جمعه 18 ربیع‌الثانی 1447
۱۸ مهر ۱۴۰۴
10 اکتبر 2025

۳۴۸ – چطور سخن اهل بدعتی که برای بدعت‌هایشان به حدیث: «کسی که در اسلام، سنتی نیکو بنا کند…» رد کنیم؟

۳۴۸ – از شیخ رحمه الله سوال شد: چطور سخن اهل بدعتی که برای بدعت‌هایشان به حدیث: «کسی که در اسلام، سنتی نیکو بنا کند…» رد کنیم؟

جواب دادند: جواب آنها را چنین می‌دهیم: کسی که فرموده: «کسی که در اسلام، سنت نیکویی را بنا کند، اجر آن و اجر هر کسی که به آن عمل کند را خواهد داشت»، همان کسی است که فرموده: «بر شماست که به سنت من و سنت خلفای راشدین پایبند باشید و با چنگ و دندان به آن تمسک جویید، و بر حذر باشید از امور نوپیدا در دین، زیرا هر امر نوپیدایی بدعت است، و هر بدعتی گمراهی و هر گمراهی در آتش جهنم است». بر این اساس، این حدیث که درسوال ذکر شد: «کسی که در اسلام، سنت نیکویی را بنا کند…»، به خاطر سبب ورود این حدیث بوده و حمل بر آن می‌شود. زیرا سبب ورود حدیث این است که گروهی بی چیز و فقیر از مُضَر نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم آمدند. مردی از انصار کیسه‌ای نقره آورد و آن را جلوی رسول الله صلی الله علیه وسلم گذاشت. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: «کسی که در اسلام، سنت نیکویی را بنا نهد، اجر آن و اجر هر کسی را که تا روز قیامت به آن عمل می‌کند، خواهد داشت». وقتی سبب حدیث را دانستیم، و معنا بر آن حمل شود، معلوم می‌شود که منظور از بنا نهادن سنت، عمل به آن است، نه تشریع آن. زیرا تشریع فقط حق الله و رسول است، و معنای حدیث: «کسی که در اسلام سنتی نیکو بنا نهد»، یعنی اول از همه به آن عمل کند و مردم در آن کار به او اقتدا کنند، اجر آن کار و اجر کسانی که به آن عمل می‌کنند به او می‌رسد. این معنی حدیث است. یا حمل بر این می‌شود که منظور از «کسی که سنت نیکویی بنا نهد» یعنی کسی که عملی انجام دهد که وسیله‌ای برای انجام عبادتی است، و مردم در آن مورد به او اقتدا کنند؛ مانند تالیف کتاب و باب بندی علم،  ساخت مدارس و امثال آن، که وسیله‌ی برای امری هستند که شرعا مطلوب است. بنا بر این، وقتی انسان شروع کننده‌ی وسیله‌ای باشد که منجر به یک امر مطلوب شرعی می‌شود، و شرعا از این کار به عینه نهی نشده باشد، در این حدیث داخل می‌شود.

اگر معنی حدیث این بود که انسان هر چه دلش می‌خواهد تشریع کند، دین اسلام در زمان حیات رسول الله صلی الله علیه وسلم تکمیل نمی‌شد، و هر گروهی برای خود شریعت و منهجی داشت، و اگر کسی که این بدعت را انجام می‌دهد، تصور کند دارد به بدعت حسنه عمل می‌کند، گمانش اشتباه است، زیرا این فرموده‌ی رسول الله صلی الل علیه وسلم که می‌فرماید: «هر بدعتی، گمراهی است»، گمانش را تکذیب می‌نماید.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

(348) وسئل فضيلة الشيخ : كيف نرد على أهل البدع الذين يستدلون على بدعهم بحديث “من سن في الإسلام سنة حسنة . . . ” إلخ؟

فأجاب بقوله : نرد على هؤلاء فنقول : إن الذي قال : “من سن في الإسلام سنة حسنة فله أجرها وأجر من عمل بها” . هو الذي قال: “عليكم بسنتي وسنة الخلفاء الراشدين المهديين من بعدي وإياكم ومحدثات الأمور فإن كل محدثة بدعة وكل بدعة ضلالة وكل ضلالة في النار”. وعلى هذا يكون قوله: “من سن في الإسلام سنة حسنة” . منزلاً على سبب هذا الحديث، وهو أن النبي ﷺ حث على الصدقة للقوم الذين جاؤوا من مضر في حاجة وفاقة فجاء رجل بصرة من فضة فوضعها بين يدي النبي ﷺ، فقال النبي ، ﷺ ، : “من سن في الإسلام سنة حسنة فله أجرها وأجر من عمل بها إلى يوم القيامة” . وإذا عرفنا سبب الحديث وتنزل المعنى عليه تبين أن المراد بسن السنة سن العمل بها ، وليس سن التشريع لأن التشريع لا يكون إلا لله ورسوله ، وأن معنى الحديث من سن سنة أي ابتدأ العمل بها واقتدى الناس به فيها، كان له أجرها وأجر من عمل بها ، هذا هو معنى الحديث المتعين، أو يحمل على أن المراد “من سن سنة حسنة” من فعل وسيلة يتوصل بها إلى العبادة واقتدى الناس به فيها، كتأليف الكتب، وتبويب العلم ، وبناء المدارس ، وما أشبه هذا مما يكون وسيلة لأمر مطلوب شرعاً. فإذا ابتدأ الإنسان هذه الوسيلة المؤدية للمطلوب الشرعي وهي لم ينه عنها بعينها ، كان داخلاً في هذا الحديث.

ولو كان معنى الحديث أن الإنسان له أن يشرع ما شاء ، لكان الدين الإسلامي لم يكمل في حياة رسول الله ، ﷺ ، ولكان لكل أمة شرعة ومنهاج ، وإذا ظن هذا الذي فعل هذه البدعة أنها حسنة فظنه خاطئ لأن هذا الظن يكذبه قول الرسول ، عَلَيْهِ‌الصَّلَاةُوَالسَّلَام : “كل بدعة ضلالة” .

مطالب مرتبط:

۳۶۸ – حکم این کار که عروس پای خود را در خون گوسفند ذبح شده بگذارد چیست؟

۳۶۸ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم این کار که عروس پای خود را در خون گوسفندی که ذبح شده، بگذارد، چیست؟ جواب دادند: این عادت، هیچ اصلی در شرع ندارد. بلکه عادتی زشت است. زیرا: اولا: عقیده‌ای فاسد است که هیچ اساسی در شرع ندارد. ثانیا: کثیف کردن خود با خون نجس، […]

ادامه مطلب …

۳۵۷ – حکم اجاره کردن قاری برای قرائت قرآن بر روح میت

۳۵۷ – حکم اجاره کردن قاری برای قرائت قرآن بر روح میت، چیست؟ جواب دادند: این کار بدعت است در آن هیچ اجری برای قاری و میت و جود ندارد. زیرا قاری فقط به خاطر دنیا و مال، قرائت می‌کند، و هر عمل صالحی که به خاطر دنیا انجام شود، شخص را به الله نزدیک […]

ادامه مطلب …

۳۵۸ – حکم مراسم ختم و تعزیه به مناسبت وفات شخص

۳۵۸ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم گرد هم آیی برای غم و اندوه بر مرگ شخص، چیست؟ جواب دادند: این گرد هم آیی‌ها همه بدعت است. چه سه روز باشد، یا یک هفته و چهل روز. چون وارد نشده که سلف صالح رضی الله عنهم چنین کاری کرده باشند و اگر خیر […]

ادامه مطلب …

۳۴۷ – چگونگی تعامل با شخصی که صاحب بدعت است. آیا طرد کردن چنین شخصی جایز است؟

۳۴۷ – از شیخ رحمه الله سوال شد: انسانی که ملتزم به سنت است، چگونه با شخصی که صاحب بدعت است، تعامل کند؟ آیا هَجر[۱] کردن چنین شخصی جایز است؟ جواب دادند: بدعت دو نوع است: بدعت‌های مُکفِّره و بدعت‌های غیر مُکفِّره. در هر دو نوع بدعت بر ما واجب است که این کسانی را […]

ادامه مطلب …

۳۵۱ – فرق بین «هفته‌ی شیخ محمد بن عبدالوهاب» و جشن گرفتن به خاطر تولد پیامبر صلی الله علیه وسلم در چیست؟

۳۵۱ – از شیخ رحمه الله سوال شد: فرق بین هفته‌ای که هفته‌ی شیخ محمد بن عبدالوهاب نامیده شد، و بین جشن گرفتن به خاطر تولد پیامبر صلی الله علیه وسلم در چیست که بر هر کس که دومی را انجام دهد، ایراد گرفته می‌شود، اما بر اولی، خیر؟ جواب دادند: تا جایی که می‌داینم، […]

ادامه مطلب …

۳۶۵ – حکم دست کشیدن به کعبه و رکن یمانی برای تبرک چیست؟

۳۶۵ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم دست کشیدن به کعبه و رکن یمانی برای تبرک، چیست؟ جواب دادند: عملی که برخی جاهلان انجام داده و کعبه یا رکن یمانی و یا حجر الاسود را به خاطر تبرک، دست می‌کشند، نوعی بدعت است. زیرا مسح شرعیِ اینها، تعبّد است نه برای تبرک. عمر […]

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه