سه‌شنبه 22 ربیع‌الثانی 1447
۲۲ مهر ۱۴۰۴
14 اکتبر 2025

(۵۴۱۶) بازگشت شوهر غائب و حکم ازدواج دوم زن

(۵۴۱۶) سوال: اگر مردی از زنش به مدت طولانی غایب بماند و خبری از او نشود و او با مرد دیگر ازدواج کند و بعد از مدتی زندگی، شوهر اولش برگردد، آیا ازدواج دوم باقی می‌ماند یا فسخ می‌شود؟ و اگر فرزندی به دنیا بیاید به چه کسی ملحق می‌شود؟ و آیا از شوهر دوم عده می‌گذراند؟ و اگر به شوهر اول برگردد، آیا عقد قدیم آن‌ها کفایت می‌کند یا باید عقد جدید جاری شود؟

جواب:

این مسئله به عنوان ازدواج زنی که شوهرش مفقود شده است تعبیر می‌شود، وقتی که شوهر گم شود و مدتی که دنبال آن گشته می‌شود بگذرد سپس حکم به مرگ او شود و عده بگذراند و با کسی دیگر ازدواج کند سپس (شوهر اول) بیاید، پس او (شوهر اول) اختیار دارد که ازدواج به حال خودش باقی بماند و یا این که همسرش به او بر گردانده شود، پس اگر انتخاب نمود که ازدواج به حال خودش باقی بماند، امر ظاهر است و عقد صحیح می‌باشد.

واگر آن را انتخاب نکرد و خواست که همسرش به او برگردانده شود پس به او برگردانده می‌شود ولی با او همبستر نمی‌شود تا عده‌ی از شوهر دومش تمام شود و به نسبت شوهر اول نیازی به عقد نیست زیرا چیزی پیدا نشده است که نکاح اول را باطل کند که نیاز به عقد باشد و اما فرزندش از شوهر د‌وم، پس فرزند شرعی است که به پدرش نسبت داده می‌شود زیرا با نکاحی بوده است که اجازه داشته است و چیزی که بر چیز اجازه داده شده مترتب شود نیز صحیح و حق می‌باشد.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: إذا غاب رجل عن زوجته مدة طويلة، ولا يُعلم خبره، فتزوجت من رجل آخر، وبعد عشرتهم . مدة عاد زوجها الأول من غيبته، فهل يستمر نكاح الرجل الثاني بها، أم ينفسخ؟ ولو قُدرَ بينهما ولد فيمن يُلْحَق نسبًا؟ وهل تعتد من الزوج الثاني ؟ وإذا عادت للأول فهل يكفي عقدهما القديم، أم لا بد من تجديد عقد؟

فأجاب رحمه الله تعالى: هذه المسألة يُعبّر عنها بتزوج امرأة المفقود، فإذا فقد الزوج، ومضت المدة التي يُبحث عنه فيها، ثم حكم بموته، واعتدت منه، وتزوجت آخر، ثم قَدِمَ، فإن له الخيار بين أن يبقى الزواج بحاله، وبين أن تُردَّ زوجته إليه، فإن بقي الزواج بحاله فالأمر ظاهر، والعقد صحيح.

وإن لم يختر ذلك، وأراد أن ترجع إليه زوجته فإنها ترجع إليه، ولكنه لا يجامعها حتى تنتهي عدتها من الثاني، ولا تحتاج إلى عقد بالنسبة للزوج الأول؛ لأن نكاحه الأول لم يُوجد ما يبطله حتى تحتاج إلى عقد. وأما ولدها من الزوج الثاني فهو ولد شرعي يُنسب إلى أبيه؛ لأنه حصل من نكاح مأذون فيه، وما ترتب عن المأذون فهو حق صحيح.

مطالب مرتبط:

(۵۴۰۳) : اگر مردی با زنی عقد نکاح کند و مرد قبل از ازدواج بمیرد، آیا زن در این حالت باید عده بگذراند؟

اگر مرد با زن عقد کردند سپس مرد فوت کرده است قبل از این که با او همبستر شود، زن عده‌ی وفات را می‌گذراند که چهار ماه و ده روز است...

ادامه مطلب …

(۵۴۰۷) حکم تعیین انتهای عده طلاق در صورت تأخیر قاعدگی به سبب اختلالات هورمونی

وقتی که  عده بر زن مطلقه واجب گشته است و آن نیز برای کسانی که حیض می‌شوند سه حیض کامل است پس امکان ندارد که از عده خارج گردد مگر بعد از این‌ حیض...

ادامه مطلب …

(۵۴۱۳) حکم بازگشت زن مطلّقه رجعی پس از گذشت یک سال

گرکه عده‌اش پایان یافته است باید با او عقد جدید ببندی ولی اگر عده‌اش تمام نشده است، رجوع به او بدون عقد کافی است....

ادامه مطلب …

(۵۴۱۹) آیا برای زن جایز است که در اثنای عده‌ (وفات یا طلاق) فریضه‌ی حج را ادا کند؟

به نسبت زنی که شوهرش فوت کرده است جایز نیست که از خانه خارج شود و برای حج سفر کند تا این که عده‌اش پایان یابد ...

ادامه مطلب …

(۵۴۱۰) آیا برای زن مطلقه جایز است که به مردی که او را طلاق داده است سلام کند؟

زنانی که در عده هستند اگر که شوهرانشان حق رحوع را دارند که در همه چیز در حکم همسرانشان هستند مگر آنچه استثنا شده و آن‌ نیز مسائل کمی هستند ....

ادامه مطلب …

(۵۴۱۷) حکم بازگشت شوهر پس از شایعه وفات

عقد مرد دوم با آن زن باطل بوده و شوهر او نیست و نکاح اول همچنان باقی است و زن باید به شوهر اول خود بازگردد ولی باید قبل از جماع با او عده‌ی شوهر دوم را بگذراند...

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه