شنبه 25 ذیحجه 1446
۳۰ خرداد ۱۴۰۴
21 ژوئن 2025

۴۷۴ – حکم گفتن این سخن چیست: «قدرت الهی چنین خواست» و «تقدیر چنین خواست»؟

۴۷۴ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم گفتن این سخن چیست: «قدرت الهی چنین خواست»، و «قَدَر چنین خواست»؟

جواب دادند: درست نیست بگوییم: «قدرت الهی چنین خواست». زیرا مشیئت، اراده است، و قدرت، معنا است، و معنا، دارای اراده نیست. بلکه اراده متعلق به اراده کننده، و مشیئت برای کسی است مشیئت کند. اما می‌توانیم بگوییم: «حکمت الهی چنین اقتضا کرد»، یا در مورد چیزی که اتفاق افتاده، بگوییم: «این قدرت الله است»، یعنی چیزی است که برای الله مقدور است. چنان که می‌گویی: این خلق الله است؛ یعنی مخلوق اوست. اما اینکه چیزی را به قدرت نسبت دهیم که مقتضای فعل اختیاری است؛ خیر، جایز نیست.

مثل همین در مورد «قدر چنین و چنان خواست»، صادق است، و گفتنش جایز نیست. زیرا قدر و قدرت، دو چیز معنوی هستند و مشیئت و اراده‌ای ندارند. بلکه مشیئت برای کسی است که قادر و مقدر کننده است. والله اعلم.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

(474) وسئل فضيلته: عن حكم قول : “وشاءت قدرة الله” و”شاء القدر”؟

فأجاب بقوله: لا يصح أن نقول : ” شاءت قدرة الله” لأن المشيئة إرادة، والقدرة معنى، والمعنى لا إرادة له، وإنما الإرادة للمريد، والمشيئة لمن يشاء، ولكننا نقول :اقتضت حكمة الله كذا وكذا، أو نقول عن الشيء إذا وقع : هذه قدرة الله أي مقدوره كما تقول: هذا خلق الله أي مخلوقه. وأما أن نضيف أمراً يقتضي الفعل الاختياري إلى القدرة فإن هذا لا يجوز.

ومثل ذلك قولهم: “شاء القدر كذا وكذا” وهذا لا يجوز لأن القدر والقدرة أمران معنويان ولا مشيئة لهما، وإنما المشيئة لمن هو قادر ولمن هو مقدّر. والله أعلم.

مطالب مرتبط:

۴۸۵ – توضیح بیشتر در مورد اصطلاح «متفکر اسلامی»

در فتوای شماره‌‌ی «484» فرمودید که کلمه‌ی فکر اسلامی جایز نیست. زیرا به این معناست که اسلام عبارت از افکاری است که ممکن است درست یا نادرست باشند. اما در مورد اطلاق کلمه‌ی «متفکر اسلامی» فرمودید که اشکالی ندارد. چون فکر شخص تغییر می‌کند و ممکن است صحیح باشد یا بر عکس. اما کسانی که اصطلاح «متفکر اسلامی» را به کار می‌برند، می‌گویند: منظور ما، فکر اشخاص است و در مورد اسلام به عنوان یک کلّ، یا در مورد شریعت اسلامی، حرف نمی‌زنیم. آیا با این تفسیری که ذکر شد، باز هم اصطلاح «متفکر اسلامی» جایز است یا خیر؟ و اگر خیر، چه اصطلاحی جایگزین آن شود؟

ادامه مطلب …

۴۴۷ – آیا درست است هنگام تعزیه می‌گویند: «بقای عمر شما» یا «بقیه در زندگی خودت»؟

۴۴۷ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم این سخن چیست که هنگام تعزیه، به شیخ می‌گویند: «بقیه در زندگی خودت»، و اهل میت نیز این گونه جواب می‌دهند: «زندگی باقیِ خودت»؟ جواب دادند: مانعی نمی‌بینم که انسان بگوید: «بقیه در زندگی خودت». اما بهتر این است که گفته شود: الله برای هر مرده‌ای […]

ادامه مطلب …

۵۰۴ – حکم گفتن لفظ مسیحیت به جای نصرانیت چیست؟ حکم گفتن مسیحی به کسی که نصرانی است چیست؟

۵۰۴ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم گفتن لفظ مسیحیت، به نصرانیت چیست؟ حکم گفتن مسیحی، به کسی که نصرانی است، چیست؟ جواب دادند: شکی نیست که انتساب نصاری بعد از بعثت رسول الله صلی الله علیه وسلم به مسیح، صحیح نیست. زیرا اگر صحیح بود، به محمد صلی الله علیه وسلم ایمان […]

ادامه مطلب …

۴۷۱ – حکم گفتن: «سیده عایشه رضی الله عنها» چیست؟

۴۷۱ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم گفتن این عبارت چیست: «سیده عایشه رضی الله عنها»؟ جواب دادند: شکی نیست که عایشه رضی الله عنها یکی از سیدات زنان امت است. اما تصور می‌کنم اطلاق لفظ «سیده» بر زن، یا «سیدات» بر زنان، از غربی‌ها گرفته شده است. چون آنها هر زنی را […]

ادامه مطلب …

۴۱۸ – حکم الفاظی چون: جلالة، صاحب الجلالة، صاحب السموّ، خواهش می‌کنم، و امیدوارم

۴۱۸ – از شیخ رحمه الله سوال شد: نظرتان در مورد این الفاظ چیست: جلالة، و صاحب الجلالة، و صاحب السموّ، و خواهش می‌کنم، و امیدوارم؟ جواب دادند: اشکالی ندارد در صورتی که مخاطب، اهلیّت و شایستگی آن را داشته باشد، و خوف از این نباشد که دچار خود بزرگ بینی و خودخواهی شود. خواهش […]

ادامه مطلب …

۵۰۱ – حکم گفتن: «فلانی دارای مثل اعلی است»، یا «فلانی مثل اعلی بود»، چیست؟

۵۰۱ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم گفتن: «فلانی دارای مثل اعلی[۱] است»، یا «فلانی مثل اعلی بود»، چیست؟ جواب دادند: اگر به صورت مطلق باشد، فقط برای الله جایز است، و برای هیچ کسی غیر از الله جایز نیست. زیرا برترین مثل برای اوست. اما اگر گفت: «فلانی در فلان و بهمان […]

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه