(۱۲۹۴) سوال: به سوال یکی از برادرانی که عمره به جای آورده بود، گوش میدادیم. بعضی برادران فتوا دادند که باید فدیه بدهد. دیگری گفت: باید از تنعیم، احرام ببندد. جناب شیخ، آیا در مورد تسرُّع بعضی از مردم در فتوا دادن، نظری دارید؟
جواب:
بله، در این مورد صحبت دارم. این کار یعنی تسرّع در فتوا دادن از روی عدم آگاهی، حرام است. الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ میفرماید: {قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالْإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَأَنْ تُشْرِكُوا بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَأَنْ تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ} [أعراف: ۳۳]. (بگو همانا پروردگارم، کارهای زشت را، چه آشکار و چه پنهان، حرام کرده. همچنین گناه و ظلم ناحق را و اینکه با الله چیزی را شریک قرار دهید که برایش دلیلی نازل نفرموده. و اینکه چیزی را که نمیدانید به الله نسبت دهید).
نیز به دلیل این فرمودهی الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ که میفرماید: {فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا لِيُضِلَّ النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ} [انعام: ۱۴۴]. (و چه کسی ظالمتر است از کسی که از روی بی علمی بر الله دروغ میبندد که مردم را گمراه نماید. همانا الله قوم ستمکار را هدایت نمیکند). دلیل دیگر اینکه الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ میفرماید: {وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا} [إسراء: ۳۶]. (و آنچه را که به آن علم نداری دنبال نکن، زیرا گوش و چشم و دل همه مورد سوال قرار خواهند گرفت).
چه بسا شخص در این فرمودهی رسول اللهﷺ داخل شود که میفرماید: «هر کس در قرآن با رأی و نظر خویش سخن بگوید، جایگاهش در آتش را آماده میکند».[۱] همچنین در اثر میآید: «بی پرواترین شخص از میان شما در فتوا دادن، بی پرواترینتان برای وارد شدن به آتش است».[۲]
سلف رَحِمَهُمُالله وقتی از آنها استفتا میشد، خودشان جواب نمیدادند و به کسی دیگر حواله میدادند.
اما ظاهرا کسی که به این سائل فتوا داده، عالم نبوده است. بلکه فتوای مجالس عوام است. یعنی هر کسی از خودش گفته: به نظرم باید چنین کنی و چنان کنی. با این حال باز هم او را معذور نمیدانیم؛ چون بر او واجب است از اهل علمی بپرسد که اهلیت فتوا دادن را دارند.
در اینجا همچنین طلاب نوپا را از تسرّع در فتوا بر حذر میدارم. مشاهده میشود که برخی از این طلاب به مجرد اینکه دلیلی در مورد یک مساله را بداند، بدون اینکه به بقیهی دلایل موجود در این زمینه مراجعه نماید، به سرعت فتوا میدهد. چه بسا دلیلی که او میداند، دلیلی عام باشد که با دلیلی دیگر، خاص میشود. یا دلیلی مطلق باشد که با دلیلی دیگری، مقید میگردد و یا اصلا منسوخ شده باشد. این اشتباه محض است که انسان به محض دانستن یک دلیل، بر اساس آن فتوا دهد.
این باعث میشود مسلمانان از دینشان گمراه شوند. همچنین موجب نابسامانی میشود و باعث میشود که مردم حتی در پذیرفتن سخن علمایی که از روی علم فتوا میدهند نیز دچار اشکال شوند. زیرا ممکن است شیطان آن فتوای مردودی که از روی علم صادر نشده را در قلب مردم مورد قبول قرار داده باشد و به این خاطر، وقتی فتوای عالم را بشنوند، دچار شک و شبهه شوند.
از این رو به برادران میگویم: از تسرع در فتوا بر حذر باشید و خدایتان را شکر کنید که شما را ملزم به گفتن چیزی نکرده است. فقط در صورتی ملزم به گفتارید که نسبت به آن علم داشته باشید یا در زمینهای باشد که در آن چنان تحقیق کردهاید که حداقل به درجهی ظن غالب رسیدهاید. چه بسیار مفاسدی که به خاطر فتوا دادن از روی جهل به وجود میآید. چه بسا با چنین فتاوایی، کسی روزهاش را خورده، یا روزهی غیر واجبی را قضا نموده باشد، یا موجب چیزهایی بزرگتر از اینها شود، چنان که در این باره خبرهای زیادی به گوشمان رسیده است. والله المستعان.
***
[۱] سنن ترمذی: کتاب تفسیر القرآن، باب ما جاء فی الذی یفسر القرآن برأیه، حدیث شماره (۲۹۵۱)، و میگوید: این حدیث، حسن است. از ابن عباس رَضِيَاللهُعَنْهُمَا با این لفظ: «مَنْ قَالَ فِي الْقرآن بِغَيْرِ عِلْمٍ فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ».
[۲] روایت دارمی در سنن (ج۱، ص۶۹، حدیث شماره ۱۵۷)، از عبیدالله بن ابوجعفر با این لفظ: «أَجْرَؤُكُمْ عَلَى الْفُتْيَا، أَجْرَؤُكُمْ عَلَى النَّارِ».