سه‌شنبه 22 ربیع‌الثانی 1447
۲۲ مهر ۱۴۰۴
14 اکتبر 2025

(۳۲۸۹) حکم شهادت برای غرق‌شدگان

(۳۲۸۹) سوال: حدیثی از صحابی بزرگوار ابوهریره رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُ که از رسول الله صَلَّى‌اللهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ‌وَسَلَّم روایت ‌می‌کند، خواندم که ایشان فرمودند: «ما تَعُدُّونَ الشَّهِيدَ منكم؟ قالوا: يا رَسولَ اللهِ، مَن قُتِلَ في سَبيلِ اللهِ فَهو شَهِيدٌ، قالَ: إنَّ شُهَداءَ أُمَّتي إذنْ لَقَلِيلٌ، قالوا: فمَن هُمْ يا رَسولَ اللهِ؟ قالَ: مَن قُتِلَ في سَبيلِ اللهِ فَهو شَهِيدٌ، ومَن ماتَ في سَبيلِ اللهِ فَهو شَهِيدٌ، ومَن ماتَ في الطَّاعُونِ فَهو شَهِيدٌ، ومَن ماتَ في البَطْنِ فَهو شَهِيدٌ. قالَ ابنُ مِقْسَمٍ-أحد رواة الحديث-: أشْهَدُ علَى أبِيكَ في هذا الحَديثِ أنَّه قالَ: والْغَرِيقُ شَهِيدٌ»: (فرمودند: «چه کسی را در میان خود شهید می‌دانید؟» گفتند: ‌ای رسول الله، هرکس در راه الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ کشته شود پس شهید است، فرمودند: «با این حساب، شهدای امت من اندک خواهند بود»، عرض کردند: پس آن‌ها چه کسانی هستند‌ای رسول الله؟ فرمودند: «هرکس که در راه الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ کشته شود پس شهید است و هرکس در راه الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ بمیرد پس شهید است و هرکس در اثر طاعون بمیرد پس شهید است و هرکس در اثر (بیماری) شکم بمیرد پس شهید است»، ابن مِقْسَم (یکی از راویان حدیث) می‌گوید: بر پدرت گواهی می‌دهم در این حدیث (که ابوهریره رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُ روایت کرده) پدرت علاوه بر چیزی که از او روایت کردی این لفظ را هم افزودند و گفتند: «و هرکس در آب غرق شود، شهید است» (این حدیث را سهیل بن ابوصالح از پدرش روایت کرده و عبیدالله ابن مقسم نیز از ابوصالح روایت کرده، پس وقتی سهیل این حدیث را در حضور ابن مقسم روایت کردند، ابن مقسم سهیل را با این سخن خطاب قرار دادند که بر پدرت یعنی ابوصالح در این حدیث گواهی می‌دهم که گفت: هرکس در آب غرق شود شهید است؛ یعنی به حدیث چیزی اضافه نمود که سهیل آن را ذکر نکرده بود) مسلم این را روایت کرده است.

حال سوال: آیا کسی ‌که در حال مستی غرق شود و بمیرد، شهادت برایش نوشته می‌شود با علم به اینکه شخص غرق شده طبق نص حدیث شهید محسوب می‌شود؟

جواب:

قبل از پاسخ به این سوال می‌خواهم به این نکته اشاره کنم که در زمان ما نام شهید برای خیلی‌ از مردم به قدری بی‌ارزش شده است که کسانی را بدان وصف می‌کنند که شایسته آن نیستند و این امری حرام است، لذا جایز نیست که برای شخصی گواهی به شهید بودن کسی بدهد جز برای کسی ‌که رسول الله صَلَّى‌اللهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ‌وَسَلَّم برای او گواهی داده است و گواهی رسول الله صَلَّى‌اللهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ‌وَسَلَّم بر دو قسمت تقسیم می‌شود: اول: برای شخص معینی گواهی دهد به اینکه او شهید است چنانچه در حدیث صحیح از رسول الله صَلَّى‌اللهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ‌وَسَلَّم است که ایشان بالای کوه أحد رفتند و ابوبکر و عمر و عثمان همراهش بودند، آنگاه کوه لرزید، پس رسول الله صَلَّى‌اللهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ‌وَسَلَّم فرمودند: «اثْبُتْ أُحُدُ؛ فإنَّما عليك نبيٌّ، وصدِّيقٌ، وشهيدانِ» : (آرام گیر ‌ای احد؛ که بر تو یک پیامبر و یک صدیق و دو شهید (ایستاده) است) پس هرکس که رسول الله صَلَّى‌اللهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ‌وَسَلَّم برایش گواهی شهید بودن داده، ما نیز بخاطر تصدیق رسول‌الله صَلَّى‌اللهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ‌وَسَلَّم و پیروی از او در این‌باره گواهی می‌دهیم که او شهید است.
قسمت دوم: کسانی ‌که رسول الله صَلَّى‌اللهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ‌وَسَلَّم بر وجه عموم به شهید بودن آن‌ها گواهی می‌دهد چنانچه در حدیثی که سوال کننده به آن اشاره کردند آمده است: «من قتل في سبيل الله فهو شهيد، ومن مات في سبيل الله فهو شهيد، والغريق شهيد» : (هرکس در راه الله کشته شود پس شهید است و هرکس در راه الله بمیرد پس شهید است و غرق شده در آب شهید است) و دیگر شهیدانی که حدیث با حکم بر شهید بودن آن‌ها بطور عموم وارد شده است بدون اینکه به شخص معینی تخصیص داده شود و این قسمت جایز نیست که آن را بر شخص معینی تطبیق دهیم، بلکه می‌گوییم: هرکس متصف به چنین و چنان باشد، شهید است و شخص معینی را بدان تخصیص نمی‌دهیم؛ زیرا گواهی دادن به وصف (شهید) با گواهی دادن (به شهید بودن) شخصی معین متفاوت است و امام بخاری رَحِمَهُ‌الله برای این مسأله در کتاب صحیح خویش عنوانی ذکر کرده و گفته است: باب: “لايُقَال فلان شهيد” : (گفته نمی‌شود فلانی شهید است) و برای آن به فرموده‌ی رسول الله صَلَّى‌اللهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ‌وَسَلَّم استدلال کرده است: «واللهُ أعلَمُ بمَن يُكْلَمُ في سبيلِه» : (و الله داناتر است که چه کسی در راه او زخم برداشته است) و در زیر این عنوان حدیث طولانی مشهور درباره قصه‌ی شخصی را آورده است که در غزوه‌ای همراه رسول الله صَلَّى‌اللهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ‌وَسَلَّم بوده که شجاع و دلیر بوده است و از دشمن هیچ فرد یکه و تنهایی را رها نمی‌کرد مگر اینکه او را دنبال نموده و با شمشیرش او را می‌زد، پس صحابه نزد رسول الله صَلَّى‌اللهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ‌وَسَلَّم از او تعریف و ستایش کردند سپس بخاری رَحِمَهُ‌الله تمام حدیث را آورده است و در حدیث آمده است که رسول الله صَلَّى‌اللهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ‌وَسَلَّم فرمودند: «إِنَّ الرَّجُلَ لَيَعْمَلُ بِعَمَلِ أَهْلِ الْجَنَّةِ، فِيمَا يَبْدُو لِلنَّاسِ، وَإِنَّهُ لَمِنْ أَهْلِ النَّارِ» : (گاه برای مردم چنین به‌نظر می‌رسد که فلان‌شخص، عمل اهل بهشت را انجام می‌دهد ولی در حقیقت از اهل دوزخ ا‌ست) و این استدلالی که بخاری رَحِمَهُ‌الله بر عنوان این باب بدان استدلال نموده استدلالی واضح است؛ برای اینکه فرموده‌ی رسول الله صَلَّى‌اللهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ‌وَسَلَّم: «واللهُ أعلَمُ بمَن يُكْلَمُ في سبيلِه» (و الله داناتر است که چه کسی در راه او زخم برداشته) دلالت بر این می‌دهد که ممکن است باطن برخلاف ظاهر باشد و احکام اخروی از روی باطن فرد است ته از روی ظاهر شخص و قصه‌ی شخصی که بخاری رَحِمَهُ‌الله در زیر این عنوان آورده بسیار آشکار است، لذا صحابه رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُم بر این شخص به اقتضای ظاهر حالش ثنا گفتند ولی رسول الله صَلَّى‌اللهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ‌وَسَلَّم به آن‌ها گفت: او اهل دوزخ است، پس شخصی از صحابه رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُم او را دنبال نموده و از وی جدا نشد، بنابراین آخرین عمل این فرد‌ این بود که خودش را با شمشیرش کشت پس ما مطابق احکام اخروی را حال ظاهر مردم حکم نمی‌کنیم بلکه نصوص را بر عموم خودش می‌آوریم و الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ داناتر است که آیا برای این شخصی که ظاهرش برای ما این است که به این وصفی که حکم به او تعلق می‌گیرد متصف است، منطبق است یا خیر؟ و صاحب کتاب فتح الباری، یعنی شرح صحیح بخاری معروف ذکر کرده است که عمر بن خطاب رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُ خطبه کرده و فرمودند: «.. وأُخْرى يقُولُونَها: لِمَنْ قُتِلَ فِي مَغازِيكُمْ، أَو مَات، قُتِلَ فُلانٌ شَهِيدًا، أَو ماتَ فُلانٌ شَهِيدًا، ولَعَلَّهُ أنْ يَكُونَ قَدْ أوْقَرَ عَجُزَ دابَّتِهِ، أوْ دَفَّ راحِلَتِهِ ذَهَبًا، أَو وَرِقًا، يَطْلُبُ التِّجارَةَ، فَلا تَقُولُوا ذاكُمْ، ولَكِنْ قُولُوا كَما قالَ النَّبِيُّ صَلَّى‌اللهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ‌وَسَلَّم: «مَن قُتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ، أَوْ مَاتَ فَهُوَ فِي الجَنَّةِ» : (و نکته دیگر که آن را درباره کسی ‌که در جنگ‌های‌تان کشته شده یا مرده است می‌گویند: فلانی شهید است و فلانی شهید از دنیا رفت، چه‌بسا که آن فرد از سواریش افتاده و مرده یا شاید بار سوار‌ه‌‌اش از طلا یا نقره بوده و جهت تجارت خارج شده بوده است، لذا چنین عبارتی را نگویید بلکه همان‌طور بگویید که رسول الله صَلَّى‌اللهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ‌وَسَلَّم فرمودند: «هرکس در راه الله بمیرد یا کشته شود، در بهشت است»). در کتاب فتح الباری می‌گوید: درجه‌ی این حدیث حسن است.
بر همین اساس ما به شکلی که در نص آمده است گواهی به شهادت می‌دهیم: چنانچه (وصف شهادت) برای شخص معینی باشد پس برای شخص معینی که رسول الله صَلَّى‌اللهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ‌وَسَلَّم بدان گواهی شهادت داده است، گواهی می‌دهیم و اگر به شکل عموم باشد، ما به طور عموم گواهی می‌دهیم و بر شخص معین تطبیق نمی‌دهیم زیرا احکام اخروی متعلق به باطن است نه به ظاهر، از الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ می‌خواهیم که همه ما را پایدار و ثابت‌قدم دارد و قلب‌ها و اعمال ما را اصلاح کند؛ بنا بر همین گفته‌ی سوال کننده که اگر انسانی غرق شود درحالی ‌که مست است آیا در زمره شهیدان محسوب می‌شود؟ پس ما می‌گوییم: بر این شخص معینی که غرق شده است گواهی نمی‌دهیم که شهید است، فرقی نمی‌کند مشروب خورده و مست شده سپس در حال مستی‌اش غرق شده یا آن را ننوشیده است ضمناً به مناسبت ذکر مستی باید بدانیم که نوشیدن شراب از گناهان کبیره است و بر هر مسلمانی واجب است که آن را ترک کند و از آن بپرهیزد چنانچه پرودگارش سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ او را بدان امر نموده و فرموده است: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ} [المائدة: ۹۰]: (ای کسانی‌ که ایمان آورده‌اید! همانا شراب و قمار و بت‌ها و تیرهای قرعه، پلید و از عمل شیطان است، پس از آن‌ها دوری کنید باشد که رستگار شوید) و هر کس آن را بنوشد پس با تازیانه عقوبت می‌شود و اگر به عمل خود بازگشت بار دیگر تازیانه می‌خورد و اگر برای بار سوم به عمل خود بازگشت تازیانه می‌خورد و اگر در بار چهارم به عمل خود بازگشت، برخی از اهل علم می‌گویند: کشته می‌شود، به دلیل حدیثی که در این باره وارد شده است ، برخی می‌گویند: کشته نمی‌شود و حدیث منسوخ است و برخی تفصیل داده‌اند مانند شیخ‌الاسلام ابن تیمیه رَحِمَهُ‌الله که می‌گوید: کشته می‌شود وقتی سه یا چهار مرتبه تازیانه زده شد و دست نکشید، شیخ‌الاسلام رَحِمَهُ‌الله می‌گوید: کشته می‌شود درصورتی ‌که مردم بدون کشتن، دست از نوشیدن مشروب نمی‌کشیدند، یعنی: طوری‌ که نوشیدن مشروب در بین مردم منتشر شده و بعد از تکرار عقوبت بر آن‌ها باز از آن دست نکشیدند، پس در این صورت که جز با کشتن دست نکشند، کشته می‌شود، لذا در هر حال وظیفه‌ی مؤمن است که از آن دوری کند و همه ما بایستی تلاش کنیم تا از گسترش آن به هر وسیله‌ای جلوگیری کنیم، والله الموفق.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: لقد قرأت حديثا للصحابي الجليل أبي هريرة رضي الله عنه عن الرسول الكريم صلى الله عليه وسلم أنه قال: «مَا تَعُدُّونَ الشَّهِيدَ فِيكُمْ؟» قَالُوا: يَا رَسُولَ اللهِ، مَنْ قُتِلَ فِي سَبِيلِ الله فَهُوَ شَهِيدٌ، قَالَ: «إِنَّ شُهَدَاءَ أُمَّتِي إِذًا لَقَلِيلٌ»، قَالُوا: فَمَنْ هُمْ يَا رَسُولَ اللهِ؟ قَالَ: «مَنْ قُتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَهُوَ شَهِيدٌ، وَمَنْ مَاتَ فِي سَبِيلِ الله فَهُوَ شَهِيدٌ، وَمَنْ مَاتَ فِي الطَّاعُونِ فَهُوَ شَهِيدٌ، وَمَنْ مَاتَ فِي الْبَطْنِ فَهُوَ شَهِيدٌ، قَالَ ابْنُ مِقْسَمِ – أَحَدُ رُوَاةِ الْحَدِيثِ-: أَشْهَدُ عَلَى أَبِيكَ فِي هَذَا الْحَدِيثِ أَنَّهُ قَالَ: «وَالْغَرِيقٌ شَهِيدٌ». رواه مسلم. والسؤال: هل من مات غريقا وهو سكران تُكتب له الشهادة، علما بأن الغريق يُعَدُّ شهيدًا حسب نص الحديث؟

فأجاب – رحمه الله تعالى : قبل الإجابة على هذا السؤال أود أن أنبه إلى أنه في عصرنا هذا أصبح اسم الشهيد رخيصا عند كثير من الناس، حتى كانوا يصفون به من ليس أهلا للشهادة، وهذا أمر مُحرّم، فلا يجوز لأحد أن يشهد لشخص بشهادة إلا لمن شهد له النبي صلى الله عليه وسلم وشهادة النبي صلى الله عليه وسلم بالشهادة تنقسم على قسمين: أحدهما: أن يشهد لشخص مُعَيَّن بأنه شهيد، كما في الحديث الصحيح أن النبي صعد أحدًا ومعه أبو بكر وعمر وعثمان، فارتج الجبل بهم، فقال النبي صلى الله عليه وسلم: «اثْبُتْ أُحُدُ، فَإِنَّمَا عَلَيْكَ نَبِيٍّ، وَصِدِّيقٌ، وَشَهِيدَانِ». فمن شهد له النبي صلى الله عليه وسلم بالشهادة بعينه شهدنا له بأنه شهيد، تصديقا لرسول الله صلى الله عليه وسلم واتباعا له في ذلك.

والقسم الثاني ممن شهد له النبي صلى الله عليه وسلم بالشهادة: أن يشهد النبي صلى الله عليه وسلم بالشهادة على وجه العموم، كما في الحديث الذي أشار إليه السائل بأن «من قُتِلَ في سبيل الله فهو شهيد ومن مات في سبيل الله فهو شهيد، والغريق شهيد» إلى غير ذلك من الشهداء الذين ورد الحديث بالحكم عليهم بالشهادة العامة من غير تخصيص رجل بعينه، وهذا القسم لا يجوز أن نُطبقه على شخص بعينه، وإنما نقول: من اتصف بكذا وكذا فهو شهيد، ولا نخص بذلك رجلا بعينه؛ لأن الشهادة بالوصف غير الشهادة بالعين، وقد ترجم البخاري رحمه الله لهذه المسألة في صحيحه فقال: باب: لا يُقال فلان شهيد واستدل له بقول النبي صلى الله عليه وسلم: وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَنْ يُكْلَمُ فِي سَبِيلِهِ». وقول النبي صلى الله عليه وسلم: «وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَنْ يُكْلَمُ فِي سَبِيلِهِ أي: بمن يُجرَحُ، وساق تحت هذا العنوان الحديث الطويل المشهور في قصة الرجل الذي كان مع النبي صلى الله عليه وسلم في غزوة، وكان شجاعًا مقداما لا يدع للعدو شاذة ولا فاذَةً إلا اتبعها يضربها بسيفه، فامتدحه الصحابة أمام النبي صلى الله عليه وسلم ثم ساق البخاري جمال الحديث بطوله، وفيه أن النبي صلى الله عليه وسلم قال: «إِنَّ الرَّجُلَ لَيَعْمَلُ عَمَلَ أَهْلِ الْجَنَّةِ، فِيهَا يَبْدُو لِلنَّاسِ، وَهُوَ مِنْ أَهْلِ النَّارِ». وهذا الاستدلال الذي استدل به البخاري والله على الترجمة استدلال واضح؛ لأن قوله : «وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَنْ يُعْلَمُ فِي سَبِيلِهِ» يدل على أن الظاهر قد يكون الباطن مخالفا له، والأحكام الأخروية تجري على الباطن لا على الظاهر، وقصة الرجل التي ساقها البخاري رحمه الله تحت هذا العنوان ظاهرة جدا، فإن الصحابة رضي الله عنهم أثنوا على هذا الرجل بمقتضى ظاهر حاله، ولكن النبي صلى الله عليه وسلم قال لهم: إنه من أهل النار. فاتبعه رجل من الصحابة رضي الله عنهم ولزمه فكان آخر عمل هذا الرجل أن قتل نفسه بسيفه. فنحن لا نحكم بالأحكام الأخروية على الناس بظاهر حالهم، وإنما نأتي بالنصوص على عمومها ، والله أعلم هل تنطبق على هذا الرجل الذي ظاهره لنا أنه مُتَّصِفٌ بهذا الوصف الذي عُلّق عليه الحكم أو لا؟ وقد ذكر صاحب فتح الباري وهو شرح صحيح البخاري المشهور أن عمر بن الخطاب رضي الله عنه خطب فقال: «… وَأَخْرَى يَقُولُونَهَا: مَنْ قُتِلَ فِي مَغَازِيكُمْ، أَوْ مَاتَ قُتِلَ فُلَانٌ شَهِيدًا، أَوْ مَاتَ فُلَانٌ شَهِيدًا، وَلَعَلَّهُ أَنْ يَكُونَ قَدْ أَوْقَرَ عَجُزَ دَابَّتِهِ، أَوْ دَفَّ رَاحِلَتِهِ ذَهَبًا، أَوْ وَرِقًا، يَطْلُبُ التَّجَارَةَ، فَلَا تَقُولُوا ذَاكُمْ، وَلَكِنْ قُولُوا كَمَا قَالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وسلم: «مَنْ قُتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ، أَوْ مَاتَ فَهُوَ فِي الْجَنَّةِ». قال في الفتح: وهو حديث حسن. وعلى هذا فنحن نشهد بالشهادة على صفة ما جاء بها النص: إن كانت لشخص مُعَيَّن شهدنا بها للشخص الذي عينه النبي صلى الله عليه وسلم، وإن كانت على سبيل العموم شهدنا بها على سبيل العموم، ولا نطبقها على شخص بعينه؛ لأن الأحكام الأخروية تتعلق بالباطن لا بالظاهر، نسأل الله أن يُثبتنا جميعًا بالقول الثابت، وأن يُصْلِحَ قلوبنا وأعمالنا. وبناءً على هذا فإن قول السائل: لو غرق الإنسان وهو سكران فهل يكون في الشهداء؟ فإننا نقول: لن نشهد لهذا الغريق بعينه أنه شهيد سواء كان قد شرب الخمر وسكر ثم غرق حال سُكْرِهِ أو لم يشربها. ثم إنه بمناسبة ذكر السكر يجب أن نعلم أن شرب الخمر من كبائر الذنوب وأن الواجب على كل مسلم عاقل أن يَدَعَها وأن يجتنبها، كما أمره بذلك ربه عز وجل – فقال – تعالى -: ﴿ يَأَيُّهَا الَّذِينَ مَامَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنصَابُ وَالْأَزْلَمُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴾ [المائدة: ٩٠]. ومن شربها حتى سَكِرَ فإنه يُعَاقَبُ بالجلد، فإن عاد جُلِدَ مرة أخرى، فإن عاد جُلِدَ مرة ثالثة، فإن عاد في الرابعة فإن من أهل العلم من قال: يُقتل؛ لحديث ورد بذلك، ومنهم من قال: إنه لا يُقْتَلُ، وإن الحديث منسوخ، ومنهم من فَصَّلَ كشيخ الإسلام ابن تيمية -رحمه الله – فقال: إنه يُقْتَلُ إذا جُلِدَ ثلاثًا أو أربعًا ولم ينته، قال شيخ الإسلام رحمه الله: إنه يُقْتَلُ إِذا لم يَنتَهِ الناس بدون القتل، يعني: بحيث انتشر شرب الخمر في الناس ولم ينتهوا عنه بعد تكرر العقوبة عليهم، فإذا لم ينتهوا إلا بالقتل فإنه يُقْتَلُ. وعلى كل حال فإن الواجب على المؤمن اجتناب ذلك، وأن نسعى جميعًا إلى الحيلولة دون انتشاره بكل وسيلة، والله الموفق.

مطالب مرتبط:

(۳۲۸۷) آیا کسی‌ در تصادف می‌میرد، شهید محسوب می‌شود؟

میت با تصادف از زمره‌ی شهدا می‌شود إن شاء الله؛ برای اینکه او همچون کسی است که با آوار یا غرق شدن و یا مانند آن می‌میرد...

ادامه مطلب …

(۳۲۹۲) آیا با وجود حضور نزدیکان میت، برای شخص غریبه جایز است که میت را غسل دهد؟

در صورتی که میت وصیت کرده باشد فلانی او را غسل دهد، پس وصيّ او غسل می‌دهد و اگر وصیت نکرده باشد سزاوارترین مردم به او نزدیکانش هستند....

ادامه مطلب …

(۳۲۷۵) حکم غسل، نماز و دفن میتی که واجبات شرعی را ترک کرده است

میتی که نماز نمی‌خوانده و روزه نمی‌گرفته، جایز نیست که غسل داده شود، وقتی این فرد نماز نمی‌خوانده والعياذ بالله، مسلمان نبوده هرچند که خود می‌پنداشته که مسلمان است اما او کافر بوده است؛ لذا وقتی بمیرد، غسل، کفن و دفن شدن در قبرستان مسلمانان جایز نیست و فقط در لباسش و در گودالی در جایی دور دفن می‌شود....

ادامه مطلب …

(۳۲۶۹) حکم دندان طلای متوفی

چیزی که امروزه بسیاری از مردان به آن دچار هستند استفاده کردن طلا با وجود حرام بودنش می‌باشد؛ الان بسیاری از مردان را می‌یابیم که از طلا در انگشتر‌، زنجیر و دندانشان استفاده می‌کنند و این حرام است و برای ایشان جایز نیست ...

ادامه مطلب …

(۳۲۸۳) حکم شرعی سقط جنین و غسل جنین

شکی نیست که حرمت مرده‌ی مسلمان مانند حرمت او در زنده بودن است و برای او جایز نیست که چنین کاری کند....

ادامه مطلب …

(۳۲۷۱) حکم شرعی در مورد میّتی که دندانش از طلا می‌باشد

دندان یا آن نواربندی که دندان را نگه می‌دارد، بیرون آورده می‌شود چون که او مال محسوب می‌گردد و بقایش در میت ضایع کردن مال است...

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه