جمعه 18 ربیع‌الثانی 1447
۱۸ مهر ۱۴۰۴
10 اکتبر 2025

(۶۱۱۴) حکم نذرهای فراموش‌شده

(۶۱۱۴) سوال: آرزویی دارم که امیدوارم الله À آن را محقق نماید و برای تحقق آن بسیار نذر نمودم و به مساجد اولیای نیکوکار الله À می‌‌روم و آن جا نذر می‌‌کنم. بعد از محقق شدن این آرزو، به نذرهایی که به یاد آوردم وفا نمودم. اما بسیاری از این نذرها را با توجه به گذشت مدت طولانی فراموش کردم. لطفا توضیح داده که آیا این نذرهایی را که فراموش نموده ساقط می‌‌شوند یا اینکه چه کاری انجام دهم؟ جزاکم الله خیرا.

جواب:

در جواب این سؤال مهم می‌‌گوییم:

اول: اینکه به خاطر الله برای حصول مقصود خود نذر کردی اشتباه بزرگی است، زیرا رسول الله ﷺ از نذر نهی نموده و می‌‌فرماید: «إنه لا یأتي بخير»[۱]: (خیری را نمي‌‌آورد) بنابراین نذر چیزی نیست که خیر را برای انسان جلب نموده و شر را از انسان دور کند. هرگاه الله À چیزی را مقدر نماید هیچ چیز نمی‌‌تواند آن را تغییر دهد و چه نذر و چه چیزی دیگر باشد. به همین دلیل در حدیث دیگری آمده که نذر مقدرات را تغییر نمی‌‌دهد[۲]. هر آنچه الله À بخواهد می‌‌شود و آنچه را الله À نخواهد نمی‌‌شود. بنابراین کسی گمان نکند هرگاه چیزی را نذر نمود سپس به مقصود خود رسید به خاطر نذر بوده است، چون نذر مکروه بوده و از آن نهی شده است و مکروه وسیله‌‌ای به سوی الله À نیست و چگونه به سوی الله À متوسل می‌‌شوی با آنچه رسول الله ﷺ از آن نهی نموده است؟! این تضاد است. بلکه انسان فقط با آنچه الله À آن را دوست دارد به سوی الله À متوسل می‌‌شود تا اینکه توسل کننده به آنچه دوست دارد برسد.

دوم: اینکه به مساجد اولیا و نیکوکاران می‌‌رود؛ از این می‌‌فهمم که مساجدی وجود دارد که بر قبور اولیا و نیکوکاران بنا شده است و این مساجدی که بر قبور اولیا و نیکوکاران بنا شده مکان عبادت و نزدیکی جستن به الله À نیست و نماز در آن جا درست نبوده و واجب است تخریب شوند، زیرا رسول الله ﷺ از بنا نمودن بر روی قبر نهی نموده و می‌‌فرماید: «لعنة الله علی الیهود والنصاری، اتخذوا قبور أنبیائهم مساجد»[۳]: (الله یهود و نصارا را لعنت کند زیرا قبور پیامبران خود را مسجد قرار دادند) و بر والیان امر در کشورهایی که در آن مساجد بر قبور بنا شده اگر نصیحت‌‌گر و مخلص برای الله À، رسول الله ﷺ، قرآن و مسلمانان هستند، واجب بوده آن‌‌ها را تخریب کنند. اما اگر مساجد قبل از قبر بنا شده و میت در مسجد دفن شده واجب است قبر نبش شود، زیرا مسجد بر این اساس که قبرستان باشد بنا نشده بلکه برای نماز، ذکر و تلاوت قرآن بنا شده است. بنابراین واجب بوده این قبر نبش شود و میت از آن خارج و در قبرستان همراه سایر مردم دفن شود و قرار گرفتن قبر در مسجد جایز نیست.

اگر کسی بگوید: چگونه این را می‌‌گویی در حالی که قبر رسول الله ﷺ الان در مسجد او است و از هر طرف مسجد به آن احاطه دارد و پیوسته مسلمانان شاهد آن هستند؟

جواب: این امت بر گمراهی اجتماع نمی‌‌کنند و بر قبر رسول الله ﷺ مسجد بنا نشده است و مسجد بر قبر او بنا نشده است. مسجد از قدیم بوده و رسول الله ﷺ هنگام هجرت به مدینه آن را بنا نمود و قبر رسول الله ﷺ در آن جا نبوده بلکه قبر ایشان ﷺ در خانه‌‌اش در حجره‌‌ی عایشه È بوده است. سپس هنگامی که مسلمانان به توسعه‌‌ی مسجد نیاز داشتند آن را توسعه دادند، لذا خانه‌‌های همسران رسول الله ﷺ در آن داخل شد و از جمله‌‌ی خانه‌‌ها، خانه‌‌ی عایشه È بود اما خانه‌‌ای مستقل است و مسلمانان هنگام توسعه‌‌ی مسجد به قصد اینکه قبر را داخل مسجد قرار دهند آن را توسعه ندادند. لذا این حجره‌‌ای در مسجد بوده و قبل از بنای قسمت توسعه‌‌ی مسجد وجود داشته است سپس بر آن اضافه شده و سه دیوار دور آن قرار داده شده بنابراین بنایی مستقل قبل از توسعه بوده است و هنگام توسعه اعتقاد داشتند که این بنایی مستقل از مسجد با دیوارهای خاص خودش است. لذا این‌‌گونه نیست که میت آورده شده و در گوشه‌‌ی مسجد دفن می‌‌شود یا اینکه مسجد بر روی قبر بنا می‌‌شود. در این صورت هیچ دلیلی برای صاحبان مساجدی که بر قبور بنا شده یا اینکه اموات در آن جا دفن شده مطلقا وجود ندارد. این استدلال چیزی جز شبهه‌‌ای توسط اهل هوا و هوس بر مردم ساده لوح برای توجیه موضع خود پیرامون مساجدی که بر قبور بنا شده نیست و چقدر امور متشابه زیاد هستند. بلکه اموری که افراد فریب دهنده آن را برای گمراه ساختن بندگان الله À متشابه قرار می‌‌دهند.

این دو مسئله در پاسخ این سؤال مهم بودند.

سوم: مادامی که تعداد نذرهایی را که نذر نموده را نمی‌‌داند بر او جز نذرهایی را که می‌‌داند واجب نیست، زیرا اصل بر برائت ذمه است. لذا آنچه از نذرها را که می‌‌داند، بر او واجب بوده به آن وفا کند و آنچه نمی‌‌داند بر او واجب نیست، زیرا اصل بر برائت ذمه است مگر اینکه یقین داشته باشد. اما من نهی از نذر را تکرار می‌‌کنم و تفاوتی ندارد مطلق یا معلق به شرط باشد، زیرا رسول الله ﷺ از آن نهی نموده و می‌‌فرماید: «إنه لا یأتي بخير»[۴]: (خیری را در نمی‌‌آورد) کلام رسول الله ﷺ این‌‌گونه بوده که خیری را نمی‌‌آورد، مقدرات را تغییر نمی‌‌دهد[۵]و بلا را برطرف نمی‌‌سازد. بلکه انسان را به چیزی مکلف نموده که به آن ملزم نیست و از آن در عافیت به سر می‌‌‌‌برد. تفاوتی ندارد این نذر معلق به شرط باشد مانند اینکه بگوید: اگر الله بیمارِ مرا شفا داد به خاطر الله À فلان چیز و فلان چیز را نذر می‌‌کنم یا اینکه معلق به شرط نباشد مانند اینکه بگوید: به خاطر الله À نذر می‌‌کنم که مثلا هر ماه ده روز روزه بگیرم، لذا از نذر پرهیز شود. از الله À طلب سلامتی را می‌‌کنیم.


[۱] تخریج آن گذشت.

[۲] تخریج آن گذشت.

[۳] بخاری: کتاب الجنائز، باب ما جاء فی قبر النبی ﷺ وأبی بکر وعمر Ç، شماره­ی (۱۳۲۴) ومسلم: کتاب المساجد ومواضع الصلاة، باب النهی عن بناء المساجد علی القبور، واتخاذ الصور فیها، والنهی عن اتخاذ القبور مساجد، شماره­ی (۵۲۹).

[۴] تخریج آن گذشت.

[۵] تخریج آن گذشت.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

تقول السائلة: كانت لي أمنية أرجو أن تتحقق من الله عز وجل، وقد نذرت لها العديد من النُّذُور لتتحقق، وكنت أذهب إلى مساجد أولياء الله الصالحين وأنذر هناك كذلك، وبعد تحقق هذه الأمنية قمت بالوفاء بما أتذكر من هذه النذور، ولكن كان هناك العديد من النذور نسيتها؛ نظرا لطول المدة على هذه النذور، فأرجو من فضيلتكم توضيح هل تسقط هذه النذور التي نسيتها أم ماذا أفعل؟ جزاكم الله خيرًا.

فأجاب رحمه الله تعالى: نقول في الجواب عن هذا السؤال الهام:

أولا: كونها تَنْذُر الله -عز وجل- ليَحْصُل مقصودها هذا خطأ عظيم؛ لأن النبي صلى الله عليه وسلم نهى عن النذر وقال: «إِنَّهُ لا يَأْتِي بِخَيْرِ»، فليس النذر هو الذي يجلب الخير للإنسان، ولا النذر هو الذي يدفع الشر، إذا قضى الله قضاءً فلا مرد له لا بالنذر ولا غيره ولهذا جاء في حديث آخر أن النذر لا يرد القضاء، فإن ما شاء الله كان وما لم يَشَأْ لم يكن، فلا يظن الظانّ إذا نذر شيئًا وحصل مقصوده أن هذا من أجل النذر؛ لأن النذر مكروه منهي عنه، والمكروه لا يكون وسيلة إلى الله عز وجل وكيف تتوسل إلى الله بما نهى عنه رسول الله! هذا فيه مضادة إنما يتوسل الإنسان إلى الله بما يحبه الله -عز وجل – حتى يحصل للمتوسل ما يحب.

ثانيا: كونها تذهب إلى مساجد الأولياء والصالحين أفهم من هذا أن هناك مساجد مبنية على قبور الأولياء والصالحين، وهذه المساجد التي تبنى على قبور الأولياء والصالحين ليست مكان عبادة ولا قربة والصلاة فيها لا تصح، ويجب أن تهدم؛ لأن النبي صلى الله عليه وسلم النهي عن البناء على القبور، وقال: «لَعْنَةُ الله عَلَى الْيَهُودِ وَالنَّصَارَى اتَّخَذُوا قُبُورَ أَنْبِيَائِهِمْ مَسَاجِدَ». والواجب على ولاة الأمور في البلاد التي فيها مساجد مبنية على القبور أن يهدموها إذا كانوا ناصحين الله ولرسوله ولكتابه وللمسلمين، أما إذا كانت المساجد سابقة على القبور ودفن الميت في المسجد فإن الواجب نَبشُها؛ لأن المسجد لم يبن على أنه مقبرة، بل بني للصلاة والذكر وقراءة القرآن فالواجب نبش هذا القبر وإخراج الميت منه ودفنه مع الناس ولا يجوز إقرار القبر في المسجد.

فإن قال قائل: كيف تقول هذا وقبر النبي صلى الله عليه وسلم في مسجده الآن، والمسجد محیط به من كل جانب، وما زال المسلمون يشاهدون هذا؟

فالجواب: أن هذه الأمة لا تجتمع على ضلالة، وقبر النبي -عليه الصلاة والسلام- لم يُبن عليه المسجد، ولم يدفن الرسول في المسجد، والمسجد لم يُين على قبره المسجد كان قديمًا، بناه الرسول عليه الصلاة والسلام- من حين قدم المدينة مهاجرًا، والنبي صلى الله عليه وسلم لم يقبر فيه وإنما قبر في بيته، في حجرة عائشة رضي الله عنها، ثم لما احتاج المسلمون إلى توسعة المسجد وسعوه فدخلت فيه بيوت أزواج النبي صلى الله عليه وسلم، وكان من جملتها بيت عائشة، لكنه بيت مستقل، لم ينو المسلمون حين وسعوا المسجد أن يكون من المسجد، فهو حجرة في مسجد قائمة قبل بناء المسجد، أعني الزيادة في المسجد، ثم إنه زيد فيه أن طوق بثلاثة جدران، فهو بناء مستقل سابق على هذه الزيادة، وحين زادوها كانوا يعتقدون أن هذا بناء منفصل عن المسجد متميز بجدرانه، فليس مثل الذي يؤتى بالميت ويدفن في جانب المسجد، أو يبنى المسجد على القبر، وحينئذ لا حجة فيه لأصحاب المساجد التي بنيت على القبور أو التي قُبر فيها الأموات إطلاقا، وما الاحتجاج بهذا إلا شبهة يلقيها أهل الأهواء على البسطاء من الناس ليتخذوا منها وسيلة إلى تبرير مواقفهم في المساجد المبنية على قبورهم، وما أكثر الأمور المتشابهات، بل التي يجعلها ملبسوها متشابهات من أجل أن يُضلوا بها عباد الله.

هاتان مسألتان مهمتان في الجواب عن هذا السؤال.

أما المسألة الثالثة: وهي أنها لا تعلم النُّذُور التي نذرت فلا يجب عليها إلا ما علمته؛ لأن الأصل براءة الذمة، فما علمته من النذور وجب عليها الوفاء به، وما لم تعلمه فإنه لا يجب عليها؛ لأن الأصل براءة الذمة إلا بيقين، ولكنني أكرر النهي عن النذر، سواء كان نذرًا مطلقًا أو معلقا بشرط، أكرر ذلك لأن النبي صلى الله عليه وسلم نهى عن النذر ، وقال: «إِنَّهُ لا يَأْتِي بِخَيْر»، هكذا كلام الرسول عليه الصلاة والسلام أنه لا يأتي بخير ولا يَرُدُّ قَضَاءً، ولا يرفع بلاء، وإنما يكلف الإنسان ويَلْزَمُه ما ليس بلازم له، وما هو بعافية منه، سواء كان هذا النذر معلقا بشرط، مثل أن يقول: إن شفى الله مريضي فلله على كذا وكذا، أو غير معلق مثل أن يقول: الله على نذر أن أصوم من كل شهر عشرة أيام مثلا، فالبُعْدَ الْبُعْدَ عن النذر، نسأل الله السلامة.

مطالب مرتبط:

(۶۱۵۰) حکم تأخیر در وفای به نذر روزه و لزوم قضای آن

گفته‌‌اش: از الله خواستم؛ احتمال دارد به این معنا باشد که نذر نموده روز دوشنبه و پنجشنبه را روزه بگیرد و احتمال دارد از الله À خواسته یعنی از او خواسته  بر این کار او را یاری کند. اگر دومی باشد یعنی از الله À خواسته او را بر این کار یاری کند، چیزی بر او او نیست....

ادامه مطلب …

(۶۱۵۶) حکم نذر خواندن قرآن و پرداخت پول برای وفای به آن

حکم نذر مکروه یا حرام است، زیرا رسول الله ﷺ از آن نهی نموده و خبر داده خیری نمی‌‌آورد و از جانب شخص بخیل صورت می‌‌گیرد...

ادامه مطلب …

(۶۱۳۷) حکم نذر روزه‌ و امکان رهایی از آن

بر او واجب بوده به نذر خود وفا کند و این از جمله افعال مکروه نیست که به او بگوییم: آن را با چیز دیگری تغییر بده، زیرا روزه‌‌ گرفتن روزه‌‌ی دوشنبه و پنجشنبه از جمله امور مشروع است....

ادامه مطلب …

(۶۱۶۴) حکم ذبح نذر برای فقرا

در ابتدا واجب بوده بدانیم کمترین حالت نذر کراهت است و برخی از علما آن را حرام می‌‌دانند، زیرا رسول الله ﷺ از آن نهی نموده....

ادامه مطلب …

(۶۱۵۳) نذر نمودم مدت بسیار طولانی را روزه بگیرم؛ چه کاری انجام دهم؟

باید کیفیت نذر را بدانیم؛ آیا نذر عبادت است یا نذر قسم که نزد علما نذری است که شخص در آن خود را به کاری واردار نموده یا از کاری نهی می‌‌کند. اما نذر عبادت مانند اینکه انسان بگوید: به خاطر الله À نذر می‌‌کنم که ده روز از روی عبادت الله À روزه بگیرم....

ادامه مطلب …

(۶۱۴۹) حکم نذر روزه و امکان پرداخت صدقه به جای روزه

قبل از جواب به این سؤال دوست دارم برادران مسلمان خود را از نذر بر حذر دارم، زیرا رسول الله ﷺ از آن نهی نموده....

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه