(۶۱۳) سوال: بهترین روشی که یک طالب علم میتواند برای فراگیری فقه اسلامی در پیش گیرد چیست؟ آیا میتوان بدون مشورت به خواندن کتاب پرداخت و هر جا مشکلی داشت، درخواست شرح و توضیح از فقها و علما، نموده و تحصیل خود را بدین منوال ادامه دهد؟
جواب:
دو راه برای کسب علم وجود دارد:
راه اول: کسب علم از مشایخ.
راه دوم: مراجعه به کتب.
ولی برای کسب علم از شیخ، باید شیخی باشد که در علم ودین وعقیده وعمل امین باشد. چون هستند کسانی که ادعای شیخ بودن کرده وخود را معلم و مفتی میدانند، در حالی که جاهل بوده و از علم جز مقدار اندکی نمیدانند و به این وسیله مردم را گمراه میسازند. اما اگر آن شخص معروف به استقامت و علم و دین و امانت و عقیده و فکر سالم باشد، میتوان از او کسب علم نمود.
آموختن علم نزد علما، آسانتر از یادگیری به وسیلهی کتاب خواندن است. چون عالم مانند یک آشپز است که غذا را حاضر و آماده به تو میدهد و به این خاطر به دست آوردن علم از طریق عالم سادهتر است. نیز چون وقتی نزد یک شخص عالم کسب علم کنی، به تو طریقهی کسب علم و کیفیت استنباط احکام از ادله و چگونگی ترجیح بین اقوال علما را میآموزد و فقط به هنگام ضرورت از طریق مطالعهی کتاب، کسب علم میکند. اگر انسان نتواند در شهر خود عالمی مورد اعتماد در علم و دین و اخلاق و فکر پیدا کند، در این صورت راهی جز کسب علم از طریق کتاب ندارد. ولی کسب علم از طریق مطالعهی کتاب، راهی بسیار طولانی است که نیاز به تلاش زیاد و تأنی و درنگ و مطالعهی کتب عموم فقها دارد، چرا که اگر به مطالعهی کتب فقهی معینی بسنده کردی، چه بسا نزد دیگر فقها دلایلی باشد که از دانستن آنها محروم شوی. بنا بر این راه کسب علم از طریق کتاب، طولانیست. گفتهاند: هر کس کتاب، دلیل و راهنمای او باشد، اشتباهات او بیشتر از صوابهایش است.
اما این سخن به صورت مطلق نیست. چرا که بودهاند علمایی که از طریق کتاب کسب علم نمودهاند و الله تعالی این امر را برایشان آسان نموده و در علم مهارت و برتری یافته و در زمرهی ائمه قرار گرفتهاند.
اما چگونه باید کسب علم نمود؟
میگویم: مذهبی را که به حق نزدیکتر است، انتخاب کرده و آن را فرا بگیرد. ولی این سخن بدان معنا نیست که اگر دلیل نشان میداد که قول مذهب دیگر صحیحتر است، آن را قبول نکند. بلکه باید به دلیل چنگ بزند، هر چند که دلیل، مخالف مذهبی باشد که انتخاب کرده است. من با این حرف، دعوت به تقلید نمیکنم. بلکه دعوت به این میکنم که انسان روش معینی داشته باشد که به وسیلهی آن به فقه برسد و نباید عمدهی اعتمادش را بر کلام علما قرار دهد. بلکه باید اعتمادش به قرآن و سنت رسول اللهﷺ باشد. به عنوان مثال، ضرری ندارد که من فقه را بر اساس مذهب امام احمد بن حنبل و بر حسب قواعد این مذهب فرا بگیرم، و وقتی برایم روشن شد که مذهب دیگر در یک قول، صحیحتر است، به آن عمل کنم. این کار، طریقهی شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله و شیخ محمد بن عبدالوهاب رحمه الله و دیگر محققین معروف است و بدان معنا نیست که طبق کتاب و سنت کسب علم نکنم، بلکه به وسیلهی قرآن و سنت کسب علم میکنم، اما برای خودم طریقی قرار میدهم که با آن به قرآن و سنت برسم.
بر این اساس میگوییم: اگر به عنوان مثال، مذهب امام احمد را انتخاب کردی، در این مذهب کتابهای مختصر و متوسط و مطوّل وجود دارد. شما ابتدا کتابهای مختصر در این مذهب را حفظ کنید. سپس اگر عالمی بود که نزد او کسب علم کنی، کتابی که حفظ کردهای را نزد او بخوان تا برایت شرح دهد و معانی آن را برایت بیان نماید و در صورتی که علمش را داشته باشد، راجح و مرجوح را برای تو بیان کرده و بگوید که علما چه ایراداتی بر این اقوال گرفتهاند. اگر بتوانی چنین کنی، سود زیادی خواهی برد.
همچنین خود را از کتابهای حدیث محروم نکن. اگر بتوانی کتاب (بلوغ المرام من ادلة الأحکام) را حفظ کنی، بسیار خوب است. اگر نشد، کتاب (عمدة الأحکام) را حفظ کن تا همیشه مقداری دلیل داشته باشی که بتوانی به آنها تکیه کنی. البته حفظ اینها بعد از حفظ قرآن و فهم معانی آن است. چون اصل، قرآن است. ترتیبی که بیان کردم، بهترین راهی است که یک طالب علم میتواند طبق آن حرکت کند.
***