(۵۰۰۴) سوال: برخی از جوانان پایبند به دین در مورد دینداریمان می شنوند و قصد می کنند که با ما ازدواج کنند، اما بعد از آن زمانی که متوجه میشوند پدرمان و برادرانمان از راه حق دور هستند، از ازدواج با ما منصرف میشوند، گناه ما در این جا چیست؟ از جنابعالی تقاضا داریم دراین باره مسلمانان را مورد خطاب قرار دهی.
جواب:
تنها چیزی که برای مرد مهم است، این است که فقط به خود زن توجه کند، نه به خانواده و پدر ومادرش، زیرا رسول اللهﷺ میفرمایند: «تُنْكَحُ الْمَرْأَةُ لِأَرْبَعٍ: لِمَالِهَا ، وَلِحَسَبِهَا ، وَلِجَمَالِهَا ، وَلِدِينِهَا ، فَاظْفَرْ بِذَاتِ الدِّينِ تَرِبَتْ يَدَاكَ»[۱].
« با زن به خاطر چهار چیزش ازدواج میشود: مالش، جاه ومنسبش، زیبایی اش، و دینداری اش، پس دینداری را انتخاب کن، دستانت پر از خاک شود[۲] ».
و ایشان نفرمودند: با زن بخاطر دینداری خانواده و پدر و مادرش ازدواج میشود.
چیزی که آشکار است اللهù زنده را می میراند و مرده را زنده میکند، و از گروه فاسق، عادل ترین و دیندارترین را هدایت میکند، بلکه از کافران ، انسان هایی را که به الله و رسولش ایمان دارد، هدایت میکند. از آنان مردانی بودند که در زمان رسول الله ﷺ اسلام آوردند درحالیکه که پدرانشان مشرک بودند، اسلام آوردند و آن را به بهترین شکل اظهار کردند، و با اسلام آنان اسلام و مسلمانان مصلحت بزرگی از آنشان شد.
توصیهی من به برادرانم این است که اگر قصد ازدواج با زن دینداری داشتند، به خانواده و پدر و مادر زن اهمیتی ندهند، چرا که خیر و شر آنان برای خودشان است، مهم این است که ، زنی که قصد ازدواج با آن را دارند، دین دار باشند، اگر دین دار بود با توکل بر الله با او ازدواج کند.
اما بعضی اوقات مانعی که رخ می دهد این است که برخی از اولیای اگر فردی دین دار به خواستگاری دخترشان آمد که دخترشان هم موافق است، مانع این ازدواج میشوند، چون دوست دارند افرادی فاسق أمثال خودشان به خواستگاری دخترشان بیاید مخالفت می کنند، به آنان می گویم : این کارشان حرام است و آنان گناهکارند و از حدود تجاوز کردند، زیرا رسول الله ﷺ می فرمایند: «إذا أتاكُم من تَرضونَ خُلقهُ ودينهُ فزوّجوهُ»[۳]« هرگاه فردی به خواستگاری آمد که از دین و اخلاقش راضی بودید، پس آن را به ازدواج در آورید».
زیرا ازدواج تنها حق زن است که پدر و مادر حق دخالت کردن در آن را ندارند، دخترشان است که قصد زندگی کردن و ازدواج با این فرد دارد و نه شما.
پس از الله بترسید و آنان را از ازدواج با کسانی که از دین واخلاقشان راضی هستید، منع نکنید، و اگر نزدیکترین سرپرست این زن از ازدواج با فردی که دیندار و با اخلاق بود منع کرد، درنتیجه سرپرستی این زن به سرپرست بعدی موکول میشود، پس اگر باز هم مخالفت کردند، درنهایت سرپرستی آن به حاکم شرعی انتقال پیدا میکند.
و این قضیه معروف است که هیچ فردی دوست ندارد، اقدام به ازدواج دختری فردی کند که در جهت ازدواج دخترش مقدم است، این برادر مثلا میگوید: خواهرم را به ازدواج در نمی آورم، تا زمانیکه پدرم وجود دارد، و عموی این دختر میگوید: دختر برادرم را به ازدواج در نمی آورم تا زمانیکه که برادرم در قید حیات است.در اینجا حاکم شرعی موظف است که این دختر را به ازدواج فردی در آورد که دیندار و با اخلاق است .
اما قبل از آن شایسته است که حاکم شرعی سرپرست اصلی این دختر را خطاب قرار دهد و بگوید: دخترت را به ازدواج در بیاور. اگر مخالفت کرد، سرپرست بعدی ، تا اینکه فردی نباشد که او را به ازدواج در آورد، در اینجا حاکم شرعی او را به ازدواج در می آورد، و امکان ندارد که بخاطر مخالفت کردن اولیاء، زنانی پاکدامن بدون شوهر بمانند.
از الله خواهانم کسانی که قصد خیر دارند، آنان را کمک کند، و کسانی را که درموازات دستورات الله قصد اصلاح دارند کمک کند، و ما از شر انسان های شرور نگه دارد.
[۱] – به تخریج آن اشاره شد.
[۲] – مقصود رسول اللهﷺ از به کاربردن این جمله این است که اگر فردی که با زن غیر دین دار ازدواج کند، گویا دو کف دستانش را پر خاک کرده است.
[۳] – به تخریج آن اشاره شد.