دوشنبه 22 جمادی‌الثانی 1446
۳ دی ۱۴۰۳
23 دسامبر 2024

(۱۱۶۱) نظر پیرامون دو حدیث موضوع

(۱۱۶۱) سوال: صحت این دو حدیث تا چه اندازه است: «هر کسی که شیخی نداشته باشد، شیخش شیطان است»[۱] و حدیث: «هر کسی که شیخی نداشته باشد، مسخره‌ی شیطان قرار می‌گیرد».[۲] آیا معنایش این است که انسان حتما باید از یک شیخ تقلید کند و در گفتار و کردارش او را تصدیق نماید؟

جواب:

این دو حدیث باطل و موضوع هستند و نسبت دادن آنها به رسول اللهﷺ جایز نیست. وظیفه‌ی مسلمان است که اگر این دو حدیث در میان مردمشان رواج دارند، بطلان آنها را برای مردم بیان نماید تا مردم متوجه باشند و از آنها دوری کنند. بر مسلمان واجب نیست که در عبادات و معاملاتش از کسی جز رسول اللهﷺ پیروی نماید. اگر کسی معتقد باشد که واجب است از کسی غیر از رسول اللهﷺ تقلید شود، اشتباه بزرگی می‌کند و چنان که برخی از اهل علم گفته‌اند، چنین شخصی توبه داده می‌شود. اگر توبه کرد که هیچ و گرنه کشته می‌شود. چون تقلید از هیچ کسی جز رسول اللهﷺ واجب نیست. زیرا هر کسی غیر از رسول اللهﷺ در معرض اشتباه و صواب است.

گوینده‌ی چنین قولی – که انسان حتما باید شیخی داشته باشد که پشت سر او حرکت کند – اشتباه می‌کند. درست است که الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ به انسان عامی که نمی‌داند چه می‌گوید، دستور می‌دهد که از اهل علم بپرسد و می‌فرماید: {فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ} [نحل:۴۳]: (پس اگر نمی‌دانید، از اهل علم بپرسید).

اما لازمه‌ی آیه این نیست که شخص، شیخ معینی را انتخاب کند و در گفتار و کردار از او تقلید نماید. به طوری که سخن هیچ کسی را بر سخن او ترجیح ندهد. بلکه انسان باید از کسی پیروی کند که نظرش به صواب نزدیک‌تر است. منظورم از پیروی از کسی که نظرش به صواب نزدیک‌تر است، پیروی از علمایی است که در علم و دین و امانتداریشان مورد وثوق هستند. همچنین منظورم شیوخ کلاه‌بردای نیستند که خود را به مردم به عنوان مشایخ طریقت معرفی می‌کنند و ادعای مکاشفه و امثال اینها را دارند. چنین مشایخی اصلا شایستگی ندارند که از آنها در گفتارشان پیروی نمود. بلکه واجب است بطلان سخنان و گمراهی‌هایی را که دارند برای مردم بیان نمود تا مردم از آنها بر حذر باشند.

مجری: سائل می‌پرسد: معتقدم که قضیه فقط تقلید از آنها نیست. بلکه به جایی می‌رسد که آنها را تقدیس می‌کنند و از آنها طلب خیر و نفع و دفع ضرر می‌کنند.

جواب: چه بسا این هم باشد و اگر چنین باشد، ترس این وجود دارد که مرتکب شرک اکبر شوند.

***


[۱] «من لم يكن له شيخ فشيخه شيطانه». جایی آن را نیافتم.

[۲] «من لم يكن له شيخ يكون مسخرة للشيطان». جایی آن را نیافتم.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: ما مدى صحة هذين الحديثين: «من لم يكن له شیخ فشيخه شيطانه»، و«من لم يكن له شيخ يكون مسخرة للشيطان» وهل معنى هذا أنه لا بد للمسلم أن يُقلّد شيخًا ويصدقه في أقواله وأفعاله؟

فأجاب رحمه الله تعالى: هذان الحديثان باطلان موضوعان، ولا يجوز نِسْبَتُهما إلى الرسول صلى الله عليه وسلم، و على المسلم إذا كان بين قوم اشتهر عندهم هذان الحديثان، عليه أن يُبين للناس بطلانهما حتى يحذروا منهما. ولا يجب على السلم أن يُقلّد أحدًا في عباداته ومعاملاته إلا رسول الله صلى الله عليه وسلم، ومن اعتقد من الناس أن أحدا سوى الرسول – عليه الصلاة والسلام- يجب تقليده، فإنه أخطأ خطأ عظيما، وكما قال بعض أهل العلم يُستتاب فإن تاب وإلا قتل؛ لأنه لا أحد يجب تقليده إلا رسول الله ، إذْ كُلُّ أَحَدٍ من الناس سوى رسول الله صلى الله عليه وسلم فإنه معرض للخطأ، كما أنه يكون موافقا للصواب.

فهو أي قائل هذا القول: إنه لا بد للإنسان من شيخ يكون سائرا خلفه- قال قولا خطأ على إطلاقه، صحيح أن من كان عاميًا من الناس لا يعرف ما يقول فإن الله -تعالى- أمره أن يسأل أهل الذكر، كما قال تعالى: ﴿ فَسْتَلُوا أَهْلَ الذِكرِ إِن كُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ﴾ [النحل: ٤٣] ولكن هذا لا يلزم منه أن يتخذ شيخًا مُعينًا يقتدي بأقواله وأفعاله، بحيث لا يدع قوله لقول أحد سواه، وإنما يتبع الإنسان من يغلب على ظنه أنه أقرب إلى الصواب، وأعني بذلك من يغلب على ظنه أنه أقرب إلى الصواب من العلماء الموثوقين بعلمهم ودينهم وأمانتهم، دون الشيوخ المزوّرين الذين يزعمون للناس أنهم شيوخ طريقة، وأن لهم مكاشفات، وما أشبه هذا مما يُرَوِّجه مشايخ أهل البدع، فإن هؤلاء المشايخ لا يستحقون أن يُتَّبَعُوا في شيء من أقوالهم، بل الواجب أن يُبيَّن بطلان أقوالهم وما هم عليه من الضلال، حتى يخدر الناس منهم.

قول السائل: أعتقد أيضًا أن الأمر لا يقتصر على مجرد تقليدهم، بل قد يتعدى ذلك إلى تقديسهم والتماس الخير والنفع منهم أيضًا، ودفع الضر عنهم؟

فأجاب رحمه الله تعالى – : هذا ربما يكون وإذا كان كذلك فإنه يُخشى أن يخرج بهم هذا الاعتقاد إلى الشرك الأكبر.

مطالب مرتبط:

(۱۱۹۳) صحت حدیث دعای پایان مجلس

سنت است در پایان مجلس گفته شود: «سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَبِحَمْدِكَ، أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، أَسْتَغْفِرُكَ وَأَتُوبُ إِلَيْكَ».

ادامه مطلب …

(۱۱۳۹) عمل به دین همانند به دست گرفتن اخگر

این بسته به مردم و اماکن است و نمیتوان گفت این زمان همان است که در حدیث آمده، چون در برخی کشورها مردم به راحتی به دینشان عمل می‌کنند.

ادامه مطلب …

(۱۱۸۸) دور کردن وساوس از خود در نماز

این حدیث صحیح نیست، اما شکی نیست که هر کس نماز برایش لذت دارد و نور چشمش باشد، سهم زیادی از آن چیزی دارد که رسول اللهﷺ داشتند

ادامه مطلب …

(۱۱۵۹) فضیلت اذان گفتن در صحرا

این حدیث در صحیح بخاریست و صحت دارد. اذان در میکروفون نیز شامل آن می‌شود. اما اذان در رادیو در صورتی که پخش زنده باشد شامل حدیث می‌شود

ادامه مطلب …

(۱۲۴۰) حدیث شخص کور و انواع توسل

این حدیث در صورتی که صحت داشته باشد، از باب توسل به ذات پیامبر صلی الله علیه و سلم نیست. بلکه از باب توسل به دعای ایشان صلی الله علیه وسلم است

ادامه مطلب …

(۱۲۳۵) حدیث در مورد شانه کردن مو

از رسول اللهﷺ ثابت است که ایشان موهایشان را شانه می‌کردند. همچنین ثابت است که شانه کردن را از سمت راست شروع می‌کردند

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه