۴۷۶ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم این سخن چیست: «فلانی شهید است»؟
جواب دادند: گواهی دادن بر شهادت شخص، دو صورت دارد:
اول: مقید به وصف باشد. مثلا گفته شود: هر کسی که در راه الله کشته شود، شهید است، و هر کسی که در دفاع از مالش کشته شود، شهید است، و کسی که به وسیلهی طاعون بمیرد، شهید است، و امثال آن. این نمونه، چنان که در نصوص آمده، جایز است. چون به چیزی شهادت میدهی که رسول الله صلی الله علیه وسلم به آن خبر داده است. منظورمان از اینکه جایز است، یعنی ممنوع نیست. گر چه شهادت دادن به چنین چیزی به خاطر تصدیق خبر رسول الله صلی الله علیه وسلم واجب است.
دوم: شهادت مقیّد به شخص خاصی شود. مثل اینکه به شخص خاصی به عینه بگویی شهید است. این جایز نیست. به جز در مورد کسی که رسول الله صلی الله علیه وسلم به شهادت او گواهی داده، یا امت به اتفاق گواهی بر شهادت او داده است. بخاری در کتاب خود برای این نوع، بابی در کتابش منعقد کرده و گفته: «باب: لا یقال فلان شهید»، یعنی: «باب: گفته نمیشود فلانی شهید است». ابن حجر رحمه الله در «فتح الباری»[۱] میگوید: «یعنی بر سَبیل قطعیت آن، مگر اینکه به وسیلهی وحی باشد. مثل اینکه اشاره به حدیث عمر رضی الله عنه دارد که خطبه خوانده و گفت: در جنگهایتان میگویید: فلانی شهید است، و فلانی شهید از دنیا رفت، و شاید این شخص، بارش سنگین باشد. آگاه باشید؛ این را نگویید. بلکه چیزی را بگویید که رسول الله صلی الله علیه وسلم گفت: کسی که در راه الله بمیرد یا کشته شود، شهید است. این حدیثی حسن است که احمد و سعید بن منصور و دیگران از طریق محمد بن سیرین از ابوالجعفاء از عمر روایت کردهاند». پایان کلام ابن حجر.
نیز، چون گواهی دادن به چیزی، فقط از روی علم داشتن نسبت به آن است. شرط شهید بودن انسان این است که بجنگد تا کلمهی الله بر همه چیز غالب شود؛ این نیت درونی است و هیچ راهی برای اطلاع یافتن از آن وجود ندارد. به همین خاطر رسول الله صلی الله علیه وسلم با اشاره به آن فرمود: «مثال مجاهد در راه الله، و الله میداند که چه کسی در راه او جهاد میکند…»، و میفرماید: «قسم به کسی که جانم در دست اوست، هیچ کسی در راه الله مجروح نمیشود، و الله عالمتر است که چه کسی در راه او مجروح میشود، مگر اینکه روز قیامت در حالی میآید که از زخمش خون میچکد. رنگش، رنگ خون، و بویش بوی مسک است». هر دو حدیث را بخاری از ابوهریره رضی الله عنه روایت میکند. اما کسی که ظاهرش صلاح است، ما برایش امید شهادت داریم، اما گواهی نمیدهیم که شهید است، و به او سوء ظن هم نمیکنیم. رجاء «امید» منزلتی بین دو منزلت است. اما تعاملمان در دنیا با او، همانند شهداست. وقتی در راه الله کشته شده باشد، با خونش و در همان لباس و بدون نماز خواندن بر او، دفن میشود، و اگر به خاطر مسائل دیگری شهید شده باشد، غسل و کفن شده و بر او نماز خوانده میشود.
نیز، به این خاطر است که اگر ما برای هر کسی به عینه گواهی به شهادتش دهیم، لازمهاش این است که برای او گواهی ورود به بهشت دهیم، و این بر خلاف چیزی است که اهل سنت بر آن هستند. زیرا آنها برای هیچ کس گواهی ورود به بهشت نمیدهند، مگر برای کسی که پیامبر صلی الله علیه وسلم با وصف یا اسم شخص، شهادت داده باشد. اما برخی دیگر از علما جایر دانستهاند برای کسی که امت همه متفق بر ستایش او هستند، گواهی بهشت داده شود، و این نظر شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله نیز هست.
این گونه تبیین میشود که جایز نیست برای شخصی به عینه گواهی شهادت داده شود، مگر اینکه نصّ یا اتفاق امت وجود داشته باشد. اما ما برای هر کس که ظاهرش صلاح است، امید بهشت داریم، و همین برای منقبتش کافی است، و علم آن نزد الله سبحانه و تعالی است.
[۱] – فتح الباری. (ج۶ ص۹۰).