیمین»[۴]: (کفاره‌‌ی نذر همان کفاره‌‌ی قسم است) و این عام است. بنابراین هر نذری که به آن وفا نکردی بر تو کفاره‌‌ی قسم واجب است و کفاره‌‌ی قسم را الله À در فرموده‌‌اش بیان نموده است: {فَكَفَّارَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَاكِينَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ ۖ}[المائدة: ۸۹]: (پس کفاره‌‌ی آن غذا دادن ده مسکین  از غذاهای متوسطی که به خانواده‌‌ی خود می‌خورانید یا لباس پوشانید آنها و یا آزاد کردن یک برده است) در این سه مورد اختیار دارد: {فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ ۚ ذَٰلِكَ كَفَّارَةُ أَيْمَانِكُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ ۚ وَاحْفَظُوا أَيْمَانَكُمْ}[المائدة: ۸۹]: (پس اگر کسی (هیچ یک از اینها) نیابد سه روز روزه بگیرد. این کفاره‌‌ی سوگندهای شما هرگاه سوگند یاد کردید (و به آن وفا نکردید) است و سوگندهای خود را حفظ کنید (و نشکنید)).

بنابر این قاعده، بر سؤال کننده که گفت: به خاطر الله À نذر می‌‌کنم که فلان کار و فلان کار انجام دهم ولی انجام ندارد، واجب است کفاره‌‌ی قسم دهد، لذا ده مسکین غذا یا لباس می‌‌دهد یا اینکه برده آزاد می‌‌کند و غذا دادن دو کیفیت دارد:

کیفیت اول: اینکه غذایی را درست نموده -نهار یا شام- و ده مسکین را به آن دعوت کند تا از آن بخورند.

دوم: اینکه بین آن‌‌ها غذا مانند برنج توزیع کند و خوب است که همراه آن گوشت برای خورشت قرار دهد و مقدار واجب برنج اگر می‌‌خواهد آن را بدون پختن توزیع کند یک چهارم از صاع رسول الله ﷺ است که به نسبت صاع امروزی یک پنجم می‌‌شود و اگر انسان بین ده نفر ده کیلو  یعنی برای هر نفر یک کیلو توزیع کند؛ واجب و بیش از آن را ادا نموده است. الله اعلم.


[۱] تخریج آن گذشت.

[۲] تخریج آن گذشت.

[۳] تخریج آن گذشت.

[۴] مسلم: کتاب النذر، باب من نذر أن یمشی إلی الکعبة، شماره­ی (۱۶۵۴).

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: إذا حلف الإنسان قائلا: علي عهد الله أن أفعل كذا، أو عليّ نذر الله أن أفعل كذا، ثم حَنِثَ ولم يف بهذا العهد، هل عليه كَفَّارة؟ وما هي؟ أفيدونا جزاكم الله خيرا.

فأجاب – رحمه الله تعالى-: قبل الإجابة على هذا السؤال أود أن أنبه إخوتنا المستمعين إلى أن النذر الذي يلتزم به الإنسان مكروه؛ لأن النبي صلى الله عليه وسلم نهى عنه، وقال: «إِنَّهُ لا يَأْتِي بِخَيْرٍ، وإنما يُسْتَخْرَجُ بِهِ مِنَ الْبَخِيلِ» ، حتى إن من أهل العلم من قال: إن النذر مُحرَّم؛ لأن الإنسان يُلْزِمُ نفسه بما لا يَلْزَمه فيشق على نفسه، وربما يتأخر عن إيفائه، فيعرض نفسه للعقاب العظيم الذي ذكره الله تعالى في قوله: ﴿وَمِنْهُم مَنْ عَهَدَ اللَّهَ لَبِنْ ءَاتَنَا مِن فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الصَّلِحِينَ * فَلَمَّا ءاتَهُم مِّن فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ، وَتَوَلَّوا وَهُم معْرِضُونَ * فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقَا فِي قُلُوبِهِمْ إِلَى يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُوا اللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ ﴾ [التوبة: ۷۵-۷۷]، وقد أشار الله -عز وجل- إلى كراهة النذر وإلزام الإنسان نفسه فقال تعالى: ﴿وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَنِهِمْ لَبِن أمريهُمْ لَيَخْرُجُنُّ قُل لَّا نُقْسِمُواطَاعَةٌ مَعْرُوفَةٌ﴾ [النور: ٥٣]. ثم إننا نسمع دائما عن أناس نذروا نذورًا معلقة على شرط من الشروط، كأن يقول: إن شفى الله مريضي فلله على نذر أن أصوم كذا أو أن أتصدق بكذا، أو إن شفاني الله، أو ما أشبه ذلك، ثم يحصل له ما علق النذر عليه ولا يفي به، وهذا كما أشرت إليه أنفا تعريض من الإنسان لنفسه أن يقع في هذه العقوبة العظيمة؛ أن يعقبه الله نفاقا في قلبه إلى يوم يلقاه، وإذا ابتلي الإنسان فنذر فإن كان النذر نذر طاعة فإنه يجب عليه الوفاء به، ولا يحل له أن يدعه؛ لقول النبي صلى الله عليه وسلم: «مَنْ نَذَرَ أَنْ يُطِيعَ اللَّهَ فَلْيُطِعْهُ»، ولا فرق بين أن يكون النذر طاعة واجبة، كأن يقول الإنسان مثلا: لله على نذر أن أؤدي زكاتي، أو نذر طاعة مستحبة، كأن يقول: الله علي نذر أن أصلي ركعتين، ولا فرق بين أن يكون هذا النذر مطلقا غير معلق بشيء أو يكون معلقا بشيء، فالأول كأن يقول الله علي نذر أن أصوم الاثنين والخميس، والثاني أن يقول: إن شفى الله مريضي أو إن شفاني الله فلله علي نذر أن أصوم الاثنين والخميس، وعلى كل حال كل نذر طاعة فإنه يجب الوفاء به، ولا يحل له أن يدعه ويكفر، ولو فعل كان آثما، أما إذا كان النذر غير الطاعة فإن كان نذر معصية فإنه لا يجوز الوفاء به؛ لقول النبي صلى الله عليه وسلم: «مَنْ نَذَرَ أَنْ يَعْصِيَ الله فلا يَعْصِهِ»، ولكنه يجب عليه كَفَّارة يمين؛ لقول النبي صلى الله عليه وسلم: كَفَّارَةُ النَّذْرِ كَفَّارَةُ اليَمِينِ». وهذا عام؛ فكل نذر لا تفي به فإن عليك فيه كَفَّارة يمين، وكَفَّارة اليمين بينها الله تعالى في قوله: ﴿فَكَفَّرَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَكِينَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ﴾ [المائدة: ٨٩] وهذه الثلاثة على التخيير ﴿فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَثَةِ أَيَّامٍ ذَلِكَ كَفَرَةُ أَيْمَنِكُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ وَاحْفَظُوا أَيْمَنَكُمْ﴾ [المائدة: ٨٩].

وبناءً على هذه القاعدة يَلْزَمُ على السائل الذي قال: الله على نذر أن أفعل كذا وكذا، ولم يفعله أن يكفر كَفَّارة يمين، فيطعم عشرة مساكين أو يكسوهم، أو يُعتق رقبة، والإطعام له كيفيتان:

الكيفية الأولى: أن  يصنع مساكين فيأكلوه طعامًا غداء أو عشاء ويدعو إليه عشرة.

والثانية: أن يفرق عليهم طعامًا كالأرز مثلا، ويحسن أن يجعل معه لحما يؤدمه، ومقدار الواجب من الأرز إذا أراد أن يفرقه بدون طبخ مقدار ربع صاع من صاع النبي صلى الله عليه وعلى آله وسلم، وهو خمس صاع بصاعنا الموجود حاليا، ولو أخرج إنسان للعشرة عشرة كيلوات لكل واحد كيلو، لكان أدى الواجب وزيادة، والله أعلم.

مطالب مرتبط:

(۶۱۶۵) حکم نذر برای ذبح حیوان به ازای هر فرزند

اگر این نذر او بنا بر این گمان بوده یعنی عقیقه واجب است؛ وفای به این نذر برای او لازم نیست، زیرا بنابر اصلی است که ثابت نیست، لذا مادامی که این‌‌گونه باشد آنچه بر چیزی که ثابت نیست بنا شود آن چیز ثابت نمی‌‌شود.....

ادامه مطلب …

(۶۱۱۱) نذر چیست؟

نذر این است که انسان برای پروردگارش خود را ملتزم به عبادت یا ... نماید و معاهده نامیده می‌‌شود....

ادامه مطلب …

(۶۱۱۴) حکم نذرهای فراموش‌شده

اینکه به خاطر الله برای حصول مقصود خود نذر کردی اشتباه بزرگی است، زیرا رسول الله ﷺ از نذر نهی نموده ....

ادامه مطلب …

(۶۱۵۰) حکم تأخیر در وفای به نذر روزه و لزوم قضای آن

گفته‌‌اش: از الله خواستم؛ احتمال دارد به این معنا باشد که نذر نموده روز دوشنبه و پنجشنبه را روزه بگیرد و احتمال دارد از الله À خواسته یعنی از او خواسته  بر این کار او را یاری کند. اگر دومی باشد یعنی از الله À خواسته او را بر این کار یاری کند، چیزی بر او او نیست....

ادامه مطلب …

(۶۱۵۳) نذر نمودم مدت بسیار طولانی را روزه بگیرم؛ چه کاری انجام دهم؟

باید کیفیت نذر را بدانیم؛ آیا نذر عبادت است یا نذر قسم که نزد علما نذری است که شخص در آن خود را به کاری واردار نموده یا از کاری نهی می‌‌کند. اما نذر عبادت مانند اینکه انسان بگوید: به خاطر الله À نذر می‌‌کنم که ده روز از روی عبادت الله À روزه بگیرم....

ادامه مطلب …

(۶۱۶۲) حکم نذر ذبح حیوانات و نحوه توزیع آن

در این حالت از نیت او پرسیده می‌‌شود. امکان دارد نیت این مرد از نذر فقط اظهار شادی باشد همان‌‌طور که شادی خود را به نسبت آمدن کسی از سفر اظهار نموده و برای او ذبح می‌‌کند....

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه