(۱۲۷) سوال: کارتهایی وجود دارد که روی آنها اسماء الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ نوشته شده است؛ همانند این تصویر که در گوشهی این پیام قرار دارد و در این پیام، تصویری از پوشش کعبه وجود دارد، که بر آن آیاتی از قرآن است؛ اینگونه کارتها که در دست مردم است، گاهی توسط کسانی که اسلام را نمیشناسند بر زمین انداخته میشود و دیگر مسائلی که دربارهی این کارتها رخ میدهد. به فروشندگان و مسئولین این امور چه توصیهای میکنید؟
جواب:
این مساله به شکلهای متعددی در بین مردم شایع شده است؛ از جمله: کارتهایی که بر روی آن لفظ جلاله الله است، همچنین کارتهایی که در گوشههای آن لفظ محمد دیده میشود. همچنین لفظ جلالهی الله را در کنار و به موازات واژهی محمد مینویسند که در این باره نیز صحبت میکنیم.
اولا: فایدهی آویزان نمودن کلمهی الله یا محمد چیست؟ اگر گمان میرود این کار موجب تبرک میشود، باید گفت که برکت با این کار صورت نمیگیرد؛ چون در این جمله معنایی که برای تبرک باشد، وجود ندارد و تبرک با این کارها درست نیست؛ چون نمیتوان به الله و اسماء الله تبرک جست مگر به همان شکلی که در شرع آمده است؛ زیرا تبرک، عبادت است و مبنای عبادت فقط از طریق شارع مشخص میشود.
همچنین کلمهی الله را در کنار محمد به صورت موازی قرار میدهند. این کار نوعی مشارکت و موازنه بین الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ و محمدﷺ است که جایز نیست. شخصی به پیامبرﷺ گفت: «ما شاءَ اللهُ و شِئتَ» هر چه تو و الله بخواهید. پیامبرﷺ فرمود: «أجَعلتَنی للهِ نِدّاًّ؟ بل ما شاء اللهُ وحدَه» : «آیا مرا شریک الله قرار میدهی؟ بلکه فقط آنچه الله بخواهد» تبرک جستن به اسم پیامبرﷺ نیز جایز نیست؛ بلکه تبرک با التزام و عمل به شریعت پیامبرﷺ کسب میشود. این یک صورت از آنچه است که مردم در این کارتها آن را به کار میگیرند که مخالفت با شرع در آن آشکار شد.
دربارهی نوشتن قرآن روی برگه، تابلو و … جایز بودنش جای بحث دارد؛ چون اصل نوشتن قرآن بر روی ورقهها و تابلوها جایز است ولی آویزان نمودن آن بر دیوار، از سلف É اعم از پیامبرﷺ ، اصحاب رَضِيَاللهُعَنْهُم و تابعین É ثابت نشده است. دقیقا نمیدانم از چه زمانی، این بدعت منتشر شده است. این کار در حقیقت، بدعت است. چون قرآن نازل شده تا تلاوتش کنند نه این که بر دیوارها و… آویزان کنند. علاوه بر این، از سلف نیز ثابت نشده است. در آویزان نمودن قرآن، مفسدهای وجود دارد بدین صورت که شخص به آن اعتماد مینماید و اعتقاد دارد که همین کار او را حفظ میکند و بدین ترتیب خود را از تلاوت قرآن که حفاظت حقیقی است بینیاز میداند در حالی که سود و بهرهی واقعی، در تلاوت قرآن است. پیامبرﷺ در مورد آیت الکرسی فرمود: «مَن قَرَأَها فی لیلةٍ لَم یَزَل علیه مِن اللهِ حافظٌ، وَ لا یَقرُبُه شیطانٌ حَتّی یُصبِح» : «کسی که آن را در شب بخواند، از طرف الله، پیوسته محافظی بر او حاضر است و شیطان تا صبح، به او نزدیک نمیشود» هرگاه انسان احساس کند آویزان کردن آیات بر دیوار از او محافظت میکند احساس بینیازی از تلاوت قرآن به او دست میدهد. همچنین این کار نوعی تمسخر به آیات الله نیز میباشد؛ زیرا مجالس غالباً خالی از سخنان و کارهای حرام مانند: غیبت، فحش و پرخاش نیست؛ چه بسا در این مجالس، آلات موسیقی نیز باشد که شرع آن را حرام نموده است. این چیزها وجود دارد در حالی که قرآن بالای سرشان آویزان است. گویا در حقیقت آن را مسخره میکنند زیرا قرآن این چیزها را حرام نموده است؛ حال فرقی ندارد آن آیهای که آویزان است همان آیهای باشد که این چیزها را تحریم کرده یا آیهی دیگری باشد. بدون شک نوعی تمسخر به آیات الله روی میدهد.
به این علت برادران مسلمانم را توصیه میکنم از چنین چیزها و کارهایی دوری کنند؛ چه نوشتن اسماء الله و نامهای رسول اللهﷺ و چه آیات قرآن؛ توصیه میکنم همان چیزهایی را به کار گیرند که سلف صالح به کار گرفتهاند چون خیر و برکت در همین است.
دربارهی کارتهایی که برادرمان اشاره کرد که قرآن بر آن نوشته میشود؛ باید گفت این کارتها در بازارها، زبالهها و زیر پا انداخته میشود لذا کسی که چنین کارتهایی تهیه میکند باید بداند که این کار جایز نیست چون شامل اهانت به قرآن کریم است؛ البته مخاطب این سخن، کسانی هستند که این کارتها را به دست دارند اما فروشندگان نیز اگر میدانند که کارتها غالباً چنین سرانجامی دارند خرید و فروش و تجارت با آن حرام میشود چون قاعدهی شرعی چنین است که: «أنه إذا کان العقدُ وسیلةً لازمةً أو غالبةً إلی شیءٍ محرمٍ فإنَّ ذلکَ العقدَ یکون حراماً» : (اگر عقدی وسیلهی لازم یا غالب برای چیز حرامی باشد، آن عقد حرام است) چون به معنای همکاری در ارتکاب گناه است.
دربارهی آویزان نمودن قرآن به قصد شفای مریض که فرقی ندارد مریضی جسمی یا روانی و نفسانی باشد؛ بین سلف و خلف اختلاف نظر وجود دارد. برخی از علما آن را جایز میدانند چون مریض به این وسیله از این جهت که کلام الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ را با خود حمل میکند در درون خود احساس راحتی و امنیت میکند و احساس مریض به چیزی در شدت، نقص یا از بین رفتن بیماری او تأثیر دارد.
برخی از علما نیز گفتهاند: جایز نیست؛ چون از پیامبرﷺ ثابت نشده که برای مداوا این کار را انجام دهد. مداوا فقط با خواندن دعا و … بر مریض است. زمانی که از جانب شارع چیزی به عنوان سبب ذکر نشده باشد، اثبات آن به عنوان سبب نوعی شرک است. چون جایز نیست سبب بودن چیزی را اثبات کنیم مگر این که دلیلی از شرع وجود داشته باشد اما در غیر این صورت، به این معنا است که چیز جدیدی در شرع ایجاد کردهایم که از آن نیست و این نوعی شرک است.
***