(۱۷۶۶) سوال: پدر من بیست سال قبل فوت کرده است و همانطور که مادرم باخبرم ساخته است او نماز نمیخوانده است و برخی مواقع در رمضان نیز روزهخواری میکرده است و مادرم او را نصیحت کرده است و دیگر روزهخواری نکرده است ولی نماز را نخوانده است تا زمانی که وفات کرده است. آیا برای من جایز است که برای او دعای رحمت و مغفرت کنم؟ مرا راهنمایی کنید بارک الله فیکم.
جواب:
اگر پدر شما تا زمان مرگش نماز نمیخوانده برای شما حلال نمیباشد که برای او دعای مغفرت و رحمت کنی چون که او بر کفر مرده است و اللهÀ میفرماید: {مَا كَانَ لِلنَّبِیِّ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُوۤا۟ أَن یَسۡتَغۡفِرُوا۟ لِلۡمُشۡرِكِینَ وَلَوۡ كَانُوۤا۟ أُو۟لِی قُرۡبَىٰ مِنۢ بَعۡدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمۡ أَنَّهُمۡ أَصۡحَـٰبُ ٱلۡجَحِیمِ* وَمَا كَانَ ٱسۡتِغۡفَارُ إِبۡرَ ٰهِیمَ لِأَبِیهِ إِلَّا عَن مَّوۡعِدَةࣲ وَعَدَهَاۤ إِیَّاهُ فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُۥۤ أَنَّهُۥ عَدُوࣱّ لِّلَّهِ تَبَرَّأَ مِنۡهُۚ إِنَّ إِبۡرَ ٰهِیمَ لَأَوَّ ٰهٌ حَلِیمࣱ} [سوره التوبة: ۱۱۳-۱۱۴] (برای پیامبر و کسانیکه ایمان آوردند (شایسته) نبود که برای مشرکان طلب آمرزش کنند، – هر چند از نزدیکانشان باشند- بعد از آنکه برای آنها روشن شد که آنها اهل دوزخند* و آمرزش خواستن ابراهیم برای پدرش نبود؛ مگر به خاطر وعدهای که به او داده بود، پس چون برای او آشکار شد که او دشمن الله است؛ از او بیزاری جست، بیگمان ابراهیم لابه کنندۀ بردبار بود) و ما حکم کفر پدرت شما را بر اساس قرآن و سنت و اقوال صحابه و بررسی صحیح کافر است به اعتبار این که تارک نماز کافر است.
اما دلیل از کتاب اللهÀ که در مورد مشرکین میفرماید: {فَإِن تَابُوا۟ وَأَقَامُوا۟ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَوُا۟ ٱلزَّكَوٰةَ فَإِخۡوَ ٰنُكُمۡ فِی ٱلدِّینِۗ وَنُفَصِّلُ ٱلۡـَٔایَـٰتِ لِقَوۡمࣲ یَعۡلَمُونَ} [سوره التوبة: ۱۱] (پس اگر توبه کنند، و نماز را بر پا دارند، و زکات را بدهند، برادران دینی شما هستند، و ما آیات خود را برای گروهی که میدانند بیان میکنیم) و وجه دلالت این آیه آن اخوت دینی ثابت نمیگردد مگر با سه شرط توبه از شرک و اقامهی نماز و پرداخت زکات که مشروط معلق به این شروط میباشد پس هنگامی که از شرک توبه کرد و نماز را اقامه نکرد برادر دینی ما نمیباشد و برادری دینی منتفی نمیشود مگر با کفر و معصیت هر چه قدر که بزرگ باشد اگر به درجهی کفر نرسد برادری دینی را منتفی نمیگرادند و به قتل مؤمن به صورت عمدی توجه کن که بزرگترین گناهان کبیره محسوب میگردد ولی به درجهی کفر نمیرسد بنابراین همانطور که الله میفرماید قاتل از دایرهی برادری دینی خارج نمیشود: {یَـٰۤأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوا۟ كُتِبَ عَلَیۡكُمُ ٱلۡقِصَاصُ فِی ٱلۡقَتۡلَىۖ ٱلۡحُرُّ بِٱلۡحُرِّ وَٱلۡعَبۡدُ بِٱلۡعَبۡدِ وَٱلۡأُنثَىٰ بِٱلۡأُنثَىٰۚ فَمَنۡ عُفِیَ لَهُۥ مِنۡ أَخِیهِ شَیۡءࣱ فَٱتِّبَاعُۢ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَأَدَاۤءٌ إِلَیۡهِ بِإِحۡسَـٰنࣲۗ} [سوره البقرة: ۱۷۸] (ای کسانیکه ایمان آوردهاید! در (مورد) کشتگان (حکم) قصاص بر شما نوشته شده است، آزاد به آزاد، و برده به برده، و زن به زن (کشته میشوند). پس اگر کسی از سوی برادر (دینی)اش (یعنی ولی مقتول) چیزی به او بخشیده شد، (و حکم قصاص تبدیل به خون بهاء گردید) باید (ولی مقتول) از راه پسندیده پیروی کند و (قاتل نیز) به نیکی (دیه) به او بپردازد) پس اللهÀ قاتل را برادر مقتول خواند با وجود این که قتل مؤمن از بزرگترین گناهان بعد از شرک میباشد.
و اللهÀ در مورد دو گروه از مؤمنی که یک دیگر را میکشند میفرمایند: {وَإِن طَاۤىِٕفَتَانِ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ ٱقۡتَتَلُوا۟ فَأَصۡلِحُوا۟ بَیۡنَهُمَاۖ فَإِنۢ بَغَتۡ إِحۡدَىٰهُمَا عَلَى ٱلۡأُخۡرَىٰ فَقَـٰتِلُوا۟ ٱلَّتِی تَبۡغِی حَتَّىٰ تَفِیۤءَ إِلَىٰۤ أَمۡرِ ٱللَّهِۚ فَإِن فَاۤءَتۡ فَأَصۡلِحُوا۟ بَیۡنَهُمَا بِٱلۡعَدۡلِ وَأَقۡسِطُوۤا۟ۖ إِنَّ ٱللَّهَ یُحِبُّ ٱلۡمُقۡسِطِینَ* إِنَّمَا ٱلۡمُؤۡمِنُونَ إِخۡوَةࣱ فَأَصۡلِحُوا۟ بَیۡنَ أَخَوَیۡكُمۡ} [سوره الحجرات: ۹-۱۰] (و اگر دو گروه از مؤمنان با یکدیگر به جنگ بر خاستند، میانشان آشتی بر قرار کنید، پس اگر یکی از آن دو بر دیگری تجاوز کرد، با گروه متجاوز بجنگید تا به فرمان الله باز گردد، پس اگر بازگشت، میان آنها به عدالت صلح بر قرار کنید، و عدالت پیشه کنید، بیگمان الله عادلان را دوست میدارد.* یقیناً مؤمنان برادرند، پس میان برادرانتان صلح (و آشتی) بر قرار کنید) الله این دو گروه را برادر گروه اصلاح گر خواند و فرمود: {إِنَّمَا ٱلۡمُؤۡمِنُونَ إِخۡوَةࣱ فَأَصۡلِحُوا۟ بَیۡنَ أَخَوَیۡكُمۡ} با این وجود که کشتن برادر مؤمنش از گناهان کبیره است.
پس هنگامی که واضح شد اخوت دینی فقط با کفر از بین میرود بر همین اساس اگر مشرک از شرکش توبه کند ولی نماز را اقامه نکند پس برادر دینی ما نیست و مؤمن نمیباشد و بلکه کافر و از دایرهی دین اسلام خارج میگردد.
پس اگر گفت: که این با پرداخت زکات تناقض دارد یعنی که میگوید اگر کسی زکان را پرداخت نکرد کافر میگردد؟ جواب: بعضی از اهل علم این را گفتهاند و این که کسی زکات را از روی سهلانگاری ترک کند کافر گشته و از ملت اسلام خارج شده است.
ولی قول راجح این است که کافر نمیباشد بدلیل حدیث ابو هریرة که در صحیح مسلم از رسول اللهﷺ ثابت است که میفرماید: «مَا مِنْ صَاحِبِ ذَهَبٍ، وَلَا فِضَّةٍ لَا يُؤَدِّي مِنْهَا حَقَّهَا ؛ إِلَّا إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ صُفِّحَتْ لَهُ صَفَائِحُ مِنْ نَارٍ، فَأُحْمِيَ عَلَيْهَا فِي نَارِ جَهَنَّمَ، فَيُكْوَى بِهَا جَنْبُهُ، وَجَبِينُهُ، وَظَهْرُهُ، كُلَّمَا بَرَدَتْ أُعِيدَتْ لَهُ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ، حَتَّى يُقْضَى بَيْنَ الْعِبَادِ، فَيَرَى سَبِيلَهُ ؛ إِمَّا إِلَى الْجَنَّةِ، وَإِمَّا إِلَى النَّارِ» (هر صاحب طلا و نقرهای که زکات آنها را پرداخت نکند در روز قیامت آن طلاها و نقرهها برای او به ورقهایی از آتش بدل خواهند شد که حرارت خود را از آتش جهنم میگیرند و به وسیلهی آنها پشت، پهلو و پیشانیاش داغ میگردد؛ هرگاه سرد شوند دوباره داغ میگردند و این کار در روزی که طول آن به اندازهی پنجاه هزار سال [دنیا] است ادامه مییابد تا آنگاه که میان بندگان قضاوت شود و هر یک راه خود را به سوی بهشت یا جهنم در پیش گیرد) پس هر چیزی که امکان دارد با آن وارد بهشت گردد بر این دلالت دارد که کفر نیست زیرا کافر امکان ندارد که مسیرش به سوی بهشت باشد. از مفهموم این آیه دلالت دارد که پرداخت زکات شرط اخوت دینی میباشد که معارض منطوق حدیث است و از قواعد اصول دانسته میشود که منطوق مقدم بر مفهموم است.