(۵۳۱۴) سوال: مشکل من این است که پدرم مرا در سن هجده سالگی به ازدواج در آورده است و من در آن زمان دبیرستان بودم و نمیخواستم که در آن وقت ازدواج کنم و همچنین میخواستم که با کسی دیگر ازدواج کنم ولی در آن زمان نمیتوانستم آن را رد کنم پس با آن زن ازدواج کردم ولی هیچ وقت حس نکردم که آن زن را دوست دارم و حتی الان بعد از گذشت ۱۳ سال و از او سه فرزند دارم و الان درسم را کامل کردهام و خوب کار میکنم در صورتی که زنم درس نخوانده و زیبا هم نیست و الان حس میکنم که نمیتوانم با او در روستا با فرزندانش در خانهی پدرم زندگی کنم و من در شهر کار میکنم و او را نه دوست دارم و نه بدم میآید ولی نمیتوانم به عنوان همسر با او زندگی کنم و رغبتی به او ندارم و هیچ حسی به او ندارم مگر این که مادر سه فرزندم است و الان به طلاق او فکر میکنم و این که با کسی دیگر ازدواج کنم لذا چه چیزی در این قضیه برای من بهتر است؟
جواب:
نظر من این است که به خاطر مراقبت و رعایت فرزندانت و به وجود نیامدن تفرقه و تشتت او را طلاق ندهی و چیزی که من از مجمل سوال فهمیدم این است که پدرت رغبت دارد او که زن تو باشد لذا او را نزد خود نگه دار و براساس علاقهی خودت زن دیگری بگیر و اگر خواستی سه یا چهار زن اختیار کن مادامی که قدرت مالی، بدنی و دینی آن را داری از جهتی که میدانی میتوانی عدالت کنی.