دوشنبه 22 جمادی‌الثانی 1446
۳ دی ۱۴۰۳
23 دسامبر 2024

(۲۶۷) آیا الله عَزَّوَجَلَّ در موضوع قضا و قدر به بندگانش ظلم می‌کند؟

(۲۶۷) سوال: دو نوع زندگی وجود دارد: اول: زندگی سعادت‌مندانه که البته منظور از سعادت، مال و جاه نیست بلکه مقصود، سعادت روحی روانی است که انسان از آرامش روحی برخوردار باشد. دوم: زندگی حقیرانه که منظورم حقارت روحی روانی است که انسان از نظر روحی خوار و ذلیل باشد. پرسشم این است که چرا انسان که در امت اسلام خوار و حقیر آفریده می‌شود؟ الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ فرموده است: {وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ} [الانبیاء: ۱۰۷]: (تو را فقط به عنوان رحمتی برای جهانیان فرستاده‌ایم) همچنین می‌فرماید: {وَأَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبِيدِ} [آل عمران: ۱۸۲]: (قطعاً هرگز الله به بنده، ستم کار نیست) و چندین آیه‌ی دیگر. آیا می‌توان چنین در نظر گرفت که کسانی را که الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ از نظر روحی، حقیر و بدبخت آفریده است این رحمت و مهربانی گسترده شامل حالشان نشده، قلب و روانشان همواره در تاریکی به سر می‌برد و روشنایی را ندیده است؟ آیا می‌توان این را به عنوان ظلمی از جانب الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ در حق آنان برشمرد؟

جواب:

سؤالی که پرسیده شده متعلق به مسأله‌ی بزرگ قضا و قدر است که مردم در مورد آن به دو گروه تقسیم می‌شوند؛ برخی به راه راست توفیق می‌یابند و برخی به گمراهی کشیده می‌شوند که محل ابهام و اشکال نزد بسیاری از مردم، همین است که چگونه می‌شود یکی گمراه شده و دیگری هدایت یابد؟ در این زمینه به نکته‌ی مهمی اشاره می‌کنیم که سبب گمراهی هر شخص گمراهی، خودش است زیرا الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ می‌فرماید: {فَلَمَّا زَاغُوا أَزَاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ وَاللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ} [الصف: ۵]: (وقتی خودشان گمراه شدند، الله دل‌هایشان را گمراه نمود و الله، بدکاران و منحرفان از حق را هدایت نمی‌کند) همچنین فرمود: {فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى وَاتَّقَى * وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى * فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرَى * وَأَمَّا مَنْ بَخِلَ وَاسْتَغْنَى * وَكَذَّبَ بِالْحُسْنَى * فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرَى} [اللیل: ۵-۱۰]: (اما کسی ‌که انفاق کرد تقوا پیشه نمود * و بهشت را تصدیق کرد * پس به زودی پیمودن راه آسان را برایش آسان و هموار می‌کنیم * اما کسی‌ که بخل ورزید و خود را بی‌نیاز دید * و بهشت را تکذیب کرد * پس پیمودن راه دشوار را برایش آسان می‌کنیم) همچنین به دلیل فرموده‌ی پیامبر ﷺ به یارانش: «ما مِنکُم مِن أَحَدٍ إلاّ وَقَد كُتِبَ مقعدُه مِن الجَنَّةِ وَ مقعدُه مِن النّارِ»: (هر کدام از شما جایگاهش در بهشت و جایگاهش در دوزخ مشخص شده است) گفتند: ‌ای رسول الله! آیا به سرنوشتی که در لوح محفوظ است متکی نباشیم و تلاش را رها نکنیم؟ فرمود: «إعمَلوا فَكُلٌّ مُيَسَّرٌ»۱ : (تلاش کنید که برای هر کسی آن چه برایش مقدر شده آسان گردانیده شده است)

سپس این آیات را تلاوت نمود: {فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى وَاتَّقَى * وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى * فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرَى * وَأَمَّا مَنْ بَخِلَ وَاسْتَغْنَى * وَكَذَّبَ بِالْحُسْنَى * فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرَى} [اللیل: ۵-۱۰].

بنابراین می‌گوییم: کسانی که در سؤال مطرح شد خوار و بد‌بخت هستند، سرکشی و گناه خودشان آنان را خوار و بدبخت کرده است و هدایت برایشان مقدر نشده زیرا خودشان اسباب و عوامل گمراهی را در پیش گرفته‌اند؛ تصمیم و اراده‌ی آنان در جست و جوی حق، رسیدن به آن و عمل بدان بعد از تبیین و وضوحش صادقانه و راستین نبوده است اما اگر قصد و نیت خود را نیک گردانیده و صادقانه عزم نموده بودند موفق شده و به حق دست می‌یافتند زیرا حق، آشکار و واضح است: {فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى وَاتَّقَى * وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى * فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرَى} [لیل: ۵-۷]: (اما کسی ‌که انفاق کرد و تقوا پیشه نمود * و بهشت را تصدیق کرد * پس به زودی پیمودن راه آسان را برایش آسان می‌کنیم).

توصیه و نصیحتم به این برادر و کسانی که مانند او هستند و چنین شبهاتی دچار شده‌اند این است که قبل از هر چیز، به خود بازگردند، قصد و نیت را نیک گردانیده و عزم و اراده‌ی خویش را استوار نمایند؛ تا برای رسیدن به حق، نیتشان سالم و اراده‌هایشان راستین باشد که در این صورت تضمین می‌کنم که موفق شده و به آن دست می‌یابند؛ زیرا الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ چنین وعده داده و فرموده است: {فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرَى} [اللیل: ۷]: (پس پیمودن راه آسان را برایش آسان و هموار می‌کنیم) دقت کن که در آیه (حرف سـ. ) در آغاز فعل آمده که به معنای تحقق قطعی و زود هنگام آن است زیرا (حرف سـ. ) چنین دلالت می‎‌دهد اما مصیبت و کوتاهی از جانب خود ما است.

همچنین الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ می‌فرماید: {فَبِمَا نَقْضِهِمْ مِيثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَنَسُوا حَظّاً مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ} [المائده: ۱۳]: (پس چون پیمان شکستند، آنان را از رحمت خود دور کردیم و دل‌هایشان را سخت گردانیدیم؛ سخن را از محل آن تحریف می‌کنند و بهره‌ی بزرگی از آن ‌چه به آن‌ها یادآوری شد را رها کرده و به فراموشی سپردند) نسیان در این‌جا شامل غفلت می‌شود یعنی غفلت قلب از چیزی که معلوم و آشکار است. همچنین نسیان در این جا شامل ترک کردن نیز می‌شود یعنی به خاطر پیمان ‌شکنی، علم و آگاهی‌ از آنان سلب شده و توفیق انجام عمل صالح نمی‌یابند.

سؤال: اما این افراد را گناه و معصیت، خوار و بدبخت کرده است؛ همچنین آیه‌ی آخر که بیان نمودید معتقدم درباره‌ی یهودیان نازل شده که الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ درباره‌ی آن‌ها فرمود: {فَبِمَا نَقْضِهِمْ مِيثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ} [المائده: ۱۳] الان می‌بینیم برخی از کسانی که منتسب به امت اسلامی هستند این منهج را در پیش گرفته و از کسانی که به طور علنی کفر ورزیده‌اند خوارتر هستند؛ نظر شما چیست؟

جواب: بله درست است؛ اما این افراد باید در برابر حق، تلاش و استقامت بیشتری نسبت به کافران داشته باشند و روشن است که آلوده شدن شخص مسلمان به گناه و آلودگی‌ها، بدتر و سنگین‌تر از آلوده شدن کسی است که مسلمان نیست زیرا حق الله بر مسلمانان بزرگ‌تر از حق او بر کافران است و به همین خاطر باید به شریعت‌ها و احکام اسلام پایبند باشند و اگر شخص مسلمان سرکشی کند بدتر و سنگین‌تر است لذا اگر بنده‌ای از نعمت برخوردار شود گناه و سرکشی او بدتر و سنگین‌تر است.

از جمله آن چه گذشت روایتی است که از پیامبر ﷺ نقل شده در مورد  سه نفری  که الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ در روز قیامت با آنان سخن نمی‌گوید، به آن‌ها نگاه نمی‌کند و آنان را پاک و تزکیه نمی‌نماید و عذاب دردناکی در پیش دارند؛ از جمله آنان: پیر زناکار است۲ زیرا دلیل و سببی برای زنا ندارد و شایسته است که او بیش از دیگران از این کار دوری کرده و پند پذیرد؛ به همین دلیل، سر زدن گناه از او بزرگ‌تر و سنگین‌تر است. این افراد خوار و حقیر از میان مسلمانان هستند زیرا وجوب حق الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ و استقامت بر دین او بر شخص مسلمان، بیشتر از کافران است لذا مخالفت و سرکشی آنان، شدیدتر و سنگین‌تر از سرکشی کافران است و در نتیجه در صورت ارتکاب گناه، خواری به آنان نزدیک‌تر است.

برخی از علما این افراد را به نزدیکان پادشاه و افراد دور از تشبیه کرده‌ و گفته‌اند: سرپیچی نزدیکان پادشاه برایش سنگین‌تر از سرکشی افراد دور از او است که مسلمانان نیز چنین هستند؛ سرکشی و گناه مسلمانان سنگین‌تر از دیگران است و به همین خاطر، مجازاتشان نیز سخت‌تر است.

***


  1. صحیح بخاری: كتاب تفسير القرآن باب قوله: (فأما من أعطى واتقى)، شماره (٤٩٤٥) / صحیح مسلم: كتاب القدر، باب كيفية خلق الآدمي في بطن أمه وكتابة رزقه وأجله وعمله وشقاوته وسعادته، شماره (٢٦٤٧). ↩︎
  2. صحیح مسلم: کتاب الإيمان باب بیان غلط تحريم إسبال الإزار والمن بالعطية، وتنفيق السلعة بالخلف، وبيان الثلاثة الذين لا يكلمهم الله يوم القيامة، ولا ينظر إليهم، ولا يزكيهم ولهم عذاب أليم، شماره (١٠٧). ↩︎

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل – يسمي نفسه الباحث عن الحقيقة من الجمهورية العراقية من مدينة كركوك: هناك نوعان من الحياة الحياة السعيدة، ولا أقصد السعادة بالمال والجاه، وإنما أقصد تلك السعادة التي تأتي من النفس، أي أن يكون الإنسان مرتاحًا من الناحية النفسية. ثانيًا : الحياة الذليلة، وأقصد بها الذل النفسي، أي أن يكون الإنسان ذليلا من الناحية النفسية. والسؤال: لماذا يخلق الإنسان ذليلا في أمة الإسلام؛ حيث قال الله تعالى: ﴿ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ ﴾ [الأنبياء: ۱۰۷] ، وذكر عدة آيات منها قوله تعالى: ﴿ وَأَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ ﴾ [آل عمران: ۱۸۲] وعدة آيات، وهل نستطيع أن نعتبر أن الذين خلقهم الله أذلاء من الناحية النفسية لم تشملهم هذه الرحمة الواسعة، ولا تزال قلوبهم ونفوسهم تعيش في الظلمات ولم تر النور، ونعتبر هذا ظلما لهم من الله – سبحانه وتعالى؟

فأجاب رحمه الله تعالى: هذا السؤال الذي سأل عنه الأخ يتعلق بمسألة عظيمة؛ وهي قسمين منهم من وُفِّق للاستقامة، ومنهم من وفق للضلالة.

و هذا هو محط الإشكال عند كثير من الناس: كيف يكون هذا ضالا وكيف يكون هذا مهتديا؟ ولكننا ننبه على نقطة مهمة في هذا الباب، وهي: أن من كان ضالا فإن سبب ضلاله هو نفسه؛ لقول الله تعالى: ﴿ فَلَمَّا زَاغُوا أَزَاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ وَاللَّهُ لَا يَهْدِى الْقَوْمَ الْفَسِقِينَ ﴾ [الصف: ٥]، ولقوله تعالى: ﴿ فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى وَاتَّقَى وَصَدَقَ بِالْحُسْقَ فَسَرُهُ لِلْيُسْرَى وَأَمَّا مَنْ بَخِلَ وَاسْتَغْنى وَكَذَّبَ بالحسنى فَسَرُهُ لِلْعُسْرَى ﴾ [الليل: ٥-١٠].

و لقول النبي صلى الله عليه وسلم حين حدث أصحابه: «مَا مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا وَقَدْ كُتِبَ مَقْعَدُهُ مِنَ الجَنَّةِ، وَمَقْعَدُهُ مِنَ النَّارِ. فَقَالُوا: يَا رَسُولَ اللَّهِ، أَفَلَا نَتَّكِلُ؟ فَقَالَ: «اعْمَلُوا فَكُلُّ مُيَسَّر». ثم تلا النبي – صلى الله عليه وعلى آله وسلم- قوله تعالى:

﴿فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى وَاتَّقَى وَصَدَقَ بِالْحُسْنَى فَسَنُيَسِرُهُ لِلْيُسْرَى وَأَمَّا مَنْ بَخِلَ وَاسْتَغْفَى وَكَذَبَ بِالْحُسْنَى فَسَنُسَرُهُ لِلْعُسْرَى﴾ [الليل: ٥-١٠] 

و على هذا نقول: هؤلاء الذين وصفهم السائل بأنهم أذلاء إنما أذلتهم المعصية، ولم يكتب لهم الهدى، بسبب أنهم هم الذين تسببوا للضلالة؛ حيث لم تكن إرادتهم صادقة في طلب الحق والوصول إليه، وفي العمل به بعد وضوحه وبيانه، ولو أنهم كانوا أحسنوا النية، وصدقوا العزيمة لوفقوا للحق؛ لأن الحق بين ميسر : ﴿فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى وَاتَّقَى وَصَدَقَ بِالْحُسْنَى فَسَنُيَسِرُهُ لِلْيُسْرَى﴾

[الليل: ٥-٧].

والذي أنصح به هذا الأخ، ومن على شاكلته، وممن أشكل عليهم هذا الأمر أن يرجعوا إلى أنفسهم أولا، ويحسنوا نيتهم، ويصححوا عزيمتهم، حتى تكون النية سليمة، والعزيمة صادقة في طلب الحق، وحينئذ فأنا . ضامن يوفقوا له؛ لأن الله سبحانه وتعالى هو الذي وعد بذلك: ﴿فَسَنُيَيّره لليسرى﴾ [الليل: ٧].

وتأمل أن الآية جاءت بالسين الدالة على قرب مدخولها، وعلى تحقق مدخولها أيضًا؛ لأن السين -كما هو معلوم – تدل على هذين المعنيين: قرب مدخولها، وتحققه. ولكن البلاء من أنفسنا.

وأتلو الآن أيضًا قول الله -تبارك وتعالى -: ﴿ فَبِمَا نَقْضِهِم مِيثَقَهُمْ لَعَنَّهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَسِيَةٌ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَوَاضِعِهِ، وَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكَرُوا بِهِ ﴾ [المائدة: ۱۳]، فإن هذا النسيان يشمل الذهول الذي هو ذهول القلب عن المعلوم فالنسيان هو ذهول القلب عن المعلوم، وكذلك النسيان الذي بمعنى الترك، فهم تسلب ،علومهم، ولا يوفقون إلى العمل الصالح بسبب نقض الميثاق.

يقول السائل: لكن هؤلاء أذلتهم المعصية، وأيضًا ذكرتم الآية الأخيرة، التي نزلت فيما أعتقد في بني يهود الذين قال الله تعالى فيهم: ﴿ فَبِمَا نَقْضِهِم مِّيتَقَهُمْ لَعَنَّهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَسِيَةٌ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَوَاضِعِهِ ﴾ [المائدة: ١٣] نجد الآن بعض الذين ينتسبون إلى الأمة الإسلامية أذل من الذين جاهروا بالكفر، وانتهجوا هذا المنهج، فما رأيكم؟

