(۱۷۲۶) سوال: آیا لمس کردن زنان، وضو را باطل میکند یا خیر؟
جواب:
علما در این باره اختلاف نظر دارند و سه قول در این مسئله وجود دارد:
۱) برخی علما میگویند: لمس کردن زن به طور مطلق، وضو را باطل نمیکند.
۲) گروهی از علما میگویند: لمس کردن زن به طور مطلق، وضو را باطل میکند.
۳) برخی نیز حد وسط دو قول سابق را گرفته و گفتهاند: اگر لمس زن از روی شهوت باشد، وضو را باطل میکند و اگر از روی شهوت نباشد، وضو را باطل نمیکند.
قول صحیح از اقوال مذکور، این است که لمس کردن زن به هیچ وجه، حتی اگر از روی شهوت باشد نیز وضو را باطل نمیکند؛ اما اگر لمس از روی شهوت باشد، مستحب است که شخص، وضو بگیرد زیرا شهوت وی تحریک شده است مگر این که چیزی مانند مذی از فرد خارج شود که در این صورت واجب است آلت تناسلی و بیضههایش را بشوید و وضوی کامل بگیرد یعنی وضویش باطل میشود؛ اما اگر چیزی از او خارج نشد، وضویش باطل نیست زیرا اصل بر برائت ذمت و رفع مسئولیت میباشد. هیچ حديثی از رسول الله ﷺ نقل نشده است که بیانگر این باشد که وضو با لمس کردن زن، باطل میشود بلکه روایت است که ایشان ﷺ: «قبَّل بعض نسائه وخرج إلى الصلاة ولم يتوضأ»[۱] : (یکی از همسرانش را بوسید سپس برای ادای نماز به مسجد رفت و وضو نگرفت). هر چند که برخی این حدیث را ضعیف میدانند اما این حدیث، با اصل که همان عدم بطلان است موافقت دارد.
فرمودهی الله B که میفرماید: {أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنْ الْغَائِطِ أَوْ لامَسْتُمْ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً} [النساء: ۴۳] : (یا اگر یکی از شما از قضای حاجت آمد یا با زنان آمیزش کردید سپس آب نیافتید) تا آخر این آیه؛ منظور از ملامست در این آیه همان طور که ابن عباس Ç تفسیر نموده است، جماع و همبستری میباشد. مقتضای سياق قرآن کریم نیز همین را میرساند زیرا عبارت {أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنْ الْغَائِطِ} به یکی از اسباب وضو اشاره دارد و عبارت {أَوْ لامَسْتُمْ النِّسَاءَ} به یکی از اسباب غسل، اشاره میکند. بنابراین این آیه دلالت بر دو سبب وجوب دارد: سبب وجوب وضو و سبب وجوب غسل. اگر بگوییم: (منظور از ملامست، لمس کردن است) چنان میشود که گویا این آیه دو سبب از اسباب وجوب وضو را ذکر کرده و در مورد سبب وجوب غسل، سکوت کرده است! چنین برداشتی نقص در درلالت قرآن بوده و با گویا بودن و روشنگری قرآن در تضاد است.
بنابراین میگوییم: تفسیر ملامست به جماع و همبستری همان طور که ابن عباس Ç تفسیر کرده است، مقتضای بلاغت، ایجاز و روشنگری قرآن میباشد؛ لذا در این آیه، دو سبب وجوب طهارت بیان شده است: طهارت صغری (وضو) و طهارت کبری (غسل) همان طور که الله À یاد نموده است و همچنین طهارت اصلی (غسل و وضو) و طهارت بدل (تیمم)؛ یعنی وضو و غسل را بیان نمود و طهارت اصلی با آب و طهارت جایگزین با خاک (تیمم) را ذکر نمود. همچنین از دو سبب وجوب طهارت (طهارت صغری و طهارت کبری) نیز سخن به میان آورد. این مقتضای بلاغت و روشنگری در قرآن است.
بنابراین اگر مردی زنش را بوسید، در آغوش گرفت یا با او معاشقه نمود (هر چند از روی شهوت) اما جماع و همبستری نکرد، وضویش باطل نیست مگر این که چیزی از بدنش خارج شود. همچنین وضوی زن نیز باطل نمیشود؛ اما اگر جماع و همبستری صورت گرفت، حتی اگر انزال رخ ندهد نیز غسل نمودن بر هر دو واجب است زیرا در حديث ابو هريره Ð آمده است: «إذا جَلَسَ بَينَ شُعَبِهَا الأَربَعِ ثُمَّ جَهَدَهَا فَقد وَجَبَ الغُسلُ وإن لَم يُنزِل»[۲] : (اگر مردی میان پاهای همسرش بنشیند سپس جماع کند، غسل کردن واجب است حتی اگر انزال صورت نگیرد).
[۱] مسند احمد: (۴۲/۴۹۷، شماره ۲۵۷۷۶). سنن ابوداود: کتاب الطهارة، باب الوضوء من القبلة، شماره (۱۷۸). سنن ترمذی: أبواب الطهارة، باب ترک الوضوء من القبلة، شماره (۸۶).
[۲] صحیح مسلم: کتاب الحیض، باب نسخ الماء من الماء ووجوب الغسل بالتقاء الختانین، شماره (۳۴۸).