(۴۲۷۶) سوال: من همراه خانوادهام عمره به جا آوردم و ساقم به دلیل شکستگی ناچیزی درد میکرد اما با راه رفتن زیاد دردم بیشتر میشد حال سوالم این است: من در هنگام طواف پس از شروع کمی مینشستم تا این که استراحت کنم و پایم که بیمار بود به آن استراحت دهم اما هنگامی که دردم شدت یافت دور آخر را ترک کردم، الان چه چیزی بر من لازم میباشد حکم این که پدرم دور آخر را در آن زمان از جای من به جا آورده است، چیست؟
جواب:
طوافی که این زن انجام داده است صحیح نمیباشد و هنگامی که طواف صحیح نباشد سعی نیز صحیح نیست و بر همین مبنا او همچنان در عمره میباشد لذا بر او واجب است که از تمام محظورات احرام دوری کند و محظورت احرام شامل: همبستری با همسر اگر که ازدواج کرده باشد سپس او باید به مکه برود در حالی که در احرام میباشد و طواف و سعی را انجام دهد سپس برای این که عمره را کامل کند موی سر خود را کوتاه میکند مگر این که اگر در ابتدای احرام بستن شرط کرده باشد اگر چیزی مرا نگه داشت همان وقت از احرام بیرون میآیم که در همان زمان از احرام بیرون میآید و عمرهای را به جا نیاورده است زیرا که از احرام بیرون آمدن است.
و در این مناسبت برادران مسلمانم را بر حذر داشتن از سهلانگاری در این امور نصیحت میکنم چون که الان برخی از مردم هستند که از حج و عمرهی خود را که سالها پیش انجام دادهاند و در آن خلل بوده سوال میکنند سبحان الله اگر انسان گوسفندی را گم کند شب نمیخوابد تا اینکه آن را بیابد، پس به نسبت مسائل دین و علم چگونه است؟ و میگویم که برای انسان واجب میباشد که اولا: بداند قبل از آن که عمل کند.
دوما: اگر فرص شود با وجود این که نیاموخته است بر او خلل ایجاد شد بنابراین بر او واجب است که نسبت به آن شتاب ورزد ولی برخی از مردم گمان میکنند آنچه را انجام دادهاند درست بوده و از آن سوال نمیکنند ولی این عذر نیست، چرا عذر نمیباشد؟ چون وقتی مخالف آنچه مردم انجام میدهند انجام داد باید از آن سوال کند چون که در مخالفت با مردم اصل این است که اشتباه میباشد و اگر بر انسان چنین چیزی واقع شد که مثلا سعی را با مروه شروع کند و با صفا تمام کند و این مخالف فعل مردم میباشد لذا باید از آن سوال کند و ساکت نماند تا این که ذکر آن به میان آید و از آن سوال کند و او با تأخیر در سوال معذور نمیباشد.
بنابراین شخص باید سوال کند لذا گاهی باید در سوال کردن بشتابد، مثلا سوال نمیکند سپس با زنی یا مردی در حالی که در احرام میباشد ازدواج میکند که در این صورت میگوییم: نکاح صحیح نمیباشد و باید آن را اعاده کند.
بنابراین اگر فرض کنیم که این زن بعد از ادای عمره ازدواج کرده نکاح او صحیح نیست و بر آن واجب است که برود و عمرهاش را کامل کند سپس برگردد و عقد را دوباره ببندد زیرا در حالی ازدواج کرده که در احرام بوده است لذا مسئله خطرناک است، خطرناک است، خطرناک است.