(۱۹۱۸) سوال: دختری به نام ايمان که درس میخواند و هنگام وارد شدنش به کلاس اذان ظهر میدهد و کلاس دو ساعت طول میکشد و در وقت درس نیز نمیفهمد که مدرس چه میگوید زیرا که فکرش مشغول نماز است و خود را به خاطر آن سرزنش میکند سوال من این است که آیا به خاطر این تأخیر گناه دارم؟
جواب:
قبل از جواب دادن به این سوال دوست دارم که به اسم سوال کننده توجه شود هنگامی که خود را ایمان معرفی کرد و اسم ایمان بر نوعی تزکیه حمل میشود و برای همین این اسم شایسته نیست زیرا که رسول اللهﷺ اسم (برّه) را تغییر داد زیرا دلالت بر تزکیه داشت و مخاطب من در مورد این اولیا هستند که اولادشان را به این اسامیای که دلالت بر تزکیه شخص میدهد اسم گذاری میکنند ولی اما اگر مجرد عَلَم باشد اشکالی ندارد و برای همین ما اسم صالح و علی را میگذاریم و مانند آن دو که مجرد أعلام هستند که حمل بر معنی تزکیه نمیشود.
سپس به جواب سوالش برمیگردیم میگوید در هنگام اذان ظهر وارد کلاس میشود و درس ۲ ساعت طول میکشد و در حال درس فکرش مشغول نمازش میباشد پس به خاطر بیداری و زنده بودن قلبش شکر میکنیم و از اللهÀ برایش ثبات میخواهیم و میگوییم که با دو ساعت وقت ظهر تمام نمیشود و وقت نماز ظهر از زوال خورشید تا نماز عصر میباشد و این زمان بیشتر از دو ساعت میباشد پس برایش امکان دارد که بعد از پایان کلاس نمازش را بخواند زیرا که هنوز وقت باقی است و این هنگامی است که برایش میسر نیست که در اثنای کلاس نماز را بجا بیاورد ولی اگر برایش میسر میباشد پس به احتیاط نزدیکتر است و اگر از آن خارج نمیشود مگر در زمان دخول وقت عصر و با بیرون آمدن از کلاس دچار مشقت و ضرر میشود پس در این حالت جایز است که بین ظهر و عصر را جمع کند و ظهر را تا عصر به تأخیر بیاندازد به خاطر حدیث ابن عباسJ که میفرماید: رسول اللهﷺ در مدینه بین ظهر و عصر و بین مغرب و عشا را بدون وجود خوف و باران، جمع کرد پس به او در این باره گفته شد؟ پس ابن عباسJ گفت:«اراد -یعنی: النبی- أن لایحرج أمته»[۱] (رسول اللهﷺ میخواست که امتش در حرج نیافتد) و این کلام از ابن عباس دلالت بر این میدهد که در صورتی که برای انسان مشقت و حرج باشد برای او حلال است که بین دو نماز، در وقت یکی از آن دو نماز، جمع کند و این در آسانی دین الله برای امت محسوب میشود و اساس آن این قول اللهÀ است: {یُرِیدُ ٱللَّهُ بِكُمُ ٱلۡیُسۡرَ وَلَا یُرِیدُ بِكُمُ ٱلۡعُسۡرَ} [سوره البقرة: ۱۸۵] (الله برای شما آسانی میخواهد، و برای شما دشواری نمیخواهد) و {وَمَا جَعَلَ عَلَیۡكُمۡ فِی ٱلدِّینِ مِنۡ حَرَجࣲۚ} [سوره الحج: ۷۸] (و در دین برای شما هیچ سختی (و تنگنایی) قرار نداد) و فرمودهی رسول اللهﷺ: «إن الدين يسر»[۲] (حقيقتا دين آسان است) و بسیاری از نصوص دیگر که دلالت بر آسانی در این شریعت میدهد.
ولی این قاعدهی عظیم تابع هوای و مزاج انسان نیست بلکه تابع آنچه که شرع آورده است، میباشد و اینگونه نیست که هر آنچه انسان باور داشته باشد سهل و آسان است و شریعت آن گونه است زیرا سهلانگاران که به دین زیاد اهتمام نمیدهند چه بسا آنچه آسان است را سخت بنگارند و هوای نفسشان را بر این قاعده بنا کنند اما این فهم اشتباه است پس دین در همهی تشریعات، آسان است و به اعتبار هوای نفس مردم آسان نیست: {وَلَوِ ٱتَّبَعَ ٱلۡحَقُّ أَهۡوَاۤءَهُمۡ لَفَسَدَتِ ٱلسَّمَـٰوَ ٰتُ وَٱلۡأَرۡضُ} [سوره المؤمنون: ۷۱] (و اگر حق از هوسهای آنها پیروی کند، آسمانها و زمین و هرکه در آنهاست، تباه شوند)
[۱] رواه مسلم (۷۰۵).
[۲] رواه البخاري (٣٩).