(۴۵۵۴) سوال: یکی از برادران میخواهد ماشینی را به حالت اقساط بخرد ، فروشنده به او گفته است که ماشین را بگیر و با آن از مغازه خارج شو، این تحویل گرفتن شرعی است، و اگر کسی برای طلب آن آمد ، آن را به شما میفروشیم، لطفا راهنمایی کنید، خدا اجرتان بدهد.
جواب:
بیع تقسیط دو نوع است: نوع اول این است که کالا نزد فروشنده بوده و قبل از قرار داد فروش تقسیط ، ملکیت آن برای فروشنده باشد، سپس آن را با قيمتی مؤجل که بیشتر از قیمت حال آن است ، میفروشد .
برای مثال شخصی ماشینی دارد و شخصی دیگر نزد او می آید تا آن را با قيمتی که بعدا پرداخت خواهد کرد بخرد.، ماشین با قیمت نقد ۳۰ هزار و با قیمت تقسیط ۳۵ هزار است، و مشتری آن را ۳۵ هزار به قیمت تقسیط میخرد، این مشکلی ندارد، همانطور که خداوند فرمود: ( يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَدَايَنْتُمْ بِدَيْنٍ إِلَىٰ أَجَلٍ مُسَمًّى فَاكْتُبُوه ) بقره: ۲۸۲. ترجمه: ای کسانی که ایمان آورده اید ! هر گاه به همدیگر تا مدت معینی وامی دادید ( یا معامله ی نسیه ای انجام دادید). آن را بنویسید.
و این مانند همان بیع سلمی است که در زمان پیامبر انجام میشد، اما در بیع سلم پرداخت مقدم است و کالا با تاخیر تحویل داده می شود، دقیقا برعکس این که کالا زودتر و قیمت آن دیر تر پرداخت می شود، اما معنای واحدی دارد زیرا یکی ار آن دو با تعجیل و دیگری با تآجیل داده می شود.
و اختلاف علما در آن است که مقصود مشتری خود پول باشد و به وسیله این قرارداد به آن دست یابد، حال علمایی مانند ابن تیمیه آن را منع میکندو میگوید این حیله ایی بر ربا است.
برخی از علما آن را جایز میدانند میگویند: مشتری حق فروش یا نگهداری آن را به دلخواه دارد، این مسئله تورق نام دارد و دوری کردن از آن و عدم معامله با این روش از ورع است، اما اگر ضرورتی پیش آمد و کسی را پیدا نکرد که از او قرض بگیرد و راهی به روش درست زمان پیامبر پیدا نکرد، با این سه شرط میتواند انجام دهد به امید آنکه ایرادی نداشته باشد.
اما نوع دوم از تقسیط اینست که کالا نزد فروشنده نباشد اما مشتری نوع آن را مشخص کند، مثلا نزد یک تاجر برود و بگوید من فلان جنس را میخواهم آن را برای من بخر، و آن را به صورت نسیه با قيمتی بیشتر از آنچه خودت خریدی به من بفروش، مثل اینکه مشتری به ماشینی نیاز داشته باشد و آن را در نمایشگاه پیدا کند اما پول آن را نداشته باشد تا آن را بخرد ، بعد او نزد تاجری برود و بگوید من فلان ماشین در فلان مکان را میخواهم ، اما پول آن را ندارم ، تاجر میرود و آن ماشین را با پول نقد میخرد، و سپس آن را به صورت نسیه و با قیمت بالاتر به این شخص میفروشد، این حیله ای بر ربا و واقع شدن در امر ربا است، زیرا در حقیقت تاجر قیمت کالایی را که این مشتری میخواست را با زیادت به او قرض داده است، و این قاعده نزد اهل علم معروف است که: هر قرضی که برای شخص قرض دهنده نفعی بیاورد ربا است، همچنین قراردادی که این تاجر صادر کرده است یک قرار داد نا خواسته است، زیرا او آن (ماشین) را زمانی خرید که این مشتری نزد او آمد، به این معنا که به خاطر او و به دلیل به دست آوردن آن زیادت ربوی آن را خریده است، زیرا قبل از آمدن این مشتری فکر خرید ماشین را نمیکرد، و دلیل و گفته بعضی ها که تاجر پس از خرید مشتری را مجبور به خریدن نمیکند گفته ای دلیلی ضعیف است، زیرا مشتری اگر قصد قطعی خرید را نداشت نزد این تاجر نمی آمد، و اگر تاجر واقعا شک کند که این مشتری ماشینی را که او خریده است را نمیخرد، آن را نمیخرید، و این طبق رسوم و عادات و شرایطی که مشتری در آن قرار دارد کاملا مشخص است.
به همین دلیل من برادران مسلمانم را به دوری کردن از این قرار داد ها نصیحت میکنملإ قرار داد هایی که ظاهرشان حلال است اما مقصودش چیزی دیگر است که منجر به حرام می شود، این حیله ایی است بر حرام های خدا که با این حیله ها ، حرام خدا حلال نمیشود، بلکه زشتی و گناه آن افزوده میشود و حرام بودن آن زیاد میگردد، زیرا حیله بر حرام خدا ، شامل دو ممنوعیت است:
اول: واقع شدن در چیزی که خدا ورسولش آن را حرام کرده اند .
و دوم فریب دادن خدا ، اما هیچ چیزی از خدا پوشیده نمیماند، او نگاه های خائن و آنچه در سینه ها مخفی است را میداند. همانطور که خداوند فرمود:
(إِنَّهُ عَلَىٰ رَجْعِهِ لَقَادِرٌ ، يَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ)
بی گمان او (= خداوند) بر باز گردانیدن او (پس از مرگ) قادر است.
روزی که نهانها آشکار می شود. ( آیات ۸ و ۹ طارق )
وهمچنین فرمودند:
(أفلا يعلم إذا بعثر ما في القبور ، وَحُصِّلَ مَا فِي الصُّدُورِ)
آیا او نمی داند که چون آنچه در گورهاست, (همه زنده و) برانگیخته شوند؟
وآنچه در سینه هاهست (همه) آشکار گردد. (العادیات ۹ ، ۱۰)
انسان مومن و عاقل میداند که روزی خداوند با گناه به دست نمی آید، وخداوند روزی انسان را نوشته است، و انسان بر اسای اقتضای حکمت او زوری داده می شود، پس غنی غنی است و فقیر ، فقیر است. لذا تقوای الهی پیشه کنید و بدانید که با گناه به روزی خداوند دست پیدا نخواهید کرد.
الله تعالی میفرماید: (ومن یتق الله یجعل له مخرجا ، ویرزقه من حیث لایحتسب) (طلاق: ۲-۳)، ترجمه: هرکس که از الله بترسد، (الله) راه نجاتی برای او قرار میدهد. و او را از جایی که گمان ندارد روزی میدهد.
و الله تعالی میفرماید: ومن يتق الله يجعل له من أمره يسرا. (طلاق:۴)
ترجمه: و هرکس از الله بترسد، (الله) کارش را برایش آسان میسازد.
از خداوند میخواهم همه ما را از گناهان حفظ کند و ما را در راه رسیدن به مقصودش موفق بگرداند.