(۶۰۷) سوال: امروزه جوانان را میبینم که به طاعت الله سبحانه و تعالی پایبند شدهاند، ولی تنها مشغول یادگیری حدیث وتفسیر وتوحید وفقه هستند و علوم دیگر مانند ریاضیات و علوم را ترک کرده و میگویند به دنبال آخرت هستند. به همین خاطر تنها به دروس شرعی اهتمام ورزیده و با علوم دیگر، کاری ندارند. من نمیگویم آنها الله تعالی را ذکر نکنند، ولی الله سبحانه و تعالی ما را به فراگیری علم دستور داده و تشویق کرده است. از شما میخواهم خلاصهای در مورد فضیلت علم سخن بگویید. خصوصا که میبینیم برخی از جوانان در این مورد متشدد هستند.
جواب:
در صحت این سخن شکی نیست که علم منحصر به علوم شرعی مثل تفسیر و حدیث و توحید و فقه و دیگر علوم شرعی نیست. ولی با این حال علمی که مورد ستایش و تمجید قرار گرفته، همین علوم هستند که الله تعالی به فراگیری آنها دستور داده و دارای فضیلت هستند. الله تعالی در مورد آنها فرموده: {إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ} [فاطر: ۲۸]: (تنها بندگان دانا و عالم، از الله ترس آميخته با تعظيم و تقوا دارند).
نیز فرموده: {يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ} [مجادله:۱۱]: (الله، به آن كسانی از شما كه ايمان آوردهاند درجات والا میدهد، و کسانی که دارای علم هستند، درجات مختلفی دارند).
همچنین پیامبرﷺ در مورد آن فرموده: «هر کس راهی را در پيش بگيرد که از آن راه علم را جستجو کند، الله راهی به سوی بهشت برای او آسان میگرداند».[۱]
نیز میفرماید: «الله نسبت به هر کس ارادهی خير داشته باشد، او را در دين عالم میگرداند».[۲]
اما علوم دیگری که دنیوی هستند، مباح بوده و اگر انسان آنها را برای رسیدن به خیر استفاده کند، خیر هستند و در صورتی که از آنها برای شر استفاده کند، شر هستند. این نوع از علوم، به ذات خود نه تمجید میشوند و نه مورد ذم نکوهش قرار میگیرند.
علوم دیگری هم وجود دارند که برای عقیده یا اخلاق یا سلوک انسان مضرند که این علوم در هر صورت حرامند.
با توضیحی که داده شد، معلوم گشت که ما سه نوع علم داریم:
اول: علومی که ستوده شدهاند.
دوم: علومی که مذمت و نکوهش شدهاند.
سوم: علوم مباح که مدح یا ذم آنها بستگی به این دارد که برای چه هدفی مورد استفاده قرار گیرند. نصوصی که در مورد فضیلت علم وتشویق به یادگیری آن در شرع آمده، فقط متعلق به نوع اول، یعنی علومی است که ستایش شدهاند.
حال اگر علوم دنیوی برای مردم سودمند باشد و انسان را از آنچه که مهمتر از آن است باز ندارد، یاد گیری آن به خاطر نفع عام یا خاصی که میرساند، پسندیده است و نباید ما این علوم را ناچیز و بی ارزش بدانیم. زیرا ممکن است در برخی احوال برای مردم مفید باشد.
اما اینکه سوال کننده گفت: به نظرش آنها در دین سختگیری دارند: باید گفت سختگیری و آسانگیری نسبی هستند. اگر عدهای سهل انگار، آن را تشدد ببینند، اعتباری ندارد. زیرا ممکن است انسان چیزی را تشدد ببیند، اما از نگاه شخصی دیگر، آن کار تشدد نباشد. همچنین ممکن است انسان چیزی را عادی ببیند، ولی از دیدگاه شخصی دیگر، آن کار تشدد باشد. مرجع ما در این زمینه، سنت پیامبرﷺ است که ریشه در قرآن دارد. در این صورت اگر کاری که آنها میکنند، با قرآن و سنت موافق باشد، تشدد و افراط نیست. زیرا پیامبرﷺ میفرماید: «همانا اين دین سهل و آسان است».[۳]
اما چه بسا کسانی که تفریط دارند، یکی از احکام اسلام را محکوم کنند به این گمان که انجام آن، افراط است و کسانی که آن را انجام میدهند، متشدد بدانند. ما منکر این مساله نیستیم که عدهای در دین زیاده روی کرده و چیزی به آن اضافه میکنند و با هر کس که با آنها در امور اجتهادی مخالفت کند، سخت برخورد میکنند. اینها اعتبار ندارند چون افراطی هستند. همچنین گروهی دیگر هستند که تمسک به شریعت را تشدد میدانند. اینها نیز اعتباری ندارند چون دچار تفریط هستند. دین چیزی بین افراط و تفریط است و همیشه هستند کسانی که در آن افراط یا تفریط میکنند.
***
[۱] صحیح مسلم: کتاب الذکر و الدعاء، باب فضل الإجتماع علی تلاوة القرآن، حدیث شماره (۲۶۹۹)، از ابوهریره رضی الله عنه با این لفظ: «منْ سلك طَريقاً يَلتمس فِيهِ علْماً سهَّل اللَّه لَه طَريقاً إلى الجنة».
[۲] صحیح بخاری: کتاب العلم، باب من یرد الله به خیرا یفقهه فی الدین، حدیث شماره (۷۱). صحیح مسلم: کتاب الزکاة، باب النهی عن المسألة، حدیث شماره (۱۰۳۷)، از معاویه بن ابوسفیان رضی الله عنهما با این لفظ: «مَنْ يُرِد اللَّه بِهِ خيْراً يُفَقِّهْهُ في الدِّينِ».
[۳] صحیح بخاری: کتاب الإیمان، باب الدین یسر، حدیث شماره (۳۹)، از ابوهریره رضی الله عنه با این لفظ: «إِنَّ الدِّينَ يُسْرٌ».