(۵۵۱۳) سوال: زنی با مردی ازدواج کرده و از او چهار فرزند دارد. اما شوهر با او رفتار خوبی نداشته و احتیاجاتشان را برآورده نمیکند و با این حال، حتی به زن اجازه نمیدهد که از خانوادهاش هم چیزی مثل غذا و غیره بگیرد و اجازه هم نمیدهد که کسی چیزی برای آنها بخرد. یعنی نه خودش احتیاجات آنها را برآورده میکند و نه اجازه میدهد زن خودش کاری برای خودش کرده یا از خانوادهاش حتی برای مسائل ضروری، کمک بگیرد. زن باید چگونه با این مرد برخورد کند؟ البته این را هم باید ذکر کنم که این مرد در امور دینی کوتاهی داشته، مشروب میخورد و قرصهای مخدر مصرف میکند. همچنین زن دیگری هم گرفته است. به خاطر این کارهایش من در کمال عقل و هوش او شک دارم. برای همین رفتم به دنبال علت آن بگردم. حتی نزد یک کاهن هم رفتم و حالت او را برایش شرح دادم و کاهن به من گفت که او سحر شده است. اما بعدا از اینکه نزد کاهن رفتهام، پشیمان شده و از این کار توبهی نصوح کردم. آیا کارم مشکلی دارد؟ به خاطر این کارهایی که کردهام، چه باید بکنم؟ آیا باقی ماندن با این مرد در چنین حالی، جایز است؟
جواب:
این سوال متضمن چندین مساله بود:
مسالهی اول: که از همه هم مهمتر است: رفتن این زن نزد کاهنان. اما بعدا گفت که از این کار توبه کرده است و این کار برای هر کسی که مرتکب عملی حرام گردد، واجب است؛ یعنی توبه کند و از آنچه گذشته، پشیمان گشته و عزم خود را جزم نماید که دیگر چنین کاری را تکرار نکند.
مسالهی دوم: رفتار شوهرش با او و بچههایش؛ که در نفقهی آنها کوتاهی میکند و زن را هم مانع میشود که خودش یا خانوادهاش، کمک حالش باشند. جواب این مساله این است: اگر این زن امکانش را ندارد که از مال شوهر – حتی اگر بدون اطلاع او هم باشد – چیزی بردارد که خرجی خود و فرزندانش را بدهد، هیچ اشکالی ندارد که از خانوادهاش پول بگیرد تا خرج خود و بچههایش کند و در صورتی که شوهر مانع این هم بشود، ظالم است؛ چون اگر آنچه زن میگوید صحیح باشد، مانع از خرجی و نفقهای است که واجب است پرداخت کند.
مسالهی سوم: باقی ماندن با او یا درخواست جدایی: اگر امیدوار است که در صورت باقی ماندن با این مرد و ارشاد و راهنمایی و نصیحتش، اللهÀ او را اصلاح نماید، با او باقی بماند که مبادا خانواده از هم بپاشد و بین او و شوهرش مشکل پیش آمده و سبب اضطراب فرزندان شود. اما اگر چنین امیدی ندار، استخاره کرده و با انسان عاقلی در این مورد مشورت کند که آیا بماند یا جدا شود؟ ما هم از الله میخواهیم که آنچه را خیر و صلاحش در آن است برایش برگزیند. اما همهی اینها وقتی است که این مرد تارک نماز نباشد. اگر نماز هم نمیخواند، دیگر به هیچ عنوان برای این زن جایز نیست که با این مرد بماند؛ زیرا ترک نماز، کفر اکبر است که باعث خروج انسان از اسلام میشود و مقتضای کفر اکبر، فسخ نکاح است. و الله اعلم.