(۵۱۷۲) سوال: ۱۳ سال قبل برادرم با زنی ازدواج کرد که در همان زمان برادر آن زن نیز با خواهرم ازدواج کرد و هر کدام از مهریهی خود گذشتند و بعد از ۸ سال تقریبا در خانوادهی شوهر خواهرم مشکلاتی شروع می شود از جهتی که خانوادهی ایشان خانوادهی بزرگی است تعداد زیادی زنان در آن هستند و همچنین بین برادرم و همسرش مشکلاتی به وجود آمد و این مشکلات به وجود میآمدند و حل میشدند و زیاد طول نمیکشید ولی تقریبا قبل از ۴ سال مشکلات شدت یافتند و علاقهی بین خواهرم و شوهرش بد شد و بعضی از زنان نزدیکان شوهر خواهرم آمدند و پیشنهاد عمل حجاب (آویزان کردن دعا) را دادند که شاید با آن علاقهی بین آنها خوب شود و با آن موافقت نمود و این کار را کرد و بعد از مدتی نزاع کوچکی بین آنها به وجود آمد و شوهر خواهرم آن دعا را دید که همراه خواهرم میباشد و از آن گرفت و به او گفت: به خانهی پدرت برو و همین کار نیز کرد و آمد به خانه و تقریبا ۳ ماه نزد ما بود و هیچ کسی برای اصلاح بین آنها نیامد و بعد از آن برادرم نیز به همسرش گفت: به خانهی پدرت برو و الان هر کدام از آنها در خانهی پدرش به سر میبرد و تعداد فرزندان در دو خانه تقریبا ۱۴ نفر میباشند و بعد از آن جاهات (خانوادههایی که در هنگام حل مشکلات به آنها رجوع میکنند و در برخی جوامع وجود دارد) برای حل قضیه ورود کردند و تصمیم بر این شد که هر کدام پیش شوهر خود برگردد و هر دو طرف این را پذیرفتند ولی شوهر خواهرم تنها حرفش این بود: برگردد ولی نه به عنوان همسر بلکه فقط برای عنایت به فرزندانش و خانوادهی من از این جهت بر این موافقت کردند که گفتند: او الان عصبانی است و این از بین میرود ولی او روی حرفی که زد ماند از جهتی که بعد از آن به زنی دیگر ازدواج کرد و خواهر من را ترک کرد و تا الان ۴ سال است که با او صحبت نکرده است و خواهرم آنجا نزدشان مانده است و هیچ یک از اعضای خانواده با او صحبت نمیکنند و شوهر خواهرم با زنش در خانهای جداگانه زندگی میکنند، اولا: آیا عقد ازدواج به این شکل صحیح است؟ و حکم آویران کردن دعا چیست در صورتی که ظاهر گشت نتیجهی عکس داده است؟ آیا ماندن خواهر من در این حالت شرعا جایز است یا طلاق محسوب میشود و نزد نامحرم است؟ نصیحت و راهنمایی شما برای حل این مشکل چیست و ما میترسیم که کاری کنیم اللهÀ با آن غضب گیرد؟
جواب:
این سوال طولانی است که بعضی از فقرههای آن نیازی به بیان آن نبود مانند تعداد افراد خانواده و مانند آن و برادرانی که سوال را ارائه میدهند را نصیحت میکنم که سوال را مختصر و متمرکز قرار دهند تا درک آن ممکن شود و بر آن جواب داده شود ولی از توفیق این سوال کننده است که سوال را در چندین نکات زیر حصر نمود:
اولا: آیا این دو عقد نکاح صحیح است؟ جواب: اگر در آن شرط نگذاشتهاند، آن دو عقد صحیح است و اگر شرط گذاشتهاند که یکی به دیگری گفته باشد: من به ازدواج تو در نمیآورم تا تو به ازدواج من در آوری، این نکاح شغار است که رسول اللهﷺ از آن نهی کرده است و علما در این اختلاف کردهاند که اگر برای هر دو زن مهر کامل قرار داده شود و هر دو شوهر همردیف آن دو زن باشد و هر دو زن نیز به این ازدواج رضایت داشته باشند، در این حالت نکاح صحیح است یا باطل؟ هر دو، قولی از اهل علم است و از ظاهر سیاق سوال اینگونه به نظر میرسد که شرطی بین آنها نبوده است و بر همین اساس نکاح آنها صحیح است.
دوم: آویزان کردن دعا که در نزد بسیاری از مردم به خط معروف است، حرام است و جایز نیست زیرا که در سنت وارد نشده است و اگر از دعاهای حرام باشد که شکی در حرام بودن آن نیست و اگر از قرآن باشد در حرام بودن آن بین اهل علم اختلاف وجود دارد و راجح حرام بودن آن است چون مداوا کردن با قرآن به گونهای که در سنت وارد نشده است صحیح نیست پس در این صورت این امور موقوف به شرع است اگر در شرع وارد نشده است، اصل بر آن است که حرام میباشد و اگر در شرع وارد گشته است جایز است چون اثبات سببی که در شرع وارد نگشته است و در واقع نیز شاهدی بر آن نیست، نوعی از شرک است و بر همین اساس برای هیچ کس جایز نیست که چیزی بر گردنش آویزان کند و با آن طلب شفا داشته باشد یا بدی را از خود دور کند زیرا (در شریعت) وارد نشده است و اصل در این امور منع است.
سوم: ماندن خواهرت در نزد شوهرش که به او گفته است: به خانهات برگرد نه بر این اساس که همسرم هستی بلکه نزد فرزندات باشی، به نیت شوهر بستگی دارد اگر نیت او از آن طلاق بوده است، پس طلاق است و ماندن او در نزد فرزندانش اگر که بالغ و عاقل گشتهاند اشکالی ندارد چون او زنی است که در نزد محارم خود است و اگر بالغ و عاقل نیستند نیز اشکالی ندارد مادامی که سکونت در آنجا برایش امن است و هیچ غیر محرمی با او خلوت نمیکند.