فأجاب رحمه الله تعالى: نعم، هذا صحيح، وذلك أن الحق عليهم في الاستقامة أوكد من الحق على أولئك، ومعلوم أن من تدنّس بالأرجاس، وهو من أهل الولاية، أشد ممن تدنس بها، وليس من أهل الولاية، فإن حق الله على المسلمين أعظم من حقه على أولئك الكافرين، ولهذا يُلزمون بشرائع الإسلام، فإنه إذا تمرد كان أشد وأعظم، ولهذا إذا تمت النعمة على العبد صارت مخالفته

أشد وأعظم. ومن ذلك ما ورد عن النبي في الثلاثة الذين لا يكلمهم الله يوم القيامة ولا ينظر إليهم ولا يزكيهم ولهم عذاب أليم، ومنهم: العجوز الزاني؛ لأنه لا داعي له للزنى، وهو إلى الاتعاظ والبعد عن هذا أولى، فلذلك عظم إثمه. فهؤلاء الأذلة من المسلمين؛ لأنهم يجب عليهم من حق الله -سبحانه وتعالى- والاستقامة أكثر مما يجب على أولئك، ولهذا كانت مخالفتهم أعظم من مخالفة أولئك، وكان الذل إليهم أقرب.

وقد مثل بعض العلماء شبيه هذه المسألة بحاشية الملك والبعيدين عنه، فقال: إن مخالفة حاشية الملك للملك أشد وأعظم وقعا من مخالفة الأباعد، هكذا المسلمون؛ مخالفاتهم تكون أعظم من غيرهم، فلذلك كان جزاؤهم أشد من غيرهم.

مطالب مرتبط:

(۲۴۲) شبهه‌ای درباره‌ی زندگی زنان مسلمان در قیامت

اگر زنی شوهر نداشت یا شوهر داشت اما شوهرش همراه اهل بهشت وارد بهشت نشد اگر قصد ازدواج در بهشت را داشته باشد، بر اساس عموم این آیات، ناگزیر این تمنایش برآورده می‌‌شود اما اکنون نص خاصی در مورد این مسئله به یاد ندارم، و الله اعلم.

ادامه مطلب …

(۱۸۳) آیا مسیح دجال همان ابن ‌صیاد است؟

صحیح این است که ابن ‌صیاد آن دجالی که در آخر الزمان برانگیخته می‌شود، نیست؛ بلکه دجالی از دجال‌ها می‌باشد که در پیش ‌بینی همانند کاهنان است  اما آن دجالی که در نزدیکی روز قیامت بر  انگیخته می‌شود و عیسی بن مریم عَلَيْهِ‌السَّلَام  وی را به قتل می‌رساند نیست....

ادامه مطلب …

(۲۴۱) آیا حور عین فقط خاص مردان است؟

بنا بر ادله‌ از قرآن و سنت، برخی احکام، خاص مردان و برخی دیگر خاص زنان است. بنابراین اگر دلیلی وجود داشته باشد که دلالت بر اختصاص مردان یا زنان به یک حکم باشد به اقتضای دلیل است....

ادامه مطلب …

(۲۴۰) جایگاه زن در بهشت

بدون شک، زن با شوهرش در بهشت دارای مقام بالایی است تا جایی ‌که بعضی از علما در دعای مرده گفته‌اند: «و أبدلها زوجا خیر من زوجها» به این معنا که شوهرش را در بهشت، بهتر از آن حالتی که در دنیا بوده قرار بده....

ادامه مطلب …

(۲۶۵) آیا رزق و ازدواج، در لوح محفوظ نوشته شده است؟

از زمانی که الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ قلم را آفرید تا روز قیامت، هر چیزی که رخ می‌دهد در لوح محفوظ نوشته شده است...

ادامه مطلب …

(۱۹۷) اعتقاد اهل سنت و جماعت درباره‌ی زندگانی برزخی

دیدگاه اهل سنت و جماعت درباره‌ی زندگانی برزخی این است که هرگاه انسان دفن شود و همراهانش به وی پشت کنند، دو فرشته نزدش می‌آیند، او را می‌نشانند و از سه چیز از او می‌پرسند: پروردگارت کیست؟ دینت چیست؟ پیامبرت کیست؟....

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه