چهارشنبه 23 ربیع‌الثانی 1447
۲۳ مهر ۱۴۰۴
15 اکتبر 2025

(۴۳۸) بدعت و انواع آن

(۴۳۸) سوال: بدعت چیست و انواع آن کدام است؟ آیا تقسیم آن به پنج نوع چنان که شيخ العزبن عبدالسلام انجام داده، درست است؟ ابن عبدالسلام به چه منظوری بدعت را تقسیم بندی کرده است؟

جواب:

بدعت در لغت عربی بر وزن “فِعلَة” و به معنای ایجاد و اختراع چیزی است که قبلا مانند آن وجود نداشته است؛ این فرموده‌ی الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ از همین قبیل است که می‌فرماید: {بَدِيعُ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ} [البقره: ۱۱۷]: (او ایجادگر آسمان‌ها و زمین است) یعنی: الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ ایجادگر آسمان‌ها و زمین است زیرا او است که آن‌ها را بدون مثال و نمونه‌ی قبلی آفرید.

بدعت در شرع، یعنی: هر اعتقاد، قول یا عملی که انسان، الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ را با آن عبادت کند اما در شريعت الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ چنان چیزی وجود نداشته باشد.

می‌گویم: بدعت شرعی، فقط همین یک نوع را دارد که رسول الله ﷺ آن را در فرموده‌اش بیان نمود و فرمود: «إيَّاكُم وَمُحدَثَاتِ الأُمُورِ، فَإِنَّ كُلَّ مُحدَثَةٍ بِدعَةٌ وَ كُلَّ بِدعَةٍ ضَلاَلَةٌ»: (شما را از نوآوری‌ها هشدار می‌دهم که از آن دوری کنید زیرا هر نوآوری بدعت است و هر بدعتی، گمراهی است) بنابراین هر بدعتی در شرع، گمراهی است و نوع دیگری ندارد. تفاوتی نیز ندارد که این بدعت در اعتقاد، قول یا عمل باشد. در هر صورت، بدعت مردود است و از صاحب آن پذیرفته نمی‌شود؛ به دلیل فرموده‌ی پیامبر ﷺ در حدیث عایشه رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهَا که از ایشان ثابت است و فرمود: «مَن عَمِلَ عَمَلاً لَيسَ عَلَيهِ أمرُنا فَهُوَ رَدٌّ»: (هر کس عملی انجام دهد که امر ما بر آن نیست، آن عمل مردود است).

بنابراین بدعت شرعی به پنج قسمت یا بیشتر و کمتر تقسیم نمی‌شود و بنا بر فرموده‌ی رسول الله ﷺ فقط یک نوع است که ایشان ﷺ داناترین شخص به سخن خویش، خیرخواه‌ترین فرد و فصیح‌ترین و گویاترینِ سخن‌وران است و كلام ایشان خالی از هرگونه پیچیدگی و ابهام است و واضح و روشن است.

تقسيم‌بندی بدعت نزد برخی از اهل علم همچون العز بن عبدالسلام و… فقط بر اساس معنای لغوی آن است که ممکن است یک چیز را بدعت بنامیم که در حقیقت از شریعت نیست زیرا در عموم‌های دیگر وارد می‌شود که در این صورت از جهت لغت، بدعت است اما از جهت شرع، بدعت نیست.

من به برادری که سؤال پرسیده و دیگران می‌گویم: برخی از مردم از تقسيم بدعت به پنج قسمت یا کم‌تر و بیش‌تر، برداشت اشتباه نموده‌اند و چیزهایی به دين الله اضافه کرده‌اند که از آن نیست به این بهانه که بدعت حسنه است! همچنین كلام رسول الله ﷺ  را تحریف کرده و گفتند: معنای حدیث «كُلُّ بِدعَةٍ ضَلالَةٌ»: (هر بدعتی، گمراهی است) این است که: هر بدعت بدی، گمراهی است. بدون شک این سخن، اظهار نظر در مورد کلام رسول الله ﷺ است که مستلزم این است که کلام رسول الله ﷺ از جهت بیان و روشن‌گری دچار کمی و کاستی است؛ زیرا اگر بگوییم معنای حدیث چنین است که: «كُلُّ بِدعَةٍ سَيِّئَةٍ ضَلاَلَةٌ»: (هر بدعت بدی، گمراهی است) حدیث هیچ فایده‌ای ندارد زیرا چیز بد، بد و گمراهی است و تفاوتی نمی‌کند که بدعت یا چیز دیگری باشد؛ مانند زنا که در حرام بودن آن در شرع، معروف است و حرام بودنش بدعت نیست اما باز هم می‌گوییم: زنا از گمراهی، گناه و جنایت‌های بزرگ است.

بنابراین کسانی ‌که حدیث را چنین معنا کرده‌اند که (هر بدعت بدی، گمراهی است) بدون شک به رسول الله ﷺ اعتراض و ایراد گرفته و سخن ایشان را ناقص شمرده‌اند در حالی که هیچ تردیدی نیست که سخن رسول الله ﷺ واضح‌ترین و فصیح‌ترین سخن است و ایشان خیرخواه‌ترین شخص در قصد و اراده است و هیچ پیچیدگی و نکته‌ی پنهانی در سخن ایشان وجود ندارد.

همچنین تقسيم‌بندی که نظر العز بن عبدالسلام و برخی دیگر از اهل علم بر آن است موجب کج‌اندیشی و برداشت نادرست برخی افراد که منتسب به علم هستند، شده است که در نتیجه، سخن رسول الله ﷺ را تحریف کرده‌اند. بنابراین تکرار می‌کنم که: هر بدعتی در دين الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ گمراهی است و بدعت شرعی به چند نوع، تقسیم‌ نمی‌شود بلکه هر بدعتی، بد و گمراهی است که پیامبر ﷺ نیز در آخر همین حديث به روایت نسائي فرمود: «وَكُلُّ ضَلالَةٍ فِي النَّارِ»۱ : (هر گمراهی، در آتش است) بنابراین بر هر شخصی واجب است ادب را با الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ و  پیامبرش ﷺ مراعات کند، بر آنان پیش‌قدم نشود، چیزی را که در دين الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ وجود ندارد به آن اضافه نکند و چیزی را که الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ از آن رضایت ندارد برای خود تشریع نکند زیرا الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ می‌فرماید: {وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ دِيناً} [المائده: ۳]: (راضی گشتم که اسلام، دین شما باشد) بنابراین هر‌ آن چه که انسان با آن، الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ را عبادت کند اما الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ آن‌ را تشریع نکرده باشد، از دين الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ نیست.

این جواب را به دلیل اهمیت این موضوع، طولانی کردم؛ همچنین زیرا بسیاری از مردم که در پی خیر هستند در شر این بدعت‌ها فرو رفته‌اند و نتوانسته‌اند از آن رهایی یابند اما اگر به خود بازگردند و بدانند که این راه بدعت‌گزاری در دین الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ است که مستلزم امری بسیار خطرناک است که همان ادعای ناقص بودن دین است؛ زیرا این بدعت‌‌ها را کامل کردن دین الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ نوآوری می‌کنند در حالی که الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ می‌فرماید: {الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ} [المائده: ۳]: (امروز دینتان را برایتان کامل نمودم) همچنین تردیدی نیست که بدعت، نشانه‌ی ضعف دین شخص است و فقط او را از الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ دورتر می‌گرداند. از الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ موفقیت در امور را خواستاریم.

***


  1. سنن نسائی: كتاب صلاة العيدين باب كيف الخطبة، شماره (١٥٧٨). ↩︎

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل من جمهورية اليمن الديمقراطية الشعبية من محافظة حضرموت: ما البدعة؟ وما أقسامها؟ وهل تقسيمها إلى خمسة أقسام، كما قسمها الشيخ العز بن عبد السلام صحيح؟ وماذا يقصد ابن عبد السلام ر الله بتقسيمه للبدعة؟

فأجاب – رحمه الله تعالى -: البدعة في اللغة العربية فعلة من البدع، وهو اختراع الشيء على غير مثال سَبَقَ، ومنه قوله تعالى: ﴿ بَدِيعُ السَّمَوَاتِ وَالْأَرْضِ ﴾ [البقرة: ١١٧] أي مبدعهما؛ لأنه سبحانه وتعالى خلقهما على غير مثال سَبَقَ. هذا معنى البدعة في اللغة العربية.

