(۵۵۲۸) سوال: با وجود ماشین، مردم دیگر از چهارپایان بی نیازند و دیگر از آنها استفاده نمیکنند. آیا رها کردن چهارپایان گناه دارد یا اینکه باید هنوز به آنها غذا بدهند؟
جواب:
مکلف نیستند که به آنها غذا بدهند مگر اینکه حیوانی مملوک انسان باشد که در این صورت آن انسان اجبار میشود که یا به او غذا بدهد، یا آن را بفروشد، یا ذبحش کند و یا اجارهاش دهد. مهم اینکه اگر مسئول آن حیوان باشد، غذایش نیز به عهدهی اوست و در غیر این صورت، هیچ مسئولیتی ندارد.
بنا بر این گفته، اگر بالفرض کسی بخواهد حیواناتی را که نیاز ندارد، آزاد کند، اشکالی ندارد؛ زیرا حدیث جابرJ بر این دلالت میکند که میخواست شترش را که رمق نداشت، رها کند.[۱] این حدیث دلالت دارد که میتوان حیوان را در صورتی که مصلحت و منفعتی نداشته باشد، رها کرد تا خودش برای خود بچرد و او را به اللهÀ میسپارد.
همچنین حدیث زنی که گربهای داشت و رسول اللهﷺ در مورد او فرمودند: «زنی به خاطر گربهای که او را بسته بود، وارد جهنم شد؛ نه خودش به آن گربه غذا داد و نه گربه را رها کرد که خودش برای خودش چیزی پیدا کرده و بخورد».[۲] این حدیث دلالت میکند که اگر این زن آن گربه را رها کرده بود که خودش برای خودش غذا پیدا کند، گناهی بر گردن نداشت.
نیز این حیوانات که مردم به آنها نیازی ندارند، در صورتی که آنها را در صحرا رها کنند که برای خودشان بچرند، اشکالی ندارد و گناهی متوجه آنها نیست. البته نباید آنها را در جاهایی رها کنند که مسبب خسارت شوند؛ مثلا در میان مزارع دیگران رهایشان کنند که این گونه باعث آزار مسلمانان شوند. در چنین صورتی، رها کردنشان جایز نیست.
مجری: بعضی نیز حیوانات را رها میکنند و این حیوانات روی جاده آمده و مسبب حوادث خطرناکی میشوند. حکمش چیست؟ آیا بهتر نیست به جای آزاد کردنشان، آنها را کشت؟
جواب:
نمیدانم. تا زمانی که میتواند زندگی کند که هیچ. اما اگر به حالتی برسد که نمیتواند زندگی کند و در آینده نیز نمیتوان از آن استفادهای کرد، در چنین وضعیتی میگوییم که از بین بردنشان جایز است؛ زیرا بقای آنها بدون اینکه کسی مخارجشان را بپردازد، سبب اذیت شدنشان است و اگر هم کسی مخارج آنها را به عهده بگیرد، در حالی که نه الان و نه بعدا هیچ سودی ندارند، کارشان فقط سوزاندن مال است و رسول اللهﷺ از بیهوده خرج کردن مال نهی فرمودهاند. در اینجا اگر حیوان ذبح شود که آسوده گردد، تا جایی که میدانم اشکالی ندارد.
[۱] مسند أحمد: (ج۲۲، ص۱۰۷) حدیث شماره (۱۴۱۹۵). سنن نسائی: کتاب البیوع، باب البیع یکون فیه الشرط فیصح البیع و الشرط، حدیث شماره (۴۶۳۷)، از جابرJ با این لفظ: «كُنْتُ مَعَ النَّبِيِّ صلى الله عليه وسلم فِي سَفَرٍ فَأَعْيَا جَمَلِي، فَأَرَدْتُ أَنْ أُسَيِّبَهُ».
[۲] صحیح بخاری: کتاب المساقاة، باب فضل سقی الماء، حدیث شماره (۲۲۳۶). صحیح مسلم: کتاب السلام، باب تحریم قتل الهرة، حدیث شماره (۲۲۴۲)، از عبدالله بن عمرÇ با این لفظ: «عُذِّبَتِ امْرَأَةٌ فِي هِرَّةٍ سَجَنَتْهَا حَتَّى مَاتَتْ فَدَخَلَتْ فِيهَا النَّارَ. لَا هِيَ أَطْعَمَتْهَا وَسَقَتْهَا، إِذْ حَبَسَتْهَا. وَلَا هِيَ تَرَكَتْهَا تَأْكُلُ من خشاش الأرض».