(۳۲۸۹) سوال: حدیثی از صحابی بزرگوار ابوهریره رَضِيَاللهُعَنْهُ که از رسول الله صَلَّىاللهُعَلَيْهِوَآلِهِوَسَلَّم روایت میکند، خواندم که ایشان فرمودند: «ما تَعُدُّونَ الشَّهِيدَ منكم؟ قالوا: يا رَسولَ اللهِ، مَن قُتِلَ في سَبيلِ اللهِ فَهو شَهِيدٌ، قالَ: إنَّ شُهَداءَ أُمَّتي إذنْ لَقَلِيلٌ، قالوا: فمَن هُمْ يا رَسولَ اللهِ؟ قالَ: مَن قُتِلَ في سَبيلِ اللهِ فَهو شَهِيدٌ، ومَن ماتَ في سَبيلِ اللهِ فَهو شَهِيدٌ، ومَن ماتَ في الطَّاعُونِ فَهو شَهِيدٌ، ومَن ماتَ في البَطْنِ فَهو شَهِيدٌ. قالَ ابنُ مِقْسَمٍ-أحد رواة الحديث-: أشْهَدُ علَى أبِيكَ في هذا الحَديثِ أنَّه قالَ: والْغَرِيقُ شَهِيدٌ»: (فرمودند: «چه کسی را در میان خود شهید میدانید؟» گفتند: ای رسول الله، هرکس در راه الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ کشته شود پس شهید است، فرمودند: «با این حساب، شهدای امت من اندک خواهند بود»، عرض کردند: پس آنها چه کسانی هستندای رسول الله؟ فرمودند: «هرکس که در راه الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ کشته شود پس شهید است و هرکس در راه الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ بمیرد پس شهید است و هرکس در اثر طاعون بمیرد پس شهید است و هرکس در اثر (بیماری) شکم بمیرد پس شهید است»، ابن مِقْسَم (یکی از راویان حدیث) میگوید: بر پدرت گواهی میدهم در این حدیث (که ابوهریره رَضِيَاللهُعَنْهُ روایت کرده) پدرت علاوه بر چیزی که از او روایت کردی این لفظ را هم افزودند و گفتند: «و هرکس در آب غرق شود، شهید است» (این حدیث را سهیل بن ابوصالح از پدرش روایت کرده و عبیدالله ابن مقسم نیز از ابوصالح روایت کرده، پس وقتی سهیل این حدیث را در حضور ابن مقسم روایت کردند، ابن مقسم سهیل را با این سخن خطاب قرار دادند که بر پدرت یعنی ابوصالح در این حدیث گواهی میدهم که گفت: هرکس در آب غرق شود شهید است؛ یعنی به حدیث چیزی اضافه نمود که سهیل آن را ذکر نکرده بود) مسلم این را روایت کرده است.
حال سوال: آیا کسی که در حال مستی غرق شود و بمیرد، شهادت برایش نوشته میشود با علم به اینکه شخص غرق شده طبق نص حدیث شهید محسوب میشود؟
جواب:
قبل از پاسخ به این سوال میخواهم به این نکته اشاره کنم که در زمان ما نام شهید برای خیلی از مردم به قدری بیارزش شده است که کسانی را بدان وصف میکنند که شایسته آن نیستند و این امری حرام است، لذا جایز نیست که برای شخصی گواهی به شهید بودن کسی بدهد جز برای کسی که رسول الله صَلَّىاللهُعَلَيْهِوَآلِهِوَسَلَّم برای او گواهی داده است و گواهی رسول الله صَلَّىاللهُعَلَيْهِوَآلِهِوَسَلَّم بر دو قسمت تقسیم میشود: اول: برای شخص معینی گواهی دهد به اینکه او شهید است چنانچه در حدیث صحیح از رسول الله صَلَّىاللهُعَلَيْهِوَآلِهِوَسَلَّم است که ایشان بالای کوه أحد رفتند و ابوبکر و عمر و عثمان همراهش بودند، آنگاه کوه لرزید، پس رسول الله صَلَّىاللهُعَلَيْهِوَآلِهِوَسَلَّم فرمودند: «اثْبُتْ أُحُدُ؛ فإنَّما عليك نبيٌّ، وصدِّيقٌ، وشهيدانِ» : (آرام گیر ای احد؛ که بر تو یک پیامبر و یک صدیق و دو شهید (ایستاده) است) پس هرکس که رسول الله صَلَّىاللهُعَلَيْهِوَآلِهِوَسَلَّم برایش گواهی شهید بودن داده، ما نیز بخاطر تصدیق رسولالله صَلَّىاللهُعَلَيْهِوَآلِهِوَسَلَّم و پیروی از او در اینباره گواهی میدهیم که او شهید است.
قسمت دوم: کسانی که رسول الله صَلَّىاللهُعَلَيْهِوَآلِهِوَسَلَّم بر وجه عموم به شهید بودن آنها گواهی میدهد چنانچه در حدیثی که سوال کننده به آن اشاره کردند آمده است: «من قتل في سبيل الله فهو شهيد، ومن مات في سبيل الله فهو شهيد، والغريق شهيد» : (هرکس در راه الله کشته شود پس شهید است و هرکس در راه الله بمیرد پس شهید است و غرق شده در آب شهید است) و دیگر شهیدانی که حدیث با حکم بر شهید بودن آنها بطور عموم وارد شده است بدون اینکه به شخص معینی تخصیص داده شود و این قسمت جایز نیست که آن را بر شخص معینی تطبیق دهیم، بلکه میگوییم: هرکس متصف به چنین و چنان باشد، شهید است و شخص معینی را بدان تخصیص نمیدهیم؛ زیرا گواهی دادن به وصف (شهید) با گواهی دادن (به شهید بودن) شخصی معین متفاوت است و امام بخاری رَحِمَهُالله برای این مسأله در کتاب صحیح خویش عنوانی ذکر کرده و گفته است: باب: “لايُقَال فلان شهيد” : (گفته نمیشود فلانی شهید است) و برای آن به فرمودهی رسول الله صَلَّىاللهُعَلَيْهِوَآلِهِوَسَلَّم استدلال کرده است: «واللهُ أعلَمُ بمَن يُكْلَمُ في سبيلِه» : (و الله داناتر است که چه کسی در راه او زخم برداشته است) و در زیر این عنوان حدیث طولانی مشهور درباره قصهی شخصی را آورده است که در غزوهای همراه رسول الله صَلَّىاللهُعَلَيْهِوَآلِهِوَسَلَّم بوده که شجاع و دلیر بوده است و از دشمن هیچ فرد یکه و تنهایی را رها نمیکرد مگر اینکه او را دنبال نموده و با شمشیرش او را میزد، پس صحابه نزد رسول الله صَلَّىاللهُعَلَيْهِوَآلِهِوَسَلَّم از او تعریف و ستایش کردند سپس بخاری رَحِمَهُالله تمام حدیث را آورده است و در حدیث آمده است که رسول الله صَلَّىاللهُعَلَيْهِوَآلِهِوَسَلَّم فرمودند: «إِنَّ الرَّجُلَ لَيَعْمَلُ بِعَمَلِ أَهْلِ الْجَنَّةِ، فِيمَا يَبْدُو لِلنَّاسِ، وَإِنَّهُ لَمِنْ أَهْلِ النَّارِ» : (گاه برای مردم چنین بهنظر میرسد که فلانشخص، عمل اهل بهشت را انجام میدهد ولی در حقیقت از اهل دوزخ است) و این استدلالی که بخاری رَحِمَهُالله بر عنوان این باب بدان استدلال نموده استدلالی واضح است؛ برای اینکه فرمودهی رسول الله صَلَّىاللهُعَلَيْهِوَآلِهِوَسَلَّم: «واللهُ أعلَمُ بمَن يُكْلَمُ في سبيلِه» (و الله داناتر است که چه کسی در راه او زخم برداشته) دلالت بر این میدهد که ممکن است باطن برخلاف ظاهر باشد و احکام اخروی از روی باطن فرد است ته از روی ظاهر شخص و قصهی شخصی که بخاری رَحِمَهُالله در زیر این عنوان آورده بسیار آشکار است، لذا صحابه رَضِيَاللهُعَنْهُم بر این شخص به اقتضای ظاهر حالش ثنا گفتند ولی رسول الله صَلَّىاللهُعَلَيْهِوَآلِهِوَسَلَّم به آنها گفت: او اهل دوزخ است، پس شخصی از صحابه رَضِيَاللهُعَنْهُم او را دنبال نموده و از وی جدا نشد، بنابراین آخرین عمل این فرد این بود که خودش را با شمشیرش کشت پس ما مطابق احکام اخروی را حال ظاهر مردم حکم نمیکنیم بلکه نصوص را بر عموم خودش میآوریم و الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ داناتر است که آیا برای این شخصی که ظاهرش برای ما این است که به این وصفی که حکم به او تعلق میگیرد متصف است، منطبق است یا خیر؟ و صاحب کتاب فتح الباری، یعنی شرح صحیح بخاری معروف ذکر کرده است که عمر بن خطاب رَضِيَاللهُعَنْهُ خطبه کرده و فرمودند: «.. وأُخْرى يقُولُونَها: لِمَنْ قُتِلَ فِي مَغازِيكُمْ، أَو مَات، قُتِلَ فُلانٌ شَهِيدًا، أَو ماتَ فُلانٌ شَهِيدًا، ولَعَلَّهُ أنْ يَكُونَ قَدْ أوْقَرَ عَجُزَ دابَّتِهِ، أوْ دَفَّ راحِلَتِهِ ذَهَبًا، أَو وَرِقًا، يَطْلُبُ التِّجارَةَ، فَلا تَقُولُوا ذاكُمْ، ولَكِنْ قُولُوا كَما قالَ النَّبِيُّ صَلَّىاللهُعَلَيْهِوَآلِهِوَسَلَّم: «مَن قُتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ، أَوْ مَاتَ فَهُوَ فِي الجَنَّةِ» : (و نکته دیگر که آن را درباره کسی که در جنگهایتان کشته شده یا مرده است میگویند: فلانی شهید است و فلانی شهید از دنیا رفت، چهبسا که آن فرد از سواریش افتاده و مرده یا شاید بار سوارهاش از طلا یا نقره بوده و جهت تجارت خارج شده بوده است، لذا چنین عبارتی را نگویید بلکه همانطور بگویید که رسول الله صَلَّىاللهُعَلَيْهِوَآلِهِوَسَلَّم فرمودند: «هرکس در راه الله بمیرد یا کشته شود، در بهشت است»). در کتاب فتح الباری میگوید: درجهی این حدیث حسن است.
بر همین اساس ما به شکلی که در نص آمده است گواهی به شهادت میدهیم: چنانچه (وصف شهادت) برای شخص معینی باشد پس برای شخص معینی که رسول الله صَلَّىاللهُعَلَيْهِوَآلِهِوَسَلَّم بدان گواهی شهادت داده است، گواهی میدهیم و اگر به شکل عموم باشد، ما به طور عموم گواهی میدهیم و بر شخص معین تطبیق نمیدهیم زیرا احکام اخروی متعلق به باطن است نه به ظاهر، از الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ میخواهیم که همه ما را پایدار و ثابتقدم دارد و قلبها و اعمال ما را اصلاح کند؛ بنا بر همین گفتهی سوال کننده که اگر انسانی غرق شود درحالی که مست است آیا در زمره شهیدان محسوب میشود؟ پس ما میگوییم: بر این شخص معینی که غرق شده است گواهی نمیدهیم که شهید است، فرقی نمیکند مشروب خورده و مست شده سپس در حال مستیاش غرق شده یا آن را ننوشیده است ضمناً به مناسبت ذکر مستی باید بدانیم که نوشیدن شراب از گناهان کبیره است و بر هر مسلمانی واجب است که آن را ترک کند و از آن بپرهیزد چنانچه پرودگارش سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ او را بدان امر نموده و فرموده است: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ} [المائدة: ۹۰]: (ای کسانی که ایمان آوردهاید! همانا شراب و قمار و بتها و تیرهای قرعه، پلید و از عمل شیطان است، پس از آنها دوری کنید باشد که رستگار شوید) و هر کس آن را بنوشد پس با تازیانه عقوبت میشود و اگر به عمل خود بازگشت بار دیگر تازیانه میخورد و اگر برای بار سوم به عمل خود بازگشت تازیانه میخورد و اگر در بار چهارم به عمل خود بازگشت، برخی از اهل علم میگویند: کشته میشود، به دلیل حدیثی که در این باره وارد شده است ، برخی میگویند: کشته نمیشود و حدیث منسوخ است و برخی تفصیل دادهاند مانند شیخالاسلام ابن تیمیه رَحِمَهُالله که میگوید: کشته میشود وقتی سه یا چهار مرتبه تازیانه زده شد و دست نکشید، شیخالاسلام رَحِمَهُالله میگوید: کشته میشود درصورتی که مردم بدون کشتن، دست از نوشیدن مشروب نمیکشیدند، یعنی: طوری که نوشیدن مشروب در بین مردم منتشر شده و بعد از تکرار عقوبت بر آنها باز از آن دست نکشیدند، پس در این صورت که جز با کشتن دست نکشند، کشته میشود، لذا در هر حال وظیفهی مؤمن است که از آن دوری کند و همه ما بایستی تلاش کنیم تا از گسترش آن به هر وسیلهای جلوگیری کنیم، والله الموفق.