(۵۴۵۵) سوال: با دلیل ذکر بفرمایید شیرخوارگی که باعث به وجود آمدن محرمیت میشود، چه شروطی دارد؟ همچنین، صحت حدیثی که میگوید: کنیزی شهادت داد که زن و مرد مسلمانی را شیر داده و آن مرد الان با این زن ازدواج کرده و رسول اللهﷺ به آن مرد دستور داد که از آن زن جدا شود. چرا در این حدیث پیامبرﷺ بدون اینکه از تعداد دفعات شیرخوارگی بپرسد، به مرد دستور داد که از آن زن جدا شود؟ آیا این بدان معناست که کم یا زیادِ شیرخوارگی، باعث ایجاد محرمیت میشود یا دلالت دیگری دارد؟
جواب:
آن شیرخوارگی که باعث ایجاد محرمیت میگردد، دارای شروط زیر است:
اول: از یک زن شیر بخورند. یعنی اگر دو نفر از یک حیوان شیر بخورند، برادر یکدیگر به حساب نمیآیند؛ چرا که اللهÀ میفرماید: {وَأُمَّهَاتُكُمُ اللَّاتِي أَرْضَعْنَكُمْ} [نساء: ۲۳]: (و مادرانتان که شما را شیر دادهاند) و مادری زمانی صدق پیدا میکند که شیر دهنده، انسان باشد.
دوم: حداقل پنج مرتبه شیر خورده باشد؛ به دلیل روایت مسلم از ام المومنین عایشهÈ که گفت: «یکی از چیزهایی که در قرآن نازل شده بود، این بود که ده بار شیرخوارگی، باعث ایجاد محرمیت میشود. سپس این حکم نسخ شده و حکم جدید آمد که با پنج بار شیرخوارگی، محرمیت ایجاد میشود. رسول اللهﷺ در حالی از دنیا رفت که این آیات هنوز در قرآن قرائت میشد».[۱] بنا بر این در صورتی که زنی یک نوزاد را یک یا دو یا سه یا چهار بار شیر بدهد، مادر شیری او به حساب نمیآید. اما وقتی که این تعداد به پنج رسید، مادر شیری او محسوب میگردد.
سوم: این شیر در تغذیه و رشد نوزاد تاثیر داشته باشد. چرا که در صحیحین از رسول اللهﷺ آمده که فرمودند: «شیرخوارگی – که باعث ایجاد محرمیت میشود – آن است که گرسنگی را رفع نماید».[۲] یعنی شیرخوارگی موثر، آن است که گرسنگی نوزاد شیرخوار را رفع نماید و این فقط زمانی میتواند اتفاق بیفتد که هنوز نوزاد از شیر گرفته نشده باشد.
برخی اهل علم گفتهاند: آنچه اعتبار دارد این است که شیرخوارگی در دو سال اول باشد و بعد از این دو سال، هر چه شیر بخورد، دیگر اعتبار ندارد، حتی اگر کودک هنوز از شیر گرفته نشده باشد. هر چه قبل از دو سال باشد، معتبر است حتی اگر کودک از شیر گرفته شده باشد.
غیر از این سه شرط، شرط چهارمی هم وجود دارد که اهل علم در آن اختلاف دارند. شرط این است که شیر موجود در پستان زن به خاطر نزدیکی یا وضع حمل، به وجود آمده باشد. اما این شرط، صحیح نیست؛ زیرا آنچه ظاهر نصوص نشان میدهد این است که شیر خوردن به صورت مطلق بیان شده – و گفته نشده که این شیر باید از طریق خاصی به وجود آمده باشد – و وقتی چنین شرطی ثابت نشده باشد، اعتبار هم ندارد؛ زیرا اصل بر عدم وجود آن است.
اما در مورد آن روایت که زنی به مردی و همسرش گفت: من هر دوتایتان را شیر دادهام. رسول اللهﷺ به او دستور داد تا طلاقش دهد و فرمود: «چگونه میتوانید ازدواج کنید در حالی که چنین میگوید»؟[۳] این حدیث صحیح است و حمل بر این میشود که منظور آن کنیز از اینکه گفت: هر دوی شما را شیر دادهام، همان شیرخوارگیست که باعث ایجاد محرمیت شده و مردم همه آن را میفهمند. در این صورت، نیازی به استفسار نیست.
همچنین بر فرض اینکه این روایت به صورت مطلق آمده باشد، باز هم باعث نمیشود که این مطلق، حمل بر مقید گردد و احادیث صحیح و صریحی که تعداد شیرخوردن را شرط قرار دادهاند، به خاطر قضیهای که احتمال در آن وجود دارد، ترک نمیشوند. بر این اساس اگر زنی به مردی گفت: من تو و زنت را شیر دادهام. در اینجا حتما باید استفسار کرد که چند بار شیر دادی؟ آیا قبل از این بوده که از شیر گرفته شوند یا بعد از آن؟
مجری: چطور هر بار شیرخوارگی را مشخص میکنیم؟ باید هر با سیر شود یا اینکه فقط به دهن گرفتن پستان، شیرخوارگی محسوب میشود؟
جواب:
این نیز یکی از چیزهایی است که اهل علم در مورد آن اختلاف دارند؛ برخی بر این هستند که به دهان گرفتن پستان توسط نوزاد، یک بار شیرخوردن به حساب میآید و اگر پستان را رها کرده و بلافاصله دوباره آن را به دهان گرفت، یک شیرخوردن دیگر به حساب میآید. بر این اساس، پنج بار شیرخوردن میتواند در یک مرتبه شیر دادنِ این چنانی، اتفاق بیفتد.
برخی دیگر از اهل علم گفتهاند: شیرخوارگی یک فعل است و به منزلهی یک وعدهی غذایی است. یعنی تا زمانی که نوزاد در دامن زن خوابیده و شیر میخورد، یک بار شیرخوردن به حساب میآید، حتی اگر چندین بار هم پستان زن را رها کند؛ چون همهی این رها کردنها و دوباره به دهان گرفتنها، با هم متصل بوده و همچنین شرط نیست که کودک حتما سیر شود. مهم این است که هر بار شیر خوردن از شیرخوردن بعدی جدا باشد و بین آن دو فاصله بیفتد؛ به طوری که متصل به حساب نیایند.
اما راجح نزد من این است که شیرخوردنها هر کدام در نشستنهای جداگانه باشد. اگر پنج بار شیر خوردن شرط است، باید هر بار شیر خوردن از بار دیگر فاصله داشته باشد.
[۱] تخریج آن قبلا بیان شد. لفظ حدیث چنین است: «كَانَ فِيمَا أُنْزِلَ مِنَ الْقُرْآنِ: عَشْرُ رَضَعَاتٍ مَعْلُومَاتٍ يُحَرِّمْنَ. ثُمَّ نُسِخْنَ: بِخَمْسٍ مَعْلُومَاتٍ. فَتُوُفِّيَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَهُنَّ فِيمَا يُقْرَأُ مِنَ الْقُرْآنِ».
[۲] تخریج آن قبلا بیان شد. لفظ حدیث چنین است: «فَإِنَّمَا الرَّضَاعَةُ مِنَ الْمَجَاعَةِ».
[۳] صحیح بخاری: کتاب الشهادات، باب شهادة المرضعة، حدیث شماره (۲۶۶۰)، از عقبة بن الحارثJ با این لفظ: «أَنَّهُ تَزَوَّجَ ابْنَةً لِأَبِي إِهَابِ بْنِ عَزِيزٍ، فَأَتَتْهُ امْرَأَةٌ فَقَالَتْ: إِنِّي قَدْ أَرْضَعْتُ عُقْبَةَ وَالَّتِي تَزَوَّجَ، فَقَالَ لَهَا عُقْبَةُ: مَا أَعْلَمُ أَنَّكِ أَرْضَعْتِنِي، وَلَا أَخْبَرْتِنِي، فَرَكِبَ إِلَى رسول الله صلى الله عليه وسلم بالمدينة فَسَأَلَهُ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: (كَيْفَ وَقَدْ قِيلَ). فَفَارَقَهَا عُقْبَةُ، وَنَكَحَتْ زوجا غيره».