چهارشنبه 23 ربیع‌الثانی 1447
۲۳ مهر ۱۴۰۴
15 اکتبر 2025

(۳۸۳۷) باطل کننده‌های روزه چیست؟

(۳۸۳۷) سوال: باطل کننده‌های روزه چیست؟ آیا شرط است که برای روزه گرفتنِ هر روز به طور جداگانه، نیت روزه نمود؟ کسی ‌که فراموش کند نیت نماید، آیا گناه‌کار است یا چیزی بر او واجب است یا خیر؟

جواب:

این سؤال، حاوی سه مسئله است:

مسئله‌ی اول: نیت: آیا واجب است هر روز، نیت کند؟ جوابش چنین است که نیت، شرط صحت و درستی عبادت است زیرا رسول الله ﷺ فرمود: «إنما الأعمال بالنيات وإنما لكل امرئ ما نوى» [۱]: (اعمال به نیت‌ها بستگی دارد و هر کس، تنها چیزی را دارد که آن را نیت کرده باشد). بنابراین هیچ عملی بدون داشتن نیت، درست و صحیح نیست؛ نیت دو جنبه دارد:

جنبه‌ی اول: نیت برای کسی‌ که عبادت برایش انجام می‌شود؛ واجب است که انسان در این نیت، عبادتش را برای الله À خالص قرار دهد و شریک و همانندی برای وی نگیرد. منظور از این نیت، تعيين ذاتی است که عبادت برای وی انجام می‌شود و خاص قرار دادن عبادت برای او است که آن ذات، الله ﷻ می‌باشد.

جنبه‌ی دوم: نیت عمل یا مشخص کردن و جدا کردن آن عمل از دیگر اعمال است؛ زیرا عبادت‌ها‌، جنس‌ها و انواع گوناگونی دارد که فقط با تعیین نمودن، مجزا می‌شود لذا مسلمان باید مشخص کند که نیتش روزه‌ی واجب است؛ بدین خاطر در رمضان، نیت می‌کند که این روزه‌‌‌ یکی از روزه‌های رمضان است. نیت در حقیقت، نیاز به انجام کار بزرگ و سختی ندارد لذا کسی ‌که آخر شب بیدار شود و سحری بخورد، بدون تردید نیت کرده است که روزه بگیرد. تعيين و مشخص نمودن نیت در ماه رمضان نیز چیز واضحی است زیرا تا این ماه به پایان نرسد، امکان نیت کردن برای روزه‌ای غیر از روزه‌ی رمضان وجود ندارد. در نتیجه اگر مسلمان در شب رمضان باشد و سحری بخورد، بدون تردید نیت کرده و نیتش را مشخص نموده است؛ پس نیاز نیست که مثلا بگوید: “ای الله! نیت کردم که روزه بگیرم” یا بگوید: “نیت کردم که تا شب روزه باشم”.

اما آیا واجب است که در هر روز از رمضان، نیت را مشخص کند یا همین که در ابتدا نیت کند تا وقتی که نیت روزه نگرفتن نکند، کفایت می‌کند؟ درست این است که اگر در همان آغاز ماه نیت کند، کافی است مگر این که نیت کند که روزه نگیرد. بر این اساس، مسئله‌ای رخ می‌دهد: آیا اگر کسی در ماه رمضان، بعد از عصر به خواب برود و بعد از طلوع فجر روز بعد بیدار ‌شود، حکمش چه خواهد بود؟ اگر بگوییم که تعیین نمودن نیت برای هر روز، از شب قبلش واجب است، روزه‌ی روز دوم این شخص درست نخواهد بود زیرا در شب، برای روزه‌ی فردا نیت نکرده است؛ اما اگر بگوییم که برای روزه‌ی رمضان، نیت در آغاز ماه کافی است تا زمانی که آن را قطع نکند، روزه‌ی روز دوم این شخص صحيح خواهد بود زیرا با نیتش خوابیده و تردیدی نیست که فردا را هم روزه خواهد گرفت زیرا سببی برای قطع روزه وجود ندارد.

گفتیم: “اگر کسی در آغاز رمضان نیت کند و نیت قطع روزه را نکند”؛ ذکر این قید برای این است که اگر شخص نیت کند روزه نگیرد، وارد این حکم نمی‌شود. همانند فرد بیمار که یک روز را روزه می‌گیرد و روز دیگر را روزه نمی‌گیرد؛ این شخص باید نیتش را برای سایر روزهای ماه رمضان، تجدید نموده و دوباره نیت کند.

مسئله‌ی دوم: چیزهایی که روزه را باطل می‌کند؛ الله À در قرآن سه مورد از آن‌ها را که اعم از خوردن، نوشیدن و هم‌بستری هستند، بیان نموده و فرموده است: {فَالآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمْ الْخَيْطُ الأَبْيَضُ مِنْ الْخَيْطِ الأَسْوَدِ مِنْ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيام إِلَى اللَّيْلِ} [البقرة: ۱۸۷] : (اکنون با آنان هم‌بستری کنید و آنچه الله برایتان مقدّر نموده را جویا شوید. همچنین بخورید و بیاشامید تا روشنایی فجر در سپیده‌دم از سیاهی شب برایتان آشکار گردد سپس روزه را تا این که شب فرا برسد کامل نمایید).

اول: خوردن: شامل هر گونه خوردن می‌شود و تفاوتی ندارد که مفید یا مضرّ و حلال یا حرام باشد.

دوم: نوشیدن: شامل هر گونه نوشیدن می‌شود و تفاوتی ندارد که مفید یا مضرّ و حرام یا حلال باشد. همه‌ی این‌ها روزه را باطل می‌کنند زیرا چیزی از آن‌ها استثنا نشده است.

سوم: جماع (هم‌بستری).

چهارم: انزال و خروج مني بر اثر شهوت؛ تفاوتی ندارد که انزال با معاشقه یا با خارج کردن آن صورت گیرد زیرا خروج منی در هر صورت، موجب فاسد و باطل شدن روزه می‌شود. هر چند در عبارت {فَالآنَ بَاشِرُوهُنَّ} نمی‌گنجد اما الله ﷻ در حديث قدسي درباره‌ی روزه‌دار می‌فرماید: «يترك طعامه، وشرابه، وشهوته من أجلي»[۲] : (غذا، نوشیدنی و شهوتش را به خاطر من رها می‌کند). انزال منی از روی شهوت از جمله شهوت است و رسول الله ﷺ واژه‌ی شهوت را برای منی به کار برده است آن جا که فرمود: «وَفِي بُضْعِ أَحَدِكُمْ صَدَقَةٌ. قَالُوا: يَا رَسُولَ اللَّهِ، أَيَأْتِي أَحَدُنَا شَهْوَتَهُ وَيَكُونُ لَهُ فِيهَا أَجْرُ؟ قَالَ: أَرَأَيْتُمْ لَوْ وَضَعَهَا فِي حَرَامٍ أَكَانَ عَلَيْهِ فِيهَا وِزْرُ؟ فَكَذَلِكَ إِذَا وَضَعَهَا فِي الْحَلَالِ كَانَ لَهُ أَجْرٌ»[۳] : (در هم‌بستری کردن برایتان صدقه نوشته می‎‌شود. گفتند: ای رسول الله! هر کدام از ما شهوتش را ارضا می‌کند و در مقابل آن اجر و پاداش می‌گیرد؟ فرمود: مگر چنین نیست که اگر شهوتش را با حرام، ارضا می‌کرد برایش گناه نوشته می‌شد؟ همچنین اگر شهوتش را با حلال، ارضا کند برایش اجر و پاداش خواهد بود).

پنجم: آمپول تقویتی که معادل خوردن و نوشیدن است و انسان را از غذا و نوشیدنی بی‌ نیاز می‌کند. این آمپول‌ها هر چند خوردنی و نوشیدنی نیست اما چون بدن را از خوردن و نوشیدن بی ‌نیاز می‌کند، مفهوم خوردن و نوشیدن دارد اما آمپولی که فرد را از خوردن و نوشیدن بی‌نیاز نمی‌کند، باعث باطل شدن روزه نمی ‌شود و تفاوتی ندارد که به داخل رگ تزریق شود یا عضلانی باشد و حتى اگر طعمش در گلو احساس شود؛ زیرا خوردنی و نوشیدنی نبوده و معادل خوردن و نوشیدن نیز نیست لذا اگر فرد را از خوردن و نوشیدن بی ‌نیاز نکند، در هیچ صورتی باطل کننده‌ی روزه نیست.

ششم: استفراغ عمدی؛ هرگاه فرد عمدا استفراغ کند و استفراغ خارج شود، روزه‌اش باطل می‌شود به دلیل حدیث ابوهریره J که از رسول الله ﷺ روایت می‌کند که ایشان فرمود: «مَنْ ذَرَعَهُ القَيْءُ فَلَيْسَ عَلَيْهِ قَضَاءُ، وَمَنِ اسْتَقَاءَ عَمْدًا فَلْيَقْضِ»[۴] : (کسی که استفراغ بر وی غالب شود و بدون اختیار وی خارج شود قضا بر او واجب نیست و کسی که عمدا استفراغ کند باید روزه‌اش را قضا کند).

هفتم: خروج خون با حجامت؛ هرگاه فرد حجامت ‌کند، روزه‌اش باطل خواهد شد زیرا رسول الله ﷺ فرمود: «أفطر الحاجم والمحجوم»[۵] : (کسی‌ که حجامت می‌کند و کسی ‌که حجامت می‌شود، روزه ندارند). حکمت باطل شدن روزه به خاطر حجامت و استفراغ، این است که وقتی کسی استفراغ یا حجامت کند، دچار ضعف شده و به خوردن و نوشیدن نیاز پیدا می‌کند و روزه برایش دشوار می‌شود اما با این وجود، اگر در ماه رمضان بدون عمدا و بدون عذر شرعی استفراغ یا حجامت کرد، جایز نیست در طول روز رمضان، بخورد و بنوشد زیرا بدون عذر، روزه‌اش را شکسته است اما اگر استفراغ و حجامت با عذر شرعی باشد، جایز است که بخورد و بنوشد زیرا با عذر شرعی روزه‌اش را باطل کرده است.

خروج خون با غیر از حجامت، مانند این که خون‌ از بینی خارج شود یا دندانش را بکشد و خون خارج شود، ایرادی ندارد و روزه را باطل نمی‌کند زیرا حجامت یا معادل آن نیست و در حالتی مانند خون‌ریزی بینی، خون بی‌اختیار از بدن خارج می‌شود.

خون گرفتن برای آزمایش نیز روزه را باطل نمی‌کند؛ زیرا این خون، اندک است و مانند حجامت بر بدن تأثیر نمی‌گذارد لذا باطل‌کننده نیست. اگر خون برای اهدا به شخص دیگر از وی گرفته شود، اگر اندک باشد و تأثیری مانند حجامت نداشته باشد روزه را باطل نمی‌کند اما اگر زیاد باشد که همانند حجامت بر بدن تأثیر بگذارد، روزه را باطل می‌کند.

بنابراین اگر روزه‌ی واجب باشد، جایز نیست که در حالت روزه خونش را اهدا کند؛ زیرا لازمه‌ی این کار، خوردن روزه‌ی واجب است در حالی که خوردن یا باطل کردن روزه‌ی واجب، حرام می‌باشد مگر این که بنا بر عذر شرعی باشد؛ مثلا اگر فرض بگیریم که این بیمار در معرض تلف شدن اعضای بدنش قرار داشته باشد و اگر تا غروب خورشید منتظر بماند، هلاک خواهد شد و بنا بر نظر پزشکان، بیمار از خون همین فرد روزه‌ دار سود می‌برد: در این حالت روزه‌اش را شکسته و خونش را اهدا می‌نماید زیرا برای نجات فردی که حفظ جانش مطلوب می‌باشد این کار را کرده است و شکستن روزه برای حفظ جان کسی که حفظ جانش مطلوب است جایز و مباح می‌باشد. بدین خاطر است که به مادر شیرده اجازه داده شده که اگر از کم شدن شیر فرزندش ترس دارد یا زن بارداری که در مورد جنینش می‌ترسد، اجازه دارد که روزه نگیرد. کسی‌ که با عذر شرعی روزه نگیرد نیز فقط قضای این روزه‌ها بر وی واجب است.

در مورد سرمه، قطره انداختن در بینی، قطره‌ی گوش و چشم می‌گوییم: قطره‌ی گوش یا چشم، هرگز روزه را باطل نمی‌کند زیرا خوردن و نوشیدن و معادل آن نیست و چشم و گوش از راه‌های معمولی که خوردنی و نوشیدنی از طریق آن به معده می‌رسد، نیست. درباره‌ی بینی، اگر چیزی از طریق بینی وارد جوف (سینه و فضای خالی سینه) شود، روزه را باطل می‌کند و بدین خاطر است که رسول الله ﷺ به لقيط بن صبره J فرمود: «وَبالِغ في الاستنشاق إلا أن تكونَ صائماً»[۶] : (در شستن بینی، مبالغه کن مگر این‌ که روزه‌دار باشی).

هشتم: خروج خون حیض و نفاس از زن؛ اگر زنی در حال روزه باشد و خون حیض یا نفاس از او خارج شود، روزه‌اش باطل می‌گردد. معیار این حکم، خروج خون است، نه این که فقط احساس کند و خون خارج نشود؛ مثلا اگر زنی کمی قبل از غروب خورشید، احساس کند که خون حیض از وی خارج شده اما خروج خون پس از غروب رخ دهد، روزه‌اش درست است. برخی زنان گمان می‌کنند که اگر خون حیض را قبل از ادای نماز مغرب ببینند، روزه‌ درست نیست حتی اگر پس از غروب خورشید باشد! این گمان، اصل و اساسی ندارد و ملاک و معیار، خروج خون است که اگر پیش از غروب خارج شود، روزه فاسد می‌شود و اگر بعد از غروب خارج شود، روزه درست خواهد بود.

باید دانست که این مبطلات فقط با وجود سه شرط، روزه را باطل می‌کنند:

شرط اول: این که شخص بداند و آگاه باشد؛ اگر جاهل و ناآگاه باشد، روزه‌اش باطل نمی‌شود. برای مثال: کسی ‌که گمان کند هنوز فجر طلوع نکرده و سحری بخورد اما مشخص شود که فجر طلوع کرده است یا گمان کند که خورشید غروب کرده و بخورد اما مشخص شود که غروب نکرده است؛ در این حالت، روزه‌اش باطل نیست زیرا در صحيح بخاري ثابت است که اسماء بنت أبي بكر I گفت: «أفطرنا علی عهد النَّبِيّ ﷺ يومَ غيم ثم طلعتِ الشمسُ»[۷] : (در زمان رسول الله ﷺ در یک روز ابری افطار کردیم سپس خورشید آشکار شد) و در این ماجرا به قضای روزه امر نشدند.

شرط دوم: به یاد داشته باشد؛ اگر روزه‌دار از روی فراموشی بخورد یا بنوشد قضای روزه بر او واجب نیست زیرا از ابوهريره J روایت است که رسول الله ﷺ فرمود: «اذا نسي فأكل و شرب فليُتِمَّ صومَه فإنما أطعمه الله وسقاه»[۸] : (هرگاه روزه‌دار فراموش کرد و خورد و نوشید، باید روزه‌اش را کامل نماید زیرا الله به او غذا و نوشیدنی داده است).

شرط سوم: اختیار داشته باشد؛ اگر کسی را به استفاده از مبطلات مجبور کنند، روزه‌اش باطل نمی‌شود زیرا فرد مجبور، خواست و اراده‌ای از خود ندارد لذا الله À نیز حكم كفر را از کسی که وی را به آن مجبور کنند، برداشته و فرموده است: {مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِهِ إِلاَّ مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالإِيمَانِ وَلَكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْراً فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنْ اللَّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ} [النحل: ۱۰۶] : (هر کس بعد از ایمانش به الله کافر شود، مگر آن ‌کسی که مجبور گردد و قلبش بر ایمان ثابت باشد، بلکه سینه‌اش را برای کفر بگشاید، خشم و غضب الله بر آنان است و عذاب بزرگی دارند).

شایان ذکر است که این مبطلات، كفاره ندارد به جز یک مورد که همان جماع و هم‌بستری است؛ روزه‌داری که روزه بر وی واجب باشد و در روز رمضان با همسرش هم‌بستری کند، كفاره بر وی واجب می‌شود؛ یعنی باید برده‌ای آزاد سازد، اگر نتوانست باید دو ماه پیاپی را روزه بگیرد و اگر نتوانست باید شصت مسكين را غذا دهد.

انسان باید به این شروط، دقت کند؛ این‌ها درباره‌ی کسی است که روزه بر او واجب باشد و در روز رمضان اتفاق بیفتد اما اگر در غير رمضان باشد روزه‌اش باطل می‌شود اما كفاره ندارد. همچنین اگر در روز رمضان باشد اما روزه بر وی واجب نباشد مانند مسافر روزه‌‌دار که اگر با همسرش هم‌بستری کند، كفاره بر او واجب نیست زیرا در این حالت، روزه بر او واجب نیست زیرا جایز است که روزه‌‌اش را عمدا قطع کرده و بخورد.

سؤال: شيخ بزرگوار! در مورد زن و مردی که روزه بر آن‌ها واجب باشد و در روز رمضان هم‌بستری کنند، آیا کفاره بر هر دوی آنان واجب می‌شود؟

جواب: بله، اگر زن با اختیار خود پذیرفته باشد کفاره بر هر دوی آن‌ها واجب است اما اگر زن مجبور به این کار شده باشد، كفاره ندارد زیرا مجبور شده و روزه‌‌اش نیز به همین دلیل باطل نمی‌شود. كفاره باید به ترتیب انجام شود: آزاد کردن برده؛ اگر نتوانست باید دو ماهِ پیاپی را روزه بگیرد، اگر نتوانست باید شصت مسكين را غذا دهد و برای کسی‌ که توانایی روزه گرفتن دارد جایز نیست که روزه نگیرد و غذا دادن به مساکین را انتخاب کند.

مسئله‌ی سوم: اگر کسی فراموش کند که نیت را به جای آورد؛ البته من تصور نمی‌کنم چنین چیزی اتفاق بیوفتد زیرا معمولا کسی ‌که بخواهد روزه بگیرد، در آخر شب برمی‌خیزد و سحری می‌خورد و بدین ترتیب، نیت کرده است که روزه بگیرد لذا فراموش کردن نیت برایم قابل تصور نیست.


۱-تخریج آن گذشت.

۲- صحیح بخاری: كتاب الصوم، باب فضل الصوم، شماره (١٨٩٤). صحیح مسلم: كتاب الصيام، باب فضل الصيام، شماره (١١٥١).

۳- صحیح مسلم: کتاب الكسوف، باب بيان أن اسم الصدقة يقع على كل نوع من المعروف، شماره (١٠٠٦).

۴- مسند احمد: (١٦ / ٢٨٣ ، شماره ١٠٤٦٣). سنن أبو داود: كتاب الصوم، باب الصائم يستقيء عمدا، شماره (۲۳۸۰). سنن ترمذی : أبواب الصوم، باب ما جاء فيمن استقاء عمدا، شماره (۷۲۰). ترمذی در مورد این حدیث گفته است: حسن غریب.

۵- سنن أبو داود: كتاب الصوم، باب في الصائم يحتجم، شماره (٢٣٦٧). سنن ترمذی: أبواب الصوم باب كراهية الحجامة للصائم، شماره (٧٧٤).سنن ابن ماجه: كتاب الصيام، باب ما جاء في الحجامة للصائم، شماره (١٦٧٩).

۶- سنن أبوداود: كتاب الطهارة، باب في الاستنثار، شماره (١٤٢). سنن ترمذي: أبواب الصوم، باب ما جاء في كراهية مبالغة الاستنشاق للصائم، شماره (۷۸۸). ترمذی می‌گوید: این حديث، حَسَن و صحيح است. سنن نسائي: كتاب الطهارة، باب المبالغة في الاستنشاق، شماره (۸۷). سنن ابن ماجه: كتاب الطهارة وسنتها، باب المبالغة في الاستنشاق والاستنثار، شماره (٤٠٧).

۷- صحیح بخاری: كتاب الصوم، باب إذا أفطر في رمضان ثم طلعت الشمس، شماره (١٩٥٩).

۸- صحیح بخاری: كتاب الصوم، باب الصائم إذا أكل أو شرب ناسيا، شماره (۱۹۳۳). صحیح مسلم: كتاب الصيام، باب أكل الناسي وشربه وجماعه لا يفطر، شماره (١١٥٥).

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: ما مفسدات الصوم؟ وهل يشترط عقد النية للصيام في كل يوم؟ ومن نسي أن ينوي فهل عليه شيء أم لا؟

فأجاب رحمه الله تعالى: هذا السؤال تضمن ثلاث مسائل:

المسألة الأولى النية، وهل يجب أن يعقدها لكل يوم؟ والجواب على ذلك: أن النية شرط لصحة العبادة؛ لقول النبي صلى الله عليه وسلم: «إِنَّمَا الْأَعْمَالُ بِالنِّيَّاتِ، وَإِنَّمَا لِكُلِّ امْرِئٍ مَا نَوَى».

فلا عمل إلا بنية، والنية لها وجهان:

الأول: نية المعمول له وفيها يجب أن يكون الإنسان مخلصا الله تعالى في عبادته لا يريد بها شريكا غيره، والغرض منها تعيين المنوي له وتوحيده بتلك العبادة، وهو الله سبحانه وتعالى.

الثاني: نية العمل، أو تعيينه وتمييزه من غيره؛ لأن العبادات أجناس وأنواع، لا يتميز أحدها إلا بتعيينه، فلا بد من أن يُعين نية الصوم الواجب، ففي رمضان ينوي أنه صيام يوم من رمضان، فالنية في الحقيقة لا تحتاج إلى فعل كبير، فإن من قام في آخر الليل، وأكل السَّحُور فإنه بلا شك نوى الصوم، وتعيين النية أيضًا إذا كان في شهر رمضان أمرٌ معلوم؛ لأن الإنسان لا يمكن أن ينوي بهذا الصوم إلا أنه صوم رمضان ما دام في وقت رمضان.

وعلى هذا فإذا كان الإنسان في ليالي رمضان، وأكل السَّحُور، فإنه بلا شك قد نوى وعين النية، فلا يحتاج أن يقول: اللهم إني نويت الصوم أو أنا نويت الصوم إلى الليل. أو ما أشبه ذلك.

ولكن هل يجب في رمضان أن يعين النية في كل يوم، أو إذا نوى من أوله كفى ما لم ينو القطع ؟ الصواب أنه إذا نوى من أوله كَفَى، إلا إذا نوى القطع وينبني على ذلك مسألة وهي: لو نام الإنسان في يوم من رمضان بعد العصر، ولم يستيقظ إلا في اليوم الثاني بعد طلوع الفجر، فإن قلنا: إنه يجب تعيين النية لكل يوم من ليلته فإن صَوْمَ هذا الرجل اليوم الثاني لا يصح؛ لأنه لم ينوه من ليلته.

وإن قلنا بالأول، وهو أن رمضان تكفيه النية في أوله ما لم يقطعه، فإن صومه هذا اليوم صحيح؛ لأن الرجل قد نام بنيته، وبلا ريب أنه سيصوم غدا؛ لأنه لا سبب موجب لقطع الصوم.

وقولنا: إذا نوى من أوله ولم ينو القطع احتراز مما لو نوى القطع، مثل أن يكون مريضا يصوم يوما، ويدع يوما، فإنه إذا أفطر لا بد أن يجدد النية في بقية الشهر، هذا بالنسبة للنية.

المسألة الثانية: مفسدات الصوم ذكر الله في القرآن منها ثلاثة، وهي: الأكل والشرب والجماع، فقال تعالى: ﴿ فَالْنَ بَشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُوا القِيامَ إِلَى الَّيْلِ ﴾ [البقرة: ١٨٧].

الأول: الأكل وهو شامل لكل مأكول، سواء كان نافعا أم ضارا، وسواء كان حراما أم حلالا.

الثاني: الشرب شامل لكل مشروب سواء كان نافعا أم ضارًا، وسواء كان حرامًا أم مباحًا، فكله يُفطر؛ لعدم الاستثناء فيه.

الثالث: الجماع.

الرابع: إنزال المني لشهوة، بمباشرة أو معالجة حتى يَنزِل، فإنه يكون مُفطِرًا، وهو وإن لم يكن داخلا في قوله: ﴿فَالْتَنَ بَشِرُوهُنَّ ) . فإن قوله – تبارك وتعالى- في الحديث القدسي في الصائم يقول: «يَتْرُكُ طَعَامَهُ وَشَرَابَهُ وَشَهْوَتَهُ مِنْ أَخلي».

فإن الشهوة تتناول الإنزال لشهوة، وقد أطلق النبي صلى الله عليه وسلم على المني أنه شهوة؛ حيث قال: «وَفِي بُضْعِ أَحَدِكُمْ صَدَقَةٌ. قَالُوا: يَا رَسُولَ اللَّهِ، أَيَأْتِي أَحَدُنَا شَهْوَتَهُ وَيَكُونُ لَهُ فِيهَا أَجْرٌ؟ قَالَ: «أَرَأَيْتُمْ لَوْ وَضَعَهَا فِي حَرَامٍ أَكَانَ عَلَيْهِ فِيهَا وِزْرٌ ؟ فَكَذَلِكَ إِذَا وَضَعَهَا فِي الحَلَالِ كَانَ لَهُ أَجْرٌ».

الخامس: ما كان بمعنى الأكل والشرب، وهو الإبر المغذية، التي يستغني بها متناولها عن الطعام والشراب ؛ وذلك لأنها – وإن لم تكن داخلة في الأكل والشرب بمعنى الأكل والشرب ويستغني الجسم بها عن ذلك، فأما الإبر التي لا يستغني بها عن الأكل والشرب فليست من المفطرات، سواء تناولها الإنسان في الوريد أم تناولها في العضلات، حتى لو وجد طَعْمَها في حَلْقه؛ لأنها ليست أكلا ولا شربا ولا بمعنى الأكل والشرب، فلا تكون مفطرة بأي حال من الأحوال إذا لم تكن مُستغنى بها عن الأكل والشرب.

السادس: القيء عمدا، يعني: إذا تعمد الإنسان القيء حتى خرج فإنه يفطر بذلك؛ لحديث أبي هريرة: «مَنْ ذَرَعَهُ القَيْءُ فَلَيْسَ عَلَيْهِ قَضَاءُ، وَمَنِ اسْتَقَاءَ عَمْدًا فَلْيَقْضِ».

السابع: إخراج الدم بالحجامة، فإذا احتجم الإنسان فإنه يفطر؛ لقول النبي صلى الله عليه وسلم: «أَفْطَرَ الحَاجِمُ وَالمَحْجُومُ».

والحكمة من إفطار الصائم بالقيء والحجامة هي أنه إذا قاء واحتجم لحقه من الضعف ما يوجب أن يكون محتاجًا إلى الأكل والشرب، ويكون الصوم شاقا عليه، و لكن مع ذلك فإذا كان في رمضان فاستقاء عمدًا، أو  احتجم عمدا بدون عذر، فإنه لا يجوز له أن يأكل ويشرب ما دام في نهار رمضان؛ لأنه أفطر بغير عذر، أما لو كان بعذر فإنه إذا قاء أو احتجم يجوز له الأكل والشرب؛ لأنه أفطر بعذر.

وأما خروج الدم بغير الحجامة؛ مثل أن يخرج منه رُعاف، أو يَقْلِعِ سِنَّه أو ضرسه فيخرج منه دم، فإن هذا لا شيء عليه فيه، ولا يُفطر به؛ لأنه ليس بمعنى الحجامة، وليس حجامةً، وهو يخرج منه أيضًا بغير اختياره كالرعاف. وكذلك لا يُفطر بإخراج الدم للاختبار ، مثل : أن يؤخذ منه دم ليفحصه، فإنه لا يفطر بذلك؛ لأن هذا دم قليل، ولا يُؤثر تأثير الحجامة على الجسم، فلا يكون مفطرا، أما إذا أخذ منه دم للتبرع لشخص مريض، فهذا لا يُفطر إن كان الدم يسيرًا لا يُؤثر تأثير الحجامة، وإن كان الدم كثيرًا يُؤثر على البدن تأثير الحجامة فإنه يفطر بذلك.

وعلى هذا فإذا كان صيامه واجبًا فإنه لا يجوز أن يتبرع لشخص حال صيامه؛ لأنه يلزم منه أن يُفطر في الصوم الواجب، والفطر في الصوم الواجب محرم إلا لعذر ، فلو فُرِضَ أن هذا المريض مُعرَّض لتلف أعضائه، وأنه لو انتظر إلى غروب الشمس لهلك، وقال الأطباء: إنه يُنتفَع بدم هذا الصائم، فإنه في هذه الحال يُفطر، ويتبرع بدمه؛ لأنه أفطر لإنقاذ معصوم، والفطر لإنقاذ المعصوم جائز ،مباح، ولهذا أُذِنَ للمرأة المرضع أن تفطر، إذا خافت نقص اللبن على ولدها، وكذلك الحامل إذا خافت على ولدها يجوز لها أن تفطر، ومن أفطر فعليه القضاء فقط إذا كان بعذر.

وبَقِيَ أن يُقال: ما تقولون في الكُحْل والسَّعُوط في الأنف، والقطرة في الأذن، أو في العين؟

فنقول: إن القطرة في الأذن أو في العين لا تُفطر مطلقًا؛ لأن ذلك ليس أكلا ولا شربا ولا بمعنى الأكل والشرب، وليس من المنافذ المعتادة التي تصل إلى المعدة عن طريق العين أو الأذن. وأما الأنف؛ فإنه إذا وصل إلى جوفه شيء منه عن طريق الأنف يُفطر بذلك، ولهذا قال النبي -عليه الصلاة والسلام- للقيط بن صبرة: «وَبَالِغ في الِاسْتِنْشَاقِ إِلَّا أَنْ تَكُونَ صَائِما».

الثامن: خروج دم الحيض والنفاس بالنسبة للمرأة، فإذا خرج منها دم الحيض، أو دم النفاس، وهي صائمة بطل صومها، والعبرة بالخروج، لا بالإحساس به دون أن يخرج، فلو فُرِضَ أن امرأة أحست بدم الحيض قبيل غروب الشمس، ولكن لم يخرج إلا بعد أن غَرَبت الشمسُ فصومُها صحيح، وقد كان بعض النساء يظن أن المرأة إذا رأتِ الحيض قبل أن تصلي المغرب، ولو بعد الغروب، فإنَّ صومها ذلك اليومَ لا يَصِحُ، وهذا لا أصل له، فالمعتبر خروج الدم؛ إن خرج قبل الغروب فَسَد الصوم، وإن خرج بعده فالصوم صحيح.

وليعلم أن هذه المفطرات المفسدات للصوم لا تُفسده إلا بشروط ثلاثة: الشرط الأول: أن يكون عالما، فإن كان جاهلا لم يفسد صومه، مثل: أن يأكل، ويظن أن الفجر لم يطلع، فيتبيَّن أنه قد طلع، أو أن الشمس قد غربت، فيتبين أنها لم تغرب، فإنَّ صومه لا يَفسُد بذلك، ودليله ما ثبت في صحيح البخاري عن أسماء بنت أبي بكر رضي الله عنها وعن أبيها «أَفْطَرْنَا عَلَى عَهْدِ النَّبِيِّ صلى الله عليه وسلم يَوْمَ غَيْمٍ، ثُمَّ طَلَعَتِ الشَّمْسُ». ولم يُؤْمَرُوا بالقضاء.

الشرط الثاني: أن يكون ذاكرًا، فلو أكل أو شرب ناسيا أنه صائم فإنه لا قضاء عليه؛ لحديث أبي هريرة أن رسول الله صلى الله عليه وسلم قال: «إِذَا نَسِيَ فَأَكَلَ وَشَرِبَ فَلْيُتِمَّ صَوْمَهُ، فَإِنَّمَا أَطْعَمَهُ اللَّهُ وَسَقَاهُ».

الشرط الثالث: أن يكون مختارا، فلو أُكْرِهَ على شيء من المفطرات فصومه لا يفسد بذلك؛ لأن المكره غير مُريد، ولهذا رَفَع الله حكم الكفر عمَّن أُكْرِهَ عليه فقال: ﴿ مَن كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِيمَنِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَينَ بِالإِيمَن وَلَكِن مَن شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِّنَ اللَّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴾ [النحل: ١٠٦].

ولْيُعْلَم أن هذه المفطرات ليس فيها كفارة إلا لشيء واحد؛ وهو الجماع، فإن الإنسان إذا جامع زوجته، وهو صائم في نهار رمضان، وهو ممن يجب عليه الصوم، وجب عليه الكفارة، وهي عتق رقبة، فإن لم يجد فصيام شهرين متتابعين، فإن لم يستطع فإطعام ستين مسكينًا.

ويجب أن ينتبه الإنسان لهذه الشروط؛ فيجب أن يكون فعله في نهار رمضان، وهو ممن يجب عليه الصوم فإن كان في غير رمضان فإنه يفسد صومه، ولكن لا كفارة عليه، وكذلك لو كان في نهار رمضان، وهو ممن لا يجب عليه؛ كما لو جامع زوجته وهو مسافر صائم، فإنه لا كفارة عليه حينئذ؛ لأن الصوم لا يجب عليه في هذه الحال؛ إذ يجوز له أن يُفطر عمدًا.

بالنسبة للجماع في نهار رمضان ممن يجب عليه الصوم، هل تكون الكفارة على الزوجين؟

فأجاب رحمه الله تعالى: نعم تكون الكفارة على الزوجين إذا اختارت الزوجة، أما إذا أُكْرِهَتْ على هذا، فإنه ليس عليها كفارة؛ لأنها مكرهة، ولا يفسد صومها أيضًا بذلك لكونها مكرهة، والكفارة على الترتيب:

۱ – عتق رقبة.

٢ – فإن لم يجد فصيام شهرين متتابعين.

3 – فإن لم يستطع فإطعام ستين مسكينًا، ولا يجوز الإطعام لمن كان قادرًا على الصوم.

المسألة الثالثة: إذا نَسِي ،النية، ولا أتصور أن يقع؛ لأن الإنسان إذا أراد الصوم عادةً فسوف يقوم في آخر الليل، ويأكل ويَتسَخَّر، وبهذا يكون قد نَوَى الصوم، فأنا لا أتصور النسيان.

مطالب مرتبط:

(۳۸۸۲) حکم و کفاره جماع عمدی در روز رمضان

واجب است که کفاره‌ بپردازی و این کفاره، عبارت از آزاد کردن یک برده است که البته در این زمان، چنین چیزی نیست؛ لذا اگر برده نیافتی، واجب است دو ماهِ پیاپی را روزه بگیری....

ادامه مطلب …

(۳۸۷۷) حکم افطار زودهنگام در ماه رمضان به طور غیر عمد

خلاصه‌ی جواب برای این برادر که بین مكه و مدينه افطار نموده و گمان کرده که غروب مكه زودتر از غروب مدينه می‌باشد، این است که نیازی به انجام قضا نیست.....

ادامه مطلب …

(۳۸۶۹) حکم روزه‌داری در صورت باقی ماندن بر جنابت تا طلوع فجر

اگر روزه‌‌دار، جُنُب باشد و فجر طلوع کند، روزه‌اش صحيح است و چیزی بر وی لازم نیست....

ادامه مطلب …

(۳۸۷۶) حکم شنا کردن در آب و تأثیر آن بر روزه‌داری

برای روزه‌دار جایز است که برای کم کردن شدت گرما و تشنگی‌اش در آب فرو رود، در برابر کولر بخوابد و لباس و بدنش را خیس کند....

ادامه مطلب …

(۳۸۶۷) حکم روزه در صورت استنشاق غیر عمدی بوی بنزین یا ورود آن به حلق

اگر هر چیزی اعم از بنزین، آب و... بی‌اختیار وارد حلق شود، روزه را باطل نمی‌کند؛ زیرا از جمله شروط باطل شدن روزه، این است که روزه‌دار: آگاه، هوشیار و با اختیار باشد...

ادامه مطلب …

(۳۸۴۱) حکم استفاده از آمپول تقویتی در هنگام روزه‌داری

اگر آمپول تقویتی باشد که او را از خوردن و نوشیدن بی‌نیاز کند، روزه را باطل می‌کند چون معادل خوردن و نوشیدن می ‌باشد...

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه