(۱۵۰) سوال: در کتابی خواندم که اهل سنت و جماعت میگویند: کسی که بگوید: (قرآن محدَث است) کافر میشود؛ قرآن مخلوق نیست. معنای «قرآن حادث و مخلوق نیست» چیست؟
جواب:
کسی که بگوید: قرآن مخلوق است، مبتدع و گمراه است؛ زیرا قرآن، کلام الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ است و کلام از صفات الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ است و صفات خالق، مخلوق نیست؛ ائمهی اهل سنت، بر شخصی که چنین بگوید که قرآن مخلوق است به شدت انکار نموده و سخنش را ناپسند دانستهاند. در این مسأله، فتنهی مشهور در زمان امام اهل سنت، امام احمد بن حنبل رَحِمَهُالله رخ داد. حتی برخی از ائمه بر کسی که معتقد به مخلوق بودن قرآن باشد، حکم کفر را اطلاق نمودهاند. بدون شک کسی که بگوید قرآن مخلوق است، امر و نهی را باطل کرده است؛ زیرا اگر قرآن مخلوق باشد، به این معنا است که قرآن چیزی است که به همین صورت معیّن خلق شده است؛ مانند: نقاشی روی دیوارها، برگهها و … که فایدهای ندارد؛ زیرا دیگر امر، نهی، خبر و طلب خبر وجود ندارد.
اما کسی که بگوید: «قرآن محدَث است» مبتدع و گمراه نیست؛ بلکه الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ میفرماید: «مَا يَأْتِيهِم مِّن ذِكْرٍ مِّن رَّبِّهِم مُّحْدَثٍ إِلَّا اسْتَمَعُوهُ وَهُمْ يَلْعَبُونَ» [انبیاء: ۲] : «هیچ پند تازهای از جانب پروردگارشان برای آنها نمیآید؛ مگر آن که با سرگرمی و بازی به آن گوش میدهند» اگر کسی از واژهی محدَث، معنای مخلوق بودن را برداشت کند، این واژه را در خطاب با او استفاده نمیکنیم زیرا ترس میرود دچار وهم شده و به اشتباه چیزی برداشت کند که جایز نیست.
سؤال: چرا فرقههای گمراه، قرآن را مخلوق و محدَث میدانند؟ هدف از آن چیست؟
جواب: اول: همان طور که شنیدید، کلمهی محدَث اشکالی ندارد؛ البته تا وقتی که مخاطب، معنای مخلوق را از آن برداشت نکند و نپندارد که محدَث همان مخلوق است. آن فرقهها مخلوق بودن قرآن را به خاطر شبهاتی که داشتهاند، مطرح کردهاند؛ مانند فرمودهی الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ: «اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ» [رعد: ۱۶] : «الله آفریدگار همه چیز است» همچنین: «وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيرًا» [فرقان: ۲] : «هر چیزی را آفرید؛ پس اندازهی هر چیز را چنان که میباید، معین کرده است» لذا گمان کردند که حقیقت و دیدگاه درست، همین دیدگاه است؛ هر چند که جواب شبهه و اشکال برایشان توضیح داده شد اما آنان اصرار و سرپیچی کردند و دیگران را به بدعتشان فرا خواندند که این بدعت، گمراهی است.
***