(۵۰۸۸) سوال: آیا دختری که سرپرست ندارد یا اینکه سرپرست حضور نداشته باشد میتواند خودش را به ازدواج در آورد؟ و آیا در این مساله میان دختر دوشیزه و زنی که ازدواج کرده و یا مطلقه و شوهر مرده، تفاوتی وجود دارد؟
جواب:
زن اجازه ندارد خودش و دیگری را به ازدواج درآورد، فرقی ندارد که این زن دوشیزه و یا ازدواج کرده باشد، زیراù مسالهی ازدواج را به غیر از زن واگذار کرده است.
اللهù میفرماید: {وَلَا تَنكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ} [البقره ۲۲۱] (با زنان مشرک ازدواج نکنید).
در مورد مردان قضیهی ازدواج را به خودشان واگذار کرده است، ولی در مورد زنان می فرماید: {وَلَا تُنكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّىٰ يُؤْمِنُوا} [ البقره ۲۲۱] (آنان را به ازدواج مشرکین در نیاورید تا زمانی که ایمان بیاورند).
پس قضیهی ازدواجشان را به غیر از زن واگذار کرده است در جای دیگر الله ù می فرماید: {فَلَا تَعْضُلُوهُنَّ أَن يَنكِحْنَ أَزْوَاجَهُنَّ إِذَا تَرَاضَوْا بَيْنَهُم بِالْمَعْرُوفِ}[البقره ۲۳۲] ترجمه: (به طرز صحیح و عادلانهای آنان را نگاه دارید (و با ایشان آشتی کنید) یا آنان را به طرز پسندیده و دادگرانهای رها سازید، و به خاطر زیان رسانیدن بدیشان و تعدّی کردن بر ایشان، هیچ گاه (با آنان آشتی نکنید و) ایشان را نگاه ندارید)
با توجه به سخن رسول اللهﷺ «ازدواج بدون ولی جایز نیست» و با توجه به این دلیل حضور ولی برای ازدواج زن شرط و ضروری است. اما از لحاظ عقلانی، همانا زن از لحاظ عقل و دین ناقص است، پس زن از لحاظ تفکر و دین ضعیف و ناتوان است و این حرفم را با توجه به سخن رسول اللهﷺ می گویم آنجا که فرمایند:« مَا رَأَيْتُ مِنْ نَاقِصَاتِ عَقْلٍ وَدِينٍ أَذْهَبَ لِلُبِّ الرَّجُلِ الحَازِمِ مِنْ إِحْدَاكُنَّ» [۱] ( هيچ ناقص العقل و دینی همانند شما زنان را ندیدم که عقل وهوش از سر مردان عاقل را ببرد.). با توجه به سخن اللهù آنجا که می فرمایند:{ الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ}[النساء: ۳۴] ترجمه: ( مردان بر زنان سرپرستند به این دلیل که الله بعضی را بر بعضی فضیلت داده است و نیز بدان خاطر که از اموال خود(برای خانواده)خرج می کند.)
پس اگر قضیه ی ناقص بودن زن نبود مردان بر آنان سرپرستی نمی گرفتند، و این آیه در این قضیه صریح است آنجا که می فرماید: {وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ}[النساء:۳۲] (آرزوی چیزی نکنید که الله برخی از شما را با آن بر برخی دیگر برتری داده).
پس اگر زن با این خصوصیاتی که از قرآن و سنت در رابطه با ناقص بودن عقل و دینش یاد شد، نیاز شدیدی به سرپرستی دارد که راهنمایش باشد و مصالح ازدواج را بر این زن آشکار سازد و در مورد خواستگار راهنمایش باشد که با این فرد ازدواج کند یا نکند به همین خاطر ضروری است که سرپرست زن با توجه به شروطی که علماء ذکر کردند او را به ازدواج در آورد و زن اجازه ندارد خودش را به ازدواج در آورد، فرقی ندارد باکره باشد یا نباشد.
در اینجا لازم است به یک قضیه اشاره کنم، و آن اینکه باید از زن اجازه گرفت و رضایتش را جلب کرد، چه دوشیزه و یا زن باشد و تفاوتی ندارد که ولی، پدرش و یا غیر از آن باشد، قول صحیح در این مساله این است که فرد اجازه ندارد دخترش را بدون اینکه رضایتش را جلب کند و از او اجازه بگیرد به ازدواج در آورد، ولی اگر دوشیزه باشد سکوت وی دلالت بر رضایت می دهد و اگر به صراحت بگوید بهتر است، اما سکوتش کافی است و اگر دوشیزه نباشد باید به صراحت رضایتش را اعلام کند، پس مثلا بگوید با ازدواج این فرد راضی هستم و بر ولی پدر و غیر از آن واجب است خواستگار را در حدی که دخترش او را بشناسد معرفی کند مثلا نگوید: آیا دوست داری با فلانی ازدواج کنی تا زمانی که این فرد را و خصوصیاتش را برای دخترش آشکار کند، همان طور که مردان دوست دارن با زنانی زیبا و خوش اندام ازدواج کنند زنان هم دوست دارن با چنین مردانی ازدواج کنند پس بر پدرش واجب است که خواستگارش را در حدی که او را بشناسد معرفی کند اما اگر زن اعتماد کامل به پدرش داشته باشد مثلا به او بگوید آیا شما از لحاظ اخلاق و دین از این مرد راضی هستی ، این کافی است اگر به پدرش اعتماد دارد و به آنچه پدرش راضی است رضایت دهد.
[۱] – امام بخاری آن را تخریج کرده است: کتاب حیض، باب ترک حائض الصوم، شماره حدیث(۳۰۴) و امام مسلم: کتاب ایمان، باب نقص ایمان با نقص طاعت.