أما البدعة في الشرع فإنها كل عقيدة أو قول، أو عمل، يتعبد به الإنسان الله عز وجل، وليس مما جاء في شريعة الله -سبحانه وتعالى-. وأقول: البدعة الشرعية ليس لها إلا قسم ،واحد بينه رسول الله صلى الله عليه وسلم في قوله: «وَإِيَّاكُمْ وَمُحْدَثَاتِ الْأُمُورِ، فَإِنَّ كُلَّ مُحْدَثَةٍ بِدْعَةٌ، وَكُلَّ بِدْعَةٍ ضَلَالَةٌ». فكل بدعة في الشرع ضلالة، لا تنقسم إلى أكثر من ذلك، وهذه البدعة، التي هي ضلالة، سواء كانت في العقيدة أم في القول أم في العمل، هي مردودة على صاحبها، غير مقبولة منه ؛ لقول النبي صلى الله عليه وسلم فيما صح عنه من حديث عائشة: «مَنْ عَمِلَ عَمَلًا لَيْسَ عَلَيْهِ أَمْرُنَا فَهُوَ رَدٌ».

إذا فالبدعة الشرعية لا تنقسم، لا إلى خمسة أقسام، ولا إلى أكثر، ولا إلى أقل، إلا أنها قسم واحد بنص رسول الله صلى الله عليه وسلم الذي هو أعلم الخلق بما يقول، وأنصح الخلق فيما يوجه إليه، وأفصح الخلق فيما ينطق به، وكلام رسول الله صلى الله عليه وسلم غني عن التعقيد، وليس فيه شيء من التعقيد، وهو بين واضح.

و تقسيم البدعة عند بعض أهل العلم، كالعز بن عبد السلام وغيره، إنما قسموها بحسب البدعة اللغوية، التي يمكن أن نسمي الشيء فيها بدعا، وهو في الحقيقة ليس من الشرع؛ لدخوله في عمومات أخرى، وحينئذ فيكون بدعة من حيث اللغة، وليس بدعة من حيث الشرع.

وإني أقول للأخ السائل ولغيره: إن تقسيم البدعة إلى خمسة أقسام، أو أكثر، أو أقل، فهم منه بعض الناس فهما سيئًا؛ حيث أدخلوا في دين الله ما ليس منه، بحجة أن هذا من البدعة الحسنة، وحرفوا كلام رسول الله صلى الله عليه وسلم حيث قالوا: إن معنى قوله: «كُلَّ بِدْعَةٍ ضَلَالَةٌ». أي: كل بدعة سيئة فهي ضلالة. وهذا لا شك أنه تعقيب على رسول الله صلى الله عليه وسلم ويستلزم نقصان کلام رسول الله في البيان؛ لأننا لو قلنا: إن الحديث على تقدير كل بدعة سيئة ضلالة، لم يكن للحديث فائدة إطلاقاً؛ لأن السيئة سيئة وضلالة، سواء كانت بدعة، أم غير بدعة، كالزنى مثلا، فمعروف في الشرع أنه محرم، وتحريمه ليس ببدعة، ومع ذلك نقول: إنه من الضلال وإنه من العدوان.

فالذين يقدرون في الحديث كل بدعة سيئة ضلالة، هؤلاء لا شك أنهم اعترضوا على رسول الله صلى الله عليه وسلم وتنقصوا بيانه -عليه الصلاة والسلام-، ولا ريب أن الرسول -عليه الصلاة والسلام- أعظم الناس بيانا، وأفصحهم مقالا، وأنصحهم قصدا وإرادة، وليس في كلامه عي، وليس في كلامه خفاء.

وأقول: إن هذا التقسيم الذي ذهب إليه العز بن عبد السلام، وبعض أهل العلم، أوجب إلى أن يفهم فهما سيئًا من بعض الناس، الذين هم طفيليون على العلم، ومن أجل ذلك حرفوا كلام رسول الله صلى الله عليه وسلم.

وإني أقول وأكرر: إن كل بدعة في دين الله فإنها ضلالة، ولا تنقسم البدعة الدينية إلى أقسام، بل كلها شر وضلالة، وقد قال النبي -عليه الصلاة والسلام- في آخر الحديث – فيما رواه النسائي -: «وَكُلُّ ضَلَالَةٍ فِي النَّارِ». فعلى المرء أن يكون متأدبا مع الله ورسوله، لا يقدم بين يدي الله ورسوله، ولا يدخل في دين الله ما ليس منه، ولا يشرع لنفسه ما لا يرضاه؛ لأن الله يقول: ﴿ وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَمَ دِينًا ﴾ [المائدة: ٣]. فكل ما قدر أن يتعبد به المرء لربه، وليس مما شرع الله، فإنه ليس من دين الله. وإنما أطلت على هذا الجواب لأنه مهم ولأن كثيرًا من الناس الذين يريدون الخير انغمسوا في هذا شر البدع، ولم يستطيعوا أن يتخلصوا منه، ولكنهم لو رجعوا إلى أنفسهم وعلموا أن هذا سلوك البدع في دين الله يتضمن محظورًا عظيما في دين الله ، وهو أن يكون الدين ناقصا؛ لأن هذه البدع معناها أنها تكميل لدين الله سبحانه وتعالى، والله تعالى يقول: ﴿ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ ﴾ [المائدة: ٣]. ولا شك أنها نقص في دين الإنسان، وأنها لا تزيده من الله تعالى إلا بعدًا. والله الموفق.

مطالب مرتبط:

(۴۸۹) توضیح درباره‌ی بدعتی رواج یافته

برادران و خواهران مسلمانم را نصیحت می‌کنم که به چنین مطالبی که افراد دروغ‌گو نشر می‌دهند، توجه نکنند؛ بلکه به كتاب الله و سنت صحیح رسول الله ﷺ مراجعه نمایند که برایشان کافی است. اعتماد به چنین مطالبی که در برخی کتاب‌های پند و موعظه وجود دارد و با شرع، مخالف است، جایز نیست.

ادامه مطلب …

(۴۶۶) جشن مولودی اگر با ادعای محبت رسول الله ﷺ باشد، چه حکمی دارد؟

هر کس رسول الله ﷺ  را دوست دارد، باید از سنت وی پیروی نماید و کسی ‌که رسول الله ﷺ را دوست دارد، نباید چیزی در دین وی بدعت‌گزاری و نوآوری کند که از دین وی نیست.

ادامه مطلب …

(۴۵۳) حکم مدح پیامبر ﷺ در قالب شعر و قصیده و تخصیص این کار به شب جمعه و دوشنبه

مدح پیامبر ﷺ با صفات ستودنی، اخلاق کامل و مراتب والا که در ایشان بوده است، مشروع و درست است. اما مدیحه‌سرایی که با غلو همراه باشد، پیامبر ﷺ از آن نهی نموده و به هیچ وجه، جایز نیست.

ادامه مطلب …

(۴۵۱) آیا مدح رسول الله ﷺ ثواب دارد و ترک آن، گناه است؟

مدح رسول الله ﷺ و برشمردن ویژگی‌های ستودنی و اخلاق برتر ایشان، امری پسندیده و مشروع است. اما خاص قرار دادن آن بدون دلیل شرعی به شب یا روز معین، بدعت است

ادامه مطلب …

(۴۷۶) حکم قرائت قرآن در قبرستان

قرائت قرآن در قبرستان، بازار، مسجد، کنار زن حائض و... جایز است، اما رفتن به قبرستان به قصد تلاوت قرآن در آن جا، بدعت است زیرا از پیامبر ﷺ ثابت نشده است و قرائت قرآن در آن‌جا، خاصیت و فایده‌‌ی ویژه‌ای هم ندارد.

ادامه مطلب …

(۴۸۰) حکم خواندن فاتحه بعد از اذان برای پیامبر ﷺ

این‌که می‌گویند: (برای روح پیامبر ﷺ فاتحه بخوانید) بدعت  بسیار زشتی است که بعد از اذان نماز فجر و اذان هیچ نماز دیگری و بعد از نمازها و در هیچ جا و مکانی گفته نمی‌شود.

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه