(۵۱۰۳) سوال: از طرف خودم و تمام دختران روستایمان به خاطر ظلمی که در حقمان می شود، با توجه به عادتی که در میان مردم روستایمان وجود دارد و آن هم ازدواج دختران فقط با اهل روستا و این عادت فقط در حق دختران اجرا می شود و پسران در آزادی کامل هستند و از هر جایی که دوست داشتن ازدواج میکنند که این عادت سبب شده دختران بی شوهر بمانند و تعدد چند همسری زیاد شود و چند همسری بخاطر بالا رفتن سنشان زیاد شود، افرادی که سن شان به ۷۰ سال رسیده است و در مقابل دخترانی هستند که زیر ۲۰ سال ازدواج می کنند، و بدتر از آن اینکه بزرگ قبیله مهریه را تعیین می کند و این کار سبب بی احترامی و بی ارزش شدن زن و پایمال شدن حقوقش می شود و در نهایت موجب طرد شدن زن و طلاق می شود، اینجا هست که مرد با آسانی چند همسر اختیار کند و تاجایی که این قضیه در میان مردان مایه ی فخر و عزت شده است به این معنا که با هر که دوست داشته باشد ازدواج کند و هر که را دوست داشته باشد طلاق دهد، اضافه بر آن عدالت هم در میان زنان بر قرار نمی شود که این وضعیت سبب بروز مشکلاتی میان دختران و پدرانشان شده یعنی با این وضعیت دختران میلی به ازدواج ندارند و دوست دارند بی شوهری را بر ازدواج با مردانی که هم سن پدرشان و حتی بزرگتر از پدرشان هستند ترجیح دهند و همراه با بی احترامی و بی عدالتی.
بیشتر آنان بی شوهر می مانند در حالی که سن شان بالا می رود، اگر این قضیه بین دختران و پسران یکسان بود این مساله آسان بود اما مشکل این است که فقط بین دختران است و این ظلم است، ما از شما درخواست داریم که چنین پدرانی را نصیحت کنید، تا اینکه در مقابل دخترانشان تقوای الله را پیشه کنند و به آنان ظلم نکنند، چرا که این دختران امانتی بر گردنشان است چه بسا این نصیحت شما سبب هدایتشان شود و از این عادت بد دست بردارند عادتی که الله ù در مورد آن سخنی نگفته است؟
جواب:
این سوال دو مساله در بردارد: مسالهی اول: نصیحت به پدران و بزرگان این قبیله، ما آنان را از خشم الله و غضب الله بر حذر می داریم، و از دعای زنان بر علیهشان، چرا که این زنان مظلوم هستند و رسول الله زمانی که معاذ را به یمن جهت گرفتن زکات مالشان فرستاد فرمود:
«فَإِيَّاكَ وكَرَائِمَ أمْوَالِهِمْ، واتَّقِ دَعْوَةَ المَظْلُومِ؛ فإنَّه ليسَ بيْنَهُ وبيْنَ اللَّهِ حِجَابٌ»[۱] (تورا بر حذر می دارم از اینکه از بهترین اموالشان بگیری و از دعای مظلوم بترس، زیرا میان دعایش و الله هیچ پردهای وجود ندارد.)
پس این زنانی که مورد ظلم قرار گرفته اند چه بسا دعایی در حق مردان بکنند که اجابت شود و دامن گیر این دعا شوند.
سپس این از عدالت نیست که زن را از ازدواج با فردی که از دین و ایمانش راضی هستند منع کنند، رسول اللهﷺ می فرمایند: «إذا أتاكُم من تَرضونَ خُلقهُ ودينهُ فزوّجوهُ ، إلا تفعلوا تكنْ فتنةٌ في الأرضِ وفسادٌ عريضٌ»[۲] : (هرگاه فردی به خواستگاری آمد که از دین و اخلاقش راضی بودید، پس آن را به ازدواج در آورید، در غیر اینصورت سبب فساد و فتنه در روی زمین خواهید شد).
و همچنین این قضیه سبب فساد زیادی می شود چه بسا زنانی که در سن جوانی ازدواج نکنند سبب به وجود آمدن فساد اخلاقی و زنا در جامعه می شود و این قضیه از بزرگترین فساد در جامعه است.
مسالهی ی دوم: در مورد این قضیهای که مربوط به این قبیله است به نظر من این مساله باید به والیان امر واگذار شود، زیرا آنان هستند که این احکام را اجرا می کنند و آنان ملزم به اجرا کردن این مسائل با توجه به آنچه که شریعت دستور داده است هستند، اینکه زن با فردی که از دین و اخلاقش راضی هستند ازدواج کند.
[۱] – امام بخاری آن را تخریج کرده است: کتاب زکات، باب رفتن زکات از ثروتمندان وبرگرداندن آن به فقرا، شماره حدیث: (۱۴۹۶). و امام مسلم در کتاب ایمان، باب امر به ایمان به الله و رسولش ..، شماره حدیث(۱۹)
[۲] – به تخریج آن اشاره شد.